به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 46
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 بهمن 91 [ 13:14]
    تاریخ عضویت
    1391-10-10
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    181
    سطح
    3
    Points: 181, Level: 3
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 16 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    ورشکستکی و درماندگی

    سلام دوستان عزیز تالار
    من 10 سال پیش با ر ازدواج کردم شوهرم 2 سال از من کوچکتر بود و تحصیلاتش زیر دیپلم و من فوق دیپلم بودم اون زمان من تازه استخدام شده بودم الان که فکر میکنم میبینم ر به خاطر ذرامدم با من ازدواج کرده بود ر ادم خیلی زرنگ و فعالی در زمینه کاریش بود

    من عاشقش شدم و بر خلاف میل خانواده ام باهاش ازدواج کردم اوایل خیلی خوب بودیم الان هم تقریبا خوبیم اما بعد 5 سال از زندگی زناشویی به مشکلی بر خوردیم
    شوهرم خیلی خیلی بلند پروازه میخواست راه هزار شب را تو یه شب بره مثلا اقا خواست منو یه شبه صاحب همه چیز کنه اطرافیانش گفتند خرید و فروش خونه یا بهتره بگم بساز بفروش پر سوده ر هیچ پولی نداشت از این و اون پول قرض کرد اونم با بهره (واسه پولشون هر ماه سود میداد)بالاخره ساخت و ساز خونه دو طبقه ای را به اتمام رسوند به خیال خودش از یکی از طبقه ها سود میبرد و با سودش پول این و اون را میداد و یه طبقه اش واسه خودمون میمونه از شانس بد زمان اتمام ساختمان خونه خیلی افت کرد از طرف دیگه چکهاش رسیده بود و هیچ پولی نداشت مجبور شد هر دو طبقه را بفروشه تا پول این و اون را بده نه تنها نتونست قرضاش را بده بلکه سود پول قرضاش هر روز بالا میرفت تا چشم وا کرد دید 80 میلیونی بدهکاره من 40 میلیون وام برداشتم و بعضی از قرضاش را دادیم اما چون سود قرضاش هر روز بالا میرفت دوباره 40 میلیون بدهیمان به 100 میلیون رسید حالا چند سالیه قریبان گیر این قضیه هستیم همه حقوقم صرف قرضا و چکهاش میشه و در واقع زیر صفریم از اطرافیان هم کسی نیست که کمکون کنه در واقعه وضع مالیشون خوب نیست که کمکمون کنند از این وضع خسته شدم درمانده ام نمیدونم چیکار کنیم اگه مرزی واسه بدهی هاش بود صبر میکردم اما بدهیهاش هر روز بالا میره تو را خدا بهم بگین چیکار کنم در ضمن من یه دختر کوچولو هم دارم که اونم تو این اتیش میسوزه
    کمکم کنید
    ممنون

  2. 5 کاربر از پست مفید طلاق0 تشکرکرده اند .


  3. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 بهمن 91 [ 13:14]
    تاریخ عضویت
    1391-10-10
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    181
    سطح
    3
    Points: 181, Level: 3
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 16 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ورشکستکی و درماندگی

    چرا کسی جواب نمیده اگه درمونده نبودم که اینجا نمییومدم

    یه لحظه فک کنین خودتون را جای من بزارین همش تلاش کنی اضافه کاری ورداری اخر ماه هیچ پولی واست نمونه اگه جلوی این قرض را میگرفت امیدی به اینده داشتم اما حالا چی
    احساس پوچی میکنم مخصوصا که شوهرم هم نمک نشناسه همش فکر میکنه وظیفه منه

  4. 3 کاربر از پست مفید طلاق0 تشکرکرده اند .


  5. #3
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 فروردین 93 [ 21:26]
    تاریخ عضویت
    1391-7-26
    نوشته ها
    365
    امتیاز
    2,710
    سطح
    31
    Points: 2,710, Level: 31
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,715

    تشکرشده 2,343 در 504 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ورشکستکی و درماندگی

    سلام
    طلاق0 محترم ما اینجا هستیم نوشته شما رو خوندیم خیلی ناراحت شدیم
    اما کمی صبور باشید
    بعضی مسائل احتیاج به نظر کارشناس داره و نظر ناپخته من ممکن است مشکلات شما را بیشتر کند.
    کمی صبر کنید دوستان باتجربه و مشاورین عزیز حتما کمکتون می کنم.
    انشالله هرچه زودتر زندگیتون به حالت عادی برگرده.
    یا حق

  6. 7 کاربر از پست مفید صاعد تشکرکرده اند .

