بی حوصلگی دائم

[یک درمانده]

سلام

من از چند سال پیش دچار بی حوصلگی شده ام. مثلآ کتابهای مورد علاقم رو میخرم اما یکم که نگاش کردم و یواش یواش یه صفحه که خوندم حوصله ادامه دادن مطالعه رو ندارم. اگه هم حوصله کنم و چند روز(روزی یکی دو صفحه) بخونم زود سرد میشم و حوصله خوندن ندارم. حوصله کار کردن با برنامه های کامپیوتر رو ندارم (فقط وبگردی میکنم و برنامه هایی که خیلی نیاز هست رو میگیرم و اخبار مهم یا جذاب فناوری اطلاعات رو اگه طولانی نباشه کم کم میخونم). زبان انگلیسی رو علاقه دارم و از اونجایی که در اینترنت خیلی لازمم میشه هر از چندگاهی شروع به خوندن میکنم اما بعد از چند روز که یکم خوندم ول میکنم. حتی زیاد حوصله بازی کردن (بازیهای جذاب کامپیوتری) رو ندارم.
واسه این بی حوصلگیم پیش روانپزشک هم رفتم. 3 نوع دارو از پارسال تا حالا بهم داد اما هیچ کدوم اثری نداشت. البته هر 3 تا دارو از دسته داروهای ضدافسردگی بودن.
وقتی به دیگران می گم حوصله ندارم میگن به خودت فشار بیار. ولی من نمیتونم. اگه هم تونستم یکم به خودم فشار بیارم دفعه بعد حوصله ندارم.
وقتی کتابی دست گرفتم و شروع کردم به یواش یواش خوندن اون، بعد از خوندن نصف صفحه یا یک صفحه، از خوشحالی فوری میخوام از سر جام بلند شم و از اتاق برم بیرون!

شما چیزی در مورد "برن اوت (BurnOut)" هم میدونید؟ چند ماه پیش اتفاقی به مطب زیر برخوردم:
راهنمای مقابله با خستگی، دل زدگی شدید و بریدن از کار
[undefined=undefined]http://www.narenji.ir/4027[/undefined]
جالبه و خیلی از نشانه هایی که گفته منم دارم ولی من نمیدونم مشکلم به علت ذکر شده برمیگرده یا نه. چونکه حافظه بلند ضعیفی دارم و یادم نیست مشکل من دقیقآ از کی شروع شد. به زبان فارسی مطلب بیشتری در مورد این بیماری پیدا نکردم، به زبان انگلیسی هست اما من انگلیسیم خوب نیست.
برن اوت به بیماری بی حوصلگی گفته میشه که بخاطر فشار زیاد به خود در کار یا درس خوندن بوجود میاد. از خفیف(چند روز یا یک هفته) هست تا شدید که چند سال طول میکشه. منم به احتمال زیاد برن اوت شدم. من چند سال پیش که پیش دانشگاهی بودم بعلت استعداد پایین یواش یواش داشتم درسها رو پاس میکردم و دو سال و نیم طول کشید تا تونستم این مقطع رو پاس کنم. یادمه یه درس (یا دو درس) برام مونده بود و من چندان حوصله خوندن نداشتم. اما تصمیم گرفتم کلک یه درس باقی مونده رو هم بکنم. چندان حوصله نداشتم که بخونم اما هرطور بود خوندم و با حداقل نمره و تک ماده قبول شدم. بعد از اون حوصله کار کردن تخصصی با کامپیوتر رو نداشتم و ندارم. من قبلنا طراحی وب و کدنویسی HTML کار میکردم.

البته میدونم من تنها این مشکل رو ندارم. مثلآ در لینک ذیل یکی مشکلشو مطرح کرده که وقتی خوندم فهمیدم همون مشکل من هست:
[undefined=undefined]http://forum.p30world.com/showthread.php?t=394343[/undefined]
منم مثل این فرد مشکل بی انگیزگی دارم. من قبلنا شدیدآ به کامپیوتر و کار با برنامه ها و همینطور برنامه نویسی علاقه داشتم و وقت زیادی رو صرف کار با کامپیوتر میکردم اما حالا علایقم کم شده و زود از پای کامپیوتر بلند میشم.
یکی به من گفت مشکلت بخاطر مصرف دارو هست. یعنی بخاطر عوارضش. اما اگه اینطور بود دکترم میفهمید. مگه نه؟ تازه من عوارض داروها رو تو یه کتاب مخصوص این خوندم اما نامی از بی حوصلگی نیومده.

تو رو خدا کمکم کنید.

[میثاق]

سلام. منم اینجوریم که تا مجبور نشم کاری نمیکنم. ینی حتماً باید ددلاین داشته باشه کارام تا انجام بدم.
شاید مشکل شما هم همین باشه.
این چیزایی که گفتین یجوریه که آدم مجبور نیست انجام بده واسه همین هم نمیکنه.

نکته دیگه اینکه در مورد بی حوصله بودن به نظرم تلقین خیییلی مؤثره.
ینی هر چقدر هی به خودتون بگین حوصله ندارم بدتر میشین.
از امروز شروع کنین بگین من دیگه بی حوصله نیستم و تغییر کردم.

