سلام من از خودم بدم میاد . کار هایی رو که می کنم رو بزرگ و کارهایی رو که انجام نمی دم خوار میبینم من یه آدم مغرور و مدعی هستم و تا حدی به خودم حق می دم که مدعی باشم ونه مغرور. از نظر روابط با دوستانم دچار خلل بزرگی شده ام از رفقام که مطمئن هستم آدمای خوبی هستن.اونا رو از خودم رنجوندم.نمی دونم تا کی باید اینجوری ادامه پیدا کنه. من یه علتشو ضرری که تو تاسیس شراکتی کافی نت داشتیم می بینم. که توش حدود یک و نیم ملیون ضرر کردم. که اینو تا حدود 30-40 درصد مقصر رفقام میدونم وبقیه اش مقصر خودم بودم. اونا ضرر نکردن چون دارن اداره اش می کنن. ولی من کشیدم کنار و همین باعث شد طبق قرار اولیه زمان تاسیس پولم را تا سال آینده بهم تحویل دهند . من از این قضیه اونقدر ناراحت نیستم ولی این ضربه ای رو که خوردم رو می خوام جوری تلافی کنم و اصلا عاقلانه نیست و نمی خوام کینه داشته باشم ولی به دور و اطرافم که نگاه می کنم، همه چیز یادم میاد و دوباره با رفقام بحث میکنم . حتی رو نوع غذا و شستن ظرف. دارم دیونه میشم. چکار کنم که این شیطان درون را بکشم.
کمکم کنید البته داستان کامل این قضایا رو فردا یا پس فردا می فرستم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)