به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 خرداد 92 [ 08:43]
    تاریخ عضویت
    1391-12-09
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    56
    سطح
    1
    Points: 56, Level: 1
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class
    تشکرها
    5

    تشکرشده 6 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Sad نامزدم درباره خانوادش بهم دروغ گفت، نمیدونم چیکار کنم

    سلام. من اسمم محسن هست. من شش ماه با یکی از همکلاسیام نامزد بودیم و تصمیم به ازدواج گرفته بودیم. اینم بگم که قبل از نامزدی هیچ ارتباطی با هم نداشتیم ولی الان چندتا دروغ ازش دیدم که باعث شد رابطون بهم بخوره. ایشون یه خواهر دارن که قبلا ازدواج کره و جدا شده. وقتی واسه مهریه صحبت کردیم ایشون گفتن من هشتصد تا سکه می خوام و میگفتن که فقط واسه آبروداری جلو فامیلامون اینقد میخوایم وگرنه ما همچین خونواده ای نیستیم. نمونش هم خواهرم که شوهرش بد بود و همه مهریش رو بخشید و جدا شد. این حرف رو خونوادش هم میگفتن. میگفتن مهریه خواهرش هم هشتصد تا سکه بوده که بخشیده. وقتی واسه مهریه رفتیم صحبت کنیم تو صحبتا پرسیدیم مهرسه عروس خودتون چقده که خود دختر با صدای رسا قبل از همه گفت هشتصدتا ولی همزمان با اون برادرش گفت پونصدتا. بعدا که ازش توضیح خواستم گفت هشتصدتا بوده ولی عروسمون سیصدتاش رو بخشیده شده پونصدتا. پدرم واسه این مهریه از اول ناراضی بود و تصمیم گرفت باز بره و واسه مهریه صحبت کنه که بعد صحبت قرار شد مهریه بشه سیصد و سیزده سکه. حالا اصل ماجرا: چند روز پیش اومدن خونمون، یه چیزایی دیدم که از پدرم خواستم بره از داماد سابقشون تحقیق کنه. پدرم با برادر داماد سابق صحبت کرد. وقتی که رفت واسه تحقیق خیلی چیزا در مورد خانوادش در مورد گذشته گفتن که نمیدونم راستن یا دروغ(البته از دو سه تا حرفاش چندتا نشونه هست که ممکنه راست باشن). کلی حرف گفتن ولی در آخر وقتی علت طلاق رو خواستیم گفتن ما نمیتونیم پشت سر دختر مردم حرف بزنیم که واسه همین احتمال میدم خود پسر هم یه ایرادایی داشته. اما دوتا حرف گفتن که واسم ثابت شده راستن(پدر نامزدم تایید کرد) مهریه که میگفتن هشتصدتا بوده و بخشیدن در اصل صد و پنجاه تا بوده و حدود هفتاد یا هشتادتاش رو گرفتن و بقیش رو به حکم دادگاه نگرفتن. شب قبل از اینکه پدر نامزدم راستش رو بگه از نامزدم خواستم بهم بگه کدوم راسته باز میگفت بخشیدیم که فراش پدرم از پدرش پرسید و اون گفت نبخشیده و طی همون صحبت دوتاشون این وصلت رو به هم زدن باز ازش توضیح خواستم هنوز سر حرفش پابرجا بود که بخشیده!! در م.رد تعدادش هم میگفت اشتباه کردم، هر کار بگی میکنم و علتش رو میگفت نمیدونم!! (بازم بهم نگفت چرا این کار رو کرده). بهش گفتم من حرف هیشکی رو قبول ندارم و ازش خواستم آدرس و تاریخ دفترخونه ای که طلاق خواهرش توش ثبت شده رو بهم بده که نداد. بهدش هم دیگه کلا از هم خداحافظی کردیم. حالا با وجود دروغایی که در مورد مهریه خواهر و برادرش بهم گفتن با این حال دوسش دارم. خودم در کل اهل دروغ گفتن نیستم واسه همین از عدم صداقت خیلی دلگیرم. اعتمادم نسبت بهش از بین رفته با این حال دوسش دارم. خوبیاش مث فیلم همش جلو چشمامه. شبا که بیدار میموندم درس میخوندم همپام بیدار میموند که من نخوابم همش بهم اس میداد خسته نباشی و چیزای دیگه که زیادن. قول اینکه بهش داده بودم همیشه باهاش میمونم ولی واسه این کارش ولش کردم. یه جورایی عذاب وجدانم دارم. الان وضعیت روحیم خرابه. اولین دختری بود که بهش دل بستم. قبلش هم با هیچ دختری ارتباط نداشتم. تو ابن شش ماه پمپ انرژی من بود. اینم بگم که من کارم جوریه که دو هفته کلا سر کارم و دو هفته کلا میام خونه واسه همین خیلی مهمه که بهش اعتماد داشته باشم. هنوز عاشقشم ولی اعتمادم ازش سلب شده. دو روز اول که کارم فقط گریه بود. دلم میخواد برگردم ولی نمیدونم اصلا به صلاح هست یا نه. میدونم اونم حال منو داره و هنوز دوسم داره. نمیدونم چه کنم، کمکم کنین.

