به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 مرداد 93 [ 13:30]
    تاریخ عضویت
    1392-11-09
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    480
    سطح
    9
    Points: 480, Level: 9
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    25

    تشکرشده 4 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    کمک و راهنمایی

    سلام
    نمی دونم شاید کسی که من دارم دربارش اینجا سوال مطرح می کنم خودشم این پست رو بخونه
    در هر حال
    من 24 سالمه، یه جورایی بچه مثبت، کارمند یه اداره دولتی
    چند سال پیش تو یکی از انجمن های علمی(سایت) با یه دختری آشنا شدم. همشهری مون بود. زیاد بهش محل نمی زاشتم تا این اواخر که قرار با هم شماره رد و بدل کردیم و قرار گذاشتیم همدیگه رو دیدیم. ایشون یه جورایی فامیل دور ما هم به حساب میومد ((اینا رو بعد چند بار دیدار خودمون کشف کردیم).
    از همون ابتدا قرار بر این شد که نوع رابطه مون طوری باشه که بهم وابسته نشیم(یعنی یه جورایی به فکر ازدواج نباشیم البته دوستیمون صرفاً به قول خودمون دوستی اجتماعی باشه) تا این که بعد 2 ماه من خودم کم کم اس ام اس هام رو بردم به سمت روابط عاشقانه. اولش اون یه خورده با توجه به حرفایی که اول زده بودیم مخالفت کرد اما بعدش اون هم با من هم پا شد. تا این که اواخر احساس کردم بعضی وقتا داره بهم دروغ میگه. البته روک و مستقیم بهش نگفتم که داری بهم دروغ می گی اما حرف دلمو همش بهش میزدم و می گفتم که احساسم داره اینو بهم میگه(البته اولش گفته بودم بهش که اگه گفتم احساسم داره فلان چیز رو میگه شما بدون یه استدلالی پشتش هست). سرتونو درد نیارم. خلاصه من به ایشون علاقه پیدا کردم اما هنوز نمی تونستم تصمیم بگیرم که آیا واقعا زن زندگی من ایشون هست یا نه. خلاصه یه دفعه دیروز غروب اس داد گفت که دیگه نمی تونه با من باشه چون خواستگار داره منم خیلی روشنفکرانه جوابشو دادم و بهش تبریک گفتمو آرزوی زندگی خوب و خوش و خشبختی براش کردم و باهاش خداحافظی کردم. اما دلم مثل سیر و سرکه می جوشید، تا این که ساعت 9 شب بهش پیامک زدم که قلبم داره از سینم میزنه بیرون(واقعاً هم داشت می زد بیرون). این قضیه که گفتی جدی بود یا شوخی که گفت جدیه و کلی خرم کرد که تو پسر خوبی هستی و آدم پاک مثل تو تواین دورو زمونه کم پیدا میشه و از این جور حرفا.
    آدم خیلی جدی هستم طوری که وقتی شروع کردم به ابراز احساسات ایشون باورشون نمی شد منم که دارم اینجوری حرف می زنم.
    دیشب 2 بار از ته دلم گریه کردم
    امروز هم تو اداره طوری حالم گرفته بود که همه فهمیدن یه طوری شده.
    حالا من حداقل تا دو سال نمی تونم ازدواج کنم چون خونه خریدم ماهی یه تومن قسط می دم خرج دوره مجردیمو ندارمچه برسه به دوره متاهلی.
    حالا شما می گید من چی کار کنم؟
    فراموشش کنم؟ منم برم جلو؟(شرایطم اصلاً این اجازه رو بهم نمی ده)
    بهش بگم به پای من وایسته؟(می ترسم تا 2 سال با توجه به بدبینی هایی که بهش دارم نظرم برگرده و اون بیچاره فرصت هاشو از دست بده و نفرین های اون آینده رو هم از من بگیره)؟
    خلاصه موندم چی کار کنم
    کسی می تونه راهنماییم کنه. بد جور تو عذاب ام.

    - - - Updated - - -

    اگه واسه راهنمایی اطلاعاتی لازم بود لطفاً بپرسید تا شاید به کمک شما بتونم این قضیه رو حل کنم.

    - - - Updated - - -

    اگه واسه راهنمایی اطلاعاتی لازم بود لطفاً بپرسید تا شاید به کمک شما بتونم این قضیه رو حل کنم.

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 22 مهر 03 [ 23:00]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,571
    امتیاز
    40,154
    سطح
    100
    Points: 40,154, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,267

    تشکرشده 6,894 در 1,489 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    326
    Array
    سلام
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته مهربان نمایش پست ها
    قابل توجه اعضاء تازه وارد


    لطفاً از قرار دادن عنوانهای مبهم برای تاپیکهایتان خودداری فرمایید .

