به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 22
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 15 آذر 93 [ 21:23]
    تاریخ عضویت
    1393-4-19
    نوشته ها
    311
    امتیاز
    722
    سطح
    14
    Points: 722, Level: 14
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocial3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    958

    تشکرشده 757 در 256 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    46
    Array

    چرا این همه گریه میکنم؟

    مامانمو به زور بردم هواخوری پارک. تازه رسیدیم خونه.

    الان مثل شیر آب از تو چشام اشک میاد. پیشش گریه نمیکردم اما الان که تنهام اشکام بند نمیاد.

    تو چشماش نگاه کردم دستمو رو سرش کشیدم روسری شو مرتب کردم موهای سفیده شو گذاشتم تو روسریش. براش یه ساندویج گرفتم. چقدر خوشحال بود.

    نشسته بودم ساندویج خوردنشو میدیدم کیف میکردم. سه ساعت تموم نگاش میکردم و کیف میکردم.

    دلم میخواست دستای پینه بسته شو ببوسم دلم میخواست بغلش کنم و زار زار گریه کنم و بگم چقدر دوسش دارم . نمیفهمه چقدر دوسش دارم. ولی دعواش کردم بهش گفتم چرا به خودت نرسیدی ! چرا گذاشتی مریض بشی! چرا این همه سال منو از داشتن خودت محروم کردی.

    خیلی دوسش دارم خیلی....حاضرم براش بمیرم.

    تو خیابون با هم میرفتیم همه داشتم نگامون میکردن ولی من سرمو گرفته بودم بالا و به داشتن مادرم افتخار میکردم.

    قبلا وقتی بچه بودم با هم میرفتیم بیرون خجالت میکشیدم یکی بگه این مادرته.چند سال بود حسرت تو دلم داشتم باهاش به جز بیمارستان و دکتر بریم بیرون اما الان .... الان میگم تاج سرمه. همه ی زندگیمه.

    دوست دارم هر روز با هم بریم بیرون بگردیم.

    نمیدونستم مادرم تا حالا همبرگر نخورده بود. داشتم کیف میکردم که امروز چقدر خوشحال بود.

    درسته مریضه درسته پیره ولی مادرمه. میخوام دنیا نباشه ولی اون باشه.

    بچه ها حال مامانم خیلی خوبه خدا رو شکر... خدا رو شکر... ولی من نشستمو دارم گریه میکنم. اشک از چشام بند نمیاد.

    نمیدونم چه مرگمه. نکنه مریضم؟ چم شده آخه!!! ناراحت نیستم ولی نمیدونم چه مرگمه. نکنه دیوونه شدم.

    دوست دارم تو زندگیم موفق باشم . ولی انگار دیگه حالم خوب نیست. هوایی شدم.

    فقط یه سوال داشتم اینکه این همه گریه میکنم معنیش افسردگیه؟
    ویرایش توسط تیام : دوشنبه 27 مرداد 93 در ساعت 22:34

  2. 12 کاربر از پست مفید تیام تشکرکرده اند .

    ARAM-ESH (سه شنبه 28 مرداد 93), m.reza91 (دوشنبه 27 مرداد 93), paiize (سه شنبه 28 مرداد 93), parsa1400 (چهارشنبه 29 مرداد 93), terme00 (سه شنبه 28 مرداد 93), فرشته اردیبهشت (سه شنبه 28 مرداد 93), پونیو (دوشنبه 27 مرداد 93), مقیمی (دوشنبه 27 مرداد 93), آرام دل (سه شنبه 28 مرداد 93), دلشکسته (دوشنبه 03 شهریور 93), سیاه و سفید (دوشنبه 27 مرداد 93), سوما (جمعه 31 مرداد 93)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 مهر 94 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1392-12-02
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    214
    امتیاز
    2,764
    سطح
    32
    Points: 2,764, Level: 32
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    839

