به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 10 بهمن 94 [ 18:14]
    تاریخ عضویت
    1393-4-05
    نوشته ها
    158
    امتیاز
    3,088
    سطح
    34
    Points: 3,088, Level: 34
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 112
    Overall activity: 49.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    150

    تشکرشده 176 در 92 پست

    Rep Power
    34
    Array

    بی اراده ام و روحیه ندارم

    من پاراسال کنکور دادم دوماه مونده بود به کنکور همش دوتا کتاب خوندم یکیشو 70 درصد زدم یکیشو 20 درصد بعضی از کتابارو هم نخونده 20 درصدمیخواسم سراسری قبول شم نشدم برا همین موندم امسال بدم که سراسری قبول شم خیلی ذوق و شوق داشتم برا درس خوندن حتی وقتی کتابای منبع رو پیدا میکردم میخریدم خیلی خوشحال میشدم با خودم میگفتم همه اینارو خوب میخونم - با توجه به اینکه رشته من دانشگاش راه دوره - و وضع مالی ما هم متوسط هست تصمیم گرفتم طول این یه سال کار پیدا کنم (پولمو پس انداز کنم برای وقتی که دانشگا قبول شدم اگه بابا یه جایی نتونس کم اورد خودم بدم (مثلا شهریه خوابگاه) دوس ندارم کسیو تحت فشار بذارم) هم کار کنم و هم درس بخونم از مهر دنبال کار گشتم ولی کارایی که بود همش دوشیفت وقت گیر که برا خودمم وقت نمی موند و کارایی که نیاز بود همه تمرکزت به کار باشه نه درس نه چیز دیگه اصلا برا درس وقت نمیموند و اکثرا هم حقوقش کم بود کار خوب پیدا نشد و یهو فهمیدم وای وقت گذشته و من از درس دور شدم الان یه ماه مونده به کنکورم خیلی خیلی کم خوندم چن تا کتاب اونم اکثرشون دو فصل - با اینکه میدونم شاید این یه ماهو خوب و فشرده بخونم قبول میشم ولی انگار بیخیالم بی تفاوتم همون ادمی نیسم که بخاطر درس دنبال کار بودم ذوق و شوق ندارم با اینکه میدونم قبول نشم برام خوب نیس چه اتفاقایی می افته بازم بی تفاوتم - از طرفیم میگم وقت کمه چطوری میتونم بخونم حالشو ندارم اصلا حوصله ندارم - یه اتفاقیم افتااد ذهنمو درگیر کرد هنوزم فکرم مشغوله امروز که از خواب بیدار شدم بخونم اصلا حوصلشو نداشتم فکرم مشغول بود انقد فکر کردم وقتی ادم فکر میکنه به یه جایی خیره میشه پلک هم نمیزنه بدن من هم اینجوری شده بود انگار هیچ سلولی حرکت نمیکرد برا اون موقع ک درحال فکر بودم توقف کرده بود کف دست و کف پای چپم درد گرف. فیلمای انگیزشی دانلود کردم دیدم سخنرانی های انگیزشی گوش دادم مطالب انگیزشی خوندم با دوسم حرف زدم - فقط یه روز تونسم درس بخونم ،تاثیر نداره انگار نه انگار اینم بگم کسی نیس بگه بخون تشویق کنه در ضمن از خداشونه نخونم ممنون میشم کمکم کنید چجوری روحیه بگیرم چطوری شوق و ذوق پیدا کنم

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 15 آذر 93 [ 21:23]
    تاریخ عضویت
    1393-4-19
    نوشته ها
    311
    امتیاز
    722
    سطح
    14
    Points: 722, Level: 14
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocial3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    958

