به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 21
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 05 مهر 97 [ 12:10]
    تاریخ عضویت
    1390-10-23
    نوشته ها
    35
    امتیاز
    5,193
    سطح
    46
    Points: 5,193, Level: 46
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 157
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 23 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    سهل انگاری و سردرگمی در اجرای برنامه های زندگی

    سلام دوستان
    چند وقتیه که دچار این مسئله ای شدم که میخوام باهاتون مشورت کنم
    من رشتم معماری هستش و تو یکی از بهترین دانشگاه های کشور درس خوندم ... موقعیتی که شاید آرزوی خیلیا باشه رو دارم ولی نمیدونم چرا انقدر تو کارام سر به هوام ... باور کنید انقدررررر کار تو ذهنم هست واسه انجام دادن ولی هیچ کدوم رو انجام نمیدم و دستم به هیچ کاری نمیره .... بعد مدت ها که آرزوی داشتم یه کار درست و حسابی بکنم بهم پیشنهاد یه کار خوب شده ولی حالا که یه مدتی گذشته همون رو هم درست تحویل نمیگیرم و ولش کردم به امون خدا و ثانیه ثانیه روز ترسم اینه که کارفرمام زنگ بزنه و بگه چی شد کارم ؟؟ ... همیشه دقیقه نودی بودم و هستم و تا یک اجباری روی سرم نباشه هیچ کاری رو انجام نمیدم ... تازه اون موقع هم با کلی استرس و اضطراب شروع به کار میکنم و باعث میشه از هرچی کاره زده بشم ... تمام روزم شده پای اینترنت بودن و اطلاعات جمع کردن ... ولی موقع عمل که میرسه دست و پام شل میشه و انگار نه انگار ... باور کنین کلی برنامه و هدف تو زندگیم دارم ... راجب رشته تحصیلیم ... پایان نامم ... کارم ... ورزش ... موسیقی ... کتاب .... ولی چه فایده که تکلیفم با خودم معلوم نیست و به هیچ کدومش نمیرسم ... تا واسه شروع یک کاری انگیزه پیدا میکنم و میرم سمتش یادم میفته که کارای واجب تر ازین هم هستش که انجام ندادم و این میشه که هیچکدوم رو انجام نمیدم ... توروخدا اگه کسی شرایط مشابه منو داره راهنماییم کنه و بگه چیکار کنم که درست و حسابی زندگی کنم و انقدر سر به هوا نباشم و از همه مهمتر ارادمو تقویت کنم ... مخصوصا که الان شدیدا نیازمند پول هستم و با این سهل انگاری هام موقعیتای زیادی رو از خودم دور میکنم


  2. کاربر روبرو از پست مفید yalda89 تشکرکرده است .

    Linus (پنجشنبه 29 فروردین 92)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 آذر 93 [ 14:07]
    تاریخ عضویت
    1392-1-26
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    1,404
    سطح
    21
    Points: 1,404, Level: 21
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 96
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    32

    تشکرشده 37 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام یلدا جان
    منم درست مثل تو بودم و شاید هنوز هم باشم
    من همیشه عادت داشتم مثلا موقع خواب و بیشتر وقت هام به فکر این باشم که سایتم رو چطوری درست کنم مثلا بالاش اینکارو بکنم و پایینش اینکارو ... ( کارم کلا توی اینترنت هستش )
    بعد که میومدم استارت بزنم میرفتم مثلا یه سایتی رو باز میکردم و هی اینور اونور میکردم و به کلی یادم میرفت میخوام چیکار کنم .
    البته هنوز همینطور هستم اما نسبت به گذشته 50 درصد بهتر شدم
    حالا اون 50 درصد چیکار کردم که خوب شدم
    اومدم تموم ریزه کاری هایی که میخواستم انجام بدم رو توی دفترم لیست کردم و وقتی هر کدوم رو انجام میدادم جلوی اون یه تیک میزدم و اگر همون موقع کار جدیدی به ذهنم میرسید سریع میرفتم مینوشتم که انجامش بدم
    یه بار میدیدی مثلا کاری که یک هفته نمیتونستم انجام بدم توی یه روز انجامش میدادم
    ولی هنوز به این مورد که بتونم کارهای دیگمو هم برسم نرسیدم که اون هم نیاز به یه برنامه ریزی داره
    من خودم به شخصه باید اینطوری برم جلو و اگر اینطوری نرم جلو هیچ وقت کارهام رو نمیتونم انجام بدم
    حالا شما هم بیا امتحان کن

