به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 آذر 95 [ 18:15]
    تاریخ عضویت
    1391-12-28
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    2,935
    سطح
    33
    Points: 2,935, Level: 33
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    29

    تشکرشده 12 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array

    آیا برخوردم درست بوده؟!:(

    سلاممنم اکثر مطالب و پاسخ های تایپیک شمارو خوندم...وقتی این چیزارو میبینم و میشنوم بخدا بیشتر سردرگممیشم...منم مشکل آقای مهران رو دارم(که اکثرا ایشون رو ایده آلگرا خطاب کرده بودن چون این آقا دوس داشتند خواسته هاشونو دنبال کنند و دنبال یکیبودند که باهاشون جور باشه از هر نظر..)اما با این تفاوت که من هنوز به اون سطح بالابالاها نرسیدم اما خیلی دوست دارم به اون چیزاییکه میخوام و مد نظرمه برسم...بهتر بگم جزو هدف و آرزوهامهمیخوام ماجرای خودمو واستون تعریف کنم:"دیروز یه آقایی با خانوادشون تشریف اوردنبرا خواستگاری,من و این آقا قبلا همو ندیده بودیم!خواستگاری کاملا سنتی بود ...بهترهبگو منو خواهرشون به ایشون معرفی کرده بودند..."الان که دارم فکر میکنم میبینم زیاد جالب صحبت نکردمبا این آقا ...چون زیاد وارد جزئیات شدم...مثلا یه همچین حرفایی بین من و این آقا مطرح شد:ایشون اول راجب تحصیلات و سنم سوال پرسیدند.اونروز صبح قبل اینکه اینا بیان خونمون صبحش من با مادرم رفته بودم بیرون و ایشون منوبیرون دیده بودند.ازم پرسیدند امروز شما با مادرتون بودید منم گفتم بله...گقتند شمامانتویی هستید جواب دادم بله...اولین حرفشون این بود که اگه من ازتون بخوام چادری بشیدقبول می کنید من اولش سکوت کردم و ...یجورایی فک کنم متوجه شد که نه دوس ندارم چادریشمبعدش گفتند من دوس ندارم خانومم بیرون کار کنه یعنیمد نظرم این بودش که خانومم خانه دار باشه ولی چون خواهرم گفته بودند رشته شما جوریهست که حتی تو خونه هم میشه بشینید پشت کامپیوتر و محاسبات و ... رو انجام بدید گفتمشاید بتونید بهم کمک کنید تو کارم.اما من گفتم من لیسانس نمیگیرم که خونه بشینم مندوس دارم کار کنم حالا صرفا نه بخاطر درآمدش بخاطر اینکه دوس دارم تو اجتماع باشم...ایشونگفتند که محیط کار و جامعه خوب نیستش و من دوس ندارم یکی تو محیط کار به خانومم زلبزنه حالا نمیدونست اسمشو بزاره حسادت یا تعصب و یا....راجب ادامه تحصیل بحث شد...من گفتم که من میخوامتا دکترا ادامه بدم و دوس دارم واسه دکترا برم خارج از کشور(اما حالا از زدن این حرفمپشیمونم چون فک میکنم زیاد وارد جزئیات شدم و درست نیس,شاید یه زمانی نتونستم به اینخواسته م برسم و اونوقت طرف راجع به من چی فک میکنه سالها بعد...)ایشون اول چیز خاصی نگفتند ولی بعدا بهم گفتند کهاگه من ازتون بخوام که تا همین لیسانس ادامه بدید قبول می کنید منم خیلی رک گفتم نه!خلاصه یه همچین حرفایی زده شد...نمیــدونم برخوردو صحبت هام درست بوده یا نه!از این میترسم که در آینده پشیمون شم اینکه چرابه بقول ایشون اینقد ایده آل گرا بودم و رو واقعیات تمرکز نکردممن چیکــــار کنــم؟؟!!

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    340
    Array
    دو نفر که می خوان ازدواج کنن،باید خواسته هاشون از هم رو قبل از ازدواج مطرح کنن.

    تا طرف مقابل قبل از اینکه تو عمل انجام شده قرار بگیره بتونه در موردش تصمیم بگیره.