    صاعد (دوشنبه 18 دی 91)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 18 مرداد 92 [ 02:05]
    تاریخ عضویت
    1391-10-05
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    434
    سطح
    8
    Points: 434, Level: 8
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 37 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ورشکستکی و درماندگی

    سلام،
    من پیشنهاد می کنم همراه همسرتان به یک مشاور خانواده مراجعه نمایید.
    وضعیت و گرفتاری شما و مشکلاتی را که با آن روبرو هستید را درک می کنم ولی اگر بخواهم بصورت کلیشه ای نظر بدهم باید بگویم دو نفروقتی که از کنار یکدیگر بودن و با هم بودن لذت ببرند و پی ببرند که رابطه خوبی دارند و مشکلی ندارند ازدواج می کنند و تعهد می کنند با یکدیگر بمانند وقتی دچار مشکل شدند.

  8. 2 کاربر از پست مفید snopy تشکرکرده اند .


  9. #5
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,077
    امتیاز
    155,393
    سطح
    100
    Points: 155,393, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,706

    تشکرشده 36,065 در 7,430 پست

    Rep Power
    1099
    Array

    RE: ورشکستکی و درماندگی

    طلاق0 گرامی

    به تالار همدردی خوش آمدید


    وضعیت سختی را دچار شده ای و می فهمم که چه حالی دارید .

    سهم شما در این ماجرا همراهی کردن با همسرتان بوده است . ابداً خود را نباید درگیر مسائل مالی می کردید . وقتی شما مواجه با بلند پروازی های ایشان شدید و بخصوص پی گیری این بلندپروازیها با پول نزول که خانمان برانداز هست . با حساب احتمالات هم اگر بررسی می کردی می توانستی بفهمی چنین عاقبتی پیش می آید .

    پیداست که شما هم بخاطر اینکه همسرت را دوست داری و هم بخاطر اینکه علیرغم مخالفت خانواده برای ازدواج با او ، او را انتخاب کرده ای ، ساپورتهای غلط داشته ای .


    راه کار جدی برای شما این است که دست از حمایت مالی همسرت و پرداخت بدیهای ایشون بردار و بهتره تمام مسئولیت را به خودش واگذاز کنی تا هر تاوان و هزینه ای نیازه برایش بدهد ( حتی اگر زندان باشد) شما نباید وارد چرخه حمایت غلط شوی . شما در رابطه با این اقدامات مالی غلط ایشون هیچ مسئولیتی نداری مگر اینکه شما ایشان را وادار به این کار کرده باشی .

    پس حتی اگر بد ترین رفتارها را هم با شما داشت از ادامه ندادن به حمایت ها کوتاه نیا . امنیت روانی و مالی را برای دخترت در شرایط کنونی فراهم کن اما تمام حمایت های مالی از همسرت را قطع کن و علاوه بر آن مطالبه اقساط 40 ملیون وام را هم از ایشان داشته باش البته نه اینکه فشار بیاوری به عنوان اینکه وظیفه ای نداری و تاوان عملکردش را باید خودش بدهد و حتی حق شماست که مطالبه داشته باشی . اگر اذیت و آزار داشت حتی نیاز شد به مراجع قانونی نیز مراجعه داشته باشید . و در این خصوص تأیید قانونی برای آنکه شما هیچ مسئولیتی ندارید و همسرتان ملتزم گردد هیچگونه انتظار مالی از شما نداشته باشد را دریافت کنید .

    موفق باشید

  10. 10 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (دوشنبه 18 دی 91)

  11. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 بهمن 91 [ 13:14]
    تاریخ عضویت
    1391-10-10
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    181
    سطح
    3
    Points: 181, Level: 3
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 16 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ورشکستکی و درماندگی

    با تشکر از نظر همه دوستان مخصوصا فرشته مهربان
    فرشته مهربان عزیز من دل رئوفی دارم و نمی تونم ببینم کسی تحت فشار است و بهش کمک نکنم چون از اول کمکش کردم اونم اینطور بار اومده اون روز ازم خواست ضامن یه وام 50 میلیونی باشم اما پدر و مادر و ... مانع ام شدند و نذاشتند البته اگه میدونستم این ضمانت من جلوی قرض و گوله را میگیره باز اقدام میکردم اما دیدم بیفایده است
    راستش را بخواهید از این وضع خسته شدم مخصوصا که همسرم فکر میکنه وظیفه ام است و هیچ تشکری هم نمیکنه و از اینکه به چند نفر از فک و فامیلای من هم بذهکاره و اونا حقشون را میخواند همش با من دعوا میکنه که تو این وضعیت چرا فامیلات پولشون را میخوان

