به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 اردیبهشت 93 [ 12:42]
    تاریخ عضویت
    1391-3-15
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    1,706
    سطح
    24
    Points: 1,706, Level: 24
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 94
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    7

    تشکرشده 7 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    نسبت به مقوله ازدواج حساس شده ام!

    با سلام
    اگر یادتون باشه من تو این تالار یه تاپیکی باز کردم که درمورد مشکلم با دوست پسرم که سه سال ازم کوچکتر بود گفتم.
    حالا ایشون چند مدت به شماره مادرم پیامک میزده و مادرم واسه اینکه من حال روحی خوبی نداشتم سیمکارت جدید خرید و اونو خاموش کرده.
    چند مدت خوب بودم و درسم برام مهم بود و تقریبا بیخیال بودم ولی باز روز از نو روزی از نو.
    از هرچی ازدواج عروسی بدم اومده یه آم دیگه شدم.یه حس حسادت تو وجودم رشد کرده.
    وقتی میشنوم یکی عروسیشه یکی بچه دار شده دیوونه میشم تو زندگی شخصیمم تاثیر گذاشته.
    24 سالمه ولی یه پیرزن 80 ساله نسبت بمن بیشتر امید به زندگی داره.
    مادرم میگه تو نسبت به ازدواج حساس شدی فکر میکنم حق با مادرمه.هیچ خواستگاری هم ندارم جز همون دوست پسری که قصد ازدواج بامن داره ولی الان باهاش بهم زدم.
    احساس غم عجیبی دارم الان که دارم این مطلبو مینویسم اشکم دراومده.احساس میکنم هیچوقت خوب نمیشم،میدونین این احساس خیلی بده.
    از بس با اعصابم بازی شده دیگه تحمل کوچکترین موضوع عشقی رو ندارم،زود با یه تلنگر میشکنم.
    از جشن و پایکوبی متنفرم.
    همش مواظبم،مواظب اینکه نکنه دل به کسی بدم که بعدش بدتر بشکنم.
    همش ترس ترس ترس.
    نمیدونم چم شده.چرا من انقدر بدشانسم.دست به هرکاری میزنم نمیشه.
    حتی جرات فکر کردن به هیچکس رو هم ندارم.نه به اون که میگفت عاشقمه اما شک داشتم و دارم به عشقش نه به غیر اون.

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,025 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    373
    Array

    RE: نسبت به مقوله ازدواج حساس شده ام!

    سلام دوست عزیزم

    انقدر ماشالله تعداد تاپیک اینجا زیاده که فکر نمیکنم کسی زیاد یادش مونده باشه که شما مشکلت دقیقا چی بود..به خصوص اینکه با نام کاربری جدیدی هم امدی...شاید بهتر باشه یه لینک از مشکل قبلیت رو بذاری تا بچه ها بیشتر بتونن کمکت کنن



  3. کاربر روبرو از پست مفید maryam123 تشکرکرده است .

    maryam123 (یکشنبه 19 شهریور 91)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 اردیبهشت 93 [ 12:42]
    تاریخ عضویت
    1391-3-15
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    1,706
    سطح
    24
    Points: 1,706, Level: 24
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 94
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    7

    تشکرشده 7 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نسبت به مقوله ازدواج حساس شده ام!

    بله خیلی شلوغه نتونستم پیدا کنم
    فقط خواستم یک خلاصه ای از مشکلی که داشتم رو بگم تا بدونین قضیه از چه قرار بوده
    من تو بد شرایطی گیر افتادم یجورایی با خودم دشمن شدم.همونطوری که براتون گفتم به این قضیه بدجوری حساس شدم.بزارین یه نمونه براتون بیارم :من عاشق اینم که مرد آیندم کاری باشه و خیلی خصوصیات دیگه که یه دختر دلش میخواد مرد آیندش داشته باشه بعد یه کسی که این خصوصیات رو داره میبینم که در شروف ازدواجه وقتی میشنوم یا میبینم اعصابم خیلی بهم میریزه یعنی چطور بگم فکر میکنم پیش خودم که نکنه من عاشق شدم بعد احساس گناه میکنم و میخوام بهش فکر نکنم ولی نمیشه.تو این گیر و دار هم تنها کسی که خیلی اذیت میشه خودمم.
    همش سعی میکنم احساساتی نشم در این موارد ولی خیلی سخته.من از دخترای نیستم که خیلی راحت با پسرا ارتباط برقرار کنه حتی با کسی که قبلا هم دوست بودم یکبار بیشتر همو ندیدیم.
    احساس خوبی ندارم ،احساساتم جریحه دار شده یجورایی احساس تنهایی ،غربت و غم عجیبی دارم.
    حسود شدم نسبت به ازدواج دیگران.حس میکنم هیچ وقت خوب نمیشم.این ترس تمام وجودمو گرفته.از لحاظ درسی خوبم پدر و مادرم ازم راضی ان رو درسم غیرت دارم حتی این چند روزه که این مشکلات دیگه به اوج رسیده بود و منم امتحان فاینال داشتم بکوب میخوندم تا نکنه رد شم .
    شاید پیش خودتون بگید من خیلی مغرورم که از ازدواج و سرور دیگران بدم میاد ولی من نمیخوام اینطور باشم.خیلی چیزا برای پیشرفت دارم که این فکرای لعنتی مانعش میشن.
    اینم تقدیم به همه همدردیان عزیز

