به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 18
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 اردیبهشت 94 [ 17:59]
    تاریخ عضویت
    1392-8-09
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    1,372
    سطح
    20
    Points: 1,372, Level: 20
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    76

    تشکرشده 54 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    نمی تونم تصمیم درست بگیرم

    دوستان عزیزم سلام
    من شدیدا نیازمند همفکری شما هستم
    خواستگاری دارم که از هرنظر واجد شرایطه اما مشکلم اینه که خیلی مشکل پسندم و نمی تونم به این خواستگارم بچشم همسر آیندم نگاه کنم شاید مسخره ام کنید اما از اسم و قیافش خوشم نمیاد از طرفی هم ایشون سالهاس بپای من نشسته و توی این مدت دوبار به خواسگاری اومدن که متاسفانه بخاطر ترس من و حمایت نکردن خونوادم منتفی شد ،بهش وابسته شدم دیگرون رو با ایشون مقایسه میکنم وقتی نیست بهش فکر میکنم اما وقتی میخواد مجددا پا جلو بذاره می ترسم استرس میگیرم که نکنه درست انتخاب نکردم،نکنه بعدها به مشکل بخوریم،وقتی از علاقش نسبت بهم حرف میزنه برعکس دیگرون چندشم میشه
    خواهش میکنم بهم بگین چیکار کنم

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 31 خرداد 94 [ 11:52]
    تاریخ عضویت
    1391-7-07
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    2,460
    سطح
    30
    Points: 2,460, Level: 30
    Level completed: 7%, Points required for next Level: 140
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    34

    تشکرشده 11 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست گرامی
    شما از طرفی احساس وابستگی به خواستگارتون دارید و از طرفی چندشتون میاد شاید لازم باشه پیش مشاور برید. بهتون برنخوره ولی بعضی مسائل برمیگرده به اختلالات روان شناختی
    باتوجه به این که جزئیات فرهنگ و تفکر شما و خواستگارتون مجهوله اینجا فکر نکنم کسی بتونه نسخه ی واحد بپیچه برای این مشکل
    اما به طور کلی وقتی کسی به دل شما نمیشینه نمیتونید عمری باهاش زندگی کنید و از زندگیتون لذت ببرید
    به دل نشستن هم در همون جلسه اول معلوم میشه و وقتی شما دیدید طرف رو و به دلتون ننشست لازم نبود که این قدر ادامه بدهید که به قول خودتون وابسته بهش بشید.

  3. 3 کاربر از پست مفید MOHAMAH تشکرکرده اند .

    del (سه شنبه 21 آبان 92), فرهنگ 27 (پنجشنبه 09 آبان 92), خیال (جمعه 10 آبان 92)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 23 بهمن 92 [ 11:43]
    تاریخ عضویت
    1392-3-01
    نوشته ها
    191
    امتیاز
    909
    سطح
    16
    Points: 909, Level: 16
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    67

    تشکرشده 218 در 126 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    32
    Array
    شما اولويت بندي تون در مورد همسر اينده تون به چه ترتيبيه؟فقط از اسم و قيافش خوشتون نمياد؟

  5. 2 کاربر از پست مفید gisu تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (پنجشنبه 09 آبان 92), خیال (جمعه 10 آبان 92)

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 فروردین 93 [ 23:04]
    تاریخ عضویت
    1392-6-03
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    556
    سطح
    11
    Points: 556, Level: 11
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 19 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست عزیز
    منم مشکلی مشابه شما دارم. 25سالمه. خواستگارم 26 سالشه دانشجوی دکترا خیلی با شخصیته و چندین سال عاشقم بوده ولی اصلا ظاهرش به دلم نمیشینه و فکر میکنم من خیلی سرترم مثلا اگه قرار باشه در آینده جایی باهاش برم حس خوبی ندارم ...ویژگی مثبت زیاد داره از طرفی میترسم ردش کنم و بعدا پشیمون بشم از طرفی ظاهرش تو ذوقم میزنه...هرکی هم یه چیز میگه و یکی میگه ظاهربین نباش انتخابش کن در اینده یکم چاق میشه بهتر میشه... یکی میگه نه تو خوشگلی حیفی...