    فکر میکنم اگه من بجای اون به همچین مشکلی بر میخوردم صد بار منو تنها گذاشته بود و منم میخوام چنین کاری کنم فکر طلاق به سرم زده بات اینکه دوستش دارم اما میبینم زندگی ما حمالی است و بس و هیچ اینده ای نداره

    راستش یکی از دوستان دورمان هم در جریان مشکلاتمان هستند ایشون بهم پیشنهاد کرده که اگه جدا شی خودم خواستگاریت میکنم بهم گفته قول میدم به تمامی ارزوهات برسونمش موندم چیکار کنم از همسرم جدا شم و با ایشون زندگی جدیدی را اغاز کنم یا نه واقعا تو دو راهی هستم و به کمکتان نیاز دارم
    در ضمن نا گفته نمونه که م واقعا مرد زندگی است و خیلی شخص مومن و با مسولیت و قابل اطمینانی است
    البته زن و بچه داره اما چون باهاش اختلاف دارن بهم پیشنهاد ازدواج داده البته گفته من از زنم هم حمایت میکنم چون بالاخره مادر بچه هامه اما بهم قول داده که یه زندگی جداگانه برام ببینه و از هر دومون حمایت کنه نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنمایی ام کنین
    از فرشته مهربون از مدیر همدردی و بالهای صداقت و... انتظار بیشتری دارم
    هر سوالی هم داشتین در خدمتم
    خدا یار و یاورتان

  12. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 بهمن 91 [ 12:52]
    تاریخ عضویت
    1391-8-04
    نوشته ها
    204
    امتیاز
    1,204
    سطح
    19
    Points: 1,204, Level: 19
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 96
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    328

    تشکرشده 332 در 115 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ورشکستکی و درماندگی

    سلام عزيزم
    ميخواي از چاه دربياي و توي چاله بيفتي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟
    نكنه وجود اين آقا باعث شده كه مشكلاتت رو بيشتر از اون چيزي كه هست براي خودت بزرگ ميكني
    اين آقا خانواده داره حتي اگه باهاشون مشكلم داشته باشه نبايد بدون اجازه اونها به يه زن كه تازه شوهر داره و هنوز جدا نشده پيشنهاد بده
    اين نهايت بي وجدانيه كه طرف بخواد از اب گل آلود ماهي بگيره
    همسرتون تا اونجا كه من متوجه شدم مشكلش فقط مشكل ماليه شما ازش حمايت مالي نكنيد ولي ميتونيد از لحاظ عاطفي بهش كمك كنيد ولي تنها گذاشتن ايشون تو اين شرايط و حالا كه مشكل داره و به اميد يه مرد ديگه بودن به نظرم اصلا درست نيست
    شايد اون مرد الان از شما خوشش اومده باشه ولي مطمئن باشيد بعدا حتما به اين فكر ميكنه كه شمايي كه همسر قبليتون رو تو شرايط سخت به خاطر يه مرد ديگه رها كرديد بازم ممكنه اين كار رو بكنيد وممكنه از اين قضيه يه چماق بسازه و مرتب شما رو باهاش بكوبه
    ببخشيد اگه لحنم تند بود


    منظورم از چاله تو چاه بود
    تصحيح ميكنم

  13. 8 کاربر از پست مفید هاجس تشکرکرده اند .

    هاجس (دوشنبه 18 دی 91)

  14. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 بهمن 91 [ 13:14]
    تاریخ عضویت
    1391-10-10
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    181
    سطح
    3
    Points: 181, Level: 3
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 16 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ورشکستکی و درماندگی

    فرشته مهربان عزیز
    راس میگی من از اولش اشتباه کردم و حمایتش کردم به خاطر اینکه زندگیم از هم نپاشه این کارا را کردم حالا دو حالت داره یا به زندان می افته که من همسرم را خوب میشناسم اون حتی طاقت یه روز در زندان موندن را نداره و اونجا میمیره چون اون اونقدر شخص پر جنب و جوشی است است که یه جا دوام نمیاره چه برسه به زندان
    یا باید فرار کنه و بره یه کشور دیگه که اونموقع هم ما تنها میمونیم و اینکه بدهکاراش یقه من را میگیرن چون همین حالاشم یقه من و پدرم را میگیرن و مدام دم درمون میان چه برسه به فرار اون
    واقعا خسته ام

  15. کاربر روبرو از پست مفید طلاق0 تشکرکرده است .