    تشکرشده 757 در 256 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    46
    Array
    سلام . آدما چقد مشکلاتشون بهم نزدیکه درسته خیلی عنوانش با هم فرق میکنه ولی در عین حال یکیه .
    تو بی اراده ای من بی اراده ام تو دوست داری دانشگاه قبول شی درس بخونی نمیتونی . من دانشگاه قبول شدم ارشد بدون کنکور با معدل سراسری. دوست دارم درس بخونم اما نمیخونم . نمیتونم بخونم . نمیخوام برم . انصراف دادم . هر چند انصراف من واسه هیچ کسی فایده نداره ... دلم میخواست جامو میدادم به تو ولی خوب ...
    عذاب وجدانی که داری میکشی رو از اینجا حس میکنم . البته من اسمشو میذارم عذاب وجدان . میدونی من فکر میکنم وقتی آدما اشتباه میکنن و میدونن دارن اشتباه میکنن یه حسی میاد سراغشون . این نشون دهنده ی اینه که زنده ای.
    منم منتظر یه اتفاقم تو هم منتظر یه اتفاقی. یه اتفاق که باعث بشه دوباره پاشی رو پای خودت واسی اما هر چی منتظری خبری از تحول نیست . خبری از اراده نیست .
    مشکل اینه که من و تو میدونیم یه چیزی کمه . کاش نمیدونستیم .
    نمیخوام بهت ضدحال بزنم آخه اگه نمیخواستی مشکلت حل شه اینجا نمی اومدی . با خیال راحت کتاباتو میبستی دیگه غصه نداشتی که ! ناراحت نمیشدی که! . پس میخوای درس بخونی ولی تو یه مشکل بزرگ داری...
    روزا میاد و میگذره اما من و تو نشستیم هی احساس میکنیم. حس های بد فکرای بد خوابای بد. حس خوبه نیست رفته.
    دلم میخواد این حسا تبدیل بشه به عمل به یه رفتار مفید .
    دوست داری یکی بیاد بزنه زیر گوشت به زور مجبورت کنه درس بخونی؟ اگه بهت بگن یا درس یا اعدام ترجیح میدی اعدامت کنن؟ دوست داری یکی منتتو بکشه درس بخونی ؟ خسته ای ؟ هیچ کسی نمیفهمه تو چی میگی ؟
    مشکلت خیلی بزرگه؟ من رفتم پرسیدم به من گفتن نیست گفتن مشکلت بزرگ نیست....اصلا مشکلی نیست...
    یه چیزایی بهم گفتن میگن این کارو بکن منم به تو میگم. شبا زود بخواب . صبحا زود پاشو . قرص امگا 3 بخور. یه مولتی ویتامینم بخور . قرص آهن و اینا لازم نیست . هیچیت نیست . سالم سالمی . این لوس بازیا چیه درمیاری؟
    اصلا مهم نیست شبا خوابت نمیبره فقط بخواب اصلا مهم نیست وقتی صبحا پا میشی حالت بده فقط حالت خوب باشه . اصلا مهم نیست حالت خوب نیست چون حالت خوبه باید خوب باشه.
    اصلا مشکلو بی خیال...
    از عذابی که توشی خسته نشدی ؟ تو هم درس نمیخونی هم عذاب میکشی. آخه آدم عاقل یا درس نخون یا عذاب نکش. من پیشنهادم اینه لطفا عذاب نکش. راه حلش ساده اس کافیه درس بخونی شده روزی یه صفحه. نترس کنکور از همین صفحه هاس.
    ویرایش توسط تیام : شنبه 28 تیر 93 در ساعت 11:14

  3. 2 کاربر از پست مفید تیام تشکرکرده اند .

    P O U R I A (جمعه 30 آبان 93), بانوی آفتاب (شنبه 10 آبان 93)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 10 بهمن 94 [ 18:14]
    تاریخ عضویت
    1393-4-05
    نوشته ها
    158
    امتیاز
    3,088
    سطح
    34
    Points: 3,088, Level: 34
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 112
    Overall activity: 49.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    150