    اگر ازدواج می کردید بعد از شما می خواست چادر سر کنی یا شما دکترا قبول می شدی

    بری حارج بدون اینکه از قبل مطرج کرده باشی،به نظرت این درست می بود؟


  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 آذر 95 [ 18:15]
    تاریخ عضویت
    1391-12-28
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    2,935
    سطح
    33
    Points: 2,935, Level: 33
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    29

    تشکرشده 12 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط goleyad نمایش پست ها
    سلاممنم اکثر مطالب و پاسخ های تایپیک شمارو خوندم...وقتی این چیزارو میبینم و میشنوم بخدا بیشتر سردرگممیشم...منم مشکل آقای مهران رو دارم(که اکثرا ایشون رو ایده آلگرا خطاب کرده بودن چون این آقا دوس داشتند خواسته هاشونو دنبال کنند و دنبال یکیبودند که باهاشون جور باشه از هر نظر..)اما با این تفاوت که من هنوز به اون سطح بالابالاها نرسیدم اما خیلی دوست دارم به اون چیزاییکه میخوام و مد نظرمه برسم...بهتر بگم جزو هدف و آرزوهامهمیخوام ماجرای خودمو واستون تعریف کنم:"دیروز یه آقایی با خانوادشون تشریف اوردنبرا خواستگاری,من و این آقا قبلا همو ندیده بودیم!خواستگاری کاملا سنتی بود ...بهترهبگو منو خواهرشون به ایشون معرفی کرده بودند..."الان که دارم فکر میکنم میبینم زیاد جالب صحبت نکردمبا این آقا ...چون زیاد وارد جزئیات شدم...مثلا یه همچین حرفایی بین من و این آقا مطرح شد:ایشون اول راجب تحصیلات و سنم سوال پرسیدند.اونروز صبح قبل اینکه اینا بیان خونمون صبحش من با مادرم رفته بودم بیرون و ایشون منوبیرون دیده بودند.ازم پرسیدند امروز شما با مادرتون بودید منم گفتم بله...گقتند شمامانتویی هستید جواب دادم بله...اولین حرفشون این بود که اگه من ازتون بخوام چادری بشیدقبول می کنید من اولش سکوت کردم و ...یجورایی فک کنم متوجه شد که نه دوس ندارم چادریشمبعدش گفتند من دوس ندارم خانومم بیرون کار کنه یعنیمد نظرم این بودش که خانومم خانه دار باشه ولی چون خواهرم گفته بودند رشته شما جوریهست که حتی تو خونه هم میشه بشینید پشت کامپیوتر و محاسبات و ... رو انجام بدید گفتمشاید بتونید بهم کمک کنید تو کارم.اما من گفتم من لیسانس نمیگیرم که خونه بشینم مندوس دارم کار کنم حالا صرفا نه بخاطر درآمدش بخاطر اینکه دوس دارم تو اجتماع باشم...ایشونگفتند که محیط کار و جامعه خوب نیستش و من دوس ندارم یکی تو محیط کار به خانومم زلبزنه حالا نمیدونست اسمشو بزاره حسادت یا تعصب و یا....راجب ادامه تحصیل بحث شد...من گفتم که من میخوامتا دکترا ادامه بدم و دوس دارم واسه دکترا برم خارج از کشور(اما حالا از زدن این حرفمپشیمونم چون فک میکنم زیاد وارد جزئیات شدم و درست نیس,شاید یه زمانی نتونستم به اینخواسته م برسم و اونوقت طرف راجع به من چی فک میکنه سالها بعد...)ایشون اول چیز خاصی نگفتند ولی بعدا بهم گفتند کهاگه من ازتون بخوام که تا همین لیسانس ادامه بدید قبول می کنید منم خیلی رک گفتم نه!خلاصه یه همچین حرفایی زده شد...نمیــدونم برخوردو صحبت هام درست بوده یا نه!از این میترسم که در آینده پشیمون شم اینکه چرابه بقول ایشون اینقد ایده آل گرا بودم و رو واقعیات تمرکز نکردممن چیکــــار کنــم؟؟!!

