سلام
من دختري هستم ٢٢ ساله،يك سال و نيم پيش خواستگاري داشتم و بعد ٤ ماه دوران آشنايي عقد كردم،از روز اول خانوادش اذيتم ميكردن،گفتنش خيلي طولانيه...خودش دو سال از من بزرگ تره،مشكلات با خانوادش هر روز بيشتر ميشد و حتي چند بار من با مامانش و باباش صحبت كردم،اما هر دفعه فقط خودمو بده كردم،هر موقع چه تو جمع و چه تو تنهايي بهم بي احترامي ميكردن اشتباهم اين بود كه تو روشون ميخنديدم و ناراحتي و عصباني بودنم با شوهرم بود..،با وجود اينكه خواستگاري بود اما خيلي بهم علاقه داشتيم،خيلي هم با هم خوب بوديم و گه گداري سر خانواده ها دعوامون ميشد اما مشكلي با هم نداشتيم..،خلاصه قبل عيد بود و خانوادش بهانه مي آوردن كه ما حس ميكنيم شما ها با هم مشكل داريم براي همين عروسي نميگيريم..،خلاصه سر اين موضوع ها من ارتباطمو با خانوادش قطع كردم و بابام زنگ زد به باباش گفت من دختر به شما نميدم..،تو همه اين جريانا كه خيلي طولانيه شوهرم همراه من و خانوادم بود. خودش ميومد از اونها بد مي گفت،خلاصه بعد عيد كه رابطه قطع بود،رفتيم مشاور..اين مشاور خدا نشناس كه خيلي هم معروفه موضوع خانواده هاره عجججججيب ماسمالي كرد..اما مشكل اصلي از مشاور شروع شد و من و شوهرم اين همه پشت هم بوديم دعواهاي هر روزمون شروع شده بود و سر هر مساًله كوچيكي دعوا مي كرديم،مشاور هردومون رو نسبت به هم ديگه بدبين كرده بودو اينم خيلي مفصله..،منم همه چيز رو به خانوادم ميگفتم و اشتباهم اين بود كه خيلي حرف طلاق ميزدم،چند باري گفتم نميخوام ادامه بدم و هيچ سراغي نميگرفت،اخلاقش خيلي عوض شده بود و بد دهن شده بود و حالا از خانوادش حمايت ميكرد..
خالصه اين داستان ادامه داشت و من خيلي خسته شده بودم و ديگه نمي خواستم ادامه بدم ولي اشتباهم اين بود كه هر دفعه كه ميگفتم طلاق بعد پشيمون ميشدم..
تا اينكه ٣ هفته پيش سر جرياني تصميممو گرفتمو گفتم ديگه تموم..اونم گفت باشه و قطع كرد..ولي ميدونم دوسم داره و نميخواد..
من تصميمم جديه،مخصوصا الان كه ٣ هفتس سراغي ازم نگرفته با وجود اينكه من و خانوادم خيلي ازش همايت كرديم و خودش ميدونه..
اما كمكم كنيد،خيلي دوسش دارم..از طلاق مي ترسم و دلم براش تنگ شده..
هفته ديگم شوهر خالم كه وكيله از مكه مياد و مي خواد دنبال كارامو بگيره..همه خانوادمم مي گن اين آدم دو رو كه يه بار با خانوادشه يه بار با تو مرد نميشه..ميترسم اونم طلاق بخواد..كمكم كنيد
- - - Updated - - -
در ضمن من این موضوع رو با یک نام دیگه گذاشته بودم اما با password به مشکل خوردم.گفتم واسه دوستان سو تفاهم نشه![]()
علاقه مندی ها (Bookmarks)