    تشکرشده 176 در 92 پست

    Rep Power
    34
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط hajlo نمایش پست ها
    سلام . آدما چقد مشکلاتشون بهم نزدیکه درسته خیلی عنوانش با هم فرق میکنه ولی در عین حال یکیه .
    تو بی اراده ای من بی اراده ام تو دوست داری دانشگاه قبول شی درس بخونی نمیتونی . من دانشگاه قبول شدم ارشد بدون کنکور با معدل سراسری. دوست دارم درس بخونم اما نمیخونم . نمیتونم بخونم . نمیخوام برم . انصراف دادم . هر چند انصراف من واسه هیچ کسی فایده نداره ... دلم میخواست جامو میدادم به تو ولی خوب ...
    عذاب وجدانی که داری میکشی رو از اینجا حس میکنم . البته من اسمشو میذارم عذاب وجدان . میدونی من فکر میکنم وقتی آدما اشتباه میکنن و میدونن دارن اشتباه میکنن یه حسی میاد سراغشون . این نشون دهنده ی اینه که زنده ای.
    منم منتظر یه اتفاقم تو هم منتظر یه اتفاقی. یه اتفاق که باعث بشه دوباره پاشی رو پای خودت واسی اما هر چی منتظری خبری از تحول نیست . خبری از اراده نیست .
    مشکل اینه که من و تو میدونیم یه چیزی کمه . کاش نمیدونستیم .
    نمیخوام بهت ضدحال بزنم آخه اگه نمیخواستی مشکلت حل شه اینجا نمی اومدی . با خیال راحت کتاباتو میبستی دیگه غصه نداشتی که ! ناراحت نمیشدی که! . پس میخوای درس بخونی ولی تو یه مشکل بزرگ داری...
    روزا میاد و میگذره اما من و تو نشستیم هی احساس میکنیم. حس های بد فکرای بد خوابای بد. حس خوبه نیست رفته.
    دلم میخواد این حسا تبدیل بشه به عمل به یه رفتار مفید .
    دوست داری یکی بیاد بزنه زیر گوشت به زور مجبورت کنه درس بخونی؟ اگه بهت بگن یا درس یا اعدام ترجیح میدی اعدامت کنن؟ دوست داری یکی منتتو بکشه درس بخونی ؟ خسته ای ؟ هیچ کسی نمیفهمه تو چی میگی ؟
    مشکلت خیلی بزرگه؟ من رفتم پرسیدم به من گفتن نیست گفتن مشکلت بزرگ نیست....اصلا مشکلی نیست...
    یه چیزایی بهم گفتن میگن این کارو بکن منم به تو میگم. شبا زود بخواب . صبحا زود پاشو . قرص امگا 3 بخور. یه مولتی ویتامینم بخور . قرص آهن و اینا لازم نیست . هیچیت نیست . سالم سالمی . این لوس بازیا چیه درمیاری؟
    اصلا مهم نیست شبا خوابت نمیبره فقط بخواب اصلا مهم نیست وقتی صبحا پا میشی حالت بده فقط حالت خوب باشه . اصلا مهم نیست حالت خوب نیست چون حالت خوبه باید خوب باشه.
    اصلا مشکلو بی خیال...
    از عذابی که توشی خسته نشدی ؟ تو هم درس نمیخونی هم عذاب میکشی. آخه آدم عاقل یا درس نخون یا عذاب نکش. من پیشنهادم اینه لطفا عذاب نکش. راه حلش ساده اس کافیه درس بخونی شده روزی یه صفحه. نترس کنکور از همین صفحه هاس.
    سلام

    ممنون از اینکه حرفامو خوندین

    منم بعضی وقتا فکر کردم ایا واقعا میخوام درس بخونم

    یا نه خودمو مجبور کردم درس بخونم


    یعنی شما درسو ول کردین تا دیگه عذاب نکشین که چرا نمی خونید؟

    اره همینجوریه دوس دارم یکی هلم بده بگه حرکت کن چرا زندگی نمیکنی چرا بی حالی چرا پاشو دوس دارم یکی تشویق کنه ولی

    کسی نیست خسته شدم از بس دور خودم گشتم که

    خودم به خودم روحیه بدم خودم به خودم توجه کنم انگار تنهای تنهام

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 07 آبان 03 [ 09:35]
    تاریخ عضویت
    1392-12-19
    نوشته ها
    464
    امتیاز
    15,482
    سطح
    80
    Points: 15,482, Level: 80
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 368
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,324

    تشکرشده 1,336 در 399 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    71
    Array
    سلام

    این مشکل منم هست. البته من رشتم را نمی خواستم......

    شما رشته تون را دوست دارید؟ از درس چی می خواهید؟ و به نظرتون شما را به خواسته تون می رسونه؟

    یکبار داشتم در همدردی تاپیکها را می خوندم. به یک جمله مدیر همدردی برخورد کردم که به نظرم خیلی جالب بود.

    آنچه ریشه در تو دارد هر لحظه هزاران شكوفه می دهد و رشد دهنده هست.
    - - - Updated - - -

    و تا حالا به اینکه برید مشاوره تحصیلی فکر کردید؟


    «آرامش» وقتی به سراغت می آید که «تلاش» کرده باشی.

