به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 31
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 دی 92 [ 16:17]
    تاریخ عضویت
    1391-9-05
    نوشته ها
    102
    امتیاز
    1,411
    سطح
    21
    Points: 1,411, Level: 21
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    16

    تشکرشده 30 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    محبت زیاد همسرم به خانوادش. کمتربه من

    همسر من به مادرش و خانوادش خیلی کمک میکنه با اینکه اونا شهرستان هستند درتماس با اوناست غصه هاشونو میخوره کاری داشته باشن انجام میده درصورتی که بقیه داداشاش نمیکنند همش میگن ماکارداریم البته من ناراحت نمیشم فقط ازاین بابت که وقتی من دردی دارم یا مریض میرم میگه فیلمه یا گوش نمیده همدردی نمیکنه ولی همدردی خواهاس رو میکنه بعدش اون هررفتاری مناسبی با من ندارن هرجور بخوان دخالت میکنن درمورد نوع لباس و ظاهر و هرچی یک جورایی سواستفاده میکنن کاراشونو شوهرمنم انجام میده ولی به جاریم بیشتر میچسبن البته اون هم زبونشونه ترکه ولی من فارسی اون کارمنده ولی من بااینکه مهندس هستم ولی کارمناسب پیدانکردم خوب اون سنش بالاست ودیرازدواج کرده من شیک پوشم ولی عون مثل خودشون ساده پوشه. ولی جرات ندارن به اون نظر بدن یعنی شوهره نمیزاره ولی شوهر من ساکت میشه میخوادبگه زن ذلیل نیستم من با این _رفتارا چه کنم؟ البته خودم همیشه منفعلانه برخوردکردن یا بعدش پرخاشگرانه. من چه کنم؟

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 دی 91 [ 09:46]
    تاریخ عضویت
    1391-9-19
    نوشته ها
    79
    امتیاز
    302
    سطح
    6
    Points: 302, Level: 6
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 208 در 65 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: محبت زیاد همسرم به خانوادش. کمتربه من

    سلام
    خانم مهندس غصه نخور! شما باید یک سری اطلاعات کاملتری از خودتون و همسرتون بدید تا بشه نظر داد مثلا»
    1. چه مدته ازدواج کردید؟
    2. همسرتون فرزند چندم خانواده است و کلا چندتا خواهر و برادر داره؟
    3. سن همسرتون و خودتون
    4. تحصیلات همسر و شغل
    5. توضیح بیشتر در مورد اینکه شما شیک پوشی و اونا ساده پوش؟
    6. نوع پوشش شما و خواهران همسرتون و جاریتون؟
    7. اخلاقیات شما؟
    8. خواهرای همسرت چه طور آدم هایی هستند؟ مذهبی؟ سنتی؟ قابل اعتماد؟
    9. اگر خواهرای همسرت نبودند می تونستی باهاشون دوست بشی و راحت باشی؟

    قبل از اینکه سوالات را جواب بدید باید بگم که شما باید با روش هایی همسرتون را جذب خودتون کنید. مثلا شب که همسرتون میاد خونه یک شام جدید و خوب یا یک دسر خوب درست کنید که غافلگیر بشه. به خودت برس و لباس قشنگ و ....

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 دی 92 [ 16:17]
    تاریخ عضویت
    1391-9-05
    نوشته ها
    102
    امتیاز
    1,411
    سطح
    21
    Points: 1,411, Level: 21
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    16

    تشکرشده 30 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: محبت زیاد همسرم به خانوادش. کمتربه من

