به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 13 آبان 91 [ 23:46]
    تاریخ عضویت
    1391-5-09
    نوشته ها
    73
    امتیاز
    852
    سطح
    15
    Points: 852, Level: 15
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    73

    تشکرشده 73 در 37 پست

    Rep Power
    0
    Array

    اصرار خانوادم براي ازدواج و ترك كردن من از خونه

    سلام و احترام براي تمام دوستاني كه تا الان همراهم بودم
    مخصوصا mehrabooni عزيزم

    بچه ها خيلي خلاصه بگم تمام دخترهايي كه مادرم و خواهرم براي من انتخاب كردن همشون اينطوري خانوادم مي گن معقول هستن

    من نمي تونم ياسمين فراموش كنم . .. مگه خدا بالا نيست ... من با هر كي ازدواح كنم ...مطمئن هستم به مشكل مي خوريم ...

    شما نمي دونيد اينجا داره چي مي گذره
    من خانوادم خيلي خوب مي شناسم
    ميگن اگه نمي خواي ازدواج كني از ما جدا شو يعني هر كاري كه مي خواي بكن

    نمي دونم كمك مي خوام از شما يا دارم درد و دل مي كنم ... به هر حال
    حتي برنامه ديدار اوليه هم تو خونه اون دختر خانوم گذاشتن
    قرار عيد غدير بريم اونجا
    البته مي دونن من نمي ام .... شايد باور نكنيد دارم وسايلامو جمع مي كنم ... مي رم پيش دوستم زندگي كنم ... خونه دارم ولي خوب پيش دوستم كه همكلاسي هست راحت ترم
    بچه بازي هم در نمي ارم خوب فكرامو كردم

    مثلا فكر تنها پسرشونن ...

    يعني خدا به حرفام گوش مي ده؟؟؟

    من ياسمين چه با گذر زمان چه ازدواج ياسمين با هر كس ديگه فراموش نمي كنم

  2. 3 کاربر از پست مفید mohammad mahdi تشکرکرده اند .

    mohammad mahdi (پنجشنبه 20 مهر 91)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    202
    Array

    RE: اصرار خانوادم براي ازدواج و ترك كردن من از خونه

    به نظر من شما تنها با ترک کردن منزل از مسالتون فرار می کنید. شاید بعضی مشکلات به راحتی حل نشوند اما فرار کردن از مساله یعنی افزودن چندین مشکل به یک مساله.

  4. 9 کاربر از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده اند .

    deljoo_deltang (جمعه 21 مهر 91)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 03 اردیبهشت 99 [ 12:38]
    تاریخ عضویت
    1391-4-13
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    11,898
    سطح
    71
    Points: 11,898, Level: 71
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 152
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    387

    تشکرشده 325 در 143 پست

    Rep Power
    48
    Array

    RE: اصرار خانوادم براي ازدواج و ترك كردن من از خونه

    دوست عزیزم منطقی باش.با این طرز فکر و رفتار خیلی چیزها رو از دست میدین.بهرحال الان که ایشون دیگه تو زندگیتون نیستش.اگه خوب فکر کنی و احساس رو بزاری کنار به نتایج بهتری میرسی.مجبور به ازدواج با کسی که دوست نداری نیستی اما خودتو مجبور نکن که پایبند به کسی که گذشته و تموم شده وایستی.الان بهترین فرصته تا به فکر ساختن آیندت باشی.خیلی ها بهترین موقعیت ها رو در همین دوران با حالی مثل حال تو بدست آوردن.خانواده هر فرد تنها کسانی هستند که واقعا خوشبختی طرف رو میخان.باور کن شاید الان متوجه نشی.منم یکروز مثل تو بودم اما الان که ازدواج کردم میبینم چقدر بعضی جاها حق با خانوادم بود.چقدر من سر عشق بیهوده ای که داشتم خواستگارای خوبم رو رد کردم و با خانوادم لجبازی کردم.حالا با کسی ازدواج کردم که نه عاشقش بودم نه فکرشو میکردم.خداروشکر زندگیم خوبه.بعد از عقد جونمم واسش میدادم هنوزم همینطورم.
    اینارو گفتم که بدونی داری مثل من لجبازی میکنی و با زندگیت بازی میکنی.چشماتو باز کن .کاری نکن که 4روز دیگه حسرت این روزا رو بخوری و بگی کاش تونوقت فلان کار رو میکردم.بنظرم رفتنت کاملا اشتباهه.
    امیدوارم زودتر راهتو پیدا کنی

  6. 10 کاربر از پست مفید شارلوت تشکرکرده اند .

