عشق یکطرفه و قدیمی...

[niloofar93]

سلام.یه خانم متاهل حدودا 33 ساله و تحصیل کرده و شاغل هستم و دارای یک فرزند که دانش آموز هست.سالها پیش زمانی که دانشجو بودم به یکی از همدانشکده ایام بشدت علاقمند شدم و سعی کردم این موضوعو بهش بفهمونم.اما این علاقه یکطرفه بود ومدتی بعد فهمیدم که خودش به کس دیگری علاقمنده.درسم که تموم شد مشغول بکار شدم .اون زمان فکر می کردم اگه ازدواج نکنم ممکنه برای همیشه مجرد بمونم از طرفی فکر می کردم با ازدواج میتونم اون عشق یکطرفمو فراموش کنم.در سن نسبتا پایین یک ازدواج سنتی کردم با کسی که در زمان عقدمون فقط 2 هفته بود که میشناختمش.چند ماه بعد هم عروسی کردیم.همسرم در زمان عقد موضوع عشق یطرفه منو می دونست چون خودم بهش گفتم.الان بیش از ده سال از اون زمان می گذره و من در شرایط ظاهرا خوبی هستم از نظر وضعیت شغلی و مالی و.. .اما هیچ عشقی به همسرم ندارم و هنوز به اون آقا فکر می کنم.شبها خوابشو می بینم.اونم الان زن و بچه داره و این موضوع خیلی منو ازار میده.عکس خودش و زنشو تو گوشیم سیو کردم.ومرتب پروفایلشونو در ف.ب چک می کنم و از اونجایی که خودش بسیار پیشرفت کرده و جایگاه خیلی خوبی داره خیلی حرص می خورم تا جایی که حتی زن و بچشو نفرین می کنم.هیچ انگیزه ای ندارم.همه روزام مثه هم شده.حتی توی خونه دست به سیاه و سفید نمی زنم.شوهرم که مرد آرومیه اخیرا صداش در اومده و میگه تو جوونی منم به باد دادی.مشاور هم رفتم فایده نداشته.چکار کنم که زندگیم به حال عادی برگرده و از شر این وضعیت خلاص شم؟

[Mehdi1368]

همیشه مردی بهتر از شوهر تو برای تو وجود داره و همیشه زنی بهتر از تو برای شوهرت وجود داره این دلیل نمیشه که به همدیگه خیانت کنن کار تو نوعی خیانته هر اثری ازش تو زندگیت وجود داره نابود کن عکس ف.ب نمیدونم هر چیزدیگه ای که هست شوهرت خیلی دوستت داره که با اینکه میدونست دلت با کس دیگه ای هست باهات ازدواج کرد زندگیت رو آتیش نزن فرزندت رو آتیش نزن خودت و شوهرت رو آتیش نزن

[Nilofar mordab]

سلام نیلوفر جان خوش آمدی عزیزم فکرنمیکنی اینا همش زاییده فکرته ببین ما زنا یعنی جنس مونث برا عشق و عاشقی با یه جرقه یه داستان براخودمون میسازیم مدلمون اینه عاطفی هستیم ولی این دست خودمونه که به این حس یا جرقه پرو بال بدیم یا اینکه این حس رو فراموش کنیم تغییرش بدیم و نذاریم این جرقه به آتیش تبدیل بشه. هرکسی ممکنه یه روزی از یه کسی خوشش بیاد ولی این عشقی که شما میگید یه سره بوده و سر دیگه اش که اون آقا بوده حتی به شما فکرهم نمیکرده پس چه لزومی داره که شما الانتو آرامشی که الان میتونی درکنار همسرو فرزندت داشته باشی و از شرایط موجودت لذت ببری با افکار پوچ و به قول دوستمون با یه خیانت میخای زندگیتو خراب کنی عزیزم فقط باید پاکش کنی اول از عکس و نت و ف ب و اینا بگیر تاهر اثر فکری که روی شما گذاشته همشو پپپاک کن همه خیالاتتو پاک کن بعدم شروع کن به ایجاد انگیزه در زندگی مشترکتون.ببین همسرت چه نکات و صفات مثبتی داره ببین چه جذابیتایی داره به اونا توجه کن ببین اینکه میگی این همه سال بی عشق زندگی کردی فکرمیکنم غیرممکنه اگه دوسش نداشتی باهاش زندگی نمیکردی. عمرتو صرفش نمیکردی. فکرکن ببین چقد فرزندتو دوست داری ببین این فرزند ثمره شما و همسرته بنظرت این معنیش نمیتونه عشق باشه. عزیزم این فکرا اول خودتو داغون میکنه بعد زندگیتو. و ازهمه مهمتر فرزندتو . ببین اون اقا الان برا خودش زن و فرزند و زندگی داره و داره پیشرفت خودشو میکنه و بودونبود شما براش فرقی نداره یعنی شمایی براش وجود خارجی نداری پس به خودت بقبولون که اون آقا برای شما وجود خارجی نداره و تاثیری هم در زندگیت نداره وقتی انگیزه های زندگی مشترکتون رو بالابردی و تقویت کردی میفهمی که چقدر از فکرتو هدر دادی. الانم دیر نشده برای یه شروع تازه گام اول رو برداشتی که اینجا مطرحش کردی پس عزمتو جزم کن و با فراموشی حلش کن موفق باشی