    سلام فهیمه جان ممنونم از راهنماییت من 26 سالمه همسرم 35
    من تک دخترم همسرم فرزند دوم دوتا خواهر دوتا برادر خواهرهاش جوانیم چادری و بدون آرايش لباس هم همیشه تکراری ویا سلیقه ندارن من لباس ارزون میخرم ولی با سلیقه حتی بهشون گفتم من ارزون میخرم ولی خوب شوهرم هم به سادگی معتقده بعد هم حسادت رو تو نگاه حرفا و تیکانداختن دارن من آدم گرم هستم ولی اونا سخت
    همه رو هم دشمن میدونن ارتباط کم اصلن پیش نمیاد عروسی برن عروسی ماهم خیلی فامیلاشون کم بودن. "همسرم مهندسه وکارمند البته فوق لیسانس وضع حالیش خوبه از اینجا دلگیرم که هردو خانواده خیلی معتقدیم و چادری حالا من کمی به خودم میرسم همونجوری که شوهرم منو دیده شوهرم جلوی اونا کم میاره میگه اونجا سنتی اند. بعدش شوهرم از هجده سالگی که دانشگاه قبول شده بعد سربازی تهران بعدش کار اینجا مونده قصدشم ژتن بوده ولی منو دیده مونده حالا هی داداشش میگه اینجا خونه ارزونه میره رو اعصاب من حالا درحقش کلی محبت کردم حتی_یکارکنیمکلید هم داشت کن مثل داداشم برخوهرد کردم ولی دریف از یک جو انصاف شش من پیشنهاد میدم کجابریم حتی رابطه جنسی اکثر اوقات یا میگه آره یا نه میا نه حتی اکثر عیدا میرنتم اونجا بااین حال اصلن نمیگه بریم خونه پدرت با اینکه اونا خیلی دوسش دارن واحترام میزارن انگاری چون ازشون دوره فقط دلسوزی درحق اوناست درحالی که اگه روزهاروجمع میکردیم اونجابیشتر بودیم احساسی هم نیست کلمه احساسی استفاده نمیکنه تا حبم میزنم میگه غره یا ازسر بیکاریه نمیدونم چطور غصه اونارو میشنوه.با خواهراش نمیشه دوست بود چون بهت اس میدن بعد میری اونجا میچسبن به اون یکی کلا جاذب نیستن تو فامیل هم همینطورن :الا من چیکارکنم به نیازهای من بیشتر توجه کنه یا اونا کمتر سواستفاده کنن؟

  4. کاربر روبرو از پست مفید fakhteh1365 تشکرکرده است .

    fakhteh1365 (دوشنبه 20 آذر 91)

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 91 [ 14:59]
    تاریخ عضویت
    1391-7-16
    نوشته ها
    58
    امتیاز
    437
    سطح
    8
    Points: 437, Level: 8
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    43

    تشکرشده 43 در 25 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: محبت زیاد همسرم به خانوادش. کمتربه من

    خواهر وبرادرها مجردن از شوهرت كوچك ترن ؟

  6. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 دی 91 [ 09:46]
    تاریخ عضویت
    1391-9-19
    نوشته ها
    79
    امتیاز
    302
    سطح
    6
    Points: 302, Level: 6
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 208 در 65 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: محبت زیاد همسرم به خانوادش. کمتربه من

    سلام عزیزم.
    هرچند که رفتار همسر شما در مواجهه با خانمش خالی از اشکال نیست اما خیلی مشکل حادی هم نیست و تا حدودی تو همه خانواده ها وجود داره البته کم و زیاد داره. یکی از مسائلی که به نظرم موضوعیت داره اختلاف سطح فرهنگی و اجتماعی شما با خانواده همسرتون هست که این موضوع خیلی خیلی رایج و شایع هست.
    این جمله ای که گفتید دقیقا یعنی چی : "حالا من کمی به خودم میرسم همونجوری که شوهرم منو دیده شوهرم جلوی اونا کم میاره میگه اونجا سنتی اند" تو این جمله خیلی مسائل هست اما برای من روشن نیست. واضح و رک بنویس. ضمنا برام بگو که نحوه آشنایی شما با همسرتان چطور بوده؟ همسرتون چقدر مذهبیه؟
    تا جایی که من فهمیدم دافعه خانواده همسرتون بیشتر از جاذبه شون هست درسته؟این جمله رو هم توضیح بده لطفا : "حتی_یکارکنیمکلید هم داشت کن مثل داداشم برخوهرد کردم ولی دریف از یک جو انصاف شش"
    نظر همسرتون در مورد کار کردن شما چیه؟ خودت دوست داری شاغل باشی یا نه؟
    سوالها رو جواب بده خیلی هم روی این موضوع حساس نباش حل میشه.