    شارلوت (جمعه 21 مهر 91)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 بهمن 91 [ 11:43]
    تاریخ عضویت
    1390-1-09
    نوشته ها
    237
    امتیاز
    2,402
    سطح
    29
    Points: 2,402, Level: 29
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    818

    تشکرشده 848 در 197 پست

    Rep Power
    38
    Array

    RE: اصرار خانوادم براي ازدواج و ترك كردن من از خونه

    سلام
    حالت بهتر شده؟
    رفتن چرا؟ آخه کجا میخوای بری؟ پیش دوست ؟ پیش همکلاسی؟ ... آخه مگه اولاد از پدر و مادرش قهر میکنه؟ آره محمد مهدی؟ میتونی تصور کنی چه رنجی به خانوادت وارد میشه؟ میتونی مادرتو تجسم کنی؟ کار سختی نیست داداش.

    ترک کردن خونه یعنی یه گره کور تو زندگیت ایجاد کردن. اگه خسته ای ، اگه به تنهایی احتیاج داری، اگه دنبال آرامش هستی ، خب برو یه سفر، چند روزی دور باش از خونه و برگرد. کمی استراحت کن و دوباره بیا. اما خانواده تو ترک نکن. اشتباهه. این از منطق به دوره.
    ببین محمدمهدی. همیشه به من لطف داشتی . منم انگار دارم با داداشم دردودل میکنم. هیچ کس نمیتونه تو رو مجبور به ازدواج کنه. نمیتونه تو رو به زور پای سفره عقد بنشونه. اگه آمادگی نداری، خب با مامانت حرف بزن، با خواهرت ، با هرکسی که فکر میکنی درکت میکنه و بگو تو این شرایط نمیخوای به خواستگاری کسی بری. همین.
    اونام اگه بهت اصرار دارن، به خاطر خودته. فکر میکنن با غم تلخ جدایی یاسمین عزیز نمیتونی کنار بیای و تنهایی عذابت میده و میخوان که تو رو از تنهایی در بیارن . باور کن اگه ازشون بپرسی بهت همینو میگن.
    پس بهشون اطمینان بده که داری سعی میکنی خوب بشی و غمت رو کم کنی و یه روز انشالله که حالت بهتر شد، خواستگاریم میری.
    لذت اینکه مامانت تو رو که تنها پسرش هستی رو به خاستگاری ببره ازشون نگیر.
    فقط بگو الان آمادگی نداری . بگو قرار روز عید غدیر رو کنسل کنن.

    به نظر من بهتره کمی به خودت مهلت بدی. تا آرامشت رو دوباره به دست بیاری. عجولانه تصمیم نگیر.

  8. 12 کاربر از پست مفید mehrabooni تشکرکرده اند .

    mehrabooni (جمعه 21 مهر 91)

  9. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 04 بهمن 93 [ 12:39]
    تاریخ عضویت
    1391-3-27
    نوشته ها
    269
    امتیاز
    2,749
    سطح
    31
    Points: 2,749, Level: 31
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    968

    تشکرشده 980 در 243 پست

    Rep Power
    39
    Array

    RE: اصرار خانوادم براي ازدواج و ترك كردن من از خونه

    سلام آقا محمد مهدی

    خوب چرا منطقی گفتگو نمیکنی، چرا به خانواده نمیگی قصد ازدواج داری اما فعلا از هیچ لحاظ آمادگیشو نداری!
    من فکر میکنم خانواده تنها راه نجات شما رو از این افسردگی ازدواج دیدن، اما متقاعدشون کنین که به صلاحتون نیست، حتی به نظر من پیش یه مشاور برین و از طریق مشاور نظرتون را به سمعشون برسونین تا مطمئن شن به دلیل عدم رغبت شما به ازدواج فعلا شما باید مجرد بمونی تا از لحاظ روحی آماده شی!
    میتونین منزل دوستتون هم برین اما نه به صورت قهر، یکی دو روز برین تا آروم شین!
    نگاه مادر، بوی مادر، وجود پدر، گرمای خواهر و برادر همش انرؤی مثبت میده به شما و شما به این میزان انرژی در حاله حاضر بیش از پیش نیازمندی

