به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 شهریور 92 [ 13:57]
    تاریخ عضویت
    1392-5-31
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    77
    سطح
    1
    Points: 77, Level: 1
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    هفته ديگه عروسيمه به بن بست رسيدم

    ازش بدم مياد الان كه مي نويسم جز نفرت ازش هيچ حس ديگه اي ندارم.اشتباه كردم خانواده آرومم رو فداي مرد بي عاطفه اي چون اون كردم آرامشي كه داشتم توي خانودم برام توي زندگي جديدم تبديل به آرزو شده.نه دوستم داره نه برام احترامي قائله و نه در برابر بي احترامي ديگران مدافع منه.
    خيلي تنهام گاهي فكر مي كنم كه ازش جدا شم اما باز به يه ذره مهربوني كه بهم كرده فكر مي كنمو پشيمون ميشم
    خسته ام و اصلا براي رسيدن روز عروسيم لحظه شماري نمي كنم

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 08 آذر 92 [ 01:05]
    تاریخ عضویت
    1392-4-31
    نوشته ها
    100
    امتیاز
    359
    سطح
    7
    Points: 359, Level: 7
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    140

    تشکرشده 190 در 74 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست عزیز
    چی شده ؟؟ یکم توضیح بده , شاید بتونیم کمکی کنیم بهت
    برای چی اینطوری شده احساست الان بهش ؟

    الان معلومه که بحثتون شده , آروم باش .. انشالله که بتونیم یه راهی الان که یکم مونده به یکی از بهترین روزهای زندگیت پیدا کنیم که خراب نشه
    ویرایش توسط violet : چهارشنبه 20 شهریور 92 در ساعت 13:58

  3. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 خرداد 94 [ 15:09]
    تاریخ عضویت
    1392-5-05
    نوشته ها
    146
    امتیاز
    2,138
    سطح
    27
    Points: 2,138, Level: 27
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    145

    تشکرشده 307 در 119 پست

    Rep Power
    26
    Array
    چیزی از مسئله ای که برا پیش اومده نگفتی بفهمیم مشکلت چیه
    ولی همینو بگم که من عروس دومادهای زیادی دیدم که سر عروسی دچار اختلاف شدن و نزدیک عروسی روزهای عاشقانه ای نداشتن بعضیا روز عروسیشون هم خوش نگذشته
    اگه برای این مسائله خیلی جدی نگیرش و به ماه عسل فکر کن

  4. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 27 بهمن 92 [ 22:29]
    تاریخ عضویت
    1392-5-28
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    423
    سطح
    8
    Points: 423, Level: 8
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 21 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام .عزیزم .خیلی ها این حس را قبل از عروسیشون دارند مخصوصا اگر دوران عقد رو پشت سر می زارید .برای من دوران عقد بدترین دورانی بود که در کنار همسرم بودم.پس اکثر ما این دوران سخت رو گذروندیم.
    شما در موردمشکلت با همسرت چیزی ننوشتی پس نمی تونیم کمکی بهت بکنم.ولی وقتی می گی شوهرت مهربانی هایی داشنه که باعث شده در مورد جدایی فکر نکنی پس جای خوشحالییه.
    ارهمسرت انتظارنداشته باش در ابتدای زندگی بخاطر شما در مقابل کسی قرار بگیره مخصوصا اگر خانوادش باشن.
    کمی تحمل کن همه چیز درست می شه

  5. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 تیر 94 [ 05:14]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    284
    امتیاز
    3,610
    سطح
    37
    Points: 3,610, Level: 37
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    517

    تشکرشده 294 در 168 پست

    Rep Power
    41
    Array
    دوران عقد همیشه سخت ترین و پر تنش ترین دورانه متاسفانه . ما دو روز قبل عروسیمون وحشتناکترین دعوامونو کردیم! بخاطر فشارهایی که روی دختر و پسر هست چه مالی و چه روحی نمیتونن خوب بهم برسن و نیازاشونو تامین کنن بعد فکر میکنن مشکل دارن باهم

  6. کاربر روبرو از پست مفید ساحل75 تشکرکرده است .

    hana 68 (جمعه 22 شهریور 92)