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 اردیبهشت 93 [ 12:42]
    تاریخ عضویت
    1391-3-15
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    1,706
    سطح
    24
    Points: 1,706, Level: 24
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 94
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    7

    تشکرشده 7 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نسبت به مقوله ازدواج حساس شده ام!

    لطفا جواب بدید

  6. #5
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,025 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    373
    Array

    RE: نسبت به مقوله ازدواج حساس شده ام!

    سلام دوست عزیز

    احتمالا این حس و حال شما ناشی از ارتباط قبلی شما و عدم رسیدن اون رابطه به سرانجام ناشی میشه

    به همین دلیله که مشاوران روابط دوست دختر و دوست پسر رو نمیپذیرن و ردش میکنن.

    به علت همین اسیبهایی که الان بر روی روح و جسم شما گذاشته و دورن شما رو پر از کینه و خشم و نفرت کرده

    دقیقا نمیدونم کی اون رابطه تموم شده اما تاثیرات منفیش قطعا روی شما تا مدتی میمونه
    اما کم کم با تقویت روحیه ات میتونی ایمدوار باشی

    این اتفاقات ربطی به بدشانسی شما نداره.وقتی راهی رو اشتباه بریم و به بن بست بخوریم نباید بگیم بدشانسیه.وقتی انتخاب و مسیر و هدف همه و همه غلط باشه خب مطمئنا به جایی نمیرسیم

    اگر بخوای با این فکرها خودت رو اذیت کنی خیلی بهت سخت خواهد گذشت

    مثلا الان اگر از منزل بری بیرون هزاران تالار عروسی دارن جشن میگیرن و پایکوبی میکنن

    همین الان هزاران زن باردار منتظر تولد فرزندشان هستن


    میبینی...چقدر فکر کردن به این مسائل تلخه؟و عاقبتی هم نداره؟

    شما تازه 24 سالته.خیلی فرصتهای خوبی برای ازدواج خواهی داشت

    اگر بیمار بودی و معلولیت جسمی داشتی و .....اون موقع چه میکردی؟

    سعی کن بیشتر فکرت رو مشغول درس و ورزش کنی.

    همین که در درس موفقی فکر کردی کم موضوعیه ؟!

    خیلی افراد هستن که کشش درس رو ندارن و مغزشون واقعا نمیکشه !

    مطمئن باش این حست مقطعی و گذراست.خیلی راه در پیش داری و باید بدونی که زندگی پره از فراز و نشیبه

    اگر با یکبار زمین خوردن بخوای اینطوری از پا دربیای که دیگه در زندگی اینده واویلا میشه !!

    صبور باش و به خدا توکل کن و خیر و صلاح خودت رو به دستش بسپر

    موفق باشی

  7. کاربر روبرو از پست مفید maryam123 تشکرکرده است .

    maryam123 (یکشنبه 26 شهریور 91)

  8. #6
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 خرداد 00 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    محل سکونت
    سنندج
    نوشته ها
    2,798
    امتیاز
    71,961
    سطح
    100
    Points: 71,961, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran50000 Experience PointsSocialTagger First Class
    تشکرها
    9,001

    تشکرشده 10,163 در 2,191 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نسبت به مقوله ازدواج حساس شده ام!

    روز آفتابی 'گرامی
    کاربران همدردی نمیتوانند با دو نام کاربری در همدردی عضو شوند، نام کاربری قبلی را اعلام کنید تا نسبت به ادغام هر دو نام کاربری اقدام شود.
    در غیر اینصورت این حساب کاربری شما مسدود خواهد شد

  9. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 اردیبهشت 93 [ 12:42]
    تاریخ عضویت
    1391-3-15
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    1,706
    سطح
    24
    Points: 1,706, Level: 24
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 94
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    7

    تشکرشده 7 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نسبت به مقوله ازدواج حساس شده ام!