  2. 2 کاربر از پست مفید dmco تشکرکرده اند .

    roze sepid (جمعه 25 اسفند 91), میشل (جمعه 25 اسفند 91)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 04 فروردین 92 [ 18:32]
    تاریخ عضویت
    1391-12-16
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    131
    سطح
    2
    Points: 131, Level: 2
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 28 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آقا محسن اولا مطمئنی بهت دروغ گفته؟
    ثانیا فقط پمپ انرژی بود یا حسنای دیگه هم داشت؟
    در مورد خودشو خانوادش خوب تحقیق کردین؟
    به نظر من اگه حسناش زیاده یه مدت بیشتری بشناسش
    شاید از نظر خودش دروغ مصلحتی گفته یا از چیزی ترسیده
    به خودتو طرف مقابلت فرصت بده

  4. 4 کاربر از پست مفید sina123 تشکرکرده اند .

    dmco (پنجشنبه 17 اسفند 91), roze sepid (جمعه 25 اسفند 91), فرهنگ 27 (چهارشنبه 16 اسفند 91), میشل (جمعه 25 اسفند 91)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 اردیبهشت 93 [ 10:46]
    تاریخ عضویت
    1391-8-12
    نوشته ها
    283
    امتیاز
    1,981
    سطح
    26
    Points: 1,981, Level: 26
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    439

    تشکرشده 527 در 189 پست

    Rep Power
    41
    Array
    سلام
    نمی دونم حرفام درست هست یا نه
    شاید مشکل نامزد شما هم مثل مشکل من بود
    که واسهبست دهن خانواده مجبور به گفتن همچین مهریه ای بود
    و چون می دونست شما مخالفت می کنین خواستش که اینجوری و با گفتن این دروغ شما رو راضی کنه
    میشه بگید نامزدتون چند سالشونه ؟
    شما چند سالتونه ؟
    یه مدت دیگه این نامزدی رو ادامه بدید و با نامزدتون اتمام حجت کنید بگید که تحت هر شرایطی فقط می خواهم راست رو بشنوم

  6. 5 کاربر از پست مفید sare jo0on تشکرکرده اند .

    dmco (پنجشنبه 17 اسفند 91), roze sepid (جمعه 25 اسفند 91), فرهنگ 27 (چهارشنبه 16 اسفند 91), میشل (جمعه 25 اسفند 91), صبا_2009 (چهارشنبه 16 اسفند 91)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 خرداد 92 [ 08:43]
    تاریخ عضویت
    1391-12-09
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    56
    سطح
    1
    Points: 56, Level: 1
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class
    تشکرها
    5