    بنویس که من باید هر روز 1 ساعت ورزش کنم - 1 ساعت برم بیرون و ...
    نکته : هیچ وقت ساعت ننویس مثلا بین 11 تا 12 این کارو بکنم چون وقتی به موقع نرسی بیخیالش میشی و اگه تایم ننویسی میتونی حتی ورزشی که باید صبح انجام میدادی و نشد رو شب انجام بدی
    نکته بعدی : هیچ وقت روز معلوم نکن ، مثلا من شنبه باید حتما ورزش کنم و یکشنبه کار کارفرما رو انجام بدم
    بیا اینجوری مشخص کن و کلا کارهای خودتو توی 24 ساعت تعریف کن
    1 ساعت ورزش
    1 ساعت تحقیق
    1 ساعت کار کارفرما
    1 ساعت بیرون رفتن
    1 ساعت مهمونی و...
    بعد اخر هفته جمع ببند ببین چقدر رو به چه کاری اختصاص دادی
    اگه هر کدوم زیاد بود کمش کن و کم بود زیادش کن ( اگر با کم و زیاد به نفعت میشه )

    من خودم اگر 50 درصد بعدی رو با اینی که بهت گفتم برم جلو به نتیجه دلخواهم میرسم و به زودی قصد دارم اینکارو بکنم

  4. 4 کاربر از پست مفید noreplayshop تشکرکرده اند .

    asemani (چهارشنبه 28 فروردین 92), roze sepid (چهارشنبه 28 فروردین 92), shabe niloofari (چهارشنبه 28 فروردین 92), فرشته مهربان (چهارشنبه 28 فروردین 92)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 بهمن 92 [ 21:59]
    تاریخ عضویت
    1391-6-26
    نوشته ها
    286
    امتیاز
    270
    سطح
    5
    Points: 270, Level: 5
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered250 Experience Points
    تشکرها
    1,336

    تشکرشده 1,148 در 268 پست

    Rep Power
    41
    Array
    واااای انگار که این پست رو خودم گذاشتم.حرفات دقیقا حرف دل من بود
    منم معماری خوندم.تو یکی از بهترین دانشگاه های ایران.کارشناسی ارشد دارم. اما 2 ساله که برای گرفتن مدرکم و تحویل رساله ام نرفته ام دانشگاه و اصلا نمی دونم که دیگه بهم مدرک می دن یا نه
    انگار که هیچ انگیزه ای برای فعالیت و تغییر ندارم
    مامانم هر روز سرزنشم می کنه که قرار نبود تو با این همه استعداد و تحصیلات بشی یه زن خونه دار
    اما انگار از سرکار رفتن و پذیرش مسوولیت های جدید می ترسم.از این که هر روز مجبور باشم سر یه ساعت خاص از خواب بیدار شم و برم سر کار می ترسم.از این که خسته از سر کار برگردم و سرِ انجام کارای خونه و کمک نکردن شوهرم هر روز باهاش کل کل کنم می ترسم
    خلاصه که خیلی از خودم بدم اومده

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 آذر 93 [ 14:07]
    تاریخ عضویت
    1392-1-26
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    1,404
    سطح
    21
    Points: 1,404, Level: 21
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 96
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    32