  10. 5 کاربر از پست مفید elahe.a تشکرکرده اند .

    elahe.a (پنجشنبه 20 مهر 91)

  11. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 13 آبان 91 [ 23:46]
    تاریخ عضویت
    1391-5-09
    نوشته ها
    73
    امتیاز
    852
    سطح
    15
    Points: 852, Level: 15
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    73

    تشکرشده 73 در 37 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: اصرار خانوادم براي ازدواج و ترك كردن من از خونه

    با سلام و احترام به تمام دوستانم
    از همتون ممنونم

    حرف هاي شما به جاست بله كسي از پدر و مادرش قهر نمي كنه ... چرا من اينجام
    چرا با خانوادم راحت نيستم چرا ؟؟؟ چرا هر چي مي گم گوش نمي كنن ... بله صلاح من مي خوان ... اما ايندفعه خيلي فرق مي كنه ... باهاشون خيلي حرف زدم اما نتيجه اي نداشت...
    خانواده من خيلي خانواده سردي هست
    خواهرام با اينكه يه جنس مونث هستند اما اصلا مثل من احساس ندارن ... با مادرمم همينطور ... رو پدرم كه اصلا نمي تونم حسابي باز كنم...
    بهشون گفتم الان شرايط ندارم
    mehrabooni جان ... مي گن بايد ازدواج كنم ... احساس مي كنم ...ديدشون نسبت به من عوض شده
    چون از وقتي كه فهميدن من رابطه جنسي داشتم ... اينطور شدن...

    البته بهشون حق مي دم الان خونه خودمم ... ديگه خيلي دير شده ... شما خانواده من و نميشناسين...
    ... من خودمم نمي بخشم ... كجاست اون كسي كه .... بيخيال ... من چي بودم چي شدم ...

    در ضمن حدود 16 بار مشاور رفتم اما هيچ تاثيري نداشت... حتي پدر و مادرم راضي به مشاوره نيستن و حرف .. حرف خودشون

    mehrabooni من تصميم خودم گرفتم ... شايد بگيد الان اين حرف و مي زنم ..اما نه به خدا
    مگه حتما بايد ياسمين كنارم باشه
    خوب اينطوري هم عاشقش مي مونم... من تجاوز نكردم ... به خدا تجاوز نكردم ... نگاه همه برام تو خونه سنگين بود ...مي فهميد؟؟؟نه به خدا ...

    من به ياسمين تجاوز نكردم .... من ازدواج نمي كنم ... صبر مي كنم ... و اينم بگم خوشحال مي شم اونم خوشبخت ببينم ... حتي اگه با يكي ديگه باشه ... دوست دارم ... بخنده ... از ته دلش ...مثل هميشه كه من از دور مي ديد...دوست دارم منو فراموش كنه... به زندگيش برسه ... ولي من راه خودمو پيدا كردم... به هر حال من نمي تونم با كسي باشم ... چون يه اشتباهي كردم ...دليلم نداره ... چه الان ..چه 10 سال بعد برم دنبال كس ديگه ... اين عقيده من ... خيلي هارو ديدم اول از اين حرف ها مي زنن بعد چند سال ... مي رن و راحت ازدواج مي كنن ...

    امروز نماز امام زمان وخوندم وتنها خواستم اين بود كه ياسمين و خوشبخت ببينم با شوهرش ..با بچه هاش... از خدا همينو مي خوام ... و اينكه من و فراموش كنه ... در خونه من هميشه به روي ياسمين باز هست ...

    راستي mehrabooni رفتم يه مانكن خريدم .... و يه لباس عروس هم كه ياسمين هميشه دوسش داشت ... خريدم .. تنش كردم ... به خدا خيلي شبيشه ... مسخره ام نكنيد ...ولي تو اتاق خونه خودم ... با هم همه كار تو خونه مي كنيم ... با هم چايي مي خوريم ...با هم tv مي بينيم ... به درسامم مي رسم ...