  7. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 91 [ 14:59]
    تاریخ عضویت
    1391-7-16
    نوشته ها
    58
    امتیاز
    437
    سطح
    8
    Points: 437, Level: 8
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    43

    تشکرشده 43 در 25 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: محبت زیاد همسرم به خانوادش. کمتربه من

    فاخته جان زياد نوشته هات واضح نيست كاش كمي بيشتر توضيح ميدادي

  8. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 دی 92 [ 16:17]
    تاریخ عضویت
    1391-9-05
    نوشته ها
    102
    امتیاز
    1,411
    سطح
    21
    Points: 1,411, Level: 21
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    16

    تشکرشده 30 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: محبت زیاد همسرم به خانوادش. کمتربه من

    دوستای خوبم ما تقریبا دوساله که ازدواج کردیم ونزدیک یکسال عقد
    من همیشه از سرکار میاد تمیزو خوشگل میشم به استقبالش میرم همیشه غذابراش اماده میکنم میدم ببره سرکار خونه همیشه تمیزو مرتب چون خیلی خیلی حساسه
    اون مدتی هم که سرکار میرفتم دوست داشت همه پولم رو بهش بدم ولی خوب من این کارو نمیکردم چون مسیرش یکی بود منو میاورد ولی انگار ازته دل نبود یک جورایی حس میکنم همه محبت هایی که در حقم میکنه دوست داره عوضش من برخورد نامناسب خانوادش رو نادیده بگیرم یا اگه روزهای زیاد تو خونه باشم نمیگه دلت گرفته بیا بریم بیرون فقط دوست داره استراحت کنه تفریح ماهم میرفتیم اونجا با خانوادش میرفتیم بیرون ولی چه بیرون رفتنی همش اخم وچپ چپ نگاه کردن من حتی برای بچه های خواهرش همیشه کادو میگرفتم مثل اینکه محبت هام زیادی بوده
    اونجا از ته قلبش خوشحال میشد ولی با پدرمادر من نه با مادرم کمی مشکل داره چون بابام خیلی به حرف مامانم گوش میده مثلا اگه بگم بریم خونه مادرم اینا نه میاره با اصرار باید بریم یا بگم بریم فلان نمایشگاه میگه حوصله ندارم ترجیح میده خونه باشه اهل دوست و بیرون رفتنم نیست البته اینم بگم که من همیشه غر رفتارهاشونو و رفتار خودش رو بهش میزدم
    نمیدونم چه رفتاری باید داشته باشیم که شوهرمون جذب بشه عدالت هم درمورد مارعایت کنه البته تو خانوادش کلا پدر با مادر خواهر با شوهرش انگار طلاق عاطفی دارن نه حرفی نه تفریح هیچی من این مدت ندیدم مادرش وپدرش باهم حرفی بزنن
    میگم بریم دکتر میگه خودت میتونی برو میگم بریم پارک میگه خودت برو اگه بیاد هم سخت با اخم واینا
    همش زوج هایی که باهمند رو نگاه میکنم غصه میخورم حالا برعکسش داداشش هی میچسبه به خانمش میگه اون پول درمیاره ماشین زیر پای داداشم گذاشته بی منت بعضی وقتا که ناراحت میشه میگه تو هیچکاری برام نکردی تا حالا یعنی از خواستت گذشته باشی ولی منی که دست به چیزی تو خونمون نمیزدم اینجا همش پاک میکنم و تمیز
    اگه سوالی هست باهم من هستم ؟

