
نوشته اصلی توسط
roseflower
باسلام
ممنون ازهمه شماکه وقت گذاشتیدوتاپیک بنده روخوندیدوراهنماییم کردید
واقعیت امراینه که واقعاازته دلم مطمئنم اون شخصی نیست که من خواهانشم ولی احساسات اجازه نمیده چون من نمیتونم بایه ادم کنس زندگی کنم نمیتونم باادمی که بدقوله زندگی کنم چون خودم ادمی هستم که وقتی قولی بدم عمل میکنم حتی سعی میکنم یه دقیقه اینوراونورنشه برای مثال اگه بگم ساعت هشت زنگ میزنم سرساعت زنگ میزنم ولی ایشون برخلاف من هستند
راستی توصحبتهاش بامن دائم میگفت ازاشنایی بامن پشیمون شدی ؟ میگفت رفتارهات این رونشون میده خب من هم حق داشتم ودارم چقدرصبرمیکردم صبرایوب که ندارم خانواده هم مدام ازمن میپرسیدندپس چی شد هرچندخودش رودیده بودند ولی ادمی که این همه دم ازمستقل بودن میزنه پس کواستقلال کجاست این همه ادعا کسی که میگه من هم خواهر مادردارم پس چراجلونیومدونمیاد کسی که میگفت کسی روی حرفم حرفی نمیزنه پس چی شد همه چیزادعانیست مهم عمل ادمه
میدونید ازرفتارهاش میدونم کنسه بااینکه ازش پرسیده بودم گفته بودمن ادم حساب گری نیستم حسابگربودم الان همه چی داشتم ولی سریه شارژخریدن این همه حساب کتاب کنه بنظرتون کنس نیست ؟ یه نمونه ازرفتارش مثلامیدونست هفته دقیقه حرف بزنی چقدرشارژمیره این ادم کنس نیست ؟
یامثلاقول بده باهات یه جایی بیادسرموعدمقرربهانه بیاره مثلایه کاری پیش اومده صاحب کارزودکارش رومیخواد بایدتحویل بدم درحالیکه میدونم اگه بخوادمیتونه افراددیگری روجایگزین کنه ولی میگه صاحب کارقبول نمیکنه میگه بایدخودت باشی من هم حرفم شدولی قبول نشد درحالیکه حس ششم بهم میگه میترسه توراه یااونجاچیزی بخری وتورودروایسی بمونه ومجبوربشه پولش روبده حالانمیدونم حس ششم راست گفته یانه
- - - Updated - - -
بعدش بهم میگه پول واسم مهم نیست من ادم پولکی نیستم پس پولکی به کی میگن
بدنیست تک بزنی تادختربهت زنگ بزنه
علاقه مندی ها (Bookmarks)