سلام
واقعآ نمی دونم مشکل از منه یا همسرم
من و همسرم حدود1.5 ماه هست که با هم عقد کردیم و الان تو دوران عقد هستیم
از همون قبل از عقد مشکلات خیلی کوچک داشتیم که واقعآ کلافه م می کردن اما به همسرم خیلی سخت نمی گرفتم( واسه خودم می گفتم عقد کنیم مشکل حل میشه)
ولی بعد از عقد هم مشکلات ادامه داشت
از روز دوم عقدمون دوباره مشکلات شروع شد!
مثلآ یکی از مشکلات همسرم با خانواده منه!
من یه کم به خواهرم، مادرم یا خواهر زاده هام محبت کنم باهام قهر می کنه...
یا کلماتی که واسه همسرم استفاده میکنم مثلآ کلمه "چشم" رو واسه مادرم استفاده کردم تا کلی وقت باهم مشکل داشتیم
اولا فک می کردم چون اولشه اینجوریه و درست میشه، با همسرم صحبت می کردم و مشکل حل می شد با عذر خواهی
اما الان سر چیزای خیلی کوچک با هم مشکل داریم و منم کاسه صبرم لبریز شده و دیگه سعی می کنم قربون صدقهش نرمُ قاطعانه صحبت کنم
چند بار ازش قول گرفتم که دیگه اشتباهاتشُ تکرار نکنه اما بازم تکرار کرد
و حس می کنم یه چیزایی رو ازم پنهان می کنه
و می دونم که پنهان می که
تا چند روز پیش که بحثمون شد و همه مشکلات رو انداخت گردن من!
و من واقعآ نمی دونم باید چی کار کنم!
زندگیم شده جهنم روزی 2-3 بار سر چیزای کوچک دعوامون میشه
خیلی هم گذشت می کنم
اما سر بعضی مسائل که قاطعانه صحبت می کنم بهم می گه که اصلآ گذشت نداری و ...
من خیلی وقتا باهاش اروم و خوب صحبت می کنم اما اون با صدای بلند و عصبانی صحبت می کنه....
کلآ همه حریمای زندگیمون رو شکسته...
چند بار فکر طلاق به سرم زده... حس می کنم این ازدواج کلآ اشتباه بوده...
لطفآ بگین چی کار کنم... واقعآ تنها امیدم به طلاق هست...
- - - Updated - - -
البته این هم بگم که دیگه تو 90% مواقع گذشت بی جا نمی کنم...
علاقه مندی ها (Bookmarks)