    "مدیر محترم انجمــن لطفا تایپیک منو حذف کنید:("

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرهنگ 27 نمایش پست ها
    دو نفر که می خوان ازدواج کنن،باید خواسته هاشون از هم رو قبل از ازدواج مطرح کنن.

    تا طرف مقابل قبل از اینکه تو عمل انجام شده قرار بگیره بتونه در موردش تصمیم بگیره.

    اگر ازدواج می کردید بعد از شما می خواست چادر سر کنی یا شما دکترا قبول می شدی

    بری حارج بدون اینکه از قبل مطرج کرده باشی،به نظرت این درست می بود؟

    درسته باید قبل ازدواج همه چی تا حد امکان شفاف سازی بشه ولی آیا حجاب به چادر هست؟!
    من تو جلسه دیروز بیشتر سکوت کردم و حالا خیلی پشیمونم کاش میتونستم همه حرفامو بزنم!

    - - - Updated - - -

    یجورایی پشیمونم الان...چیکار کنم حالا؟!

  4. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 21 مهر 03 [ 03:24]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,691
    امتیاز
    44,059
    سطح
    100
    Points: 44,059, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,911 در 1,649 پست

    Rep Power
    349
    Array
    سلام عزیزم.

    نیازی به حذف تاپیکت نیست. داریم با هم صحبت میکنیم دیگه، چه اشکالی داره؟:)

    اینقدر خودتو زیر ذره بین نبر دوستم. چرا اون حرفو زدم، چرا سکوت کردم، چرا تاپیک زدم، چرا چرا چرا

    خودتو اذیت نکن نازنین.

    برخورد شما شاید میتونست بهتر باشه (که با تجربه ای که به دست آوردی سعی می کنی در آینده بیشتر باب میل خودت برخورد کنی) اما برخورد نادرستی هم نبوده.

    اولا که شما صادق بودی. و این خیییلی خوبه. نه تنها خیلی خوبه، بلکه لازم هم هست. منظورم درمورد چادر و کار هست.

    دوما نشونه های قابل تاملی در ایشون دیده میشه. اینکه گفته توی محیط کار بهت زل میزنن!!! این نگرش ایشون به جامعه چیزیه که میتونه حتی همسر خونه دار ایشون رو هم آزار بده. اینو جدی بگیر.

    در مورد خارج رفتن، بشین الان خیلی زوده که شما بخوای روش حساب باز کنی. اما از الان بشین فکر کن که کدوم یکی برات در اولویته:تشکیل خانواده؟ یا دکترای خارج از ایران؟

    اگه خانواده در اولویت هست، اینطور برخورد کن: به خواستگارت بگو من چنین تمایلی دارم برای آینده، اما عملی کردن یا نکردنش به تمایل شوهرم برمیگرده. اگه در اون زمان شوهرم هم مایل باشه بریم، خب با هم میریم. اما اگه ایشون مایل نباشن، من ایران ادامه میدم، چون حفظ خانوادم برام در اولویته.

    اما اگه خارج رفتن برات اولیت اوله: به هرخواستگاری این رو واضح بگو که من چنین برنامه ای دارم، و دارم براش تلاش می کنم. اگه این هدف من با اهداف و زندگی شما منافات نداره، خب میتونیم از بقیه جوانب امکان ازدواجمون رو بررسی کنیم، وگرنه که هیچی.

    اما در مورد چادر و کار و مسائل اینچنین کاملا واضح برخورد کن.

    در کل شما همدیگه رو دیدید که شرایط ازدواجتون رو بررسی کنید، و اینکار رو هم انجام دادید. دیگه سختش نگیر.

    - - - Updated - - -

    راستی اینکه حجاب به چادر هست یا نیست دیگه چیزی نیست که در جلسات خواستگاری در موردش صحبت بشه. به هرحال ایشون این عقیده رو دارن، شما نباید سعی کنید عقاید طرف مقابلتون رو تحلیل کنید، صرفا باید بر اساس اون عقاید و عقاید خودتون ببینید که آیا با هم هماهنگ هستید؟ و میتونید زندگی آرومی داشته باشید یا نه.