  7. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 شهریور 92 [ 07:45]
    تاریخ عضویت
    1392-6-20
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    54
    سطح
    1
    Points: 54, Level: 1
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوستان راست می کن شما اصلا پیشینه ایی از خودت و همسرت نگفتی . آدما بی دلیل بد نمیشن . حتما چیزی شده تا ندونمیکه نمی تونیم کمکت کنیم. من و شوهرم دقیقا روز قبل عروسی دعوای خبلی بدی کردیم خیلی بدا. اما الان که فکر می کنم می بینم به خاطره شرایط مالی همسرم اعصابش ضعیف شده بوده و تحمل حرف نداشته منم بچه بودم مراعاتشو نکردم. اگر مربوط با مسائل مالیه جدی نگیر. مردا وقتی اعصابشون خورد محبت کردن یادشون میره. یک چیزی هم که من بهش رسیدم اینه که هیج مردی اگر کسی رو دوست نداشته باشه تو این گرونی هزینه نمیکنه ازدواج کنه. حتما حتما حتما شما رو دوست داره و براتون ارزش قائله.

  8. 2 کاربر از پست مفید atiye2004 تشکرکرده اند .

    hana 68 (جمعه 22 شهریور 92), ساحل75 (پنجشنبه 21 شهریور 92)

  9. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 23 آذر 92 [ 14:29]
    تاریخ عضویت
    1392-2-02
    نوشته ها
    232
    امتیاز
    1,214
    سطح
    19
    Points: 1,214, Level: 19
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    128

    تشکرشده 214 در 130 پست

    Rep Power
    36
    Array
    عزیزم کمی از خودت و همسرت،سنتون،تحصیلات و نحوه آشناییتون برامون بگو و اینکه اختلافتون درمورد چه مسائلیه؟
    نگران نباش.این مشکلا برا همه هست.بخصوص روزای قبل عروسی.

  10. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 شهریور 92 [ 10:48]
    تاریخ عضویت
    1392-6-21
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    35
    سطح
    1
    Points: 35, Level: 1
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    1

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    چراهمیشه این فکرو می کنید دوران عقد سخته ما باید همه چیزو درنظر بگیرییم شاید اگه ازدواج کنه اوضاع بدتر هم بشه

  11. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 شهریور 92 [ 13:57]
    تاریخ عضویت
    1392-5-31
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    77
    سطح
    1
    Points: 77, Level: 1
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام به همه
    فکر نمی کردم این قدر زود جوابمو بدین .من 24 و همسرم 30 .یک سال و نیم هست که عقدیم و هفته دیگه عروسی که احتمالا کنسل میشه.همسرم دهن بینه .مسائلی که به خاطرش دعوا مون میشد فقط مربوط به عروسی نیست و حتی خیلی قبل تر از اینها که حرفی از عروسی باشه ما اختلاف داشتیم.خواهر همسرم همیشه باعث اختلاف ما بود و همسرمم اونو خدای خودش می دونه .همه کاراشو درست میبینه و حرفاشو چشم بسته قبول.
    به خاطرش همیشه با من دعوا میکرد.بهش می گفتم منم خانواده توام اما گوشش بدهکار نبود.دیشب از هم موقتی جدا شدیم . نمی تونم دوریشو تحمل کنم . از پدرش ناراحتم .یک روز بعد از خرید طلای عروسی بهش گفتم بریم با هم طلاهارو به آقاجونت نشون بدیم با یک حالتی گفت بابام صبح به من گفته از این دختره جدا شو به درد تو نمی خوره.اون وقت تو میگی برم طلاهارو نشون بدم؟واقعا برام غیر قابل باور بود.از اون روز و از اون حرف هر روز حرفش جدایی از منه .میشینه که ببینه خواهر و پدرش چه تصمیمی براش میگیرن...خیلی تنهام .دیگه عقلم به جایی قد نمیده

