سلام
بچه ها من خیلی ساکتم تا حدی که توی یه جمعی که هستم اون جمع رو هم ساکت می کنم همه به من می گن تو چقد ساکتی ؟من قبلا (10 سال پیش)خیلی اهل حرف زدن و بحث کردن (در باره همه چی از دین گرفته تا اشپزی ) اما الان اصلا حوصله بحث و حرف رو ندارم اگه جایی هم شروع به بحث بشه یه جوری از اون جمع میام بیرون . الان هم تو محیط کارم این طوریم از دیوار صدا در میاد از من نه.دوست دارم حرف بزنم خوش صحبت باشم اما اصلا انرزی شو ندارم اگه هم کسی با هام حرف بزنه گوش میدم اما دیگه ادامه نمی دم یا خیلی کم در بارش صحبت می کنم فقفط دوست دارم سرگرم باشم خودم رو با کار سرگرم می کنم .
دوست ندارم این طوری باشم دوست دارم عادی باشم اطلاعاتم خوب باشه معمولی باشم حرف بزنم نظرم رو بگم پیشنهاد بدم .
احساس پیری می کنم 28 سالمه اما احساس میکنم خیلی شکسته شدم مثل دخترای هم سنم شاد و سرحال نیستم سعی هم نمی کنم خودم رو شاد نشون بدم دوست داشتم توی این سن دیگهسر خونه خودمباشم حتی یکی دو تا بچه هم داشتم نه اینکه تو این سن هنوز توخونه بابا مامانم باشم .
وقتی میخوایم بریم مهمونی خجالت میکشم می گم چرا من نباید هنوز یه زندگی برای خودم داشته باشم .شاید برای خیلی ها زیاد مهم نباشه اما من از وقتی 20 ساله یا کمتر بودم دوست داشتم ازدواج کنم زندگی جدا داشته باشم . سربار پدر مادرم نباشم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)