    تشکرشده 437 در 171 پست

    Rep Power
    0
    Array
    حاجلو جانم گریه به اندازش خوبه دلت آروم میشه ولی زیادش و همیشه با شدت مثل این شخصیت کارتتونیا خطر ناکه تازه زشت میشی من که شبیه وزغ میشم . مثل الانم که گریه کردم وقتی قیافمو تو آینه میبینم گریم شدید تر میشه بعد دیگه تصمیم میگیرم که گریه و زاری تعطیل همیشه سعی کن بیشتر بخندی تا گریه کنی خنده حالتو خوب میکنه خوشگل میشی یه برق خاصی میوفته تو چشمای خوشگلت که دلت واسه خودت غنج میره :-)

    - - - Updated - - -

    حاجلو جانم گریه به اندازش خوبه دلت آروم میشه ولی زیادش و همیشه با شدت مثل این شخصیت کارتتونیا خطر ناکه تازه زشت میشی من که شبیه وزغ میشم . مثل الانم که گریه کردم وقتی قیافمو تو آینه میبینم گریم شدید تر میشه بعد دیگه تصمیم میگیرم که گریه و زاری تعطیل همیشه سعی کن بیشتر بخندی تا گریه کنی خنده حالتو خوب میکنه خوشگل میشی یه برق خاصی میوفته تو چشمای خوشگلت که دلت واسه خودت غنج میره :-)

  4. 4 کاربر از پست مفید پونیو تشکرکرده اند .

    paiize (سه شنبه 28 مرداد 93), terme00 (سه شنبه 28 مرداد 93), فرشته اردیبهشت (سه شنبه 28 مرداد 93), تیام (سه شنبه 28 مرداد 93)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 26 مهر 93 [ 20:05]
    تاریخ عضویت
    1393-4-20
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    241
    سطح
    4
    Points: 241, Level: 4
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    100 Experience Points3 months registeredTagger Second Class
    تشکرها
    18

    تشکرشده 52 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلاااااااااام
    حیف که اینجا نمیشه وگرنه چندتا جک میفرستادم تا همه دور هم یکم بخندیم

    باور کن همه آدمای ایرانی ( نه کره زمین) همیشه مشکلات دارن ولی بعضی وقتا فقط باید بی خیال شی و گذر عمر ببینی

    دست از گریه بردار و برو با دوستات یکم خوش بگذرون

  6. 4 کاربر از پست مفید سیاه و سفید تشکرکرده اند .

    paiize (سه شنبه 28 مرداد 93), terme00 (سه شنبه 28 مرداد 93), پونیو (سه شنبه 28 مرداد 93), تیام (سه شنبه 28 مرداد 93)

  7. #4
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 15 آذر 93 [ 21:23]
    تاریخ عضویت
    1393-4-19
    نوشته ها
    311
    امتیاز
    722
    سطح
    14
    Points: 722, Level: 14
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocial3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    958

    تشکرشده 757 در 256 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    46
    Array
    مرسی پونیو و سیاه و سفید عزیز

    آرومم نمیدونم چه مرگمه!!!

    با دوستام واقعا خوش میگذره ولی دیگه خیلی گشاد شدم. مخصوصا بعد ماه رمضون!!!

    امروز با مامانم بهم خوش گذشت . فک کنم از بس خوشحال بودم داشتم گریه میکردم.

    اون موقع ها که مریض بود و داد میزدو خودشو میزد یادم افتاد بود با امروزش که چقدر فرق داشت امروز میخندید و شاد بود. کلی منو عذاب داده به خدا.

    چه شبا که به خاطرش اونقدر گریه میکردم که از حال میرفتم. چه استرسا که با هر بار بیمارستان رفتنش نکشیدم.

    بعد اونوقت الان حالش اینجوری خوب شده. نمیدونم خوابم بیدارم میدونم تاثیر قرصاشه و همین که قطع کنه همون آشه و همون کاسه ولی خوب شبیه همون مامانی شده که وقتی 5-6

    سالم بود بهش پناه میبردم و دست رو سرم می کشید نه اون مامانی که چند سال پیش داشتم که خودشو میزد. منو فحش میداد همش تهدید میکرد که خودشو میکشه. پششتشو به من

    میکرد و همش گریه میکرد و منو عذاب میداد.