    - - - Updated - - -

    سلام به همه
    فکر نمی کردم این قدر زود جوابمو بدین .من 24 و همسرم 30 .یک سال و نیم هست که عقدیم و هفته دیگه عروسی که احتمالا کنسل میشه.همسرم دهن بینه .مسائلی که به خاطرش دعوا مون میشد فقط مربوط به عروسی نیست و حتی خیلی قبل تر از اینها که حرفی از عروسی باشه ما اختلاف داشتیم.خواهر همسرم همیشه باعث اختلاف ما بود و همسرمم اونو خدای خودش می دونه .همه کاراشو درست میبینه و حرفاشو چشم بسته قبول.
    به خاطرش همیشه با من دعوا میکرد.بهش می گفتم منم خانواده توام اما گوشش بدهکار نبود.دیشب از هم موقتی جدا شدیم . نمی تونم دوریشو تحمل کنم . از پدرش ناراحتم .یک روز بعد از خرید طلای عروسی بهش گفتم بریم با هم طلاهارو به آقاجونت نشون بدیم با یک حالتی گفت بابام صبح به من گفته از این دختره جدا شو به درد تو نمی خوره.اون وقت تو میگی برم طلاهارو نشون بدم؟واقعا برام غیر قابل باور بود.از اون روز و از اون حرف هر روز حرفش جدایی از منه .میشینه که ببینه خواهر و پدرش چه تصمیمی براش میگیرن...خیلی تنهام .دیگه عقلم به جایی قد نمیده

    - - - Updated - - -

    بهم بگین چه کار کنم؟گفته عروسی و کنسل میکنه و بعدم طلاق.عروسی برام مهم نیست میشه عقبش انداخت اما من دوسش دارم نمی خوام به خاطر خانوادش ازش جدا شم.خواهش میکنم جوابمو بدین.به خدا وقتم کمه.

  12. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 27 آبان 92 [ 20:24]
    تاریخ عضویت
    1392-4-31
    نوشته ها
    26
    امتیاز
    159
    سطح
    3
    Points: 159, Level: 3
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    78

    تشکرشده 36 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    واقعا جای تعجب دارد آیا همسرتون در کل مدت عقد در همه مسائل این طور عمل کردند؟ دلایل ایشان و پدر و خواهرشون چیه؟ همیشه قبل از عروسی این صحبت ها هست علت این تصمیم همسرتون و یا خانوواده ایشان چی بوده ناگهان چنین تصمیمی گرفتن و یا قبلا هم این صحبت ها را بیان می کردند؟
    شما سر صحبت پدرشون نشستید چرا به دیدنشون نمی رید؟ برخوردتون نه از روی خشم عصابانیت باشه و نه از روی استیصال، اگر امکانش را دارد از یک شخص از اقوام و یا خانواده که حرفش در دو طرف خریدار دارد و آدم فهمیده و عاقلی هست بخواهید با همسر و خانوادشون صحبت کنند
    آیا خانواده شما در جریان این مشکلاتتون هستند؟

    همسرتون در مورد مسائل کاریشون هم دیگران تصمیم می گیرند؟ بقیه تصمیم های مهم چه طور؟

    - - - Updated - - -

    سلام
    واقعا جای تعجب دارد آیا همسرتون در کل مدت عقد در همه مسائل این طور عمل کردند؟ دلایل ایشان و پدر و خواهرشون چیه؟ همیشه قبل از عروسی این صحبت ها هست علت این تصمیم همسرتون و یا خانوواده ایشان چی بوده ناگهان چنین تصمیمی گرفتن و یا قبلا هم این صحبت ها را بیان می کردند؟
    شما سر صحبت پدرشون نشستید چرا به دیدنشون نمی رید؟ برخوردتون نه از روی خشم عصابانیت باشه و نه از روی استیصال، اگر امکانش را دارد از یک شخص از اقوام و یا خانواده که حرفش در دو طرف خریدار دارد و آدم فهمیده و عاقلی هست بخواهید با همسر و خانوادشون صحبت کنند
    آیا خانواده شما در جریان این مشکلاتتون هستند؟

    همسرتون در مورد مسائل کاریشون هم دیگران تصمیم می گیرند؟ بقیه تصمیم های مهم چه طور؟


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. به بن بست رسيدم . كمك كنيد دوباره بلند شم
    توسط mehraneh67 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: جمعه 26 مهر 92, 23:36
  2. همسرم بسيار سرد است
    توسط جوانزاده در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: پنجشنبه 05 بهمن 91, 14:15
  3. شوهرم بسيار حساس، ريزبين و بدبين است. بسيار به كمكتون نياز دارم.
    توسط به دنبال محبت در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 23
    آخرين نوشته: یکشنبه 06 فروردین 91, 03:39
  4. پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: سه شنبه 07 تیر 90, 01:06
  5. صداقت يا سياست ؟ نظرشما چيه؟
    توسط baby در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 22 فروردین 88, 22:41

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:01 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.