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط goleyad نمایش پست ها
    یجورایی پشیمونم الان...چیکار کنم حالا؟!
    الان اصلا لازم نیست کاری انجام بدی. اجازه بده طرفت نظرش رو اعلام کنه. در واقع نظر مثبتش رو. اونوقت بیشتر بهش فکر میکنی.

  5. کاربر روبرو از پست مفید میشل تشکرکرده است .

    فرهنگ 27 (سه شنبه 29 اسفند 91)

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 آذر 95 [ 18:15]
    تاریخ عضویت
    1391-12-28
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    2,935
    سطح
    33
    Points: 2,935, Level: 33
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    29

    تشکرشده 12 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرهنگ 27 نمایش پست ها
    دو نفر که می خوان ازدواج کنن،باید خواسته هاشون از هم رو قبل از ازدواج مطرح کنن.

    تا طرف مقابل قبل از اینکه تو عمل انجام شده قرار بگیره بتونه در موردش تصمیم بگیره.

    اگر ازدواج می کردید بعد از شما می خواست چادر سر کنی یا شما دکترا قبول می شدی

    بری حارج بدون اینکه از قبل مطرج کرده باشی،به نظرت این درست می بود؟
    میشـــه تو یاهو باهاتون مشورت کنم؟

  7. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 فروردین 98 [ 02:42]
    تاریخ عضویت
    1391-9-10
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    9,513
    سطح
    65
    Points: 9,513, Level: 65
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,478

    تشکرشده 1,276 در 407 پست

    Rep Power
    74
    Array
    سلام goleyad عزیز
    چرا تاپیک دیگه ای باز کردی؟ دوست عزیز فکر میکنی که اگه با این آقا ازدواج نکنیبعد سالها در حالی که هردوتاتون ازدواج کردین هنوز پیگیر اینه که ببینه شما برایدکترا رفتی خارج یا نه؟؟؟ و اگه نرفته باشی از این موضوع جلوش شرمنده میشی؟! مناحساس میکنم ادامه تحصیل تو خارج برای خودتم خیلی جدی نبوده و از اینکه چیزی کهفقط تو رویات بوده و براش هیچ برنامه خاصی نداشتیو تو جلسه خواستگاری جزو شرایطتتگفتی ناراحتی و فکر میکنی این میتونه روی نظر اون آقا تاثیر بذاره. اگه حدسم درستهو نظرت نسبت بهش مثبته و خواستگاری به جلسه دوم رسید بگو که ادامه تحصیل برات یههدفه و دوس داری بهش برسی. اما باید دید شرایط چطور پیش میره و ممکنه اصلا نتونیبهش برسی اما برات یه هدفه و میخوای تلاشتو بکنی و ازش بپرس که حاضره کمکت کنه یاکلا مخالفه؟؟ اما اگه واقعا تحصیل برات مهمه و نظرت منفیه اصلا دلیلی نداره نگراناین باشی که اون بعدها راجع بهت چی فکر میکنه و چیزی که گفتی درست بود یا نه.



    - - - Updated - - -

    سلام goleyad عزیز
    چرا تاپیک دیگه ای باز کردی؟ دوست عزیز فکر میکنی که اگه با این آقا ازدواج نکنی بعد سالها در حالی که هردوتاتون ازدواج کردین هنوز پیگیر اینه که ببینه شما برای دکترا رفتی خارج یا نه؟؟؟ و اگه نرفته باشی از این موضوع جلوش شرمنده میشی؟! من احساس میکنم ادامه تحصیل تو خارج برای خودتم خیلی جدی نبوده و از اینکه چیزی که فقط تو رویات بوده و براش هیچ برنامه خاصی نداشتیو تو جلسه خواستگاری جزو شرایطتت گفتی ناراحتی و فکر میکنی این میتونه روی نظر اون آقا تاثیر بذاره. اگه حدسم درسته و نظرت نسبت بهش مثبته و خواستگاری به جلسه دوم رسید بگو که ادامه تحصیل برات یه هدفه و دوس داری بهش برسی. اما باید دید شرایط چطور پیش میره و ممکنه اصلا نتونی بهش برسی اما برات یه هدفه و میخوای تلاشتو بکنی و ازش بپرس که حاضره کمکت کنه یا کلا مخالفه؟؟ اما اگه واقعا تحصیل برات مهمه و نظرت منفیه اصلا دلیلی نداره نگران این باشی که اون بعدها راجع بهت چی فکر میکنه و چیزی که گفتی درست بود یا نه.