    « من در رقابت با هیچ کس جز خودم نیستم، هدفم مغلوب نمودن اخرین کاری است که انجام داده ام. »

    « مهم انجام وظیفه است، نه نتیجه »

    http://www.hamdardi.net/imgup/5471954c9081a134ec.jpg

    ویرایش توسط salehe92 : شنبه 28 تیر 93 در ساعت 17:12

  6. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 15 آذر 93 [ 21:23]
    تاریخ عضویت
    1393-4-19
    نوشته ها
    311
    امتیاز
    722
    سطح
    14
    Points: 722, Level: 14
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocial3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    958

    تشکرشده 757 در 256 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    46
    Array
    آدما درسته با هم فرق دارن شاید یکی بالا باشه یکی پایین باشه. یکی خوب باشه یکی بد باشه اما یه چیزایی هست که بین همه مشترکه . زندگی بالا و پایین داره یه روزی خوشیم یه روزی ناخوش . اما اون چیزی که تو زندگی همه ی ما مشترکه اینه که ما خودمونیم که روزمون رو رغم میزنیم. چه بخوای چه نخوای این یه اصل زندگیه اگه من امروز ناراحتم بابت دیروزه .
    تو میتونی خودت رو بعد کنکور تصور کنی . دو حالت بیشتر نداره 1- خوشحال از کنکور خوب 2- ناراحت از افتضاحی که به بار آوردی .
    اگه درس نخونی بهت میگم حالت قراره خراب بشه اما اگه موفق باشی یه حس خوب همونی که دنبالشی وارد زندگیت میشه . منتظر اونروز باش چون قراره برسه اما یادت باشه خودتو بابت تصمیمی که گرفتی سرزنش نکن چه اونروز روز خوبی برات باشه چه روز بد بدون چیزی که داری می بینی نتیجه ی کار خودته.
    منم خیلی دوست دارم با یکی حرف بزنم چون تنهام. خودمو باور ندارم . خودمو دوست ندارم.
    اما اون چیزی که الان واقعا اورژانسیه وقت کمیه که داری. من نمیدونم تو چرا تنهایی رو حس میکنی و ناراحتی اما اینو میدونم الان استرس داری و این مشکلاتتو مضاعف میکنه. کاش یه روشی بود این استرس مخفی از بین میرفت کل زندگیمونو برده به فنا.
    میدونی من از لحاظ معدل الان تو وضعیتی بودم که هر رشته و گرایشی که دوست داشتم میتونستم برم اما من رشته ی خودمو خیلی دوست دارم بابتش کلی مبارزه کردم دانشگاهمم دوست دارم واسه اینکه اسمش توکارت دانشجوییم باشه چه کارا که نکردم. اما ...
    تو حتی اگه رشته ی دانشگاهی تو دوست نداری الان نمیتونی درست تصمیم بگیری هم بابت استرس هم بابت حجم مشکلاتت پس بهترین کار اینه که فعلا آروم آروم درستو بخونی بعد تو یه فرصت مناسب بهش فک کنی.

  7. کاربر روبرو از پست مفید تیام تشکرکرده است .

    بانوی آفتاب (شنبه 10 آبان 93)

  8. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 10 بهمن 94 [ 18:14]
    تاریخ عضویت
    1393-4-05
    نوشته ها
    158
    امتیاز
    3,088
    سطح
    34
    Points: 3,088, Level: 34
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 112
    Overall activity: 49.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    150

    تشکرشده 176 در 92 پست

    Rep Power
    34
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط salehe92 نمایش پست ها
    سلام

    این مشکل منم هست. البته من رشتم را نمی خواستم......

    شما رشته تون را دوست دارید؟ از درس چی می خواهید؟ و به نظرتون شما را به خواسته تون می رسونه؟

    یکبار داشتم در همدردی تاپیکها را می خوندم. به یک جمله مدیر همدردی برخورد کردم که به ظنرم خیلی جالب بود.



    - - - Updated - - -

    و تا حالا به اینکه برید مشاوره تحصیلی فکر کردید؟

    سلام رشته من کامپیوتر - نرم افزار هست وقتی میخواستم انتخاب رشته کنم با دایی ام مشورت کردم گفت کامپیوتره خوبه بازارکارش خوبه کامپیوتر بردار ولی من دوس داشتم تجربی

    بخونم یا رشته ای که مربوط به روانشناسی باشه به پزشکی و روانپزشگی علاقه داشتم ولی به رشتم علاقه مند شدم و موفق هم شدم دانشگاه هم همین رشته رو خوندم روزانه

