به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 خرداد 96 [ 08:11]
    تاریخ عضویت
    1392-1-27
    نوشته ها
    221
    امتیاز
    4,855
    سطح
    44
    Points: 4,855, Level: 44
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    129

    تشکرشده 303 در 118 پست

    Rep Power
    35
    Array

    لطفا کمکم کنید از اینکه بقیه ازم استفاده کنند خسته شدم چه جوری خودم رو عوض کنم؟؟؟؟

    سلام دوستان خوب همدردی لطفا کمی راهنماییم کنید.
    من تو خانواده ای متولد شدم که تقریبا پر جمعیت بود 5 تا بچه بودیم و من بچه ی اخر بودم تقریبا خیلی کم کسی تو خانواده بهم محبت میکرد.از وقتی یادمه احساس میکردم کسی دوستم نداره و من تو خونه اضافیم.همیشه حس میکردم باید به بقیه خیلی محبت کنم و این محبت کردن رو خلاصه میکردم تو کمک کردن یعنی وقتی کسی ازم چیزی می خواست حتما کمکش میکردم مخصوصا به دوستانم البته زیاد با کسی دوست نمیشدم و خیلی زود به افراد اعتماد میکنم و گاهی اوقات بیش از حد به قول معروف سفره ی دلم رو پیششون وا میکنم.این رفتار برام مشکل ساز نبود تا دانشگاه.از بدو ورودم به دانشگاه با دونفر دوست شدم خیلی زود با هم صمیمی شدیم و کمی در مورد زندگیهامون صحبت کردیم و اینکه با هیچ پسری دوست نیستیم و مثل همیمو... .من رابطه ام تو دانشگاه رو محدود کردم به این دوتا دوست و تودانشگاه کلا باهم بودیم و اونها اگه چیزی ازم میخواستند اصلا دریغ نمیکردم و احساس میکردم چون اونها دوستانم هستند پس من باید بهشون در هر زمینه ای که میتونم کمک کنم.تا چند ترم که رفتیم بالاتر من احساس کردم که این دو نفر دارند از این خصوصیت من سواستفاده میکنن.مثلا وقتی خودشون ناراحت بودن یا به کمک احتیاج داشتن و از من کمک میخواستن من کمکشون میکردم و تمام سعیم رو میکردم تا اونها رو از ناراحتی در بیارم.ولی وقتی من نیاز به کمک داشتم اونها حتی جواب پیامهای من رو نمیدادند.من در کمال حماقت و سادگی از همه چیز زندگیم باهاشون صحبت میکردم و اونها هم به ظاهر همین جور بودن تا اینکه به طور اتفاقی فهمیدم که یکیشون در یک زمان با دوتا پسر دوسته و اون یکی هم با یک پسر دوسته! این به کنار چون زندگی خودشونه مشکل من اینه که اینها تصورشون از من یک ادم احمقه که حاضر براشون هر کاری کنه.متاسفانه از رفتار من سواستفاده میکنن و من واقعا دارم از این برخورد عذاب میکشم.البته این رو هم اضافه کنم که من در قبال بقیه هم یه چنین حسی دارم دوست دارم به بقیه کمک کنم و حتی در رفتار با خانواده ام هم همینجوری هستم.اما الان متوجه میشم که بعضی از دوستانم از این رفتار من به نفع خودشون استفاده میکنن.از دست خودم وحماقتهام خسته شدم دلم میخواد این رفتار رو در خودم از بین ببرم اما دست خودم نیستم ناخوداگاه میرم به سمتش.نمیدونم ایا این رفتار من اشتباه است و تو جامعه ی ما یک جور ناهنجاری به حساب میاد ؟؟؟؟؟
    لطفا کمکم کنید از اینکه بقیه ازم استفاده کنند خسته شدم چه جوری خودم رو عوض کنم؟؟؟؟
    چه جوری دیگه انقدر زود به بقیه اعتماد نکنم و انقدر ساده سفره ی دلم رو باز نکنم؟؟؟؟
    فرشته ی مهربان عزیز جناب sci لطفا کمکم کنید

  2. #2
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم وقتی کسی با دوتا پسر همزمان دوسته این رفتارها ازش بعید نیست! ولش کن برود.

  3. کاربر روبرو از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده است .

    setareh 1390 (شنبه 20 مهر 92)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 23 بهمن 92 [ 11:43]
    تاریخ عضویت
    1392-3-01
    نوشته ها
    191
    امتیاز
    909
    سطح
    16
    Points: 909, Level: 16
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    67

    تشکرشده 218 در 126 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    32
    Array
    عزيزم منم مثل شما بودم البته تا حدي الانم هستم چون شخصيتم ايجاب ميكنه بي منت بي انتظار كمك كنم همدردي كنم مشكل ما اينه كه ادما باهم تفاوت دارن يكي سپاس ميداره يكي واقعا ازت استفاده ميكنه بعد پست ميزنه يا كم محلي ميكنه تا ايشاالاه دفعه بعد بايد كمي شخصيتت رو محكم كني بايد بدوني طرفت از چه رنجي هست غرور داره-غرور مي طلبه يا اگه ادم ساده اي هست ساده باش سعي كن تا ازت نخواستن نه دل بسوزوني نه كمك كني شخصيتت رو حفظ كن مشكل ما اينه كه خيلي شورو حلاوت داريم ولي يادت باشه شايد هر كسي نخوادش بعضي وقتها سرد بودنته كه بهت ارج و قرب ميبخشه ولي نه هميشه و نه با همه