  7. کاربر روبرو از پست مفید fate تشکرکرده است .

    خیال (جمعه 10 آبان 92)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 اردیبهشت 94 [ 17:59]
    تاریخ عضویت
    1392-8-09
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    1,372
    سطح
    20
    Points: 1,372, Level: 20
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    76

    تشکرشده 54 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط MOHAMAH نمایش پست ها
    سلام دوست گرامی
    شما از طرفی احساس وابستگی به خواستگارتون دارید و از طرفی چندشتون میاد شاید لازم باشه پیش مشاور برید. بهتون برنخوره ولی بعضی مسائل برمیگرده به اختلالات روان شناختی
    باتوجه به این که جزئیات فرهنگ و تفکر شما و خواستگارتون مجهوله اینجا فکر نکنم کسی بتونه نسخه ی واحد بپیچه برای این مشکل
    اما به طور کلی وقتی کسی به دل شما نمیشینه نمیتونید عمری باهاش زندگی کنید و از زندگیتون لذت ببرید
    به دل نشستن هم در همون جلسه اول معلوم میشه و وقتی شما دیدید طرف رو و به دلتون ننشست لازم نبود که این قدر ادامه بدهید که به قول خودتون وابسته بهش بشید.
    سلام بله حق باشماس اما توی شهرما روانشناس خوب واقعا وجود نداره،خیلی خسته شدم از این وضع اون یکیو میخواد که دوسش داشته باشه،من کسی که مامنم باشه فقط مشکلم قیافشون هست البته اعتراف میکنم اگه خونوادم کمی همراهیم میکردن با شناختی که از خودم دارم میدونم که بااینم کنار میومدم اما متاسفانه...
    من در پست بعد یکم بازتر توضیح میدم از شرایطم تا اگه از دوستان کسی چیزی به ذهنش رسید کمکم کنه

    نقل قول نوشته اصلی توسط gisu نمایش پست ها
    شما اولويت بندي تون در مورد همسر اينده تون به چه ترتيبيه؟فقط از اسم و قيافش خوشتون نمياد؟
    سلام،بله چون ادم مشکل پسندی هستم می ترسم از اینکه بعدها کسی بخواد سرزنشم کنه باید اعتراف کنم حرف دیگران خیلی روم اثر میذاره و این حتما بعدها واسم ایجاد دردسر میکنه،من پدرم سالهاست فوت کردن و مرارت بسیاری تو زندگی داشتم خیلی وقتا احتیاج ب تکیه گاه داشتم ،اینکه فرمودین اولویت باید عرض کنم کسیو میخوام که تکیه گاهم باشه،پدرم باشه رفیقم باشه و در اخر همسر،نمیگم قیافه واسم خیلی مهمه اما این حق من هست که حداقل انتظارو داشته باشم در مورد تیپ و قیافه
    نقل قول نوشته اصلی توسط fate نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز
    منم مشکلی مشابه شما دارم. 25سالمه. خواستگارم 26 سالشه دانشجوی دکترا خیلی با شخصیته و چندین سال عاشقم بوده ولی اصلا ظاهرش به دلم نمیشینه و فکر میکنم من خیلی سرترم مثلا اگه قرار باشه در آینده جایی باهاش برم حس خوبی ندارم ...ویژگی مثبت زیاد داره از طرفی میترسم ردش کنم و بعدا پشیمون بشم از طرفی ظاهرش تو ذوقم میزنه...هرکی هم یه چیز میگه و یکی میگه ظاهربین نباش انتخابش کن در اینده یکم چاق میشه بهتر میشه... یکی میگه نه تو خوشگلی حیفی...
    عزیزم منم الان مثل شما دچار دوگانگی شدم خیلی از شرایطی که داره توی دیگر خواستگارانم ندیدم شاید اگه قیافه اش و یا اصلا اسمش راضیم میکرد خیلی راحتتر می تونستم فکر کنم در موردش