    تشکرشده 37 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط shabe niloofari نمایش پست ها
    واااای انگار که این پست رو خودم گذاشتم.حرفات دقیقا حرف دل من بود
    منم معماری خوندم.تو یکی از بهترین دانشگاه های ایران.کارشناسی ارشد دارم. اما 2 ساله که برای گرفتن مدرکم و تحویل رساله ام نرفته ام دانشگاه و اصلا نمی دونم که دیگه بهم مدرک می دن یا نه
    انگار که هیچ انگیزه ای برای فعالیت و تغییر ندارم
    مامانم هر روز سرزنشم می کنه که قرار نبود تو با این همه استعداد و تحصیلات بشی یه زن خونه دار
    اما انگار از سرکار رفتن و پذیرش مسوولیت های جدید می ترسم.از این که هر روز مجبور باشم سر یه ساعت خاص از خواب بیدار شم و برم سر کار می ترسم.از این که خسته از سر کار برگردم و سرِ انجام کارای خونه و کمک نکردن شوهرم هر روز باهاش کل کل کنم می ترسم
    خلاصه که خیلی از خودم بدم اومده
    نیلو جان خوبی سربازی برای ما مردها میدونی چیه :دی ؟ همین که مسئولیت پذیر میشیم چون اینقدر بهمون مسئولیت میدن اونجا
    همیشه با آینده باید امیدوار باشی
    من سرگذشت کاریم شاید برای خیلی ها بگم جالب باشه
    من علاقه شدیدی به کامپیوتر داشتم و دارم
    بعد سربازی رفتم توی یه کار صنعتی از روی ناچاری
    وقتی صبح بیدار میشدم انگار دارم یه روز سخت رو شروع میکنم و شب هم به امید اینکه بیام پای سیستم و به کارهای خودم برسم میومدم خونه
    شب وقتی میومدم با خستگی تمام مینشستم روی کار جدید و به مشتری تحویل میدادم ( طراحی و از این کارها تو نت میکردم و میکنم)
    بعد مدتی به کمک یکی از دوستام یه کار جدید تو نت زدم و همونطور که کار صنعتی میکردم این کارو هم میکردم و خستگیش برام مهم نبود مهم این بود که برسم به جایی که دوست دارم
    بعد مدتی که پول جمع کردم شرکت زدم برای خودم و الان هم اومدم استان دیگه و اینجا هم یه پولی جمع کردم
    توی سه سال ماشین خریدم - خونه خریدم - پس اندازمو هم دارم
    هیچ وقت باورم نمیشد اینقدر زود به اینجا برسم
    حالا من تحصیلاتم چقدره؟ دیپلم

    شما که این همه تحصیلات داری چرا که نتونی به جاهای بالا برسی؟
    عزیزم هر چیزی خستگی داره همون کار خونه هم خستگی داره
    پس برو مدکتو بگیر و به امید اینکه یه روز به جای خوب برسی کارتو شروع کن

    زیاد پستم طولانی میشه وگرنه ماجرای یکی از دخترای همسایمون رو مینوشتم که موفقیتش به کجا رسیده

  7. 2 کاربر از پست مفید noreplayshop تشکرکرده اند .

    asemani (چهارشنبه 28 فروردین 92), shabe niloofari (چهارشنبه 28 فروردین 92)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 05 مهر 97 [ 12:10]
    تاریخ عضویت
    1390-10-23
    نوشته ها
    35
    امتیاز
    5,193
    سطح
    46
    Points: 5,193, Level: 46
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 157
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 23 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شب نیلوفری دقیقا حست شبیه من ه ... منم دقیقا همین ترسایی رو که گفتی دارم ... همین اجباری که پشت هرکار هست ... تا وقتی اجباری نباشه کار رو با انگیزه تمام انجام میدم ولی خدا نکنه یکی بهم بگه باید تا فلان ساعت اینکارو بکنی دیگه انگار دست و پام فلج میشه واسه اونکار ... تجربه شبیه شما رو من واسه گواهینامه رانندگی داشتم تمام مراحلشو رفتم و تو امتحان ائین نامه هم قبول شدم ولی همینکه دوبار تو آزمون عملی شکست خوردم دیگه نرفتم سراغش و حالا هم یه ترس همیشگی از دوباره شروع کردنش دارم ...
    و شما آقای noreplyshop (چه اسم سختی ) ... من به شدت ادم مسئولیت پذیری هستم و کاری که بهم واگذار بشه رو با تمام تلاشم انجام میدم ولی هیچ لذتی از انجام کار اجباری نمیبرم ... به طور مثال وقتی کارفرمام یه کار طراحی داخلی بهم میده که سال ها آرزوشو داشتم انجام بدم ولی موقع عمل تمام انگیزم از بین میره و فقط کارو انجام میدم که تموم بشه و بره ... وای من عاشق این خصوصیت بعضی از آقایون دور و برم هستم که کاری که دوس دارن و با تمام قوا انجام میدن و خستگی براشون معنی نداره ... باور کنین به شدت به اینجور ادما حسودی با بهتر بگم غبطه میخورم ... تو رویاهام همیشه خودمو اینجور آدمی میخواستم ولی .... لطف کنین خاطره دختر همسایتون رو بگین چون من تو کمتر دختری این خصوصیت رو دیدم و شاید درس عبرتی بشه ...
    بابت پست اولتون هم ممنون ... پیشنهاد خوبیه ... حتما انجامش میدم و نتیجشو میگم اینجا ... بابت موفقیت هایی که بهش رسیدین هم تبریک میگم