[samanft]

سلام دوست عزیز،خانم nolofar mordab خوب توضیح دادن که چیکار کنید،شما الان وارد یک زندگی دیگه شدید،بچه دارید!!!متاهلید!!!فکرتون باید رو زندگی خودتون و تعهدتون باشه نه یک عشق قدیمی یکطرفه!!در واقع این اصلا عشق نبوده اما تو ذهنت از یکی خوشت اومده و رویا سازی کردی پیش خودت وگرنه شاید اون اقا اصلا از شما خوشش هم نمیاوم اگر میفهمید موضوع رو،شما اصلا کارت خوب نیست که میری فیسبوک اونجا رو چک میکنی و یا عکسشونو سیو کردی.....وقتی که برای چک کردن اونا میذاری برای زندگی خودتون وهمسر. پسرتون بذار..باور کنید این وقتا برنمیگرده دیگه

.ومرتب پروفایلشونو در ف.ب چک می کنم و از اونجایی که خودش بسیار پیشرفت کرده و جایگاه خیلی خوبی داره خیلی حرص می خورم تا جایی که حتی زن و بچشو نفرین می کنم

با این جملتون من شک کردم که شما از خود اون اقا خوشت میاد یا موقعیتش!!ضمنا چرا نفرین؟؟؟!!!!میدونستید توی عالم کائنات نفرین نادرست و نابجا به سمت خودتون برمیگرده!!!!چون زن و بچه چون اون اقا بالا سرشون باید نفرین بشن توسط شما!!!

[hello]

یه استادی داشتیم، داشت درباره عشق کاذبی که بین دخترا و پسرا ایجاد میشه صحبت می کرد، می گفت اگه 12 روز پشت سر هم یه گربه از در بیاد تو و ما به چشمای اون گربه نگاه بندازیم روز سیزدهم ناخودآگاه منتظریم که از در بیاد تو.

به نظر می رسه شما هم به یه احساس کوچیک هر روز در خیالتون بال و پر دادین که حالا براتون خیلی پررنگ شده.
همون طور که اون احساس رو به مرور در ذهنتون پررنگش کردین می تونین به مرور کم رنگش کنین. من نمی گم فراموش میشه ولی اگه موفق بشین در کم رنگ کردن این قضیه تبدیل میشه یه خاطره در پس ذهنتون که دیگه تأثیری در روند زندگیتون نخواهد داشت.

.اما هیچ عشقی به همسرم ندارم و هنوز به اون آقا فکر می کنم.شبها خوابشو می بینم

معلومه وقتی مدام دارید به اون آقای نامحرم فکر می کنید، دیگه جایی برای همسرتون نمی مونه.
طبیعی هست وقتی در طول روز به مسئله ای زیاد فکر کنیم در خواب هم اون مسئله رو ببینیم. چیز عجیبی نیست.

عکس خودش و زنشو تو گوشیم سیو کردم.ومرتب پروفایلشونو در ف.ب چک می کنم

اشتباه خیلی بزرگی دارید مرتکب میشید. سعی کنید به جای وقتی که صرف این کار می کنید کارهایی که برای زندگیتون مفید باشه انجام بدید. مثلاً این وقت رو صرف به تفریح بردن فرزندتون بکنید. حتماً به خودتون هم خوش خواهد گذشت.