از بازه های زمانی کوچیک شرو کنین برای انجام کارهاتون
مثلا بگین فقط یک ربع فلان کار رو انجام بدم
بعد هم به خودتون یه جایزه کوچیک بدین

اگه یه کلاسی ثبت نام کنین یا سر یه کاری برین
که مجبور بشین یه سری کارارو حتماً تا یه زمان خاصی انجام بدین
فک کنم مؤثر باشه و کم کم از این حس و حال خارج بشین

موفق باشین

[یک درمانده]

شاید فکر میکنین مشکل من یه جور تنبلیه. در صورتیکه اینطور نیست. مثلآ من خیلی به یادگیری زبان انگلیسی علاقه دارم. یه کتاب انگلیسی میخرم بخونم اما وقتی کتاب رو باز میکنم میبینم زیاد حوصله ندارم. اگه به خودم فشار بیارم و 15 دقیقه(دیگه بیشتر نمیشه، لبته اینم با چند وقفه) بخونم بلند میشم و بقیه شو موکول میکنم به فردا. فردا اگه حوصله خوندنش بود 10-15 دقیقه میخونم، روز سوم مطمئنآ نمیتونم. بارها تجربه کردم. وقتی دیدم کتاب نمیشه، دیسکهای مالتی مدیا آموزش زبان خریدم. بهتر بود اما باز حداکثر 3 روز. یه دیسک آموزشی بهتر میخرم. بازم نمیشه.. ولش میکنم بعد از چند هفته یک ماه دوباره از نو انگیزه و نیاز پیدا میکنم که دیسک آموزشی رو که کنار گذاشتم کار کنم. اما بازم مثل قبل میشه.
میخوام به خودم یه تلقینی بکنم. یه نوع تصویرسازی ذهنی بکنم. بارها خواستم اما نتونستم. نهایتآ تا 3 روز(یک مرتبه در روز).

-----------------
یکی پاسخ داده بود که منم این مشکل رو دارم و میگن از کم خونیه(مدیر تالار ارسالی ایشون رو پاک کرده). اتفاقآ منم از بچگی کم خونم اما قبلنا اینطور نبودم. تازشم کم خونی باعث خستگی زودرس بخصوص در ورزش و انجام فعالیتهای فیزیکی میشه، نه اینجور بی حوصلگی. تو یه وبسایت خوندم که یکی گفته بود من سر جلسات امتحان زود خسته میشم و توان فکر کردن ندارم. در جوابش گفته بودن باید صبحانه به قدر کافی شکر مصرف کنی.
-----------------

مشکل من یه جور هم هست که تمرکز کردن بیش از چند دقیقه برام سخته. فوری میخوام سرمو از رو کتاب بلند کنم و یه هوایی بخورم و برگردم. اکسیژن که هست، گرسنه که نیستم، چرا ناخودآگاه میخوام بلند شم؟ چرا غرق مطالعه شدن(بیش از 3، 4 صفحه یک نفس خوندن) برام نادر اتفاق میفته؟ کتابهای روانشناسی و موفقیت و دینی کلی دارم، که کلی تو کامپیوتر هست. واسه گلچین کردن و دانلود کردن انگیزه دارم. نوبت خوندن که میشه انگیزمو از دست میدم. مثلآ یک کتاب 98 صفحه ای رو در عرض دو ماه تموم میکنم. آخه خیلی وقتها به خودم استراحت میدم و سراغ کتاب خوندن نمیرم.

به دادم برسید. اونایی که انگلیسی بلدن برن با بیماری Burnout آشنایی پیدا کنن. شاید منم همون درد رو داشته باشم. ای وای که من مشکلاتم به بی حوصلگی تنها ختم نمیشه. اعتماد به نفسم شدیدآ ضعیفه. خیلی زودرنجم. تنبل هم هستم. اوه مای گاد. خدا جون اینجور با من تا نکن. حق دارم بعضی وقتها باهات دشمن میشم.

[khanoomi]

سلام
سوال؟! بی حوصلگی شما فقط مربوط به درس خواندن و مطالعه کتاب است؟یا برای تفریح گردش تماشای تلویزیون و...هم حوصله ندارید؟

[یک درمانده]

برای تماشای فیلم هم چندان حوصله ندارم. برای بازیهای کامپیوتر حوصله ندارم. برای خواندن نماز حوصله ندارم. برای ورزش مختصر هم بعد چند روز ول میکنم.

[یک درمانده]

در مورد ورزش که گفتم، منظور از چند روز یکی دو روز هست. البته یک ورزش دو دقیقه ای(حداکثر 3 دقیقه طول میکشید.مخصوص کوچک کردن شکم) رو تونستم اراده کنم و تا 5 روز ادامه بدم! (هر روز یک مرتبه).

هرکاری که براش با انگیزه هستم شروع که میکنم سست میشم و انگیزه هام از بین میره. چونکه میبینم در توانم نیست.

[افرا90]

راستش میخواستم یه راه حلایی بهت بگم ولی دیدم میشم عالم بی عمل .چون انقدر خودم بی حوصله هستم که نگو ببین به چی علاقه داری برو دنبالش اگه بتونی کاری رو تا آخر انجام بدی احتمالا سر ذوق میای و ادامه میدی ولی در کل منم مثل خودتم حوصله هیچ کاری رو ندارم من فکر میکنم مال من از افسردگی باشه .