    عنوان تاپیکهایتان لازم است دقیق و گویای مشکل شما و به شکل اول شخص باشد . در غیر این صورت تاپیک شما قفل

    می شود و بشما مجبور می شوید تاپیک دیگری با عنوان مشخص باز کنید و دوباره کاری برای شما پیش می آید . پس بهتر

    است از همان ابتدا دقت کنید .


    دوستان عضو نیز توجه داشته باشند که :

    باز هم تکرار می کنم که به تاپیکهای با عنوان مبهم راهنمایی ندهید . چون در صورت با قفل تاپیک و بعد از مدتی حذف آن

    پستهای شما از بین خواهد رفت .

    تقاضا می کنیم که از طریق گزارش اعلام کنید که عنوان تاپیک مبهم هست تا ما اقدام به قفل تاپیک نماییم . و به مراجع نیز

    تا پیش از قفل تاپیک می توانید راهنمایی دهید که در پست بعدیش عنوان مناسبی را اعلام داشته و تقاضا کند که مدیران

    جایگزین عنوان مبهم کنند تا تاپیکش با این اقدام قفل نشود .
    صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 مرداد 93 [ 13:30]
    تاریخ عضویت
    1392-11-09
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    480
    سطح
    9
    Points: 480, Level: 9
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    25

    تشکرشده 4 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته اردیبهشت نمایش پست ها
    سلام
    من الان اسم خودمو از بقیه می پرسم
    شما می گید اسم تایپیک مشکل داره (خوب شما پیشنهاد بدید من همون رو می زارم) خداییش الان به هیچ چیز عقلم نمی رسه.

  4. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 فروردین 98 [ 02:42]
    تاریخ عضویت
    1391-9-10
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    9,513
    سطح
    65
    Points: 9,513, Level: 65
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,478

    تشکرشده 1,276 در 407 پست

    Rep Power
    74
    Array
    سلام آقای فرزاد
    اولا احساسی که توی این لحظات دارین زیاد قابل اعتماد نیست! معمولا وقتی میبینیم داریم چیزیو از دست میدیم برای برگردوندنش دست و پا میزنیم و یهو ارزش اون ده برابر میشه. همونطور که شما وقتی اول شنیدین داره ازدواج میکنه خیلی منطقی برخورد کردین اما الان احساساتی رو دارین که تا قبل این اتفاق تا این حد نداشتین.
    دوما وقتی خودتون میدونین که شرایط لازم برای یه زندگی متاهلی رو ندارین ما چه پیشنهادی میتونیم به شما بکنیم؟ قطعا عاقلانه ترین کار اینه که اقدامی برای ازدواج نکنین. اما خب میتونین حرف دلتونو به اون خانم بزنین تا بعدا پشیمون نشین. میتونین بگین که به ایشون علاقه داشتین و به عنوان یه مورد ازدواج بهش فکر میکردین اما شرایطشو نداشتین و اگه این حس رو اونم داره براتون صبر کنه.(البته نه دو سال!! انقدر صبر کردن عاقلانه نیست)
    به هییییییچ وجه نگران از دست دادن فرصتای ایشون نباشین. خانومای این دوره زمونه خوب میدونن چطوری فرصتاشونو از دست ندن. همونطور که ایشون با اومدن خواستگار مناسب ازتون خواست رابطه رو تموم کنین. پس شما حرفتونو بزنین و بذارین خودش تصمیم بگیره


    ببخشید به عنوان تاپیک دقت نکردم. چیزی به ذهنم نمیرسه امیدوارم دوستان کمکتون کنن که عوضش کنین
    ویرایش توسط sara 65 : پنجشنبه 10 بهمن 92 در ساعت 00:23

  5. 2 کاربر از پست مفید sara 65 تشکرکرده اند .

    farzad122 (پنجشنبه 10 بهمن 92), کامران (پنجشنبه 10 بهمن 92)

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 مرداد 93 [ 13:30]
    تاریخ عضویت
    1392-11-09
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    480
    سطح
    9
    Points: 480, Level: 9
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    25

