به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 24
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 26 خرداد 92 [ 20:54]
    تاریخ عضویت
    1392-3-09
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    96
    سطح
    1
    Points: 96, Level: 1
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class
    تشکرها
    6

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Unhappy سرنوشت شوم من

    سلام
    خیلی خسته ام .از زندگی بیذار شدم. از این همه نامردی.از همه ی ادما بیذار شدم. از دوستان و فامیل زده شدم. وقتی به روزهایی فکر میکنم که در حقم بدی شده از این دنیا متنفر میشم.من بد نبودم ولی بد دیدم.دروغ نگفتم ولی دروغ شنیدم. خیانت نکردم ولی خیانت دیدم. از خوب بودن خسته شدم. از اینکه هرکی خوبه بد میبینه ناراحتم.دوستان ی نصیحت خواهرانه میکنم زیادی خوب نباشین تا دیگران از خوبیتون سو استفاده نکنن.
    ویرایش توسط فرشته مهربان : جمعه 24 خرداد 92 در ساعت 03:56

  2. #2
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 19 دی 94 [ 18:27]
    تاریخ عضویت
    1390-10-12
    نوشته ها
    633
    امتیاز
    6,328
    سطح
    51
    Points: 6,328, Level: 51
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,084

    تشکرشده 1,278 در 497 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سارا جون چی شده عزیزم ؟
    مشکلی برات پیش اومده ؟ اگر یکم توضیح بدی بیشتر میشه حرف بزنیم .

  3. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 مرداد 92 [ 13:58]
    تاریخ عضویت
    1388-5-24
    نوشته ها
    1,224
    امتیاز
    2,219
    سطح
    28
    Points: 2,219, Level: 28
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 81
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    7,577

    تشکرشده 8,600 در 1,498 پست

    Rep Power
    140
    Array
    اسم تاپیکتو بذار: حس یک قربانی رو دارم

    یا اینکه: به همه دنیا بدبین شدم

    یا اینکه: دچار خطای شناختی شدم و برخورد دو نفر آدم را به همه دنیا تعمیم دادم

    یا اینکه: چیکار کنم که رفتار دو نفر آدم اینقدر منو از زمین و زمان دلزده نکنه؟

    بی دلی در همه احوال خدا با او بود
    او نمی دیدش و از دور خدایا میکرد


  4. 2 کاربر از پست مفید بی دل تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (جمعه 24 خرداد 92), گل آرا (جمعه 24 خرداد 92)

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 26 خرداد 92 [ 20:54]
    تاریخ عضویت
    1392-3-09
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    96
    سطح
    1
    Points: 96, Level: 1
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class
    تشکرها
    6

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام tamanaye man
    عزیزممن دارم طلاق میگیرم
    4ساله که با شوهرم درگیرم.البته میشه گفت 3 سال چون سال اول خوب بود.اینم بگم عقدم ولی با هم رابطه .داشتیم.زندگیم واقعا مثل رمان هاس. و میشه پرفروشترین کتابو براش نوشت.داغونم همه جور ناراحتی وبدرفتاری وخیانت و ازجمله تهمت و دیدم وشنیدم .تهمت واز زن داداشمو خاله امو دختراش.
    بی دل عزیز
    اصلا حوصله اسم گذاشتن وندارم

  6. کاربر روبرو از پست مفید *سارا* تشکرکرده است .

    tamanaye man (جمعه 24 خرداد 92)

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 آذر 92 [ 23:00]
    تاریخ عضویت
    1392-1-08
    نوشته ها
    127
    امتیاز
    791
    سطح
    14
    Points: 791, Level: 14
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    47

    تشکرشده 202 در 83 پست

    Rep Power
    25
    Array
    همه آدمهای دنیا زندگیشون انقدر پر از اتفاقات مختلفه که میشه ازش رمان نوشت .. من یا هر کس دیگه ایی به اندازه تو و بیشتر از تو مشکل داشتیم تو تنها نیستی .. همیشه جواب خوبی خوبی است و همیشه جواب بدی بدی است .. کافیه کمی با دقت به زندگیت نگاه کنی و ببینی چه چیز باعث شده رابطه ات بعد از سه سال به طلاق بیانجامه .. همه مشکلات به خاطرت شوهرته ؟ ایا اون یه ادم روانیه که بی دلیل تو رو آزار میده ؟ ایا مشکل شدید روحی و روانی داره؟ ایا تو هیچ کاری نمیکنی و اون یک طرفه در صدد آزار دادن تو برآمده؟ آیا همسر تو هیچ گونه خوبیی نداره و سراسر بدیه؟ اگه این طوریه متعجبم چطور انتخابش کردید و اگه این طوری نیست اول به خودت نگاه بنداز بعد به همسرت و ببین کجای راه رو اشتباه کردی .. کافیه از بالا به زندگیت نگاه کنی نه از دریچه چشم خودت

  8. 4 کاربر از پست مفید hamrahi تشکرکرده اند .

    reihane_b (جمعه 24 خرداد 92), tamanaye man (جمعه 24 خرداد 92), فرهنگ 27 (جمعه 24 خرداد 92), گل آرا (شنبه 25 خرداد 92)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 26 خرداد 92 [ 20:54]
    تاریخ عضویت
    1392-3-09
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    96
    سطح
    1
    Points: 96, Level: 1
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class
    تشکرها
    6