  8. کاربر روبرو از پست مفید sara 65 تشکرکرده است .

    فرهنگ 27 (سه شنبه 29 اسفند 91)

  9. #7
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    340
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط goleyad نمایش پست ها
    میشـــه تو یاهو باهاتون مشورت کنم؟
    بله می شه ولی من نه مشاورم نه کارشناس.کمک خاصی نمی تونم بکنم.

    از اینجا بهتر نتیجه می گیری.چیزی هست همینجا بگو اگر چیزی به ذهنم

    رسید،پست می کنم.


  10. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 آذر 95 [ 18:15]
    تاریخ عضویت
    1391-12-28
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    2,935
    سطح
    33
    Points: 2,935, Level: 33
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    29

    تشکرشده 12 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    ممنون از همه ی دوستان که دلسوزانه منو راهنمایی می کنید
    یه سوال دیگه داشتم اونم اینه که:
    منو این آقا چند روزه به صورت تلفنی باهم در ارتباط هستیم البته خانواده من در جریانند اما خانواده اونو نمیدونم فقط خواهرش در جریانه
    یه موضوعی که هست اینه که این آقا تقریبا تونسته شرایط و خواسته های منو قبول کنه جز چادر که اونم میگه چون شهر ما کوچیکه بهتره چادر سر کنی(و یکی اینکه من ازشون خواسته بودم که بعد ازدواج تو شهر خودمون نباشیم گفتند که سالها بعد که وضع مالیمون خیلی خوب شد از اینجا میریم)

    یه بحث مهمتری ام که وجود داره اینه که این آقا ازم خواستند دوباره منو ببینند,چون ادعا می کنند اون روزی که اومدند خونه چون استرس داشتند و شب قبلش خوب نخوابیده بودند منو دقیق ندیدند و میخوان دوباره ببینن تا تکلیفشون مشخص شه
    به قول خودشون یه ذهنیتی ازم داشتند که منو توصیف کردند چون به ظاهر خیلی اهمیت میده
    من یه مدتی صورتم جوش میزد و الانم جای جو شهام مونده و اون اقا متوجه این موضوع شده بودند و دائم از زیبایی صحبت میکردند که اینکه صورتم خوب میشه یا نه,اینکه بهش قول بدم برم دکتر پوست تا بیماریم کاملا رفع شه.چون میگفت دوس ندارم یه عمر حسرت دخترایی رو بخورم که صورت صاف و بدون جوش دارند...

    به احتمال زیاد دوباره بخوایم بیرون از خونه همو ببینیم تا این آقا دقیق منو نیگا کنند تا به یقین برسند
    به نظرتون دارم اشتباه میکنم؟!
    البته بعدش بهم گفتند ما همه مشکلات رو باهم حل میکنیم جوش که چیزی نیس

    آخه به گفته ی خودش ظاهر زیبا تو ازدواج براشون یه ملاک اصلی هستش.اینم بگم بنظر خودم من یه قیافه ی کاملا معمــولی دارم

    فعلا همیـــــن:(


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: چهارشنبه 14 تیر 96, 19:57
  2. استفاده از سایت همسریابی برای آشنایی و ازدواج درست هست
    توسط شمیم بهار در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: پنجشنبه 14 فروردین 93, 17:30
  3. پاسخ ها: 37
    آخرين نوشته: چهارشنبه 13 فروردین 93, 16:14
  4. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 شهریور 91, 23:34
  5. پسری که دنبال تصاویر جنسی تو نت هست ممکنه مشکل درست کنه برای اطرافیانش؟
    توسط بهار.زندگی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: جمعه 12 اسفند 90, 15:20

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:29 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.