به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 15
  1. #1
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    دوشنبه 31 تیر 92 [ 03:06]
    تاریخ عضویت
    1392-3-09
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    166
    سطح
    3
    Points: 166, Level: 3
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 22 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    عشق بی پایان،...هیچ کاری هم از دستم بر نمیاد

    سلام
    نمیدونم از کجا شروع کنم.3 سال پیش عاشقش شدم.اولین بارم بود عاشق میشدم.2 روز حالم خراب بود.اصلا باورم نمیشد عاشق شدم.همیشه خودمو به بی عاطفه بودن محکوم میکردم.اطرافم همه تو سن زیر 20 سال حداقل 1 بار این حس رو تجربه کرده بودند ،اما من تا 21 نه!
    اولش به خودم میگفتم این عشق نیست،اگر هم عشقه از اون عشق های در نگاه اوله! که فراموشم میشه.
    من الان یه پسر 24 سالم که 1ماه دیگه فارغ التحصیل میشه...هنوز نتونسته دختری که 3 سال پیش دیده فراموش کنه.اشتباه بزرگ من این بود که کمی در موردش تحقیق کردم.دقیقا همون کیسی بود که من دنبالش بودم تا به عنوان همسر تا پایان زندگی کنارم باشه.همه ویژگی ای که من میخواستم رو داشت.
    حتی شغل پدرش با شغل پدر من یکی هست و حتی زبان مادریمون هم یکی هست وخیلی شباهت ها بی مورد دیگه کاملا ما رو شبیه هم میکنه.

    مشکل اینجاست که هر دو داریم فارغ التحصیل میشیم و من تا امروز فقط نگاهش کردم و حتی سلام هم بهش ندادم.تقریبا 99 درصد مطمئنم متوجه حس من شده و تقریبا خودشم به من علاقه مند شده!از نگاه هاش میتونم بخونم.

    شاید بگید از این نگاه ها تو دوره دانشگاه همه بوده،اره منم میدونم همه تجربه کردن.اما من واقعا 3 سال به خودم زمان دادم.ولی نمیتونم فراموش کنم.من اصلا موقعیتم برای ازدواج جور نیست.مشکلات زیادی سد راهم هستند.از این ور دختر که گفتم موقعیتش برای ازدواج جوره و همینجوریش تو دانشگاه و بیرون دانشگاه ماهی 1 دونه خواستگار براش پیدا میشد.اما جوابش به همه نه بود.به یکی از دوستام که بهش پیشنهاد دوستی داده بود(نمیدونست من بهش علاقه دارم و داش برام تعریف میکرد)،گفته بود من به کس دیگه ای علاقه مندم و اصلا هم اهل دوستی نیستم.واقعا هم اهل دوستی نبود.از اولش و نوع برخوردش با پسر ها معلوم بود.
    حال با نزدیک شدن به فارغ التحصیلی من 1هفته روانی شدم.جس روز های اول بهم پرگشته.شدیدا از اینکه دارم از دستش میدم مضطربم.اما هیچ کاریم از دستم بر نمیاد.

    عقلم میگه فراموشش کن...
    احساسم میگه برو و باهاش ارتباط بر قرار کن...

    واقعا زندگیم تو این چند هفته نابود شده...لطفا یکم کمکم کنید تصمیم بگیرم

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 03 مهر 94 [ 16:31]
    تاریخ عضویت
    1391-10-27
    نوشته ها
    991
    امتیاز
    7,073
    سطح
    55
    Points: 7,073, Level: 55
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,771

    تشکرشده 1,881 در 749 پست

    Rep Power
    113
    Array
    سلام
    چرا شرایط ازدواج رو نداری ؟
    تو مدت دانشجوییت شاغل نبودی ؟
    الان مشکلت سربازی و کاره ؟
    از نظر اقتصادی تو چه حدی هستی ؟

  3. 2 کاربر از پست مفید asemani تشکرکرده اند .

    angry_boy (پنجشنبه 09 خرداد 92), شیدا. (پنجشنبه 09 خرداد 92)

  4. #3
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 اسفند 93 [ 18:59]
    تاریخ عضویت
    1391-12-18
    نوشته ها
    224
    امتیاز
    2,769
    سطح
    32
    Points: 2,769, Level: 32
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 131
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    92