شوهرم که مرد آرومیه اخیرا صداش در اومده و میگه تو جوونی منم به باد دادی

خوب حق داره بیچاره. امیدوارم تا این مرد آروم رو تبدیل به یه مرد وحشی نکردید زودتر برای حل این مشکلتون اقدام کنید.

مشاور هم رفتم فایده نداشته

خودتون دارید می گید مدام دارید پروفایل اون آقای رو چک می کنید و حتی عکسشون هم در گوشیتون Save هست، با این اوصاف طبیعی هست که مشاور رفتن فایده ای نداشته باشه.

[SOGAND.]

دوست گلم این احساس تو اصن اسمش عشق نیست.ظاهرا شما از ظاهر یه فرد خوشت اومده بدون این که شناخت کافی از طرف داشته باشی که حتی واسه ازدواج در این مرحله بودن میشه به دل نشستن نه عشق
عشق بعد از ازدواج و بایکی شدن به وجود میاد.دقیقا حرفای دوستان قبلی رو قبول دارم.تو فقط و فقط به یک احساس بال وپر دادی.به نظر من اصن اکانتتو ببند که وسوسه نشی یوباره بری سراغش..
عزیزم اینو قبول داری خدا صلاح ادمو خیلی بهتر ومی دونه و 1000 برابر از خودمون بیشتر دوستمون داره؟؟نمیدونم تا حالا واست اتفاق افتاده یانه اما واسه من زیاد اتفاق افتاده که یه چیزی رو به زور از خدا می خواستم و از دیدگاه خودم که به موضوع نگاه می کردک می دیدم دلیلی نداره که به صلاحم نباشه اما وقتی درگیر موضوع شدم 100تا مشکل غیر قابل پیش بینی وجود داشته..از اونجابه بعد ایمان اوردم که خدا بهتر صلاحمونو می دونه.
الانم به جای ناشکری خدا رو شکر کن که مشکل حادی تو زندگیت وجود نداره و با دستای خودت زندگی قشنگتو خراب نکن.
ایشالاکه کنار دخترت و همسرت زندگی خوبی رو داشته باشی

- - - Updated - - -

دوست گلم این احساس تو اصن اسمش عشق نیست.ظاهرا شما از ظاهر یه فرد خوشت اومده بدون این که شناخت کافی از طرف داشته باشی که حتی واسه ازدواج در این مرحله بودن میشه به دل نشستن نه عشق
عشق بعد از ازدواج و بایکی شدن به وجود میاد.دقیقا حرفای دوستان قبلی رو قبول دارم.تو فقط و فقط به یک احساس بال وپر دادی.به نظر من اصن اکانتتو ببند که وسوسه نشی یوباره بری سراغش..
عزیزم اینو قبول داری خدا صلاح ادمو خیلی بهتر ومی دونه و 1000 برابر از خودمون بیشتر دوستمون داره؟؟نمیدونم تا حالا واست اتفاق افتاده یانه اما واسه من زیاد اتفاق افتاده که یه چیزی رو به زور از خدا می خواستم و از دیدگاه خودم که به موضوع نگاه می کردک می دیدم دلیلی نداره که به صلاحم نباشه اما وقتی درگیر موضوع شدم 100تا مشکل غیر قابل پیش بینی وجود داشته..از اونجابه بعد ایمان اوردم که خدا بهتر صلاحمونو می دونه.
الانم به جای ناشکری خدا رو شکر کن که مشکل حادی تو زندگیت وجود نداره و با دستای خودت زندگی قشنگتو خراب نکن.
ایشالاکه کنار دخترت و همسرت زندگی خوبی رو داشته باشی

[niloofar93]

ممنون از جواباتون.ولی من فقط از ظاهر اون آقا خوشم نیومده. میشناسمش.ما با هم کلی کلاس مشترک داشتیم و دوستان مشترک.اردو رفتیم.تا قبل از اینکه از علاقه من خبردار بشه باهم سلام و علیک داشتیم و صحبت هم می کردیم.اما وقتی بواسطه یکی از دوستانم که نامزد دوست صمیمی این آقا بود به گوشش رسید که من ازش خوشم میاد سعی کرد بفهمونه که اصلا شرایط ازدواج نداره.اون موقع واقعا شرایط نداشت چون هردومون دانشجو بودیم و حدود 20-21 ساله(البته بعدها فهمیدم همون موقع هم با همسر کنونیش دوست بوده و قول و قرار ازدواج گذاشته بودن) .اما بعد از اون من دیگه کلمه ای باهاش صحبت نکردم و همون سلام و علیک هم قطع شد.الانم بعضی وقتا بر حسب اتفاق می بینمش -بر حسب اتفاق که دیگه دست خودم نیست-یا اسمشو از دیگران میشنوم .