    - - - Updated - - -

    دوستمون فرمودن شرایطش مجهوله پس بااجازتون موضوع رو کمی بازتر میکنم
    من در یک خونواده مرفع زندگی کردم ایشون معمولی و الان کارمند هستن،خونواده من کم جمعیت هست اما ایشون پرجمعیت
    منهای اینها شرایط اجتماعی خوبی دارند هم شغلشون هم روابط اجتماعی شون ،همه خواهر برادراشون تحصیل کردن ،اهل دوست و رفیق و حتی سیگار هم نیستن،ورزشکارن خلاصه اینکه محسناتشون زیاده،مثلا وقتی درخواستشون رو توی خونوادم مطرح کردم در ابتدا خیلی استقبال شد حتی توی تحقیقاتی که خواهر و مادرم هم کردن حتی حتی یکنفر نظری منفی در مورد خودش و خونوادش نداشت اما وقتی رفتن و ایشون رو دیدن انگار تو ذوقشون خورد ،مادرم بهم گفت اگه بخوای خودت هیچ حرفی نیست ما راضی هستیم اما انتظار هیچی از ما نداشته باش واسه همین چون خودمم از تیپشون خوشم نمیومد کوتاه اومدم
    الان پشیمونم چون28سالمه و هیشکدوم از خواسگارام شبیه این نبودن اما می ترسم پاش واستم ،ضمن اینکه ما توی ی شهرستان کوچیک هستیم و اونا توی مرکز استان و یکی از دیگه از دلایل مخالفت خونوادم همینه
    میگن بومی نیست ما نمی شناسیم اگه فردا تو زرد از اب در بیاد چی؟و اینم منو می ترسونه چون من واقعا هیچکسی رو ندارم که مثلا اگه به مشکلی تو زندگی برخوردم بخواد وساطت کنه

  9. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 06 تیر 93 [ 06:00]
    تاریخ عضویت
    1392-1-22
    نوشته ها
    523
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,312

    تشکرشده 1,508 در 444 پست

    Rep Power
    65
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط خیال نمایش پست ها
    این حق من هست که حداقل انتظارو داشته باشم در مورد تیپ و قیافه

    شاید اگه قیافه اش و یا اصلا اسمش راضیم میکرد خیلی راحتتر می تونستم فکر کنم در موردش

    28سالمه و هیشکدوم از خواسگارام شبیه این نبودن اما می ترسم پاش واستم
    اگه قضیه ازدواج می بود همینکه قیافه اش به دل شما ننشینه دیگه کار تموم بود و جواب رد رو باید میدادین. ولی وقتی با این وجود در موردش فکر میکنی دیگه این ازدواج نیست.

    یک معامله است. خودت باید تصمیم بگیری که الان وقت فروشت هست یا نه ممکنه بعدن مشتری بهتری واست پیدا بشه. اسمش مگه چیه؟

    پ.ن: یک چیزی یادم رفت اگه تصمیم به فروش خودتون گرفتین دیگه باید واقعا بفروشین. نه اینکه بعدن اون بیچاره رو به بهانه های مختلف اذیت کنین. خواهشا این موضوع رو به عنوان یک انسان رعایت کنید. نمیشه یک کاری رو قبول کنیم که انجام بدیم بعد پولش رو هم بگیریم ولی کارمون رو به بهانه های مختلف انجام ندیم.
    ویرایش توسط toojih : جمعه 10 آبان 92 در ساعت 18:36 دلیل: تکمیل

  10. کاربر روبرو از پست مفید toojih تشکرکرده است .

    Pooh (چهارشنبه 15 آبان 92)

  11. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 اردیبهشت 94 [ 17:59]
    تاریخ عضویت
    1392-8-09
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    1,372
    سطح
    20
    Points: 1,372, Level: 20
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    76

    تشکرشده 54 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط toojih نمایش پست ها
    اگه قضیه ازدواج می بود همینکه قیافه اش به دل شما ننشینه دیگه کار تموم بود و جواب رد رو باید میدادین. ولی وقتی با این وجود در موردش فکر میکنی دیگه این ازدواج نیست.

