به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 10 بهمن 92 [ 00:13]
    تاریخ عضویت
    1392-11-03
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    56
    سطح
    1
    Points: 56, Level: 1
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    16

    تشکرشده 13 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    کسی که دوستش داشتم منو ترک کرده حالم خیلی خرابه کمکم کنید...

    با سلام

    حالم خیلی خرابه به سختی دارم روزامو میگذرونم هر یه ساعتش برام اندازه یکساله . خیلی حس و حال بدی دارم . دو سه روزه از اونی که خیلی دوسش دارم جداشدم . اصلا نمیتونم ازش بیخبر باشم و دوریشو تحمل کنم دارم میمیرم . دیشب بهش اس دادم بیا برگرد ولی گفت نه خیلی التماسش کردم ولی آخر سر گفت به خاک بابام برنمیگردم .
    سه سال با هم بودیم . رفتم خواستگاریش خانواده ها با هم در ارتباط بودن یه جورایی نامزد بودیم . زیاد قهر میکردیم ولی زود آشتی میکردیم نه اون تحمل قهر منو داشت نه من . تا اینکه چن شب پیش میخواست زنگ بزنه مامانم و من یه سری چیزا رو بهش گفتم که به مادرم بگه ولی مثل اینکه اونجوری که میخواستم و گوشزد کرده بودم نگفته بود . من بهش گفتم چرا تو به حرف من گوش نمیدی؟ چرا در مقابل حرفام نمیگی چشم؟ بعد از ازدواج هر چی گفتم باید بگی چشم اونم گفت من هر کدومش که درست باشه رو میگم چشم . منم گفتم هر چی شوهر میگه زن باید بگه چشم و رو حرف شوهرش حرف نزنه (میدونم حرفم اشتباه بود ولی اون لحظه خیلی ناراحت بودم که به حرفم اهمیت نداده )خلاصه دعوا بالا گرفت و گفت داری از حد میگذرونی و احترام خودتو نگهدار و منم بهش گفتم تو بی ادبی و ادب نشدی اونم گفتت از بس بهت احترام گذاشتم هار شدی. قهر کرد و هر دومون گفتیم ما به درد هم نمیخوریم باید جداشیم . من زودی پشیمون شدم و معذرت خواهش کردم ولی اون پاشو کرد تو یه کفشو گفتدیگه نمیخوامت . منم بیخیال شدم و گفتم این تحمل قهر رو نداره فردا صبح خودش زنگ میزنه ولی تا فردا ظهرشم زنگ نزد هر چی هم من زنگ زدم جواب نداد و بعد از یکی دوساعت جواب داد و گفت چیکارم داری؟ دیگه برام مثل قبل نیستی احساسم نسبت بهت دیگه مثل قبل نیست . هر چی التماسش کردم راضی نشد. منم بهش گفتم باشه برو به سلامت میرم خطمم عوض میکنم . رفتم خطمم عوض کردم ولی نتونستم تحمل کنم و دوباره همون خطو انداختم رو گوشیم و هر چی منتظر تماسش موندم زنگ نزد . تا این که خواهرم زنگ زد و گفتم بهم اس داده که حلالم کن و از طرف من با خانوادت خدافظی کن . باز خودم بهش اس دادم و هر کاریش کردم راضی نشد که نشد .
    پریشب برام دنیا جهنم شده بود انگار شب اول قبرم بود . داشتم میمردم . دیشب هم مثل پریشب . امروز زنگ زدم به خواهرم و گفتم بهش زنگ بزن راضیش کن برگرده. خواهرمم زنگ زده بود بهش ولی جواب خواهرمو نداده بود. حالا نمیدونم چیکار کنم دار میمیرم حالم خیلی خرابه انگار تو جهنمم . چطوری میتونم از این حال رها شم؟ ضمنا من 23 سالمه و اونم سه سال از من بزرگتره

  2. #2
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 مرداد 93 [ 02:40]
    تاریخ عضویت
    1392-10-02
    نوشته ها
    73
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    42

    تشکرشده 124 در 45 پست

    Rep Power
    0
    Array
    داداش گلم خیلی ساده بهت بگم شما باید بری پیش یه روانشناس چون نمیتونی خودتو کنترل کنی ...اون دخترم کار خیلی خوبی کرد که ازت جدا شد،وقتی که تو این دوران این مدلی باهاش حرف زدی بعد ازدواج معلوم نیس چه بلایی میخوای سرش بیاری!اون دختر هم همین جمله براش کافی بود که دیگه اسمتم نیاره،دیگه بهش فکر نکن چون قطعا دیگه برنمیگرده فقط سعی کن خودتو بیشتر بشناسی و حتما با یه روانشناس مشورت کن وگرنه آینده خودتو و کسی که همسرت میشه رو خراب میکنی
    در ضمن هنو واسه عاشق شدن خیلی وقت داری پس اولویتت رو بزار رو شخصیت سازی خودت

