سلام دوستان عزیزم،
من پسری هستم 25 ساله حدود 2 ماه پیش با دختری هم سن خودم از طریق همین نت آشنا شدم، همه چیز خیلی خوب بود و پیش میرفت، تا اینکه برام تعریف کرد که در گذشته با کسی بوده که دوسش داشته ولی اون یهو یه روزی بدون اینکه چیزی بهش بگه میذاره میره و دیگه جوابی بهش نمیده،الان 8-9 ماهی ازون قضیه گذشته، و این موضوع این دختر رو خیلی داغون کرده، و بعضی اوقات فکر میکنه شاید روزی عشق قدیمیش برگرده و هنوز یه جورایی دلش با اونه و نمیتونه به کسی دل ببنده و دوستم نداره کسی دوستش داشته باشه.
با اینکه از همون روزای اول میگفت که نمیتونه رابطه جدی داشته باشه و فقط دوست نتی بمونیم، ولی گذشت زمان بعد 1 ماه به سمتی رفت که قبول کرد همو ببینیم، ولی وقتی اومد خیلی استرس داشت و اصلا راحت نبود،اصلا حال خوبی نداشت.
و بعد 3 روز از دیدارمون گفت که دیگه نمیتونه ادامه بده، و کم آورده، و نمیتونه جواب محبتهام رو بده وازین حرفا. من هرچی میتونستم که منصرفش کنم گفتم، ولی فاید نداشت!
بعد اون روز دیگه مثل روزای قبل نبود خیلی باهام سرد شده بود، به زور جواب اس ام اس هامو میداد، 2 هفته ای به همین شکل عذاب آور گذشت، تا اینکه امشب بهش گفتم چرا اینقدر باهام سردی، و گفت مجبورم، چون نمیخوام بهم عادت کنی و ازین حرفها.
بعد من گفتم بیا مثل 2تا دوست عادی که همون اول خودت میگفتی باشیم، ولی اینجوری سرد باهام نباش، گفت باشه 1 شرطی داره،اینکه 1 هفته باید از هم بی خبر بمونیم، میتونی؟ منم گفتم باشه.
دوستان من خیلی دوسش دارم، و نمیتونم به همین سادگی بیخیالش بشم و میدونم خلاصه یه روزی حالش خوب میشه.
ولی سوالم اینه انشاالله بعد این 1 هفته چه جوری باشم؟ چیکارا کنم؟ از چی بگم؟ از چی نگم؟ تا چه حد بهش توجه و محبت کنم؟ کلا چی کنم که به مرور زمان حالش خوب بشه و بتونه گذشتش رو قبول کنه و به من دل ببنده؟
پیشاپیش سپاسگزارم (:
علاقه مندی ها (Bookmarks)