به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 18
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 آبان 92 [ 13:59]
    تاریخ عضویت
    1392-4-15
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    287
    سطح
    5
    Points: 287, Level: 5
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    151

    تشکرشده 26 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array

    رفتار دوگانه نامزدم بدلیل مشکلات شخصی

    سلام به همه دوستای همدردی
    تقریبا تمام مدت اوقات فراغتم تو تالار هستم ولی هیچ وقت عضو نبودم ولی باید تشکر کنم که خیلی نکات زندگی رو اینجا یاد گرفتم و بکار هم بردم..
    دختری 24 ساله هستم
    که خیلی اتفاقی اما خوشایند با نامزدم آشنا شدم
    مدتی رو باهم دوست بودیم تا اینکه خونواده ها رو در جریان گذاشتیم
    همه چی عالی بود
    نه دعوا نه اختلاف نظر، آرامش تو رابطمون حس میشد و این رو چند بار ایشون از ته دل ابراز کردن و منم کاملا راضی بودن، اگه حتی دلخوری کوچیکی پیش میومد بهم فرصت انتقاد میدادیم حیلی راحت هم من و هم ایشون جسارت عذرخواهی رو داشتیم، کاملا همه اصول درست روابط رو رعایت میکردیم.
    اینا رو گفتم که بدونید رابطمون عالی بود و میخواستیم بزودی عقد کنیم..
    ولی یهو یه روز سردیشو احساس کردم، خیلی ناگهانی درحالیکه روز قبلش ما باهم بودیم و مشکلی نبود.
    همون موقع ازش پرسیدم به حساب کم خوابی گذاشت ولی بهتر نشد، فرداش بهش پیشنهاد دادم شاید زمان حسش رو بهتر کنه، پس بهتره بهش فرصت بدم،ایشونم پذیرفت، چند روز گذشت خبری ازش نبود
    تا اینکه سراغشو گرفتم ولی جواب نداد.
    قلبم درد گرفته بود ولی تحمل کردم و هیچ اعتراضی نکردم از جواب ندادنش..
    تا اینکه یه شب اس ام اس داد و همه چیز رو تموم کرد بدون دلیل!فقط ازم میخواست که ببخشمش
    من هم غرورم اجازه نداد ازش دلیلی بپرسم.. فقط احساستم رو در قالب یه ایمیل نوشتم و فرستادم..
    چند روز بعدش زنگ زد و گفت وجدانش راحت تبوده و یه مشکل کاری واسش پیش اومده..
    منم درحالیکه گریه میکردم برای همیشه ازش خداحافظی کردم خیلی محترمانه، بدون گلایه!
    با اینکه از اعماق وجود قلبم درد می کرد از اینکه اون همه قول و قرار، زندگی عاشقانه ای که باهم ساخته بودیم رو فراموش کرده بود، واقعا سخت بود فقط خونواده م بودن که بهم دلداری میدادن..
    چند روز گذشته بود و حالم بهتر شده بود
    دوباره تماس گرفتن که نگرانم هستن و دلتنگ!
    خوب طبیعتا برگشتن ایشون از آرزوهام بود، همدیگرو دیدیم ازم خواست حرفاشو گوش بدم و بخاطر اتفاقاتی که افتاده ازم عذرخواهی کنه..
    الان هستن ولی خیلی کم حضور داره، زنگ نمیزنه، خیلی حضورش کمه ولی احساسات تو حرفاش هست
    البته میدونم که واقعا مشکل بدی واسش پیش اومده ولی پس چرا انقدر کمرنگ؟
    این شرایط فقط منو اذیت میکنه ولی میگه تحمل کن، من احساس میکنم شاید کسی تو زندگیش اومده؟
    بنظر شما راهکار درست من چیه؟
    آیا میتونم امیدوار باشم به ازدواج؟
    البته با شرایطی که واسش پیش اومده الان امکان ازدواج نیست!
    فقط لطفا نگین که این آخر و عاقبت رابطه های دوستیه؛ چون من واقعا به گذشته م فکر میکنم میبینم واقعا لذت بخش بود معنی دوست داشتن و دوست داشته شدن رو تجربه کردن حتی اگه زمانش کوتاه بود، ما 1.5 سال باهم بودیم..