    تشکرشده 345 در 153 پست

    Rep Power
    0
    Array
    می فهمم چی می گی خوش ب حالت حداقل اونی ک دوستش داری از نزدیک دیدی راه رفتنشو حرف زدن شو نگاه کردن شو اگه بتونی شرایط ازدواجو فراهم کنی ک خوبه بعدا حسرت نمی خوری والا ب خانواده ات بگو اونا بهتر می دونن چیکار کنن مثل من ک ی رودربایستی و خجالت لعنتی با خانواده ام دارم با خانواده ات نداشته باش بعدا پشیمون می شی

  5. کاربر روبرو از پست مفید ahuman تشکرکرده است .

    angry_boy (پنجشنبه 09 خرداد 92)

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 آذر 92 [ 22:35]
    تاریخ عضویت
    1392-2-04
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    556
    سطح
    11
    Points: 556, Level: 11
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    24

    تشکرشده 61 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به هیچ عنوان ارتباط برقرار نکن
    ....
    از نظر من دلو بزن به دریا برو به خاانواده بگو ...دقیقا تمام چیزایی رو که به ما گفتی برو به خانوادت بگو .
    و بگو نمیتونم فراموشش کنم .

    و برو خاستگاری ..

  7. 4 کاربر از پست مفید zendegi-sabz تشکرکرده اند .

    angry_boy (پنجشنبه 09 خرداد 92), asemani (پنجشنبه 09 خرداد 92), فرشته مهربان (جمعه 10 خرداد 92), شمیم الزهرا (جمعه 10 خرداد 92)

  8. #5
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    دوشنبه 31 تیر 92 [ 03:06]
    تاریخ عضویت
    1392-3-09
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    166
    سطح
    3
    Points: 166, Level: 3
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 22 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    حوصله هیچ کاری ندارم.حتی نمیتونم بنویسم

    من مشکل مالی+سربازی+موانع شخصی خانوادگی برای ازدواج دارم.
    خانواده ام فعلا نمیتونم تو جریان بذارم.خودشون به شدت درگیر یه مشکل دیگه هستن.نمیخوام بیشتر از این اذیت بشن.

    اصلا نمیدونم هدفم از اومدن به این سایت و این تاپیک چی بود....فکر کنم یک درددل ساده بود و بس

  9. #6
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    791
    Array
    شما 24 سالته.
    باید اولین قدمهای مستقل شدن را برداشته باشی.
    سربازی که این روزها نیمه وقت است.

    می تونی با خانواده ات صحبت کنی برای مراسم خواستگاری و شناخت و بعد انشالله نامزدی.
    این مراحل خودش یکسال تا یکسال و نیم طول می کشه.
    بعد هم عقد که باز تا عروسی می تونه یکسالی باشه.

    بین دو تا دو سال و نیم زمان داری تا عروسی. این فاصله سربازی تمام می شه.
    کار نیمه وقتت را تمام وقت می کنی و کم کم می رین سر زندگی خودتون.

    اگر خانمتون هم همراه شما کار کنه، بهتر می تونی مسائل اقتصادی را مدیریت کنید.

    زندگی یعنی با همدیگه ساختن.
    نه این که یک زندگی ساخته شده را از پدر و مادرتون تحویل بگیرید و برید توی خونه پدرشما با وسایل و جهیزیه آماده شده از طرف پدر خانم، هی بزنید تو سر و کله هم و ....

    اگر منتظر روزی هستی که شما کار و خونه و پس انداز داشته باشی و خانواده ات هم هیچ مشکلی نداشته باشند و همه چیز در نهایت آرامش باشه و بعد بری سراغ ازدواج، سالها باید صبر کنی!!

  10. 4 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    angry_boy (پنجشنبه 09 خرداد 92), asemani (پنجشنبه 09 خرداد 92), فرشته مهربان (جمعه 10 خرداد 92), تسنیم (جمعه 10 خرداد 92)

  11. #7
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام آغازکننده
    آخرین بازدید
    دوشنبه 31 تیر 92 [ 03:06]
    تاریخ عضویت
    1392-3-09
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    166
    سطح
    3
    Points: 166, Level: 3
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 22 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نظر شما خانم ها تالار و اگر تو موقعیت شبیه من ،اگر 3 سال متوجه باشید که یک فردی بهتون علاقه منده و جلو نمییومده،حالا دقیقه 90 بیاد و بهتون پیشنهاد بده ،قبولش مبکنبد؟من احساس میکنم به چشم یک بی عرضه داره به من نگاه میکنه و از نه گفتنش هم می ترسم حتی اگر همه چیز رو طبق شرایطی که شماها میگید پیش ببرم

    یه چیزیم بگم که فکر نکنید من یه پسر بی عرضه ام :) هر چی بگم تعریف از خود میشه .فقط بدونید روابط عمومی و... خیلی خوبه ،حتی اعتماد به نفسم هم..فقط تو این یک مورد تو زندگی شخصیم کم اوردم

