+نحوه بیان یک مطلب

[pad_kay]

با سلام خدمت دوستان عزیز
به تازگی از طریق یکی از دوستانم با دختر خانمی آشنا (بهتر بگم تنها 2 تا 3 ساعت در مورد مسائل مختلف صحبحت کردم) شدم یکی از اصلیترین شرایطش برای ادامه ارتباط مان آشنایی من و او با خانواده های یکدیگر است و می گوید دوست ندارد که به صورت مخفیانه (عدم اطلاع والدین) با من ارتباط داشته باشد
من نظر خاصی در این مورد ندارم زیرا والدین خودم را به خوبی می شناسم و واکنش آنها را به خوبی می دانم
طبق صحبت های خودش خانواده ایشان مذهبی بوده و من از این می ترسم که چنانچه پس از گذشت مدتی هیچگونه علاقه یا دلبستگی به هم نداشیم و ازدواج سر نگیرد , از نظر روحی ودیگر مسائل ,مخصوصا اجتماعی به اوو خانواده اش زیانی وارد شود من باید چه کار کنم
لازم به ذکر است این موضوع را می خواهم در جلسه بعدی به او بگوم
به چه صورت به او بگویم که وی دلگیر نشود و به نوعی فکرهای منفی در مورد من نکند ؟
با تشکر

[مسلمان]

سلام
شرط ایشان شدیدا عاقلانه است. روابط پنهانی باعث ایجاد صمیمیت و وابستگی بیشتری می شود و اگر اتفاقی که گفتید رخ دهد هم شما و هم ایشان بیشتر ضربه خواهید خورد.
به دنبال این نباشید که به یکدیگر علاقه مند شوید و ایجاد وابستگی کنید که در این صورت چشمتان را بر روی برخی مسائل و تفاوتها خواهید بست و حتی در صورت ازدواج بعدها دچار مشکلاتی خواهید شد . سعی کنید همدیگر را بهتر بشناسید و با اخلاقیات ، روحیات و عقاید و حتی ضعف های یکدیگر آشنا شوید و عاقلانه تصمیم بگیرید.

[pad_kay]

با تشکر از شما دوست عزیز
هم هم با نظر شما کاملا موافق هستم و همین روش را می خواهم در پیش بگیرم
من از شما و دیگر دوستان روش یا بهتر بگم روش گفتن این مطلب به او خانواده اش جویا شدهام
در صورت امکان در این مورد من را راهنمایی کنید شاید سوال را به صورت درست مطرح نکردم
با تشکرازشما

[گرد آفرید]

پرسش اساسی نخست:
دف شما از این رابطه چیست(سکس،دوستی صرف بدون سکس یا ازدواج و آیا براستی شرایط لازمه برای ازدواج را دارید؟

[pad_kay]

باسلام و تشکر از شما
در مورد هدف و انگیزه من از ایجاد ارتباط با ایشان ازدواج بوده و با توجه به سنم دوران دوستی (کودکانه) به سر رسیده
در مورد شرایط , تا تعریف شما از شرایط چی باشد؟ از نظر خودم شرایط اولیه را دارم

[pad_kay]

سلام به تمام دوستان
آیا شخصی پیدا نمی شه که من را راهنمایی نکنه من تا شنبه همین هفته بیشتر وقت برای گفتن مطلبم را ندارم
لطفا کمک کنید

[آرزو]

خوب خیلی ساده به ایشان بگویید برای اشنایی بیشتر و تصمیم درستر بیایید کمی با هم آشنا تر شویم مثلا حدودا دو سه ماه و بعد مسئله را علنی کنیم .

[pad_kay]

خوب خیلی ساده به ایشان بگویید برای اشنایی بیشتر و تصمیم درستر بیایید کمی با هم آشنا تر شویم مثلا حدودا دو سه ماه و بعد مسئله را علنی کنیم .

با تشکر از شما آرزو خانم
من هم با نظر شما موافق هستم و به او گفتم ولی گفت "چون امکان داره یک از خویشاوندان یا دوستان پدر,مادرو یا برادران اون را با من ببینم به نوعی اون وجعی که در خونه داره زیر سوال می ره و اون دوست نداره"
من چه کار کنم

[آرزو]

خودتون راه دیگه ای به نظرتون نمیرسه بهرحال وسایل ارتباطی امروز خیلی زیادتر شده ....تلفن هم یک راهشه .واگر بگم اینترنت هم ممکنه این خانم این امکان رو نداشته باشند ولی تلفن که تا حدی امکان پذیره .
در غیر اینصورت مجبورید نامزد کنید تا بتونید بیشتر با هم صحبت کنید و این مسئله که عادت بکنه یا نکنه پای خودشون...

[pad_kay]

خودتون راه دیگه ای به نظرتون نمیرسه بهرحال وسایل ارتباطی امروز خیلی زیادتر شده ....تلفن هم یک راهشه .واگر بگم اینترنت هم ممکنه این خانم این امکان رو نداشته باشند ولی تلفن که تا حدی امکان پذیره .
در غیر اینصورت مجبورید نامزد کنید تا بتونید بیشتر با هم صحبت کنید و این مسئله که عادت بکنه یا نکنه پای خودشون...

با تشکر از شما آرزو خانم
شما هم یک دختر خانم هستید(یا بوده اید) و خوب می دانید چنانچه پسری با دختری نامزد کند و پس از مدتی به هر دلیلی نامزدی آنه بهم بخورد چه حرف که پشت سر هر دوی آنه گفته نمی شود و این وضع در مورد دخترخانمها بیشتر است به قول معروف "در دربازه رو میشه بست ولی دردهان مردم رو نه" مشکل اصلی من هم همین حرفهاست که امکان داره برای اون یا من زده شود ازنظر من حرفهای مردم برام اصلا مهم نیست ولی نظر او و طبق گفته خودش خانواده اش کلا با من فرق می کنه و من هم به اوحق می دهم
در مورد وسائل ارتباطی دیگر هم نظر خوبیست و جالبه که به فکر خودم نرسیده بود :D
ولی یک سوال : آیا می شود به جوابهای که ازایشان از این طریق به دست میارم , اطمینان کرد؟
چون در هنگام رودررو بودن حالات ظاهر شخص رو میشه دید و میشه از این طریق در مورد سخنان وی درک بهتر به دست آورد
با زهم از راهنمایی شما سپاسگذارم