    بازم دارم گریه میکنم . صورتم پر شده از اشک. خوابم نمیبره نمیخوام کسی ببینه دارم گریه میکنم...

  8. 5 کاربر از پست مفید تیام تشکرکرده اند .

    paiize (سه شنبه 28 مرداد 93), parsa1400 (چهارشنبه 29 مرداد 93), terme00 (سه شنبه 28 مرداد 93), فرشته اردیبهشت (سه شنبه 28 مرداد 93), پونیو (سه شنبه 28 مرداد 93)

  9. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 22 مهر 03 [ 23:00]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,571
    امتیاز
    40,154
    سطح
    100
    Points: 40,154, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,267

    تشکرشده 6,894 در 1,489 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    326
    Array
    عززززیزم!!!

    با خوندن نوشته هات احساساتی شدم
    افرین خیلی فهمیده ای که به مامانت افتخار میکنی

    چقدر سختی کشیدی
    چقدر نگران شدی
    اخه همه رو مادر حساسن و تو بیماری و درد کشیدن مادرتو دیدی
    ولی انقدر روح قدرتمندی داری که بتونی حمایتش کنی ببریش بیرون و الان باهم خوشحال باشین.

    چندروز پیش مامانم جایی رفته بود تا اخر شب نیومده بود گوشیشم خاموش شده بود نمیدونستم چکار کنم هزار جور فکر و خیال میومد سرم خیلی جاها رفتیم نبود
    همه درد و غم دنیا ریخت تو دلم همینطور جلو همه داشتم اشک میریختم مثل سیل اخه رو این موضوع خیلی حساسم.

    بعد نگو مامان من پاشده رفته عروسی دختر دوستش خاسته بهم زنگم بزنه گوشیش خراب شده بوده و فکر میکرده من میدونم کجاست.

    فکر کنم با این اشک ها داری دلی از عذا در میاری ادم گاهی نیاز داره گریه کنه نباید جلوشو بگیره حتی تو خیابون هرچند فرهنگمون مشکل داره با این قضیه .
    ذوق کردی برای همینه گریه میکنی ذوقی که تهش یه دل درد کشیده است.
    صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را

  10. 5 کاربر از پست مفید فرشته اردیبهشت تشکرکرده اند .

    paiize (سه شنبه 28 مرداد 93), parsa1400 (چهارشنبه 29 مرداد 93), terme00 (سه شنبه 28 مرداد 93), پونیو (سه شنبه 28 مرداد 93), تیام (سه شنبه 28 مرداد 93)

  11. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 09 فروردین 94 [ 20:40]
    تاریخ عضویت
    1391-11-07
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    1,805
    سطح
    25
    Points: 1,805, Level: 25
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    26

    تشکرشده 34 در 19 پست

    Rep Power
    0
    Array
    منم دارم میترکم
    دوست دارم مامانمو ببوسم..خیلی دوسش دارم ازهمه بیشتر
    ولی حیف این دوسه سال انقدرعصبی بودم و باهاش دعوا کردم ... انقدردرحقش کوتاهی وتقصیرداشتم...سرچه چیزایی...خداکنه منوببخشه...فکرمیکردم درکم نمیکنه...ولی منم اونو درک نمیکردم....کوتاه نمیومدم
    باچه رویی بگم دلم میخواد بغلت کنم؟منم گریم گرفته ...کیه باشنیدن اسم مادر بغض نکنه...از بس بهشون بدی میکنیم...کوتاهی میکنیم....خیلی دوسش دارم
    خداهمه مامانارو نگه داره..