    تشکرشده 4 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط sara 65 نمایش پست ها
    سلام آقای فرزاد
    اولا احساسی که توی این لحظات دارین زیاد قابل اعتماد نیست! معمولا وقتی میبینیم داریم چیزیو از دست میدیم برای برگردوندنش دست و پا میزنیم و یهو ارزش اون ده برابر میشه. همونطور که شما وقتی اول شنیدین داره ازدواج میکنه خیلی منطقی برخورد کردین اما الان احساساتی رو دارین که تا قبل این اتفاق تا این حد نداشتین.
    دوما وقتی خودتون میدونین که شرایط لازم برای یه زندگی متاهلی رو ندارین ما چه پیشنهادی میتونیم به شما بکنیم؟ قطعا عاقلانه ترین کار اینه که اقدامی برای ازدواج نکنین. اما خب میتونین حرف دلتونو به اون خانم بزنین تا بعدا پشیمون نشین. میتونین بگین که به ایشون علاقه داشتین و به عنوان یه مورد ازدواج بهش فکر میکردین اما شرایطشو نداشتین و اگه این حس رو اونم داره براتون صبر کنه.(البته نه دو سال!! انقدر صبر کردن عاقلانه نیست)
    به هییییییچ وجه نگران از دست دادن فرصتای ایشون نباشین. خانومای این دوره زمونه خوب میدونن چطوری فرصتاشونو از دست ندن. همونطور که ایشون با اومدن خواستگار مناسب ازتون خواست رابطه رو تموم کنین. پس شما حرفتونو بزنین و بذارین خودش تصمیم بگیره
    مرسی که جواب دادین
    البته این رو هم بایست اضافه کنم که البته به خودشم گفتم که این اولین رابطه من با جنس مخالف بوده. و با توجه به شناخت کوتاهی هم که نسبت بهم پیدا کرده قبول کرد.
    به قول خودشون خیلی بچه مثبتم.
    این که دوسش دارم رو هم بهش گفتم یه جورایی هم از زیر زبونش کشیدم که بهم علاقه داره یا نه. اون هم ابراز علاقه کرد.
    اما یه دفعه 2 روز بعد این قضایا ، بحث خواستگار مطرح شد و ....
    این هم که گفتم 2 سال دیگه
    چون اون خودش تازه می خواد بره ترم 4 . تا اون درسشو تموم کنه منم شرایط رو می چیدم واسه ازدواج که یهدفعه زد و اینجوری شد.
    واقعیتش الان نمی دونم با خودم چند چندم؟ یعنی نمی دونم که چیجوری بفهمم با خودم چند چند ام.
    وگرنه به این ایمان دارم که واسه رسیدن به یه چیزی نباید دست رو دست گذاشت، باید جنگید. اما چون تکلیفمو با خودم نمی دونم . موندم چی کار کنم

  7. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 22 مهر 03 [ 23:00]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,571
    امتیاز
    40,154
    سطح
    100
    Points: 40,154, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,267

    تشکرشده 6,894 در 1,489 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    326
    Array
    درکت میکنم اقای فرزاد همه این توصیه ها برای راهنمایی بهتر شماست که بهتر به نتیجه برسی

    مثلا " دوسش دارم ولی شرایط ازدواج ندارم تا دوسال " .

    هرچیزی راه حلی داره فعلا به خودت مسلط باش.
    صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را

  8. کاربر روبرو از پست مفید فرشته اردیبهشت تشکرکرده است .

    farzad122 (پنجشنبه 10 بهمن 92)

  9. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 مرداد 93 [ 13:30]
    تاریخ عضویت
    1392-11-09
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    480
    سطح
    9
    Points: 480, Level: 9
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    25

    تشکرشده 4 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته اردیبهشت نمایش پست ها
    درکت میکنم اقای فرزاد همه این توصیه ها برای راهنمایی بهتر شماست که بهتر به نتیجه برسی

    مثلا " دوسش دارم ولی شرایط ازدواج ندارم تا دوسال " .

    هرچیزی راه حلی داره فعلا به خودت مسلط باش.
    ممنون که درکم میکنید.
    باشه فقط چی جوری باید تغییر بدم عنوان رو

  10. #8
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 14:17]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,602
    امتیاز
    308,765
    سطح
    100
    Points: 308,765, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 75.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,763

    تشکرشده 37,309 در 7,141 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    با سلام و احترام
    لطفا قوانین همدردی را با دقت مطالعه کنید.
    عنوان مناسب را با توجه به اینکه این تاپیک بسته شد، از طریق تماس با ما ارسال کنید تا تغییر کند و تاپیک شما باز شود.
    با تشکر

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  11. کاربر روبرو از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده است .

    فرشته مهربان (پنجشنبه 10 بهمن 92)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 04 اردیبهشت 96, 00:33
  2. درخواست راهنمایی در خصوصی شدت بالای حساسیت بین فردیی (راه حل پرسشنامه کمالگرایی هیل)
    توسط آقای ام در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 13 خرداد 95, 19:05
  3. برای گرفتم تصمیم نهایی برای جدایی دور شدن کوتاه مدت مفید است یا مضر؟
    توسط فرخ رو در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 21 خرداد 93, 22:39
  4. تنهایی - 24 سالمه، نمی خواهم با کسی دوست بشم، تنهایی اذیتم می کنه
    توسط sara19 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 30
    آخرين نوشته: پنجشنبه 23 آذر 91, 01:10

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:47 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.