سلام به همه دوستای همدردی
تقریبا تمام مدت اوقات فراغتم تو تالار هستم ولی هیچ وقت عضو نبودم ولی باید تشکر کنم که خیلی نکات زندگی رو اینجا یاد گرفتم و بکار هم بردم..
دختری 24 ساله هستم
که خیلی اتفاقی اما خوشایند با نامزدم آشنا شدم
مدتی رو باهم دوست بودیم تا اینکه خونواده ها رو در جریان گذاشتیم
همه چی عالی بود
نه دعوا نه اختلاف نظر، آرامش تو رابطمون حس میشد و این رو چند بار ایشون از ته دل ابراز کردن و منم کاملا راضی بودن، اگه حتی دلخوری کوچیکی پیش میومد بهم فرصت انتقاد میدادیم حیلی راحت هم من و هم ایشون جسارت عذرخواهی رو داشتیم، کاملا همه اصول درست روابط رو رعایت میکردیم.
اینا رو گفتم که بدونید رابطمون عالی بود و میخواستیم بزودی عقد کنیم..
ولی یهو یه روز سردیشو احساس کردم، خیلی ناگهانی درحالیکه روز قبلش ما باهم بودیم و مشکلی نبود.
همون موقع ازش پرسیدم به حساب کم خوابی گذاشت ولی بهتر نشد، فرداش بهش پیشنهاد دادم شاید زمان حسش رو بهتر کنه، پس بهتره بهش فرصت بدم،ایشونم پذیرفت، چند روز گذشت خبری ازش نبود
تا اینکه سراغشو گرفتم ولی جواب نداد.
قلبم درد گرفته بود ولی تحمل کردم و هیچ اعتراضی نکردم از جواب ندادنش..
تا اینکه یه شب اس ام اس داد و همه چیز رو تموم کرد بدون دلیل!فقط ازم میخواست که ببخشمش
من هم غرورم اجازه نداد ازش دلیلی بپرسم.. فقط احساستم رو در قالب یه ایمیل نوشتم و فرستادم..
چند روز بعدش زنگ زد و گفت وجدانش راحت تبوده و یه مشکل کاری واسش پیش اومده..
منم درحالیکه گریه میکردم برای همیشه ازش خداحافظی کردم خیلی محترمانه، بدون گلایه!
با اینکه از اعماق وجود قلبم درد می کرد از اینکه اون همه قول و قرار، زندگی عاشقانه ای که باهم ساخته بودیم رو فراموش کرده بود، واقعا سخت بود فقط خونواده م بودن که بهم دلداری میدادن..
چند روز گذشته بود و حالم بهتر شده بود
دوباره تماس گرفتن که نگرانم هستن و دلتنگ!
خوب طبیعتا برگشتن ایشون از آرزوهام بود، همدیگرو دیدیم ازم خواست حرفاشو گوش بدم و بخاطر اتفاقاتی که افتاده ازم عذرخواهی کنه..
الان هستن ولی خیلی کم حضور داره، زنگ نمیزنه، خیلی حضورش کمه ولی احساسات تو حرفاش هست
البته میدونم که واقعا مشکل بدی واسش پیش اومده ولی پس چرا انقدر کمرنگ؟
این شرایط فقط منو اذیت میکنه ولی میگه تحمل کن، من احساس میکنم شاید کسی تو زندگیش اومده؟
بنظر شما راهکار درست من چیه؟
آیا میتونم امیدوار باشم به ازدواج؟
البته با شرایطی که واسش پیش اومده الان امکان ازدواج نیست!
فقط لطفا نگین که این آخر و عاقبت رابطه های دوستیه؛ چون من واقعا به گذشته م فکر میکنم میبینم واقعا لذت بخش بود معنی دوست داشتن و دوست داشته شدن رو تجربه کردن حتی اگه زمانش کوتاه بود، ما 1.5 سال باهم بودیم..
علاقه مندی ها (Bookmarks)