میخوام خودمو بیشتر بشناسم! یه شناخت تخصصی و ریشه ای!!!
فکر کردم مطرح شدن این مبحث در تاپیکی جداگانه؛ به نتایج بهتری برسونه من رو!
لینک توضیحات تاپیک قبلی ای که مدیران محترم تدارک دیده بودند.
http://www.hamdardi.net/thread-7955.html
-----------------------------

نوشته اصلی توسط
del
من خیلی دوست دارم در این تاپیک با راهنمایی دوستان خوبم؛ به یک شناخت نسبی نسبت به خودم برسم. به همین جهت از مشاورین محترم درخواست دارم که توی این راه کمکم کنن.
-------------------
نیازها
سلام دوستان خودکاو من
بیایید، از منظر عملیاتی تر و کاربردی تری به بحث خودآگاهی و خودشناسی وارد شویم
ما در ادامه این تاپیک روی شناخت نیازها تمرکز می کنیم.
خود آگاهی ابعادی دارد، و نیازها یکی از حیطه های مهم خود آگاهی هست.
1 - آیا نیازهای خود را تاکنون دقیقا شناسایی کرده اید؟
راستش هیچ وقت به طور دقیق سعی نکردم که عمیق فکر کنم روی خودم و نیازهام؛ اما با شناختی که سعی دارم از خودم به دست بیارم تلاش میکنم که به عمق وجودم نزدیک تر شم.
نیازهای من: نیاز به احترام
نیاز به تایید و توجه
نیاز به معشوقه بودن
نیاز به مادیات و نیاز به لمس شدن و نیاز به آرامش هستش.
2 –
این نیازها معطوف به کدام بخش های شخصیت شماست؟
فکر میکنم { نیاز به مادیات؛ نیاز به لمس شدن و نیاز به آرامش } جزو نیازهای شخصیت لذت محور و احساسی و تکانشی هست.
و { نیاز به احترام؛ نیاز به تایید و توجه؛ نیاز به آرامش؛ نیاز به معشوقه بودن} هر دو بخش شخصیت من رو شامل میشه؛ یعنی هم لذت محور و هم مسائل اخلاقی و هنجارهای اجتماعی رو.
3 – این نیازها را
یک کشاننده از بیرون ایجاد کرده است؟
یا یک هل دهنده از درون؟ یا هر دو؟
{نیاز به مادیات؛ نیاز به معشوقه بودن؛ نیاز به احترام و نیاز به داشتن حمایتگر } این نیازها رو یه کشاننده از بیرون ایجاد کرده است.
و { نیاز به احترام؛ نیاز به تایید و توجه؛ معشوقه بودن، لمس شدن؛ نیاز به داشتن حمایتگر و نیاز به آرامش } همگی یک هل دهنده از درون ایجاد کرده است.
4 – فهرستی از مهمترین نیازهای خود را به دقت و براساس اولویت تنظیم کنید؟
1. نیاز به معشوقه بودن 2. نیاز به احترام 3. نیاز به تایید و توجه
4. نیاز به داشتن حمایتگر 5. نیاز به آرامش درونی 6. نیاز به لمس شدن
7. نیاز به مادیات 8. نیاز به رابطه ی جنسی (البته از نوع معاشقه های عاشقانه و طولانی قبلش)
5 – آیا نیازهای خود را طبقه بندی کرده اید؟
خیر؛ باید برچه اساسی طبقه بندی کنم؟
6 – آیا نیازهای خود را پذیرفته اید؟
بله
7 – آیا نیازهای خود را مدیریت کرده اید؟
تمام سعی خودم رو کردم که نیازهایی که از درونم نشات میگیره و خودم میتونم کنترل کنم رو مدیریت کنم. اما نیازهایی که وابسته به عوامل بیرونی هستند؛ فقدان اونها اذیتم میکنه. البته تمام تلاشم در این جهت هست که بتونم مرتفعشون کنم؛ مثل تلاش برای کار بیشتر و بهتر برای به دست آوردن مادیات یا رفتار بهتر و آموزش مهارت های لازم برای معشوقه بودن. اما یکسری از این نیازها کنترلی روی اونها ندارم مثل نیاز به داشتن یه حمایتگر یا حتی نیاز به احترام. در مقابل اشخاصی که منش و تفکری در این مورد ندارند.
8 – آیا نیازهایتان ارضاء شده اند؟
تا حدودی بله.
9 – آیا نیازهایتان سرکوب شده اند؟
بله؛ در مواقعی واقعا سرکوب شده اند و من فقدان اونها رو به شدت لمس کردم.