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    سرنوشت شوم من

    سلام دوستان عزیزم
    میخوام از زندگیم بگم
    من سارا 28 ساله .4سال پیش عقد کردم با ی پسر همشهری.من اون موقع توی موسسه اموزشی کار میکردم .اونجا منو دیده بود و میخواست اشنا بشیم منم چون نمیخواستم باکسی اشنایی قبل از ازدئاج (دوستی)داشته باشم چون اصلا باکس تو زندگیم دوست نشده بودم.بهش گفتم بیاد خونمون که هم اونجا اشنا بشیم هم اگه خوب نبود جوابش کنم.ی هفته نشد مامان و ابجیش اومدن. هفته بعدیش با کل اقوامشون.بعد از ی سرس صحبت معلوم شد باباش از سرشناسای شهره و اقواممونم اونا رو میشناسه.البته ما هم از سرشناسان شهریم.هیچی دیگه پسره هم پسر خوشگلی بود و با ادب و بهم احترتم میذاشت البته 3سال از من کوچیکتر بود.قرار بود بره سربازی از اونجا که باباشو خانوااده هامون میشناختن تصمیم گرفتیم که عقد کنیم تا سربازیش تو شر خودمون باشه.بعد از عقد مشکلاتم شروع شد.نمیرفت سربازی البته باباش با پارتی بازی 3ماه اموزشیشو گرفت ولی هر کاری کردیم بقیه سربازیشو نرفت.وقتی من بخاطر اینکه نمیرفت سربازی باهاش بحث میکردم دوستان و خانوادم گفتن سربازی واجب نیست وباباش که پولداره بیخیالش شو دیگه.خیلی دوستم داشت ولی از سربازی بدش میومد.منم عاشقش شدم و اونو بهترین شوهر میدونستم.احساسم باعث شد بزرگترین اشتباه زندگیمو بکنم و باهاش رابطه داشته باشم.از این به بعد دردسرام شروع شدو از سربازی نرفتن .(پیش باباش کار میکرد)گله مندی باباش که درست کار نمیکنه و...تا اینکه فهمیدم معتاده اون روز بدترین روز زندگیم بود احساس بدبختی کردم.از اون سال (سال89)سعی کردم جشن بگیرن وجدابشم ولی نشد چون باباشم خسیس بود وتواین مدت زن داداشم بهم تهمت زد که دوست پسر دارم در حالی که تو زندگیم با هیچ پسری نبودم چه برسه که شوهر داشته باشم و بخوام باکسی باشم با اون همه مشکلات.بعد از مدتی متوجه شدم با کسی اس و زنگ میزنه که به خانوادش گفتم اونا گفتن دختره 37سالشه و خودش به پسرمون چسبیده و...حتی بخاطر این موضوع ها بدنم وسیاه و بادندوناش خونیش میکرد.ولی چون میخواستم جشن بگیرن هیچی به خانوادم نگفتم.البته میترسیدم . تا 1روز طاقت نیاوردمو به ابجیم گفتم و اون به مامان و ابجی دیگم گفتن وبه بابام نگفتن.الان دادخواست طلاق ونوشتیم ولی از از عکسالعمل بابام میترسم ونگران.قراره شنبه بریم دادگاه وبا وکالتی که ازش گرفتم با امضای باباش جدا بشم ولی این ترس و عذاب داره نابودم میکنه هم گذشته ام اذیتم میکنه و هم طلاقم.خیلی خسته ام خیلی.

  10. کاربر روبرو از پست مفید *سارا* تشکرکرده است .

    tamanaye man (جمعه 24 خرداد 92)

  11. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 آذر 94 [ 06:20]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    461
    امتیاز
    5,041
    سطح
    45
    Points: 5,041, Level: 45
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 109
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    373

    تشکرشده 699 در 298 پست

    Rep Power
    60
    Array
    من نفهمیدم.
    شما بدون اینکه پدرت رو در جریان بذاری میخوای جدا بشی؟؟؟؟؟
    بعد از دادگاه بیای به پدرت بگی من طلاق گرفتم؟؟؟؟؟
    خوبه باز از عکس العملش میترسی.

  12. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 26 خرداد 92 [ 20:54]
    تاریخ عضویت
    1392-3-09
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    96
    سطح
    1
    Points: 96, Level: 1
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class
    تشکرها
    6

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام گل ارا جان
    نه عزیزم با اطلاع بابام هست ولی بابام نمیدونه که با شوهرم رابطه داشتم.ترسم از اینه

  13. #9
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 19 دی 94 [ 18:27]
    تاریخ عضویت
    1390-10-12
    نوشته ها
    633
    امتیاز
    6,328
    سطح
    51
    Points: 6,328, Level: 51
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,084

    تشکرشده 1,278 در 497 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سارا جان عزیزم زندگی ها سرنوشت های متفاوتی دارن ، به خاطر موضوعاتی که پیش اومده می دونم خیلی سختی کشیدی . ولی همیشه طلاق بد نیست . طلاق یک راه حل هست .و شاید الان راه حل زندگی تو این باشه .
    ولی به تصمیمی که گرفتی اطمینان داری ؟
    همسرت راجع به اعتیادش و یا رابطه ای که با اون خانم 37 سال داره چی میگه ؟ اعتراف کرده ؟ و یا انکار میکنه ؟

  14. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 24 مرداد 92 [ 17:34]
    تاریخ عضویت
    1392-1-12
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    345
    سطح
    6
    Points: 345, Level: 6
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    وای عزیزم خیلی متاسف شدم ایشالا که درست بشه قوی باش.


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:41 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.