    میخوندم الانم میخوام کاردانی به کارشناسی بدم

    به این فکر نکردم برم پیش مشاور تحصیلی ولی به این فکر کردم که برم پیش مشاور و خودمو تغییر بدم رفتم ولی مشاور مشاورش خوب نبود. حتی اینجا یه تاپیکی باز کردم به عنوان

    بی اراده ام و روحیه ندارم

    میخوام تغییر کنم

    و


    خانوم حاجلو من همه اینارو میدونم ولی اراده و حال حرکت ندارم نمیدونم چرا شاید اون دکتر باعث شده ذهنم دگیر شه

  9. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 15 آذر 93 [ 21:23]
    تاریخ عضویت
    1393-4-19
    نوشته ها
    311
    امتیاز
    722
    سطح
    14
    Points: 722, Level: 14
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocial3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    958

    تشکرشده 757 در 256 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    46
    Array
    این که اون دکتر باعث شده قبول دارم به هر حال خدا رو شکر کن که اتفاق بدی نیفتاده برات ولی خوب به هر حال سخت بوده برات ... مگه بازم میری پیشش؟
    این آقای دکتره مورد نظر من دقیقا رفته یه جا مطب زده که من مجبورم از اونجا رد شم اما هر بار میترسم منو دوباره ببینه.
    دلم میخواد برم باهاش حرف بزنم بپرسم مگه من چه گناهی کرده بودم اما اگه اون شعور داشت که اون موقع هم داشت دیگه .میدونی از هر کسی شبیه اونه بدم میاد تحمل دیدن همچین آدمی رو ندارم. تو تلوزیون اون آقاهه که چشاش رنگیه شامپو بس تبلیغ میکنه جدیدا هم میده وسط فروشگاه داره میخونه میگه نمیدونم شوره ی سر دیگه بسه اینا انگار خود اونه یعنی سیبو از وسط نصف کردن. از این پیام بازرگانی خیلی متنفرم. اصلا تحمل دیدنشو ندارم.
    ببین تو سایت یه تکنیک هست با اسم متوقف کردن فکر اما من گشتم پیداش نکردم. ولی همه جا میگن برید بخونید. تو هم برو بخون .
    ولی ما وضعمون از خیلی از کاربرای این سایت انصافا خوبه ها. مثلا از اونایی که ازدواج کردن و مشکل دارن. وای تحمل کردن یه آقا چقد سخته. فکرشو میکنم همه ی تنم میلرزه.
    راستی میدونم که میدونی اما برای یادآوری گفتم بد نیست بعضی چیزا رو دوباره به خودت یاد آوری کنی من که اینجوری حالم بهتر میشه گفتم شاید تو هم مثل من باشی.

  10. کاربر روبرو از پست مفید تیام تشکرکرده است .

    بانوی آفتاب (شنبه 10 آبان 93)

  11. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 10 بهمن 94 [ 18:14]
    تاریخ عضویت
    1393-4-05
    نوشته ها
    158
    امتیاز
    3,088
    سطح
    34
    Points: 3,088, Level: 34
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 112
    Overall activity: 49.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    150

    تشکرشده 176 در 92 پست

    Rep Power
    34
    Array
    سلا م به همگی یواش یواش داره حال من خوب میشه اراده و روحیه رو مثل یه گیاه یا گلی تو خودم کاشتم

    ممنون خدا دارم به آرامش میرسم به روحیه دیگه استرسی ندارم

    امشب به این نتیجه گرفتم که...
    وقتی به روحیه و اراده وآرامشی میرسم باید مواظب باشم بهش برسم
    اینا هم راه هایی که به ذهنم رسید ممنون خدا مینویسم که یادم نره

    این اراده و روحیه گل یا گیاهی که کاشتم پس باید هرروز مواظبش


    باشم آب بدم تا پژمرده نشه.

    1- هرشب که میخوام بخوابم میگم خدایا شکر از این روحیه و اراده ای(آرامشی)
    که دادی دعا میکنم این اراده و روحیه حفظ شه از بین نره و تقویت بشه
    یا اصلا هروقت که وقت گیر اوردم بگم خدایا شکرت این اراده ام و روحیه ام رو حفظ کن
    2- در کنار اینکه بخدا توکل میکنم خودمم مواظبت میکنم که مانعی اراده و روحیه منو ازبین نبره موانع رو تشخیص میدم و به جاش یه حرف امید وار کننده جایگزین میکنم و از خدا هم کمک میخوام.میگم خدا میدونم که تو هوامو داری





 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:36 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.