  12. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 13 تیر 92 [ 23:22]
    تاریخ عضویت
    1391-10-17
    نوشته ها
    96
    امتیاز
    637
    سطح
    12
    Points: 637, Level: 12
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 181 در 64 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من موردی شبیه شما دیدم که پسره اونقدر این دست اون دست کرد که دختره ازدواج کرد و الان هر روزش شده حسرت...همش میگه کاش میگفتم کاش یه قدمی برمیداشتم کاش اینجوری کاش اونجوری

    به نظرم شما تلاشتو بکن هر چی شد(حتی بدترین اتفاقم اگه افتاد)خیالتون راحته که لااقل تلاشتونو کردین...:)


    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط angry_boy نمایش پست ها
    به نظر شما خانم ها تالار و اگر تو موقعیت شبیه من ،اگر 3 سال متوجه باشید که یک فردی بهتون علاقه منده و جلو نمییومده،حالا دقیقه 90 بیاد و بهتون پیشنهاد بده ،قبولش مبکنبد؟
    برای خودم این اتفاق افتاره که طرف یک سال منو زیر نظر داشت و بعد از اینکه فهمیدم اصلا فکر نکردم که بی عرضه ست برعکس گفتم چه پسر متینی بوده و مثل پسر های امروزی که مثل نقلو نبات پیشنهاد های دوستی میدن نیومده جلو و پررو بازی در نیاورده...البته اون از طریق همسر یکی از صمیمی ترین دوستاش منو مطلع کرد...دقیقا یک هفته آخر فاغ التحصیلیم موضوعو گفت
    :)
    ویرایش توسط sahars : پنجشنبه 09 خرداد 92 در ساعت 22:43

  13. 2 کاربر از پست مفید sahars تشکرکرده اند .

    angry_boy (جمعه 10 خرداد 92), asemani (پنجشنبه 09 خرداد 92)

  14. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 خرداد 92 [ 22:33]
    تاریخ عضویت
    1392-2-12
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    119
    سطح
    2
    Points: 119, Level: 2
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 19 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست گرامی.
    به نظرمن شماباید حتمآباخانواده تان مشورت کنید وبه وسیله مشورت گرفتن ازخانواده تان اقدام به خواستگاری کنید،امااگر عقیده خودتان این است که قبل ازمطرح کردن موضوع باخانواده مدتی رابرای آشنایی بیشترباایشان باشید،حتم داشته باشیدکه راه درستی نیست زیراشمااگرهم چند سالی باایشان باشید بازهم یه شناخت سطحی ازخودشان به دست می آورید که آن هم معلوم نیست به طور یقین درست باشد.امااگرازطریق خانواده این موضوع رامطرح کنید میتوانید درزندگی آین خانم راه پیداکرده وشناخت بیشتری نسبت به ایشان وخانواده شان به دست آورید.موفق باشید.

  15. 4 کاربر از پست مفید maryam110 تشکرکرده اند .

    angry_boy (جمعه 10 خرداد 92), asemani (پنجشنبه 09 خرداد 92), فرشته مهربان (جمعه 10 خرداد 92), شیدا. (جمعه 10 خرداد 92)

  16. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 30 مهر 95 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1392-3-09
    نوشته ها
    38
    امتیاز
    2,749
    سطح
    31
    Points: 2,749, Level: 31
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    106

    تشکرشده 29 در 19 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام angry-boy

    یه بار یه دوست یه جمله ای بهم گفت، شاید به کارت بیاد، بهم گفت:

    "نذار بدهکار ِ دلت باشی ..."

    دوست عزیز، شما چرا به جای اون دختر فکر میکنی؟ همونطور ک بقیه هم گفتن، شاید اون خانم از این بُعد که شما فکر میکنی به قضیه نگاه نکنه..

    مگه دوسش نداری؟ اگه دوست داشتنت واقعی هست، حاضری یه عمر نداشته باشیش از ترس اینکه ازش " نه " بشنوی؟

    حالا شما احساستونو درمیون بذاری، تا بخواین ببینین اصلا با هم تفاهم دارین، و قضیه جدی تر بشه زمان می بره...

    البته اینها همه نظر من بود.

    فقط یه سوال، چرا عقلتون میگه فراموشش کنید؟

  17. 2 کاربر از پست مفید ترانه ی عشق تشکرکرده اند .

    angry_boy (جمعه 10 خرداد 92), شیدا. (جمعه 10 خرداد 92)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:49 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.