  16. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 مهر 93 [ 11:05]
    تاریخ عضویت
    1391-6-14
    نوشته ها
    109
    امتیاز
    2,179
    سطح
    28
    Points: 2,179, Level: 28
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    206

    تشکرشده 221 در 81 پست

    Rep Power
    23
    Array

    RE: ورشکستکی و درماندگی

    واقعاً متاسفم. مشكلاتتون زياد و حاده قبول ولي خود كرده را تدبير نيست. اون موقع كه همسرتان پول نزول مي گرفتند بايد فكر اينجا رو مي كرديد. اون اين پولها رو گرفت و شما هم به جاي اينكه جلوش رو بگيري حتماً حمايتش كردي!!!!!؟؟؟؟؟؟ اون موقع بايد بهش مي گفتي كه اگه اين پولها وارد زندگيتون بشه ازش جدا مي شي نه حالا توي اين شرايط. واقعاً متاسفم توي چاه افتادن كمكش كردي حالا مي خواهي ولش كني و هم خودت و هم اونو و هم دخترتو به شرايط بدتري سوق بدي
    واقعا توي اين شرايط فكري كه به سرتون زده عين نامرديه و بي وجدانيه.
    حالا يك اشتباه و گناهي كرديد و اينجور پولها رو وارد زندگي كرديد و حالا هم هر دو بايد تاوان بديد ولي اين نامرديه كه حالا همديگر رو تنها بذاريد.
    اول توبه كنيد و از خدا طلب ببخش داشته باشيد بعدش هم اميدوارم يك آدم خيري پيدا بشه كه نجاتتون بده (اگه چنين آدمي رو مي شناسيد حتما اقدام كنيد. ناميد نشيد چنين اشخاصي هستند. به مسجد محلتون بسپاريد يا به دوست و آشنا شايد همچين كسي رو پيدا كنيد). بعد به كمك هم يك زندگي تازه اي بسازيد. حتي اگه از زير صفر شروع كنيد.

  17. کاربر روبرو از پست مفید negar_ba تشکرکرده است .

    negar_ba (دوشنبه 18 دی 91)

  18. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 بهمن 91 [ 13:14]
    تاریخ عضویت
    1391-10-10
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    181
    سطح
    3
    Points: 181, Level: 3
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 16 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ورشکستکی و درماندگی

    هاجس عزیز ممنون از راهنمایتون اما زندگی ما حالا دیگه تنها مشکل مالی نیست زندگی ما سرد سرد شده
    شوهرم اونقدر مشکل داره که حتی وقت نمیکنه خونه بیاد مثل هتل شب ا واسه خوابیدن میاد

    اینم بگم که این اقا یعنی م از اون مردا نیست اون کسیه که من قبل ازدواج با ر عاشق اون بودم اما چون یه زن بودم نمیتونستم بهش پیشنهاد خواستگاری بدم نگو که اونم عاشق من بوده و از موقعیت من میترسیده و جرات خواستگاری را نداشته اما خدا را شکر چون شخص فعالی بوده حالا هم طبقه ایم من مطمئنم که اون از اب گل الود نمیخواد ماهی بگیره اون فقط میخواد به عشق اولیه اش برسه مخصوصا که با خانمش مشکل داره
    ممنون منتظر راهنماییهای بدیتون هستم

    نگار عزیزم
    ممنون از راهنماییتان اما ای کاش جای من بودید و میدیدید که ر چقدر شخص مقتدری است و اصلا به حرف هیچ کس گوش نمیده کاش میدونستید که اون حتی حرف پدر مادرش را هم گوش نمیکنه چه برسه به من
    پدر اون خیلی وقت پیش ورشکسته بوده و درد این روزا را بهتر از همه میدونه و چند بار به پسرش که همسر بنده باشه تذکر داده بود اما کو گوش شنوا

    اگه ر حرف منو گوش کرده بود با این وامها و حقوق من میتونستیم خونه بخریم اما اون راه هزار شب را یه شبه رفت

    طفلک مادر شوهر منم این روزا را کشیده و چون کسی را نداشته که حمایتش کنه طلاق نگرفته اما حالا 50 سالشه و هنوزم مستاجره و دستشون به زور به دهنشون میرسه


    خدایا این چه دردی است

    نگار جان تو این دوره زمون کیه که دست ادمو بگیره اونم دست ادم زمین خورده که هیچ سودی واسه دیگرون نداره


 
صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:51 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.