10 –
بانیازهایی که قابل ارضاء نیست یا شرایط ارضاء ندارد ، چه می کنید؟
اگر شرایط فراهم باشه که از دست خودم کاری بربیاد؛ حتما حتی برای اینکه تا حد کمی به نیازم بتونم پاسخ گو باشم؛ سعی میکنم که نیازهام رو برآورده کنم؛ اما
اگر اصلا شرایط و نیازم قابل ارضا نیست؛ اون رو پذیرفته و سعی ام رو میکنم که از لیست نیازهام یا کمرنگ یا کم اولویتش کنم یا شرایط برای فراهم نشدنش را فراهم کنم یا با برآورده نشدنش سازگاری کنم.
- - - Updated - - -
نیاز به معشوقه بودن
نقطه ضعف>
توقعی میشم؛ انتظار دارم باهام بد حرف زده نشه، احترامم در هر شرایطی حفظ بشه، چون معشوقه اش منم، وقت زیادی برام بذاره، هر وقت ازش خواستم بیاد دنبالم، اگر نیاد ناراحت میشم، در هر شرایطی کمک حالم باشه.
بعضی وقت ها باعث میشه پا روی خواسته ی دلم بذارم. مثلا اگر با یه جنس مخالف یه کم شوخی کنم، سریع عذاب وجدان بگیرم.
وقتی با خانم های دیگه شوخی کنه یا بخندونتشون؛ احساس اینکه احترامی برای معشوقش قائل نیست بهم دست میده؛ و اینکه هدفت یه جورایی توی زندگی یه کم تغییر میکنه و خواسته هات همیشه رنگ و بوی خواسته های کس دیگری رو هم داره.
نقطه قوت>
باعث میشه رفتار متقابلی داشته باشم؛ سعی کنم آن چیزی رو که درونم باعث کشش شده رو بشناسم و حفظش کنم؛ مثلا زیبایی صورت و اندام رو. یا لحن آروم و کلمات پرمحبت رو همیشه داشته باشم چون معشوقه هستم و دلم میخواد که بمونم. خب؛ بعدش داشتن همه ی اینها احساس شادابی و اعتمادبه نفس بهم بده و این چرخه ادامه داشته باشه.
نقطه ی قوت دیگه اش اینه که دیگه هیچ وقت خارج از چارچوب تعهداتت پاتو نمیذاری و در مواردی که مشکلی پیش میاد؛ به خاطر اینکه مطمئنی محبت و محبوبیتی هست، اون مشکل برات راحت تر هضم میشه!
---------------------------
نیاز به احترام
نقطه ضعف>
اگر بی احترامی ببینم برنجم، باید سعی کنم به دیگران بفهمونم که منظور من از احترام چیه؛ اینکه همیشه یه ترسی باهات همراه. اینکه گاهی از امتیازاتی که می تونستی به خاطر راحت بودنت و شاید محترم نبودنت از نظر عرف بگیری؛ محروم می شی.
نقطه قوت>
سعی میکنی که آدم محترمی باشی؛ اینکه کنترلت روی رفتارت و حد و مرزهای رفتاریت مشخصه و بیشتره.----------------------
نیاز به تایید و توجه
نقطه ضعف>
متوقعی و همش منتظر، بعضی وقت ها برات آزاردهنده اس، وقتی انتظارت برآورده نمیشه ناراحت تر میشی. انگار هیچ کاری رو برای دل خودت انجام ندادی، چون منتظری که ببینی دیگران در مقابل این رفتار یا حرکت یا گفتار تو چه واکنشی نشون میدن، آیا تاییدت میکنن؟ آیا توجهی بهت دارن؟ برات دیگران پررنگ تر میشن تا خودت و بی توجهی دیدن اذیتت میکنه.
نقطه قوت>
وقتی تاییدت میکنن احساس میکنی بزرگ شدی؛ عزت و احترام گرفتی، اعتماد به نفس میگیری و از اینکه مورد توجه هستی، حس خوبی داری. خوشحالی داری! یه جورایی مثل سنجش عملکرد داری، یعنی اگر رفتار خوبت تایید بشه یا مورد توجه باشی، حس غرور خوبی بهت دست میده. توجه دیگران باعث میشه اطلاعاتت رو در اون زمینه ای که همیشه مورد توجه بودی، بیشتر کنی. یه جورایی حس دوست داشتنی بودن بهت دست میده.
- - - Updated - - -
تا اینجا منتظر تحلیل های شما هستم تا ارسال پست های بعدیم.
ممنونم از توجهات شما



آرزوهایم مشخص است و دست یافتنی و
من
برای رسیدن به آنها نهایت تلاش خود را خواهم داشت!
و امروز
من شاکرم! شاکرم که خداوندی دارم که
آرزوهایم رو به من هدیه دادند و
منه انسان
چیزی رو نخواهم ساخت، حتی دیگر لیستی نخواهم نوشت، من!!
من سر طاعت در برابر لیستی که به من هدیه میدهد برمیآورم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)