  3. 2 کاربر از پست مفید reza 12 تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (چهارشنبه 09 بهمن 92), earth (چهارشنبه 09 بهمن 92)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 دی 00 [ 21:34]
    تاریخ عضویت
    1392-2-23
    نوشته ها
    709
    امتیاز
    18,833
    سطح
    86
    Points: 18,833, Level: 86
    Level completed: 97%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    3,454

    تشکرشده 2,695 در 688 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    128
    Array
    سلام به قول خاله قزی دادا شما که هنوز سه روز نشده بود در این تایپیک http://www.hamdardi.net/thread-31840.html به نتیجه رسیده بودین ؟چی شد نتونستین تحمل کنید زود پشیمون شدین؟
    فکر کنم با توضیحات خودتون و نظرات خوب دوستان به این نتیجه رسیدین که واقعا اون دختر خانم با اون شرایط اصلا مناسب شما نبودن!
    شما بعد از سه سال اشنایی این رابطه رو تموم کردن این همه بی قراری و دلتنگی خوب طبیعه ولی باید بتونید بر احساساتتون غلبه کنید
    شما با یک بار شکست خوردن تو این زمینه باید خیلی مواظب باشین و دیگه احساسی تصمیم نگیرین که قابل جبران نباشه!
    به نظرم یه بار دیگه برگردین تایپیک قبلیتون رو با دقت بیشتری بخونید الان احساستون اجازه نمیده عقلانی فکر کنید و تصمیم بگیرین!
    یه مدت به خودتون استراحت بدین اگه شاغلین مرخصی بگیرین برین مسافرت یه مدت سرخودتون گرم کنید
    وبه ذهنتون اجازه بدین این مسائل رو تجزیه تحلیل کنه احسا سات شما هم یه خورده فروکش کنه تا بتونید تصمیم درستی بگیرین.
    واقعا اگه بخواین عقلانیتر فکر کنید با اون توضیحات خودتون در مورد اون دختر و شرایطش و نحوه برخوردش با شما و خانوادتون هنوز اون رو مناسب ازدواج میدونید؟؟؟؟؟



    - - - Updated - - -

    در ضمن دوست عزیز فراموش کردم بگم عنوان تایپیکتون هم عوض کنید تا دوستان بتونن شما رو بهتر راهمایی کنن.
    ویرایش توسط abi.bikaran : چهارشنبه 09 بهمن 92 در ساعت 10:25

  5. 5 کاربر از پست مفید abi.bikaran تشکرکرده اند .

    kamr (چهارشنبه 09 بهمن 92), khaleghezey (چهارشنبه 09 بهمن 92), reza 12 (چهارشنبه 09 بهمن 92), sara 65 (چهارشنبه 09 بهمن 92), ستیلا (چهارشنبه 09 بهمن 92)

  6. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 فروردین 96 [ 11:56]
    تاریخ عضویت
    1392-6-10
    نوشته ها
    834
    امتیاز
    8,579
    سطح
    62
    Points: 8,579, Level: 62
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 171
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    785

    تشکرشده 2,768 در 697 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    97
    Array
    سلام آقا فرهاد
    يه جمله هست ميگن مرده و حرفش.
    من فك كردم با تايپيك قبلتون به نتيجه عاقلانه رسيديد و رابطه رو تموم كرديد.
    درسته روزهاي اول سخته بايد تحمل كرد .شما ميتونيد .
    چون هنوز اميد داريد فكر ميكنيد نميشه ولي اين رو در نظر بگيريد ايشون هيچ كفيتي با شما ندارن تا راحت تر تموم شدنش رو قبول كنيد. حتي اگه اون دختر هم بخواد بياد شما نبايد بپذيريد.
    رابطه اي كه توش التماس باشه...
    ساعت 9 شب بايد بذاري دم در شهرداري ببره
    رابطـــــه ارابطـــــه ای کـــه تــــوش التــمـــاس بــاشــــه. داری ببــــره...
    ویرایش توسط صبوری : چهارشنبه 09 بهمن 92 در ساعت 11:21

  7. 6 کاربر از پست مفید صبوری تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (چهارشنبه 09 بهمن 92), khaleghezey (چهارشنبه 09 بهمن 92), reza 12 (چهارشنبه 09 بهمن 92), shabnam z (چهارشنبه 09 بهمن 92), فرهنگ 27 (چهارشنبه 09 بهمن 92), ستیلا (چهارشنبه 09 بهمن 92)

  8. #5
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود

    همدری جام فدات شم بان نکنیا دستت درد نکنه

    ولی فکر کنم هرچی لازم بود رو فدات شم بهت ما گفتیم شما هنوز رشد کامل نکردی واسه تشکیل زندگی آمادگی نداری.