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 آبان 92 [ 13:59]
    تاریخ عضویت
    1392-4-15
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    287
    سطح
    5
    Points: 287, Level: 5
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    151

    تشکرشده 26 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوستان منتظر راهنماییاتون هستم که در ادامه این رابطه چه نوع برخوردی درست هست؟

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 آبان 92 [ 13:59]
    تاریخ عضویت
    1392-4-15
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    287
    سطح
    5
    Points: 287, Level: 5
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    151

    تشکرشده 26 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    از مدیرای متحرم میخوام تاپیک من رو ببندید..
    وقتی کسی حتی یه کمک هم نکرد

  4. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 شهریور 92 [ 22:14]
    تاریخ عضویت
    1392-2-06
    نوشته ها
    122
    امتیاز
    575
    سطح
    11
    Points: 575, Level: 11
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    63

    تشکرشده 164 در 76 پست

    Rep Power
    25
    Array
    سلا دوست عزيز
    شما دوستى پنهانى داريد يا خانواده هاتون اطلاع دارند از رابطتون؟ خيلى واضح توضيح ندادين

    - - - Updated - - -

    عذر ميخوام دوست گلم پاراگراف اول پستتونو درست نخوندم
    به نظر من شايد ايشون دچار دودلى شده باشن يه مدت بهش فرصت بدين

  5. کاربر روبرو از پست مفید هم صحبت تشکرکرده است .

    دختری تنها (شنبه 22 تیر 92)

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 آبان 92 [ 13:59]
    تاریخ عضویت
    1392-4-15
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    287
    سطح
    5
    Points: 287, Level: 5
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    151

    تشکرشده 26 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط هم صحبت نمایش پست ها
    سلا دوست عزيز
    شما دوستى پنهانى داريد يا خانواده هاتون اطلاع دارند از رابطتون؟ خيلى واضح توضيح ندادين

    - - - Updated - - -

    عذر ميخوام دوست گلم پاراگراف اول پستتونو درست نخوندم
    به نظر من شايد ايشون دچار دودلى شده باشن يه مدت بهش فرصت بدين
    مرسی از پاسخ شما دوست عزیز
    ما خونواده هامون در جریان بودن (خانواده من و خواهر بزرگترشون) البته وقتی مادر ایشون فهمید مخالفت کرد، که مشکل ایشون هم الان همینه، خیلی هم احترام ویژه ای برای مادرش قائله و میگه باید اوضاع خونه آروم تر شه و بعد با مادرش صحبت کنه
    چند موردی هستن که برام جای سواله:
    اینکه واقعا مشکلش همینه؟ (مخالفت مادرشون)
    دوم اینکه چرا دوباره برگشت درحالیکه خیلی با من نیست فقط گاهی اس ام اس های محبت آمیز میده
    الان برخورد درست من چیه تو این شرایط اینکه منم جوابش رو بدم یا بذارم فکراشو بکنه و سرد برخورد کنم؟
    ابنم اضافه کنم اشیون تو کاراشون و تو روابط هم آدم متعهد و مسئولیت پذیری هستن و اینکه ما از هم فاصله مکانی داریم ولی بخاطر شرایط کاریشون همدیگرو زیاد میدیدیم..
    و اینکه الان من بخوام اعتراضی به این شرایط کنم فقط میگه خواهش میکنم چند هفته تحمل کن ولی اینجوری فقط تصویرش تو ذهنم خراب میشه چون مثل قبل احساس میکنم خیلی خودش رو درگیر زندگیم نمیکنه یا شاید واسش اهمیتی نداره
    خواهش میکنم شما یه راهکاری بدین که من طبق اون راحت تر تصمیم بگیرم

  7. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 آبان 92 [ 13:59]
    تاریخ عضویت
    1392-4-15
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    287
    سطح
    5
    Points: 287, Level: 5
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    151

    تشکرشده 26 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    چرا هیچ کی منو دوست نداره؟
    بخدا خیلی دلم گرفته...