    یک معامله است. خودت باید تصمیم بگیری که الان وقت فروشت هست یا نه ممکنه بعدن مشتری بهتری واست پیدا بشه. اسمش مگه چیه؟

    پ.ن: یک چیزی یادم رفت اگه تصمیم به فروش خودتون گرفتین دیگه باید واقعا بفروشین. نه اینکه بعدن اون بیچاره رو به بهانه های مختلف اذیت کنین. خواهشا این موضوع رو به عنوان یک انسان رعایت کنید. نمیشه یک کاری رو قبول کنیم که انجام بدیم بعد پولش رو هم بگیریم ولی کارمون رو به بهانه های مختلف انجام ندیم.
    دوست عزیز فکر نمیکنین ربطی بین فرمایش شما و مشکل من وجود نداره؟این حق طبیعیه هرکسیه اسمش خرید و فروش نیست

    - - - Updated - - -

    ضمنا دوست خوبم
    من دلیل مخالفتم رو به ایشون نگفتم فقط جواب رد دادم هم دفعه اول و هم دوم اما ایشون نمیخواد بپذیره ،من حتی به اعتراف خودشون خیلی هم بد باهاش رفتار کردم که کلا دلسرد شه اما این دیگه تقصیره من نیست که ایشون میخواد بپای عشقش(بگفته خودش) بمونه
    اتفاقا خیلی هم باهاشون صحبت کردم که بفکر آیندش باشه حتی گفتم اگه بخواد آدمایی بهتر از اونچه تصور میکنه بهش معرفی میکنم اما قبول نکرد ضمن اینکه دوست عزیز که می فرمایید خرید فروش معامله مشتری و این چرندیات من بهیچ وجه توی این چند سال بهشون مراجعه نکردم حتی همین الان که واسه سومین بار پاشون ب زندگیم باز شده هر سه بار شروع کننده این ارتباط خودشون بودن ،کسی که بفکر معامله باشه فک نمیکنم خودش بی نقش بمونه اینطور فکر نمیکنین؟

    - - - Updated - - -

    اینکه می فرمایید ( نمیشه یک کاری رو قبول کنیم که انجام بدیم بعد پولش رو هم بگیریم ولی کارمون رو به بهانه های مختلف انجام ندیم.)بنده هم عرض کردم مرددم ،چون خونوادم ب 2دلیل مخالفش بودن :1-شناخت نداشتن(بومی نبودن)2-قیافه من هم دچار استرس شدم نمیدونم باید چیکار کنم،جلوی خونوادم بایستم؟یا سکوت کنم و اجازه بدم همچنان تصمیمات مهم زندگیمو خونوادم بگیرن
    من گفتم باقیافشون می تونم کنار بیام چون اصلا بقول روانشناسا در عرض9ماه قیافه آدما واسه هم عادی میشه فقط موندم به خونوادم چی بگم؟حالا تا اونموقع که قیافشون واسم عادی شه چجوری زندگی کنم؟

  12. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 فروردین 93 [ 20:00]
    تاریخ عضویت
    1392-7-24
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    211
    سطح
    4
    Points: 211, Level: 4
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    63

    تشکرشده 27 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام. آخه چی بگم قیافه مهمه،خیلیم مهمه...اگه راضی نباشین حساس میشین وبعدها با کوچک ترین مشکلی زندگیتون ممکنه خراب بشه. در ضمن مادر و خواهر شما میگن تحقیقات خوب شده،ولی بعدش می گن که ما هیچ تضمینی نمیدیم. این دیگه چه جورشه؟ این تناقض آشکاره... آخه نپرسیدین واسه چی؟ چی از اون یا خانوادش دیدن؟ اگه قیافه هست فقط بگن تکلیف شما روشن بشه.... می بخشید اگه لحنم بد شد.

  13. کاربر روبرو از پست مفید سپیدقلب تشکرکرده است .