    با سلام
    بالاخره لینک تاپیک قبلیم رو پیدا کردم
    http://www.hamdardi.net/thread-23076.html

    شاید با خوندنش متوجه بشین چطوری شد که اینجوری شدم.
    من یه آدم حساسم ولی درعین حال زیاد از سختیها و مشکلات آصی نمیشم سعی میکنم صبور باشم .
    در این مورد هم که میگید(جشن و پایکوبی) منم درست مثل شما فکر میکنم پیش خودم میگم این عروسی تموم میشه یکی دیگه در راهه فایده نداره اینجوری خودم اذیت میشم . اینکه میگم بدشانسم از لحاظ خانوادگی نیست هر روز از خدا بخاطر داشتن خانواده سالم و خوبی که دارم تشکر میکنم و راضی ام اما بدشانسی از این لحاظ که من موقعیتهای زیادی داشتم که یه سری حسود خرابش کردن یکیشو هم خودم شاهد بودم.
    این چیزا هم بی تاثیر نبودن تو اوضاع روحی الان من.
    من حدود دو یا سه سال پیش اصلا موقعیت ازدواج نداشتم ولی در حال حاضر بهش خیلی فکر میکنم شاید یکی از دلایلش خاله و اقوام باشن که آدمو سوال پیچ میکنن مثلا بمادرم میگن دخترت چند سالشه؟ خواستگار نداره! اصلا ازدواج یجورایی شده مثله مسابقه هرکی زودتر عروسی کنه برندس یجور افتخار میدونن.
    الان هم با هیچ کس دوست نمیشم از شکست روحی بشدت وحشت دارم.با اینکه خیلی دلم میخواد ولی نمیتونم اونقدر کارهای مختلف برا خودم دست و پا کردم که اگر بخوام هر روز انجامشون بدم کل روز مشغولم ولی فکر اون پسر از ذهنم نمیره بیرون یجورایی حس میکنم هنوز هم دوستش دارم.هروقت درمورد مرد آیندم فکر میکنم اون میاد جلو چشمم خودمو همش با اون مجسم میکنم میترسم اگر در آینده با کسی وصلت کنم نتونم فراموشش کنم بعدشم که خودتون میدونین ولی مادرم میگه وقتی کسی دیگه بیاد خواستگاریت که دوستت داشته باشه و خصوصیاتی داشته باشه که تو میخوای مطمینم تو هم خوب میشی ولی من مطمین نیستم.
    باور کنین سخته اونایی که مثل من تجربه دارن میدونن چی میگم.من خیلی سعی کردم فراموشش کنم ولی چون خودم یجورایی تو این قضیه مقصرم عذاب وجدان دارم.

  10. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 اردیبهشت 93 [ 12:42]
    تاریخ عضویت
    1391-3-15
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    1,706
    سطح
    24
    Points: 1,706, Level: 24
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 94
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    7

    تشکرشده 7 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نسبت به مقوله ازدواج حساس شده ام!

    سلام آقای کیوان
    یه مشکلی پیش اومده بود که مجبور به این کار شدم
    لینک تاپیک قبلی رو براتون گذاشتم
    نام کاربریم هم dokhtarبوده

  11. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 اردیبهشت 93 [ 12:42]
    تاریخ عضویت
    1391-3-15
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    1,706
    سطح
    24
    Points: 1,706, Level: 24
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 94
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    7

    تشکرشده 7 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نسبت به مقوله ازدواج حساس شده ام!

    سلام
    میدونم سرتون شلوغه ولی لطفا یه نگاهی هم به تاپیک من بندازید ممنون

  12. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 دی 91 [ 15:37]
    تاریخ عضویت
    1391-6-12
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    465
    سطح
    9
    Points: 465, Level: 9
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    21

    تشکرشده 21 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نسبت به مقوله ازدواج حساس شده ام!

    دوست گلم.منم مثل تو توی این شرایط بودم که مجبور شدم یه رابطه ی احساسیو قطع کنم.واقعا واقعا برام سخت بود(و هنوزم هست)
    منم همین احساسات تو رو دارم.نمیدونم میتونم کنار کسی شاد باشم یا نه.اینکه عاشقانه کسی رو دوست داشتم و اونم بعد از یه سال و خرده ای تنهام گذاشت منو یه کمی بد بین کرده.اما قبول کن که همه ی آدما بد نیستن و قطعا نیمه ی گمشده ی زندگیت به سراغت میاد.
    به خودت بقبولان که لایق عشق پاکی هستی که خدا در اختیارت بذاره،مطمئن باش میرسی بهش


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:49 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.