    - - - Updated - - -

    البته اینو هم بگم این مسئولیت پذیریم فقط مربوط به کارهایی هست که از بیرون بهم داده میشه ... کاری که خودم برای خودم برنامه ریزی میکنم که انجامش بدم که خدا میدونه که کی میخواد انجام بشه ... میدونین احساس میکنم مثل این باتری های شارژی هستم که نیاز دارم هرچندوقت یک بار از بیرون شارژ بشم تا برم سر کارام وگرنه اگه به خودم باشه که ..........

  9. کاربر روبرو از پست مفید yalda89 تشکرکرده است .

    shabe niloofari (چهارشنبه 28 فروردین 92)

  10. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 آذر 93 [ 14:07]
    تاریخ عضویت
    1392-1-26
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    1,404
    سطح
    21
    Points: 1,404, Level: 21
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 96
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    32

    تشکرشده 37 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    یلدا جان
    ما یه دختر همسایه داشتیم ( داشتیم چون همه از اون محله دیگه رفتیم )
    حدود 7 سال پیش بود که دیپلم داشت و کارش نقشه کشی ساختمان بود.
    هر شب تا نیمه شب بیدار میموند و کار میکرد
    مامانش میگفت ولش کن 20.000 تومان ماهی که ارزش نداره این همه خستگی
    اون موقع 20000 تومان میشه مثلا 150000 تومان الان پس یعنی خیلی کم
    ولی اون میگفت نه الان حقوقم کمه بزار چند سال دیگه جا بیفتم میبینی
    خلاصه دختر همسایمون از شدت کار مجبور شد عینک هم بزنه
    خوب کاری ندارم چقدر سخت بهش گذشت و چی شد
    اما الان میدونی به کجا رسیده؟
    به جایی که کمتر نقشه میکشه و بیشتر حق تایید داره و برای هر تایید هم میلیون تومن پول میگیره
    الان زندگیشون رو ببینی کف میکنی
    اینقدر بهش احترام میزارن که نگو
    تحصیلاتش گفتم دیپلمه اما به اندازه یه مهندس بهش احترام میزارن و برو بیا داره
    البته 2 ساله دیگه خبری ازش ندارم

    خلاصه خواستم اینو بگم اون دختر آینده نگر بود و هر نوع سختی رو به جونش خرید تا بتونه به اینجا که هست برسه
    چرا فکر میکنید همیشه باید شما زیر دست کارفرما باشید؟ چرا یه خورده فکر نمیکنید که میتونید در آینده خودتون کارفرما باشید؟

  11. 2 کاربر از پست مفید noreplayshop تشکرکرده اند .

    roze sepid (چهارشنبه 28 فروردین 92), فرشته مهربان (چهارشنبه 28 فروردین 92)

  12. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 05 مهر 97 [ 12:10]
    تاریخ عضویت
    1390-10-23
    نوشته ها
    35
    امتیاز
    5,193
    سطح
    46
    Points: 5,193, Level: 46
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 157
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 23 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از صحبتات ... کلی انرژی گرفتم فقط خداکنه پایدار باشه !
    دوست دارم بازم افراد دیگه ای که حالت های مشابهی داشتن بیان و از تجربه هاشون بگن ... shabe niloofari شما هم بیا به هم انرژی بدیم شاید کمی از این بی ارادگی و این ترس ها دور بشیم ... احساس میکنم استفاده نکردن از شرایطی که داریم عین ناشکری ه