  12. 4 کاربر از پست مفید mohammad mahdi تشکرکرده اند .

    mohammad mahdi (شنبه 22 مهر 91)

  13. #7
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 اردیبهشت 94 [ 09:58]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    محل سکونت
    ایران_شیراز
    نوشته ها
    3,166
    امتیاز
    21,370
    سطح
    92
    Points: 21,370, Level: 92
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 980
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points10000 Experience Points
    تشکرها
    14,388

    تشکرشده 15,106 در 3,401 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    339
    Array

    RE: اصرار خانوادم براي ازدواج و ترك كردن من از خونه

    mohammad mahdi عزیز سلام

    دوستان راهنمایی خوبی برات گذاشتن

    منم ترک شما از خانه را تایید نمیکنم و اتفاقا اگه در کنار خانواده باشی خیلی بهتر میتونی با واقعیت رو به رو بشی

    محمد مهدی عزیز اگه مشاور رفتن رو ادامه بدی خیلی برات کمک کننده هست

    هنوز احساس شما به تعادل نرسیده پیشنهاد دارم به یک مشاور کارکشته و خوب مراجعه کنی

    موفق باشی

    خدا میداند چه کسی به زندگی شما تعلق دارد و چه کسی ندارد.

    اعتماد کنید و بگذرید....

    هر که قرار باشد بماند همیشه خواهد ماند!!

  14. 6 کاربر از پست مفید ویدا@ تشکرکرده اند .

    ویدا@ (جمعه 21 مهر 91)

  15. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 دی 91 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1390-11-14
    نوشته ها
    548
    امتیاز
    1,860
    سطح
    25
    Points: 1,860, Level: 25
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,833

    تشکرشده 1,864 در 493 پست

    Rep Power
    68
    Array

    RE: اصرار خانوادم براي ازدواج و ترك كردن من از خونه

    نقل قول نوشته اصلی توسط mohammad mahdi

    راستي mehrabooni رفتم يه مانكن خريدم .... و يه لباس عروس هم كه ياسمين هميشه دوسش داشت ... خريدم .. تنش كردم ... به خدا خيلي شبيشه ... مسخره ام نكنيد ...ولي تو اتاق خونه خودم ... با هم همه كار تو خونه مي كنيم ... با هم چايي مي خوريم ...با هم tv مي بينيم ... به درسامم مي رسم ...
    به نیت خوشبختی یاسمین و آرامش خودت، این لباس عروس را هدیه کن به یک موسسه خیریه که به عروسهای نیازمند بده تا بپوشند و شب عروسیشون شاد باشند و برای تو و یاسمین دعا کنند.

    چرا اینقد خودت را اذیت می کنی؟ این انرژیهای منفی، این فکر کردنها، آزار دادنهای خودت و ... همه به یاسمین می رسه. همه مانع پیشرفت و خوشبختیش می شه. سعی کن رها کنی ذهنت را. سبک بشی، شاد بشی، حکمت خدا را باور کنی و با ایمان قویتری زندگی کنی.

    اگر آرامش یاسمین را می خوای باید آروم باشی.

    فکر می کنم علت اصرار خانواده ات به ازدواج شما، دیدن اوضاع آشفته شماست. فکر می کنند ازدواج حال شما را بهتر کنه. کارشون اشتباه است اما دلیلش این است.

    ازدواج شما در این شرایط اصلا کار درستی نیست. به هیچ وجه قبول نکن با زندگی خودت و یک دختر بازی نکن.

    اما اگه تنها بمونی تو خونه خودت و به این کارهات و افکارت ادامه بدی فقط اوضاع را بدتر می کنی.
    برگرد خونه. با خانواده ات صحبت کن و بگو که آمادگی ازدواج نداری اما سعی می کنی تا یکسال دیگه خودت را آماده کنی. تو این مدت هم واقعا زندگی کن و نشون بده که داری سعیت را می کنی که اونها نگرانت نشن و دنبال راه حلهای شتابزده مثل ازدواج نباشند.

    تمام یادگاریها و خاطرات فیزیکی یاسمین را جمع کن. بده به یکی از دوستانت امانت و بگو تا یکسال دیگه حتی اگه تو اصرار هم کردی بهت نده. یکسال هیچی ازش نبین. نه این که خودت دستی دستی برو یه یاسمین و لباس عروس بخر بیار بذار گوشه خونه!

    درس بخون. ورزش کن. مهمانی برو. فیلم ببین. زننننننننننننننندگی کن!
    بعد از یه مدت فکرت باز می شه و راه حلهای معقول و مناسب به ذهنت خواهد رسید. ایمان داشته باشه که بهترین ها برایت اتفاق خواهد افتاد.

  16. 11 کاربر از پست مفید پیدا تشکرکرده اند .

    پیدا (جمعه 21 مهر 91)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:37 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.