  12. 3 کاربر از پست مفید ARAM-ESH تشکرکرده اند .

    terme00 (سه شنبه 28 مرداد 93), پونیو (سه شنبه 28 مرداد 93), تیام (سه شنبه 28 مرداد 93)

  13. #7
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 15 آذر 93 [ 21:23]
    تاریخ عضویت
    1393-4-19
    نوشته ها
    311
    امتیاز
    722
    سطح
    14
    Points: 722, Level: 14
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocial3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    958

    تشکرشده 757 در 256 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    46
    Array
    دوستای خوبم ممنون که به من جواب دادید.

    ذوق کردی برای همینه گریه میکنی ذوقی که تهش یه دل درد کشیده است.
    آره خودمم میدونم ناراحت نبودم و خوشحال بودم فقط دفعه ی اولم بود به خاطر خوشحالی داشتم گریه میکردم اونم این مدلی حالم خوب بود والانم خوشحالم. انگار دیشب کلی خندیدم و

    امروز صبح با انرژی از خواب بیدار شدم.


    آرامش جان.

    منم دارم میترکم
    دوست دارم مامانمو ببوسم..خیلی دوسش دارم ازهمه بیشتر
    ولی حیف این دوسه سال انقدرعصبی بودم و باهاش دعوا کردم ... انقدردرحقش کوتاهی وتقصیرداشتم...سرچه چیزایی...خداکنه منوببخشه...فکرمیکردم درکم نمیکنه...ولی منم اونو درک نمیکردم....کوتاه نمیومدم
    باچه رویی بگم دلم میخواد بغلت کنم؟منم گریم گرفته ...کیه باشنیدن اسم مادر بغض نکنه...از بس بهشون بدی میکنیم...کوتاهی میکنیم....خیلی دوسش دارم
    خداهمه مامانارو نگه داره..
    احساس قشنگتو درک میکنم. این که چقدر دوستش داری و اینکه چقدر از دست خودت دلگیری. ببخشید تورم به گریه انداختم.

    میدونی من مادرم خیلی وقت بود مادرم نبود.اون مادر مهربون سالها بود از پیشم رفته بود اونقدر که فکر میکردم مادر ندارم.اما یه هویی متوجه شدم برگشته. همون مادرم بود که برام لقمه میگرفت و میذاشت دهنم و دست رو سرم میکشید.

    دیشب یاد تمام خاطرات بچگیم افتادم و خیلی گریه کردم . تمام این سالها از ذهنم گذشت و درسته داشتم گریه میکردم ولی ته اش ناراحتی نبود و یه حس خوب بود.

    دوست دارم همیشه سالم باشه. مادرمو دوست دارم و دیروز عصر دیدم که چقدر منو دوست داره و یاد زحمتایی که برام کشیده افتادم.

    مادرا عاشقن و زود بچه هاشونو می بخشن. من مطمئنم مادر تو هم مثل تو عاشقته. همون طور که اونا ما رو درک نمیکنن ما هم اونا رو درک نمیکنیم و فقط عاشق همیم و چون فکر

    میکنیم مال ما هستن و همیشه در کنارمون بعضی موقع ها بد خلقی میکنیم. دوست داریم نازمون رو بکشن. این ویژگی همه ی بچه های دنیاست. من و تو بچه های مادرمون هستیم.

    هر چقدر هم بد باشیم مادرمون ما رو دوست داره . ولی من دیگه نمیخوام باهاش بد باشم و دعواش کنم. میخوام بشینم نگاش کنم و کیف کنم باهاش حرف بزنم حتی اگه نفهمه من چی

    میگم.

    با آرزوی سلامتی و طول عمر برای همه ی مادرای عزیز.
    ویرایش توسط تیام : سه شنبه 28 مرداد 93 در ساعت 10:21

  14. 2 کاربر از پست مفید تیام تشکرکرده اند .

