نوشته اصلی توسط
ehsan1390
باتشکر از نظرات شما دوستان(قوت قلب دادین)
والله انقدر بد شانسیم که از لحظه عقد که پدر خانم محترم گرفتن تا حالا4نفر از اقوام درجه یک فوت کردن،شرط هم نکرده بودم برای نگرفتن عروسی.
مشکل من نگرفتن عروسی نیست (میگیرم براش بهترین هم میگیرم)
پس برای چی گفتین که پاشو کرده تو یه کفش که عروسی بگیرم !!!!!
جشن عقد رو هم که فرمودین پدر خانم گرفتن !!!
فقط وفقط ازش احترام به پدر ومادر می خوام انگار براش خیلی سنگینه(بدرفتاری میکنه)نمیدونم چکار کنم.
احترام به پدر و مادر شما ؟ یه کمی در مورد رفتاراش توضیح بدین . چه بی احترامی هایی دیدین تا حالا ازش ؟
مثلا میگه باید دعوتم کنید تا بیام خونه شما!یا من دست به ظرفها نمیزنم!توی کارای خونه اصلا کمک نمی کنم.یسری مسایل کوچیک که داره بزرگ میشه!
متاسفانه نمی تونم برای تصحیح رفتارش وقت بذارم(دردسرنشه)
تصحیح رفتار ؟ شما مثل اینکه واقعا باور کردید پدرش هستید !!!! ما گفتیم یه مدتی با خانم مدارا کنید که این دوره جوونی رو بگذرونن . شما به فکر تصحیح رفتارین ؟؟ مگه نمی دونید که نباید به امید ایجاد تغییر در طرف مقابل ازدواج کرد ؟؟
بیشتر توضیح بدین. یعنی سر اینکه میگه دست به ظرفا نمی زنم بحثتون شده ؟؟؟
یا چندوقت پیش اخر شب بدون خداحافظی بخاطر اینکه من نتونستم برسونمش گذاشت رفت.هرچی بهش میگم تو تک عروسی توی خانواده ما با محبت نفوذ کن.برای بعدت خوبه!
آخر شب شما نمی تونستید برسونیدش !!؟؟ چرا ؟؟؟ کی رسوندتشون ؟ آخر وقت منظورتون چه ساعتیه ؟
ولی سیده چکارکنم
یعنی چی ؟؟؟ اینو دیگه واقعا متوجه نشدم . سیده بودن چه ربطی داره !!!!
....
علاقه مندی ها (Bookmarks)