    راستی شوهرم خیلی مذهبیه اعمال عبادی بددهنی و بی ادبی اینا نمیکنه
    اخه شوهرم روز اول منو دید خوب به خودم رسیده بودم ولی خوب اونجا میریم میگه این کارو نکن اون چادرو سرکن چادر ملی سرنکن از این چیزا وقتی اونا میگن چرا خانمت روسری رو اینجوری بسته اونم کم میاره و میاد به من میگه دفاع نمیکنه
    داداشش میومد اینجا برای کارش کلید خونمون هم داشت من مثل داداش خودم باهاش رفتار کردم حالا ازوقتی خانمش اومده چون پنج سالی ازمن بزرگتره خانواده ضعیفی داره برای اینکه کم نیاره همش از ما ایراد میگیره مثلا عروسی شما اینجوری بود ما میخواییم اینجوری کنیم من و شوهرم هیچی نمیگیم شوهرم حوصله نداره زبونشون رو یاد بده اونا هم تیکه میندازن چرا یاد نمیگیری منم راستش دل و دماغ ندارم به کی دلم رو خوش کنم ؟
    دوست داره بیشتر خانمش خونه دار باشه سبزی پاک کنه ترشی بزاره خیاطی کنه ولی بدش نمیاد برم پول بهش بدم اینو فهمیدم
    من یک ایرادی که دارم منفعلانه و پرخاشگرانه رفتارامو انجام میدم یعنی انقدر ساکت میشم تا یکجا میزنه بیرون روزایی که خوبم میگه نقشس رفتارات یا همش تو خونه میگه سرور کیه شما زنا که همیشه میخورید میخوابید تز فکری اش اینه کلا با خانم ها خوب نیست حتی محل کار همش بهشون داد میزنه همه میگن بیچاره زنت
    به نظرتون من چه کنم راهی هست ؟ حس میکنم اینطوری بزرگ شده همش میخواد زور بگه حرف خودش باشه منم هیچی نگم مدتی هم که دور از خانواده بوده کلا نه دلش تنگ میشه
    چند دفعه ای که رفتیم اونجا دادم دراومد با قهر و دعوا منو اورد خونه بعدش این دفعه تنهایی رفت میگفت خوش گذشت کارای اونارو انجام داد خیالش راحت شد کامپیوتره خواهرش رو درست میکنه چیزی نمیگه ولی اگه من کمک بخوام میگه دست پاچلفتی هستی مهندس

    البته سالی یکبار تولدم یادش هست و هدیه میخره همون روز اس ام اس عشقولانه میدی بقیه ایام سال نه بعضی وقتا دلسرد میشم میبینم تلاش هام نتیجه نمیده البته مادامی که روی رفتارهای خودش و خانوادش چیزی نگم و ازش چیزی نخوام خوبه وگرنه قهر اونم من باید نازشو بکشم هیچ وقت نازمو نکشید و دلداریم نداد
    کمکم کنید به خاطر خدا؟

  9. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 دی 91 [ 09:46]
    تاریخ عضویت
    1391-9-19
    نوشته ها
    79
    امتیاز
    302
    سطح
    6
    Points: 302, Level: 6
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 208 در 65 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: محبت زیاد همسرم به خانوادش. کمتربه من

    سلام فاخته جون
    ممکنه جواب سوالای منم بدی تا بتونم کمکی کنم؟ سوالامو بالا پرسیدم.

  10. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 دی 92 [ 16:17]
    تاریخ عضویت
    1391-9-05
    نوشته ها
    102
    امتیاز
    1,411
    سطح
    21
    Points: 1,411, Level: 21
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    16

    تشکرشده 30 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: محبت زیاد همسرم به خانوادش. کمتربه من