    ARAM-ESH (سه شنبه 28 مرداد 93), terme00 (سه شنبه 28 مرداد 93)

  15. #8
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    353
    Array
    خیلی دختر پر محبتی هستی
    در مورد موضوع تاپیکت نظری ندارم
    اما اتنا رو نوشته بودی
    ببین جیگر جان اگه همه بهت اعتماد می کنن و صورتت معصومه و مهربونی که نیاز نداری بی رحم باشی که. سلاحت از یه اتنا هم قویتره هم پنهان تر. فقط باید بدونی چی می خوای. بعدش به دستش میاری. با همین تو دل برو بودنت. پس چیزی که هستی خیلی هم خوبه. فقط باید بندازیش توی مسیری که به اهداف خودت برسی.
    موفق باشی

  16. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 بهمن 93 [ 16:12]
    تاریخ عضویت
    1392-2-18
    نوشته ها
    209
    امتیاز
    2,399
    سطح
    29
    Points: 2,399, Level: 29
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    536

    تشکرشده 560 در 192 پست

    Rep Power
    35
    Array
    سلام . از بس مامانتو اذیت کردی الان گریت گرفته!!!(شوخی)
    این کلیپ خیلی قشنگه
    وب سایت شخصی محمد رحیمی | آگهی استخدام با شرایط عالی !

  17. کاربر روبرو از پست مفید capitan تشکرکرده است .

    تیام (چهارشنبه 29 مرداد 93)

  18. #10
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 15 آذر 93 [ 21:23]
    تاریخ عضویت
    1393-4-19
    نوشته ها
    311
    امتیاز
    722
    سطح
    14
    Points: 722, Level: 14
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocial3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    958

    تشکرشده 757 در 256 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    46
    Array
    مینوش جان مرسی از تعریفت

    ببین جیگر جان اگه همه بهت اعتماد می کنن و صورتت معصومه و مهربونی که نیاز نداری بی رحم باشی که. سلاحت از یه اتنا هم قویتره هم پنهان تر. فقط باید بدونی چی می خوای. بعدش به دستش میاری. با همین تو دل برو بودنت. پس چیزی که هستی خیلی هم خوبه. فقط باید بندازیش توی مسیری که به اهداف خودت برسی.
    مینوش جون من حاضرم بمیرم ولی از کسی استفاده نکنم چه برسه به سو استفاده چون احساس میکنم توانایی خودم رفته زیر سوال. خیلی ناراحت میشم اگه بفهمم طرف به خاطر

    ظاهر ساده ی من داره من رو مظلوم فرض میکنه و به من کمک میکنه.

    اتفاقا دلیل اینکه میخوام جدی باشم هم همینه. میخوام بد اخلاقی کنم یا جدی رفتار کنم که کسی بابت ظاهر من دلش به حالم نسوزه و نخواد کمکم کنه. میخوام جدی باشم و خیلی

    خشک رفتار کنم تا بفهمونم من به کمک کسی احتیاج ندارم. و اگه کسی بخواد به من کمک باید زمانی باشه که برم ازش بخوام.

    اصلا از اینکه کسی بهم بگه ساده خوشم نمیاد حتی اگه ساده باشم و ساده هستم.

    مگه خوبی یا بدیه آدما به قیافه شونه!!! مگه توان یه آدم به ظاهرشه!!!

    این مورد از قیافه نظر دادن در مورد من بعضی جاها باعث میشه بگن فلانی نمیشه این کارو بهش سپرد. اینم هست که اذیتم میکنه.

    مثلا الان هر دختری که تو ظاهر خوش تیپ باشه و اهل آرایش و n تا دوست پسر داشته باشه بهش میگن زرنگ!!! بعد حالا یه دختر با حجاب باشه و ساده پوش بهش میگن امل!!!

    من میگم حالا که قیافه ام ذاتا امله. باید رفتارم دیگه امل نباشه و دوست دارم مثل شخصیت آتنا بی عاطفه باشم.

    %%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%% %%%%

    کاپیتان !!!!! یعنی چی ی ی ی ی ی ی !!! خیلی بدی ی ی ی ی ی ی !!! فیلمش قشنگ بود گریه ام گرفت.!!!

    مرسی


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.