همسر پرخاشگر و عصبی ام آنقدر جو خانه را متشنج کرده که دختر کوچکمان هم پرخاشگر و عصبی شده است و وقتی چیزی مطابق میلش نیست خودش را می زند.اما ناراحتی من بیشتر بخاطر این است که تحملم کم شده و دیگر مثل سابق صبوری نمی کنم.امروز در دعوا بهش گفتم بره بمیره !نفرینش کردم.بهش هم گفتم دیگه مرد زندگی من نیست.عصبی شده بودم و می خواستم زجرش بدم با حرفام ولی الان پشیمونم. دوست دارم خشونت بین ما از بین بره.بخاطر دخترم بیشتر نگرانم که رفتارهای زشت من و پدرش رو می بینه!
چکار کنم؟از مودی بودن همسرم بستوه اومدم و منم شدم مثل خودش!همسرم قبول داره عصبیه ولی تلاش نمی کنه خودشو کنترل کنه
منم الان پرخاشگر شدم.منم ناسزا گفتن به همسرم برام عادی شده.منم دیگه دوسش ندارم مثل سابق.و یاد روزهای خوب مجردی و خوشی های گذشته می افتم و حسرت می خورم. کاش یکم قدر داشته هاشو می دونست.کاش...
علاقه مندی ها (Bookmarks)