به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 06 آذر 91 [ 20:32]
    تاریخ عضویت
    1391-8-13
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    244
    سطح
    4
    Points: 244, Level: 4
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered100 Experience Points
    تشکرها
    23

    تشکرشده 23 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    با مشکل عصبی سالهاست درگیرم دیگه خسته شدم

    سلام من چند روزیه عضو این تالار شدم فکر کنم شاید بشه مشکل خودم رو هم بگم بلکه حل شه . من یه دختر بیستو سه سالم با خونوادم مهربونم و دوسشون دارم اما متاسفانه اونها به دلایلی باعث ایجاد مشکلات عصبی در من شدن که تا حالا به هیچکی نگفتم از پانزده سالگی تقریبا مشکلات عصبی پیدا کردم سالهای سختی رو گذروندم تا به این سن رسیدم و هنوز درگیرم
    چند بار به مامانم گفتم ولی دعوام کرد که این چه حرفاییه ما تو خونواده بیمار روانی نداشتیم یا میگه یعنی تو دیوونه ای؟ چندبار هم گریه کرد که چقد بدختم دخترم اینجوری شده . واقعا دلم شکست ازین حالت دیگه هیچی به مامانم نگفتم و با مشکلم درگیرم خودم اجازه ندارم تنها برم بیرون خونه وگرنه خودم میرفتم دکتر تازه روانپزشکهای اطراف خونمون ساعتهای دم غروب تا شب میان مطب و اصلا نمیتونم اون ساعت باهیچ دلیلی بیرون بیام .
    نمیدونم چجوری بدون پزشک مشکلمو حل کنم ایا راهی هست که بتونم خودمو درمان کنم بدون دارو؟؟ اگه نیازه بیشتر بازش کنم . به هر سوال شخصی هم حاضرم جواب بدم

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,025 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    373
    Array

    RE: با مشکل عصبی سالهاست درگیرم دیگه خسته شدم

    سلام دوست خوبم

    چرا تنها ؟!
    ما کنارتیم.

    آره.یکمی بیشتر بازش کن.

    چه جور مشکل عصبی داری؟

    چه چیزی باعث شد تو احاسا کنی مشکل عصبی داری؟

    خانوادت چطور باعث شدن تو دچار این مشکل بشی؟

    یعنی شما هیچ جا تنها نمیری؟دانشگاهی..خریدی...پیش دوست و آشنایی؟


  3. کاربر روبرو از پست مفید maryam123 تشکرکرده است .

    maryam123 (چهارشنبه 17 آبان 91)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 06 آذر 91 [ 20:32]
    تاریخ عضویت
    1391-8-13
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    244
    سطح
    4
    Points: 244, Level: 4
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered100 Experience Points
    تشکرها
    23

    تشکرشده 23 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: با مشکل عصبی سالهاست درگیرم دیگه خسته شدم

    من تنهام واسه همین اسمم این اسم رو گذاشتم. مشکل عصبی یعنی دچار حملات وحشتناکی میشم که توی اینترنت سرچ کردم پانیک بود که به شدت زندگیمو مختل کرده و علاوه بر این افسردگی شدید داشتم اینو توی مشاوره دانشگامون بعد از چندتا تست بهم گفتن .
    گریه های بی دلیل دارم از زندگیم نا امیدم و منتظره خبر بدی هستم همیشه در نا امنی زندگی میکنم . همینطور دچار گرفتگی شدید عضلات صورت و گردنم میشم گاهی بعدش سردرد و گردن درد میگیرم . نمیدونم مشکل چیه ولی این حالتها به نظر خودم از همون افسردگیمه .
    من خیلی تنهام توی دانشگا عشق یکطرفه به پسری داشتم واقعا عاشقش بودم اون دوران من حالم کاملا خوب شده بود و همه جور سعی کردم کنارش باشم ولی اون منو به شدت از خودش روند و میگفت از من خوشش نمیاد از رفتارهام بدش میومد با رفتن اون دوباره از نو مشکلاتم برگشت با حالتی شدیدتر . یه مدت خودم ارامبخش میخوردم سر خود دیگه اثر نداره .
    من نمیدونم از زندگی چی میخوام رشته ی تحصیلیم خوبه اما کاری براش نیست نه میتونم برم سر کار که مفید باشم نه دوستی دارم نه میتونم ازدواج کنم دخترای فامیل همه سرکار میرن و کنار نامزد یا شوهرشونن میگن میخندن تعریف میکنن همیشه حس میکنم من بین اونا یه چیز اضافم واسه همینداز دخترای فامیل هم کناره گرفتم .
    توی تنهایی بیشتر دچار حالتهای عصبیی که گفتم میشم گاهی حس میکنم به اخر خط رسیدم و الان قلبم می ایسته یا دیوونه میشم با خودم حرف میزنم و گریه میکنم گاهی از روی عصبی بودن خودارضایی میکنم اینکارو از نوجوانی میکردم بعدش گریه میکنم و از خودم متنفر میشم . البته الان دو هفتست که دارم ترکش میکنم امیدوارم باز شکست نخورم. کم اوردم دلم میخواد یه روز اروم باشم دلم میخواد بخندم و عادی زندگی کنم نمیتونم به کسی بگم. نیاز به روانپزشک دارم ولی دسترسی ندارم بهش میخوام کمکم کنید ریشه مشکلم پیدا شه تا حلش کنم خودم نتونستم هنوز مشکلمو پیدا کنم
    نمیدونم چم شده






 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. همسرم عصبی هست و فکر میکنه همه حقش رو خوردن.
    توسط tanha67 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 23
    آخرين نوشته: چهارشنبه 17 شهریور 95, 16:43
  2. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 02 اردیبهشت 94, 20:15
  3. پدرم تندخو و همیشه عصبانی است. چکار کنیم
    توسط aye در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: سه شنبه 15 مهر 93, 00:17
  4. عصبی شدن مادرم از دست ما به خاطرمشکلات
    توسط srr72 در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 17 دی 91, 19:34
  5. خودم براي خودم اعصاب خوردي درست كردم (فوري)
    توسط ليلا موفق در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 100
    آخرين نوشته: سه شنبه 08 شهریور 90, 12:19

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:42 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.