    راستش با همسرم از طریق سایت متخصصین اشنا شدم و همرشته ایمون باعث شد بیشتر باهاش اشنا بشم
    خیلی مذهبیه اعمال عبادی حجاب اینا مخالف ارایشه طرفدار ساده پوشیه در صورتی که روز اول منو دید کمی اراسته بودم با چادر میگه اون موقع نفهمیدم خواهر مجرد هم سن منه معلمه برادر مجرد بزرگتر از شوهرمه ازدواج نکرده
    بیشتر دوست داره خانم سنتی خونه باشم سبزی ترشی قانع باشم خودشم کم خرجه برای همین تونسته خونه خوب و اینا بخره حتی موهام رو خودم رنگ کنم از این چیزا
    خیلی هم مخالف کار نیست میگه باعث میشه کمتر حرف بزنی و رو مخم باشی

  11. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 دی 91 [ 09:46]
    تاریخ عضویت
    1391-9-19
    نوشته ها
    79
    امتیاز
    302
    سطح
    6
    Points: 302, Level: 6
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 208 در 65 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: محبت زیاد همسرم به خانوادش. کمتربه من

    سلام
    خب کم کم داره یه چیزهایی مشخص میشه. مشکلی که هست بر می گرده به باورها و عادتهای همسرتون که به قول خودتون دنبال یک دختر سنتی بوده. الان با یک دختر غیر سنتی -که تو تهران بزرگ شده- ازدواج کرده و خانواده خودش -به طور غیر علنی- در مقابلش گارد گرفتند بنابراین سعی می کنه به اونها بیشتر برسه تا این مسئله جبران بشه. مسئله دیگه با توجه به اینکه گفتید خیلی مذهبیه می تونه مربوط به پوشش شما یا آرایش کردنتون بیرون منزل باشه. شما که مقید به رعایت حجاب هستی سعی کن ساده باشی یعنی بیرون منزل آرایش نکن. نمی گم شلخته باش بد سلیقه باش نه تمیز مرتب ولی بی آرایش. چادر ملی سرت نکن اون چادری را سرت کن که میگه اونجا سرت کن و حجابت را رعایت کن و خلاصه آنجوری که می دونی دوست داره رفتار کن. در عوض تو خونه که خودتون هستید آرایش کن و .... یکی از جاهایی که می تونی بیشتر جذب خودت کنیش رابطه جنسی هست. چون مذهبیه و به تبع اون با خانم های دیگه سرسنگین (که اینم خودش خیلی خوبه تو این دوره زمونه کمتر مردی اینطوری هست) می تونی تو روابطتون کاری کنی که بیشتر از این جذب شما بشه. به نظر من همسرت خیلی بهت علاقه داره اما بلد نیست چطوری این علاقه رو بروز بده. یه جورایی شاید بشه گفت مغروره و نمی خواد علاقه اش رو بهت بروز بده. سعی کن بعضی روزها (مثلا 2 روز یکبار) اس ام اس عشقولانه! بزنی بهش حتی اگر جواب نده ادامه بده. یک بار که با هم تنهائید و سرحاله و .... توی یک صحبتی یه جوری بهش بگو : "من بعد از خدا جز تو کسی رو ندارم"
    خیلی در مورد خانوادش حساسیت نشون نده. مطمئن باش اگر برای خانوادش کاری می کنه برای اینه که احساس میکنه داره از اونها دور میشه. سعی کن طوری رفتار کنی که احساس کنه اگر از خانوادش دوره در عوض یک خانم تحصیلکرده خانه دار همسرشه. همچنین سعی کن کمتر پرخاشگرانه رفتار کنی.


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 54
    آخرين نوشته: چهارشنبه 17 تیر 94, 18:47
  2. سرد شدن نسبت به همسر بدلیل مشکلات زیاد
    توسط سناریا در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: شنبه 16 خرداد 94, 18:34
  3. از اینکه خیلی زیاد عاشق شوهرمم خسته شدم چون مشکلات زیادی برام ایجاد کرده
    توسط مهشید93 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: پنجشنبه 11 دی 93, 15:23
  4. پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: یکشنبه 11 خرداد 93, 10:55
  5. استرس شدید -تنبلی زیاد -بی حوصلگی زیاد باعث شده همه اش بخورم
    توسط پونه در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: چهارشنبه 11 دی 92, 23:06

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:19 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.