    بشخصه دیگه ترجیح میدم چیز یننویسم چون واسه وقتم و انرژی که برات میزارم ارزش قائلم شما هم کاری که فکر میکنی درسته انجام بده

    از بودن کنار کسی لذت بردن فرق داره با تشکیا یه زندگی موفق اگه اینجوریه من از 15 سالگی تا الان باید 10یا 12 بار تشکیل زندگی میدادم

    خوش باشی دادا بدرود

  9. 2 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (چهارشنبه 09 بهمن 92), ستیلا (چهارشنبه 09 بهمن 92)

  10. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 مهر 93 [ 00:49]
    تاریخ عضویت
    1391-8-22
    نوشته ها
    603
    امتیاز
    2,846
    سطح
    32
    Points: 2,846, Level: 32
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    884

    تشکرشده 793 در 374 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    73
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط farhad7 نمایش پست ها
    الان مادرشم بهم زنگ زد و نمیدونست که من با دخترش دیگه ارتباط ندارم میخواست بگه شرطا رو زودتر جور کن منم گفتم بیخیال این حرفا . من و دختر شما دیگه تموم کردیم و راهمون از هم جدا شده و گفتم شرمنده این همه مدت زحمتتون دادم و وقتتون رو گرفتم ایشالا دخترتون خوشبخت بشه اونم گفته ما هم شما رو خیلی به زحمت انداختیم و ایشالا شما هم موفق باشی و خوشبخت بشی.
    ولی دوستان چطوری میتونم فراموشش کنم؟ الان خیلی دوسش دارم همش تو فکرشم یه جورایی انگار یه چیزیم گم شده و سردرگمم . انگار دیگه هیچکسو ندارم و تنها شدم و دیگه پشتم به کسی گرم نیست
    برادر عزیز شما که با این پستتون رابطتتون تموم شده . پس چرا دوباره هی بهش زنگ میزنید و مزاحم میشید؟

    در ضمن اون دختر خانم و خانواده اش با شرایط و مشکلاتی که سر راه شما قرار دادن معلوم بوده که میخوان شما رو از

    سرشون وا کنند و دنبال بهونه بودند. واقعا تا حلا متوجه نشدید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/

    تو هر کاری هم یه خیر و حکمتی هست. با خوندن پستهاتون باید بگم نمیدونم چیکار کردین که به خدا خوش رفته که

    راه شما رو از این خانواده جدا کرده.


    بهونه دستشون ندین . ممکنه به دلیل مزاحمت ازتون شکایت کنن و ادعای حیثیت کنن. تو این سن واسه

    خودتون دردسر ایجاد نکنید.
    ویرایش توسط kamr : چهارشنبه 09 بهمن 92 در ساعت 13:32

  11. 3 کاربر از پست مفید kamr تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 09 بهمن 92), reza 12 (چهارشنبه 09 بهمن 92), ستیلا (چهارشنبه 09 بهمن 92)

  12. #7
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,077
    امتیاز
    155,393
    سطح
    100
    Points: 155,393, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,706

    تشکرشده 36,065 در 7,430 پست

    Rep Power
    1099
    Array

    این تاپیک تا اعلام یک عنوان مناسب از طریق گزارش قفل می شود . پس از اعلام عنوان مناسب و تغییر عنوان باز خواهد شد





  13. کاربر روبرو از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده است .

    khaleghezey (پنجشنبه 10 بهمن 92)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ماندن در دوراهیه ماندن به پای کسی که دوستش داری
    توسط farnaz35 در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد ازدواج
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: پنجشنبه 12 فروردین 95, 22:30
  2. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: سه شنبه 04 فروردین 94, 19:00
  3. خودخواهی کسی که دوستش دارم و درموندگی من
    توسط arameeshgh20 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 25
    آخرين نوشته: سه شنبه 24 تیر 93, 04:15
  4. کسی رو که دوستش داشتم با یکی دیگه ارتباط داره
    توسط anita-n در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: پنجشنبه 21 اردیبهشت 91, 23:35
  5. برادرکسی که دوستش دارم!!!!!!!!!!!!
    توسط srr72 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 30 مهر 90, 21:12

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:21 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.