    تشکرشده 6 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط sare jo0on نمایش پست ها
    سلام نمی دونم حرفام درست هست یا نه شاید مشکل نامزد شما هم مثل مشکل من بود که واسهبست دهن خانواده مجبور به گفتن همچین مهریه ای بود و چون می دونست شما مخالفت می کنین خواستش که اینجوری و با گفتن این دروغ شما رو راضی کنه میشه بگید نامزدتون چند سالشونه ؟ شما چند سالتونه ؟ یه مدت دیگه این نامزدی رو ادامه بدید و با نامزدتون اتمام حجت کنید بگید که تحت هر شرایطی فقط می خواهم راست رو بشنوم
    ممنون از همه دوستان نمیدونم شاید همین مشکل رو داشت، ولی بازم تا آخرین لحظه هیچی نگفت واسه چی این کار رو کرد!! من بیست و پنج سالمه و اونم دو سال کوچیکتر از منه. البته اینم باید در نظر داشت 800 سکه یه چیز غیر منطقی هستش حتی واسه من که کارمندم سیصدتا هم زیاده کاش لااقل آخرین لحظه بهم راست میگفت و واسه این کارش یه عذر خواهی میکرد اینجوری بهتر بود اما تا آخرین لحظه با وجود اینکه پدرشون گفتن گرفتم میگفت نه، نگرفتیم!! میترسم در آینده هم ازاین دروغا باشه

  8. کاربر روبرو از پست مفید dmco تشکرکرده است .

    roze sepid (جمعه 25 اسفند 91)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 25 اسفند 91 [ 18:34]
    تاریخ عضویت
    1391-3-31
    نوشته ها
    26
    امتیاز
    679
    سطح
    13
    Points: 679, Level: 13
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    22

    تشکرشده 25 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست عزیز این رو هم در نظر داشته باشید که خانواده ایکه یک بار تجربه طلاق رو داشته، احتیاط بیشتری میکنه و شاید تمام تلاش اونها این بوده که یک جوری با مهریه بالاتر تضمین بیشتری برای آینده دخترشون داشته باشند.

  10. 3 کاربر از پست مفید Shahrzad_vat تشکرکرده اند .

    dmco (پنجشنبه 17 اسفند 91), roze sepid (جمعه 25 اسفند 91), میشل (جمعه 25 اسفند 91)

  11. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 خرداد 92 [ 08:43]
    تاریخ عضویت
    1391-12-09
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    56
    سطح
    1
    Points: 56, Level: 1
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class
    تشکرها
    5

    تشکرشده 6 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    چیکار کنم؟

    ممنون از نظر همه دوستان. فقط یه چیزی!هنوز دوسش دارم ولی نمیدونم چیکار کنم:(

  12. 2 کاربر از پست مفید dmco تشکرکرده اند .

    roze sepid (جمعه 25 اسفند 91), میشل (جمعه 25 اسفند 91)

  13. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 20 تیر 92 [ 11:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-18
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    418
    سطح
    8
    Points: 418, Level: 8
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    13

    تشکرشده 12 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آقا محسن اگه واقعا دوستش داری یه فرصت دیگه بهش بده کاری کن که اون از کاری کرده پشیمون بشه نه تو

  14. 3 کاربر از پست مفید عاشق سردرگم تشکرکرده اند .

    dmco (یکشنبه 20 اسفند 91), roze sepid (جمعه 25 اسفند 91), میشل (جمعه 25 اسفند 91)

  15. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 خرداد 92 [ 08:43]
    تاریخ عضویت
    1391-12-09
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    56
    سطح
    1
    Points: 56, Level: 1
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class
    تشکرها
    5

    تشکرشده 6 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    الان حدود دو هفتع هست که با هم ازتباطی نداریم. پدرامون دو هفته پیش که با هم صحبت کرده بودن این رابطه رو تمومش کرده بودن. نمیدونم چجوری برگردم اگه هم برگردیم مطمئنم خانواده ها مخالفت میکنن، اونا رو هم نمیدونم چجوری راضی کنم

  16. کاربر روبرو از پست مفید dmco تشکرکرده است .