[deljoo_deltang]

آینکه اسمشو از دیگران بشنوی شاید دست خودت نباشه اما ذخیره کردن عکسش که دیگه دست خودته، چک کردن پروفایلش توی ف ب که دست خودته. عزیزم اگر می خواهی فراموشش کنی باید بخواهی که فراموشش کنی و بستر زدایی کنی. نمیشه که ادم دائم به یکی فکر کنه و خبرهای مربوط به اونو دنبال کنه بعد انتظار داشته باشه فراموشش کنه.

کمی هم به فرزندت فکرکن. می خواهی فرزندت در آینده چطور ادمی بشه؟ سعی کن خودت الان همون ادم باشی.

[معاون کلانتر]

سلام
ایشون از اول تمایلی به ازدواج با شما نداشتن ، شرایط ازدواج رو بهونه کردن وگرنه ما پسرا برای رسیدن به دختری که دوستش داریم همه کاری میکنیم پس خودتون رو گول نزنید

این حسی به این دلیله که ایشون برای شما دست نیافتنی شده و دست نیافتنی ها همیشه عزیز هستند

شاید اگر برمیگشتید به گذشته و با اون اقا ازدواج میکردید بعد از چند ماه نسبت به ازدواجتون احساس شکست میکردید

موضوع مهمی که الان وجود داره اینه که شما با همسرتون ازدواج موفقی داشتید حتما از این گفته من تعجب کردید ؟ اما برای این حرفم دلیل دارم

اگر ازدواج شما ناموفق بود الان بواسطه اخلاق نامناسب همسرتون ، یا دخالت خانواده همسر یا خیانت همسر و ... به این سایت مراجعه کرده بودید و تقلا میکردید که بواسطه مشکلات از همسرتون جدا نشید !!

شما از این بابت که زندگیتون فاز هیجانی نداره دچار روزمرگی شدید و دنبال یک هیجان جدید هستید

برای درک بهتر مثال میزنم :
آدم فقیری تنها فکر و ذکرش اینه که امروز رو چطور سر کنه که بتونه نیازهاشو تامین کنه و هر لحظه از زندگیش پر از هیجان و استرسه

اما فردی که نیازهاش تامینه گذر زمان براش بی معنیه و به پوچی میرسه و بشدت دنبال فعالیته که هیجان داشت باشه

در یک کلام شما از نظر عاطفی سیر هستید (و شاید مشمول اون ضرب المثل میشید که : خوشی زده زیر دلتون)

به نظرم بهتره زندگی مشترکتون رو با انجام فعالیت هایی از فاز یکنواخت و بی هیجان خارج کنید

موفق باشید

[رزا]

سلام.... لزوما خیانت اون نیست که شما عملا با کسی رابطه داشته باشی ..اینکار شما خیانته یک خیانت ذهنی ..شما اصلا و ابدا عاشق اون آقا نیستی فقط چون ناکام موندی الان داری تو تمام این سالها فقط حسرت میخوری چون از نوشته هات مشخصه..شما تو پست اولت نوشتی که چکار کنم تا از شر این وضعیت خلاص بشم عزیزم خودت چقدر به این جمله ات اعتقاد داری؟؟ یعنی واقعا میخوای خلاص بشی پس اگر از ته قلبت میخوای همه چیز رو فراموش کنی خیلی کارت آسون میشه چون به این باور رسیدی که این افکار شما به هیچ کجا نمیرسه پس با این باور فراموشش کن... من همیشه اعتقادم اینه که ما آدم ها فقط در یک صورت موفق میشیم اونم زمانیه که به باورقلبی برسیم که من میتونم..ولی فکر کنم شما ته قلبت نمیخوای فراموشش کنی من اصلا کاری به متاهل بودن شما ندارم صحبت من اینه که باور کن فکر و خیال واهی داره جوونیت رو ازت میگیره عزیزم