  5. کاربر روبرو از پست مفید gisu تشکرکرده است .

    setareh 1390 (شنبه 20 مهر 92)

  6. #4
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 خرداد 96 [ 08:11]
    تاریخ عضویت
    1392-1-27
    نوشته ها
    221
    امتیاز
    4,855
    سطح
    44
    Points: 4,855, Level: 44
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    129

    تشکرشده 303 در 118 پست

    Rep Power
    35
    Array
    نوپوی عزیز و gisu مهربانم ازتون ممنونم.
    من تو این مدت سعی کردم که دوستیم با اون دوتا دختر رو کم کنم تا حدودی موفق بودم اما این حس مورد سواستفاده قرار گرفتن واقعا اذیتم میکنه.همش احساس میکنم خیلی احمقم که خیلی زود به ادمها اعتماد میکنم و براشون هر کاری میکنم.من بابت دوستی با اونها صدمه های بدی خوردم چون به خاطر اعتماد الکی که بهشون داشتم بهترین گزینه ی ازدواجم رو از دست دادم(نمیگم همش تقصیر اونها بود اما حرفهاشون اون موقعها تاثیر زیادی روی من داشت)اون موقع فکر کردم ازسر دوستی این حرفهارو میزنن ولی بعدها فهمید همه ی حرفاشون از سر حسادت بوده.دلم نمیخواد دیگه اینجوری باشم نمیخوام دیگه زود اعتماد کنم.لطفا برای این یه راهکار بگید چه جوری خودم رو اصلاح کنم؟؟
    احساس میکنم من برای این زمونه نیستم همش حس میکنم تمام اعتقاداتم و اصول اخلاقیم پوچه.حس میکنم اخلاقیاتی که یه زمانی تمام زندگیم بودند دیگه بدرد نمیخورند احساس میکنم یه شکست خوردم.کمکم کنید؟؟؟

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 23 بهمن 92 [ 11:43]
    تاریخ عضویت
    1392-3-01
    نوشته ها
    191
    امتیاز
    909
    سطح
    16
    Points: 909, Level: 16
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    67

    تشکرشده 218 در 126 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    32
    Array
    (همينكه پي به اشتباهتون برده و درصدد اصلاح رفتارتون باشيد در اينده موقعيت هاي بهتري رو كسب خواهيد كرد) کارشناسان می گویند بین آدم هایی که می توانند رفتار قاطعانه داشته باشند با آن هایی که نمی توانند تفاوت زیادی وجود دارد یعنی افراد منفعل یک ویژگی ها و خصوصیاتی دارند که افراد دارای رفتار قاطعانه ندارند. راستش افرادی که رفتار منفعلانه دارند نسبت به حق و حقوق خود بی تفاوت هستند. کسانی هستند که اعتماد به نفس و عزت نفس پایینی دارند. برای خودشان احترام قائل نمی شوند و دائم خودشان را کوچک و حقیر تصور می کنند و معمولا به این که توسط دیگران یا موقعیت های مختلف کنترل شوند تمایل دارند و دائم هم نسبت به دیگران احساس گناه می کنند. اما کسانی که رفتار قاطع دارند و می توانند به خوبی ابراز وجود کنند برعکس اعتماد به نفس و عزت نفس خوبی دارند. برای خودشان و دیگران احترام و ارزش قائل هستند. در رفتارشان صداقت دارند. اهل سئوال و پرس و جو هستند. به دیگران توجه می کنند و منتظر بازخورد دیگران نسبت به کارشان هستند و البته همیشه انگیزه انجام کارهای خوب را دارند. آنها به کسی بی احترامی نمی کنند و البته اجازه هم نمی دهند کسی به آن ها بی احترامی کند. احساس منفی نسبت به بیان احساسات و خواسته های خود ندارند و نمی گذارند دیگران خواسته هایشان را به آن ها تحمیل کنند. البته آدم هایی که بلد هستند ابراز وجود کنند خودخواه نیستند و برای خواسته های دیگران هم ارزش قائل هستند.


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. روش خواهرم درسته یا روش من؟؟؟؟
    توسط *مونا* در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: یکشنبه 21 آبان 96, 01:30
  2. به نظرتون این کار برای یه ازدواج همراه با عشق درسته؟؟؟؟
    توسط Mr.Anderson در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: چهارشنبه 30 بهمن 92, 17:01
  3. پاسخ ها: 25
    آخرين نوشته: پنجشنبه 26 دی 92, 17:49
  4. چرا خواستگاری رو به تاخیر می اندازد؟؟؟؟
    توسط ناز در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: دوشنبه 17 آبان 89, 16:26
  5. وابستگي شديد به همسر؟؟؟؟
    توسط yasamin در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 03 مهر 89, 16:55

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:49 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.