  13. کاربر روبرو از پست مفید yalda89 تشکرکرده است .

    shabe niloofari (چهارشنبه 28 فروردین 92)

  14. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 بهمن 92 [ 21:59]
    تاریخ عضویت
    1391-6-26
    نوشته ها
    286
    امتیاز
    270
    سطح
    5
    Points: 270, Level: 5
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered250 Experience Points
    تشکرها
    1,336

    تشکرشده 1,148 در 268 پست

    Rep Power
    41
    Array
    موافقم یلدا جان
    تصمیم دارم چند تا نرم افزار کاربردی مثل 3ds max و revit رو خوب یاد بگیرم.
    اگه خدا بخواد تصمیم دارم امسال آزمون نظام مهندسی هم شرکت کنم
    فقط مشکلم اینه که هی امروز و فردا می کنم.
    تو برنامه ات چیه؟

  15. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 05 مهر 97 [ 12:10]
    تاریخ عضویت
    1390-10-23
    نوشته ها
    35
    امتیاز
    5,193
    سطح
    46
    Points: 5,193, Level: 46
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 157
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 23 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خیلی خوبه ... آفرین ... همون طوری که گفتم خیلی برنامه تو سرم دارم که هم کوتاه مدتن هم دراز مدت ... فقط هم مربوط به رشتم نمیشه .... ولی مربوط به رشتم کارایی هست که باید تحویل کارفرمام بدم ... نرم افزار راینو و اکوتکت رو میخوام یاد بگیرم و البته از همه مهم تر پایان نامم که لنگ در هوا مونده :)

  16. کاربر روبرو از پست مفید yalda89 تشکرکرده است .

    shabe niloofari (چهارشنبه 28 فروردین 92)

  17. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 02 خرداد 92 [ 00:50]
    تاریخ عضویت
    1392-1-06
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    194
    سطح
    3
    Points: 194, Level: 3
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    33

    تشکرشده 11 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط noreplayshop نمایش پست ها
    یلدا جان
    ما یه دختر همسایه داشتیم ( داشتیم چون همه از اون محله دیگه رفتیم )
    حدود 7 سال پیش بود که دیپلم داشت و کارش نقشه کشی ساختمان بود.
    هر شب تا نیمه شب بیدار میموند و کار میکرد
    مامانش میگفت ولش کن 20.000 تومان ماهی که ارزش نداره این همه خستگی
    اون موقع 20000 تومان میشه مثلا 150000 تومان الان پس یعنی خیلی کم
    ولی اون میگفت نه الان حقوقم کمه بزار چند سال دیگه جا بیفتم میبینی
    خلاصه دختر همسایمون از شدت کار مجبور شد عینک هم بزنه
    خوب کاری ندارم چقدر سخت بهش گذشت و چی شد
    اما الان میدونی به کجا رسیده؟
    به جایی که کمتر نقشه میکشه و بیشتر حق تایید داره و برای هر تایید هم میلیون تومن پول میگیره
    الان زندگیشون رو ببینی کف میکنی
    اینقدر بهش احترام میزارن که نگو
    تحصیلاتش گفتم دیپلمه اما به اندازه یه مهندس بهش احترام میزارن و برو بیا داره
    البته 2 ساله دیگه خبری ازش ندارم
    میدونم به تاپیک ربطی نداره ولی تایید با مهندس ناظره که پروانه نظام مهندسی داشته باشه حداقل لیسانس باشه و پیوسته خونده باشه!

    جالبه حرف شما:eek:

    من برای آزمون نظام مهندسی سال دیگه دارم آماده میشم ولی تا جالا همچین چیزی نشنیدم قانونش هم وجود نداره!

    ------------------------

    یلدا خانم منم تا حدودی اینطوریم ولی بنویسی کاراتو جلوش تیک بزنی شب بهش نگاه کنی هم میتونه مفید باشه


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:48 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.