    میشل (جمعه 25 اسفند 91)

  17. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 خرداد 92 [ 08:43]
    تاریخ عضویت
    1391-12-09
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    56
    سطح
    1
    Points: 56, Level: 1
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class
    تشکرها
    5

    تشکرشده 6 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    کسی نیست؟؟؟؟؟؟؟؟

  18. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 21 مهر 03 [ 03:24]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,691
    امتیاز
    44,059
    سطح
    100
    Points: 44,059, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,911 در 1,649 پست

    Rep Power
    349
    Array
    سلام دوست عزیز.

    واضح هست که نامزد شما و خانوادشون نگران بودند. متاسفانه این نگرانی برای اکثر خانواده ها هست. با توجه به آمار بالای طلاق، و اینکه به نظر میرسه خانم ها هیچ سلاحی غیر از مهریه ندارند که از پایمال شدن حقوقشون جلوگیری کنن (البته از نظر من این اشتباهه، اما متاسفانه عموم مردم چاره ای جز مهریه نمی بینن)، بنابراین خیلی ها همین رفتار خانواده نامزد شما رو پیش میگیرن.

    اگه خواهر دارید، متوجه میشید که خونواده شما (شامل خودتون) تلاش می کنید بالاترین مهریه ممکن رو براش در نظر بگیرید.

    از طرفی مطمئنا هیچ خانواده ای طلاق دخترش رو نمی خواد، اما فکر می کنن با مهریه، مانع از سوء استفاده های احتمالی از دخترشون می شن.

    حالا این خونواده برای اینکه به شما اثبات کنن که قصدشون از مهریه، به دردسر انداختن شما نیست، متاسفانه به دروغ متوسل شدن.

    به نظر من اتفاقا خونواده دغلی به نظر نمی رسن، چون خیلی سادگی کردن.

    در هر صورت پیشنهاد من اینه که اجازه ندید چنین چیزی آینده شما رو به این شدت تحت تاثیر قرار بده.

    اگه فکر می کنید خونوادتون راضی نیستن، ابتدا با صحبت منطقی با خانواده خودتون شروع کنید. و توجیهشون کنید که پنهان کاری و دروغ اون خونواده از سر نگرانی برای آینده دخترشون بوده.

    خانوادتون رو که مجاب کردید، اجازه بدید پدرشون با پدر نامزدتون صحبت کنن.

    پیشنهاد می کنم خودتون با نامزدتون صحبت نکنید. چون ممکنه وضعیت رو بدتر کنید.

    تمام تلاشتون رو بکنید که غرور خونواده نامزدتون رو حفظ کنید. سعی کنید از نگرانی درشون بیارید. اجازه ندید احساس شکست بهشون دست بده.

    سعی کنید تضمین های بهتری (اخلاقی و غیره) برای تامین آینده دخترشون بهشون بدید.

    با احترام کامل، سعی کنید دوباره دلشون رو بدست بیارید. اما اینبار با مهریه ای که از نظر هر دو طرف معقول باشه.

    موفق باشید.

  19. 2 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    dmco (شنبه 26 اسفند 91), roze sepid (جمعه 25 اسفند 91)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. شوهرم من و دخترم رو ترک کرد و رفت، لطفاً کمکم کنید...
    توسط سوده 82 در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 103
    آخرين نوشته: سه شنبه 18 شهریور 93, 18:56
  2. ارتباط از طریق چت، واقعیت یا دروغ
    توسط carpediem در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 04 آذر 91, 13:47
  3. +بعد از 2 سال میگه نمیخامت، کمک
    توسط Blackman_a_n در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: یکشنبه 11 دی 90, 21:42
  4. ریشه حقارت، تاثيرحقارت و برخورد با حقارت
    توسط بالهای صداقت در انجمن اعتماد به نفس
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: شنبه 06 شهریور 89, 14:53
  5. تنظیم هیجانات، بهبود روابط
    توسط setareh در انجمن هیجانات و احساسات
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 13 بهمن 87, 04:40

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:47 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.