    اسکارلت (جمعه 10 آبان 92)

  14. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 اردیبهشت 94 [ 17:59]
    تاریخ عضویت
    1392-8-09
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    1,372
    سطح
    20
    Points: 1,372, Level: 20
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    76

    تشکرشده 54 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط سپیدقلب نمایش پست ها
    سلام. آخه چی بگم قیافه مهمه،خیلیم مهمه...اگه راضی نباشین حساس میشین وبعدها با کوچک ترین مشکلی زندگیتون ممکنه خراب بشه. در ضمن مادر و خواهر شما میگن تحقیقات خوب شده،ولی بعدش می گن که ما هیچ تضمینی نمیدیم. این دیگه چه جورشه؟ این تناقض آشکاره... آخه نپرسیدین واسه چی؟ چی از اون یا خانوادش دیدن؟ اگه قیافه هست فقط بگن تکلیف شما روشن بشه.... می بخشید اگه لحنم بد شد.
    سلام
    بله توی پستای قبلم عرض کردم اینا اول تاییدش کردن که هیچ تازه خوشحالم بودن اما مشکلشون قیافه این اقاس،من خودم ی دختره معمولی ام حالا نمیدونم این چه اصراریه که اینا دارن ،می شناسم خونوادمو اگه بخوان لج کنن زندگیو بهم زهر میکنن
    همین الان موندم چجوری موضوع خواستگاری سوم رو مطرح کنم من حتی دفعه قبل هم که این اقا باخودم مطرح کردند جرئت نکردم به خونوادم بگم

  15. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 خرداد 93 [ 18:51]
    تاریخ عضویت
    1392-5-31
    نوشته ها
    116
    امتیاز
    902
    سطح
    16
    Points: 902, Level: 16
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    75

    تشکرشده 139 در 73 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست عزیز من هم مشکلی مثل شما داشتم.
    این موضوع چندش شدن خیلی مهمه به نظر من, و اینکه بشینید خوب فکر کنید توی تصورتون که با این مرد ازدواج کردید و همه ی جوانبش رو تصور کنید,ببینید حالتون خوش میشه یا چندشتون میشه...بعد تصمیم بگیرید. البته این سوال رو هم بپرسم که آیا ممکنه کلا" از ابراز علاقه ی هر پسری(حتی خوشتیپا و جذابا) به خودتون چندشتون بشه؟
    آیا اختلاف فرهنگی و اعتقادی دارید؟
    آیا قیافه ی ایشون در نظر عموم مردم نرماله؟ ببینید یک وقتایی پیش میاد آدما در ظاهر صورتشون زشته اما جذابن( از نظر تیپ و منش و روابط اجتماعی)
    چند درصد از معیارهاتون با ایشون هماهنگه؟
    در ضمن به این هم فکر کنید که بعد از ازدواج قرار نیست فکر کنید که به اون آقا لطف کردید و با وجود سر بودن ازدواج کردید و برای همین از آقا توقع داشته باشید که سر مسائل زندگی کوتاه بیاد.

  16. 2 کاربر از پست مفید اسکارلت تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (جمعه 10 آبان 92), خیال (جمعه 10 آبان 92)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بازم من! نمی تونم تصمیم بگیرم!عشق یا وجدان؟
    توسط elnaz67 در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: سه شنبه 10 تیر 93, 12:05
  2. رفتارهای ناخوشایند کارفرما.رعایت نکردن حریمها..برای تصمیم گیری به کمکتون نیاز دارم
    توسط بهار.زندگی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 64
    آخرين نوشته: پنجشنبه 22 تیر 91, 23:34
  3. چطوری می تونم تصمیم بگیرم؟
    توسط بالهای صداقت در انجمن انتخاب و تصمیم گیری
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: پنجشنبه 04 آذر 89, 21:30
  4. دوستش دارم ولي نمي تونم تصميم بگيرم
    توسط سهيل در انجمن اختلاف با خانواده در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 47
    آخرين نوشته: دوشنبه 20 آبان 87, 21:16

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:48 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.