  8. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 شهریور 92 [ 22:14]
    تاریخ عضویت
    1392-2-06
    نوشته ها
    122
    امتیاز
    575
    سطح
    11
    Points: 575, Level: 11
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    63

    تشکرشده 164 در 76 پست

    Rep Power
    25
    Array
    سلام
    عزيزم فعلاً بهش فرصت بده و اصلاً سرد برخورد نكن معمولى باش حتماً ميخواد مادرشو راضى كنه.

    - - - Updated - - -

    حتماً دوستت داره كه برگشته اگه اينطور نبود دوباره نميومد كه شمارو هم هوايى كنه.

  9. کاربر روبرو از پست مفید هم صحبت تشکرکرده است .

    دختری تنها (دوشنبه 17 تیر 92)

  10. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 آبان 92 [ 13:59]
    تاریخ عضویت
    1392-4-15
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    287
    سطح
    5
    Points: 287, Level: 5
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    151

    تشکرشده 26 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط هم صحبت نمایش پست ها
    سلام
    عزيزم فعلاً بهش فرصت بده و اصلاً سرد برخورد نكن معمولى باش حتماً ميخواد مادرشو راضى كنه.

    - - - Updated - - -

    حتماً دوستت داره كه برگشته اگه اينطور نبود دوباره نميومد كه شمارو هم هوايى كنه.
    خیلی ممنون هم صحبت عزیز از دلگرمی هات
    من برخوردم باهاش خوبه،
    برخورد معمولی یعنی خودم هم سراغی ازش بگیرم یا فقط منتظر بمونم که جوابش رو بدم؟

    - - - Updated - - -

  11. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 شهریور 92 [ 22:14]
    تاریخ عضویت
    1392-2-06
    نوشته ها
    122
    امتیاز
    575
    سطح
    11
    Points: 575, Level: 11
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    63

    تشکرشده 164 در 76 پست

    Rep Power
    25
    Array
    عزيزم معمولى يعنى اينكه تماس گرفت باهاش سرد نباشى خودت هم باهاش تماس بگير جورى وانمود كن كه درك ميكنى مشكلشو و زود از مشكلات پا پس نميكشى.

  12. کاربر روبرو از پست مفید هم صحبت تشکرکرده است .

    دختری تنها (شنبه 22 تیر 92)

  13. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 آبان 92 [ 13:59]
    تاریخ عضویت
    1392-4-15
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    287
    سطح
    5
    Points: 287, Level: 5
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    151

    تشکرشده 26 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط هم صحبت نمایش پست ها
    عزيزم معمولى يعنى اينكه تماس گرفت باهاش سرد نباشى خودت هم باهاش تماس بگير جورى وانمود كن كه درك ميكنى مشكلشو و زود از مشكلات پا پس نميكشى.
    چشم، مرسی عزیزم
    برام دعا کن


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: جمعه 29 خرداد 94, 23:53
  2. ازدواج با شخصی که مشکل جسمی داره
    توسط setayeshebaran در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 38
    آخرين نوشته: یکشنبه 06 مرداد 92, 13:55
  3. دخالت خانواده در امور شخصی
    توسط roze-zard در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 25 مرداد 91, 01:39
  4. کمک فوری:دزدیه شدن وب کم شخصی و تهدید به برقراری رابطه
    توسط sema در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: یکشنبه 14 خرداد 91, 02:03
  5. انتخاب شغل و دغدغه های شخصی
    توسط محمد ضا در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 08 بهمن 86, 16:49

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:41 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.