به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 56
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 آبان 94 [ 15:10]
    تاریخ عضویت
    1387-8-27
    نوشته ها
    232
    امتیاز
    7,770
    سطح
    59
    Points: 7,770, Level: 59
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 180
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    527

    تشکرشده 528 در 161 پست

    Rep Power
    40
    Array

    خسته و بي انگيزه ام ....چي كار كنم؟

    سلام

    من حدود ٣٢ سالم، مجردم و ٥ سالي هست كه خارج از كشورم. الان چند وقتيه يعني حدود يكسالي يا دقيقتر هفت هشت ماهي هست كه خيلي خسته ام. با توجه به اينكه درگير نوشتن تزم بودم فكر ميكردم بخاطر اون هست(اگرچه ميدونستم اينجور نيست!) اما الانبا اينكهديگه اون فشتر قبلي را ندارم بازم خسته ام. از زندگيملذت نميبرم. نميدونم ايا افسرده شدم ؟

    اصلا انگيزه ندارم و هر چي فكر ميكنم تو زندگيم دنبال چي هستم كه شادم كنه خيلي جواب مشخصي پيدا نميكنم. ذهنم خيلي مشغول و افكارم پراكنده است. معمولا اضطراب دارم و نگران اينده هستم. در واقع يا در گذشته ام يا دو اينده!

    همه دوستان و اطرافيانم فكر ميكنند من موقعيت خيلي خوبي دارم و حتي خيليهاشون شايد حسرت ميخورمد اما خودم راضي نيستم.

    بعضي وقتها كه به خودم دلداري ميدم و داشته هام و موفقيتهام را به خودم ياداوري ميكنم شاد ميشم اما خيلي طول نميكشه دوباره همون بي حالي و بي انگيزگي مياد سراغم. هر كاري ميخوام بكنم يا فكر ميكنم نميتونم و يا ميگم كه "كه چي؟" يعني من اين كار را بكنم كه چي بشه... چه اهميتي داره

    از طرفي هم چون فعال نيستم و بازدهي ندارم احساس ميكنم عمرم داره به بطالت ميگذره و ابنهم دوباره خيلي اذيتم ميكنم

    من خيلي رو خودم كار كردم و الانم دارم سعي ميكنم افكارم را بشناسم و كنترلشون كنم ( حالا اگه شما خواستيد ميتونم بعضي از افكارم را هم بگم) اما ديگه كم اوردم.

    بهم بگيد چي كار كنم

  2. 5 کاربر از پست مفید سید1387 تشکرکرده اند .

    سید1387 (جمعه 24 شهریور 91)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 بهمن 91 [ 00:56]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    نوشته ها
    200
    امتیاز
    919
    سطح
    16
    Points: 919, Level: 16
    Level completed: 19%, Points required for next Level: 81
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    562

    تشکرشده 568 در 180 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خسته و بي انگيزه ام ....چي كار كنم؟

    سلام
    بالاخره هرکی تو زندگی یه همچین حسایی پیدا میکنه گاهی.وهمونطور که میدونید مهم اینه که یه جوری از این مود بیرون بیاد.

    خودمن وقتی یه هدف بزرگ پیش میگیرم تا رسیدن بهش بالا وپایین میپرم و فکرم ومعطوف هدفم میکنم اما چشتون روز بد نبینه همینکه به هدفه رسیدما دیگه تمومه میرم تو فاز پوچی و.....

    یعنی چی فعال نیستم دیگه مگه قراره چکار کنین والا من اینجا از راه دور حسرت شما وموقعیتتون رو میخورم .
    درستون که تموم شده درسته؟دیگه وقت یک سری تحولات اساسیه.
    به نظرم تنهایی هم میتونه اذیتتون کرده باشه هیچ به فکر ازدواج نیافتادین؟

  4. 5 کاربر از پست مفید هیام تشکرکرده اند .

    هیام (یکشنبه 15 مرداد 91)

  5. #3
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 آبان 94 [ 15:10]
    تاریخ عضویت
    1387-8-27
    نوشته ها
    232
    امتیاز
    7,770
    سطح
    59
    Points: 7,770, Level: 59
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 180
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    527

    تشکرشده 528 در 161 پست

    Rep Power
    40
    Array

    RE: خسته و بي انگيزه ام ....چي كار كنم؟

    آره درسته ادم ممكنه گاهي تو اين مود باشه اما من مدت طولاني هست اينجوريم :(

    نميدونم چه جوري بگم مسيرم را گم كردم ديگه انگار هيچي برام ارزش نداره...

    منظورم از فعال نبودن شايد بيشتر اينه كه احساس رشد و پيشرفت ندارم اگر چه فعاليتهاي فيزيكيم هم به حداقل رسيده ... صبحها معمولا حال اين كه از رختخواب بيام بيرون را ندارم و يا اينكه حال و حوصلهتميز كردن خونه يا اشپزي و ....

    اره خودم همفكر ميكنم تنهايي هم بي تاثير نبوده... چرا به ازدواج هم فكر كردم... اگه به پروفايلم بريد ميبينيد چند تا تاپيك هم در اين خصوص و مشكلاتش داشتم
    والا الان نه ذهنم منفي شده ازدواج را هم منفي ميبينم همش ميگم مننميتونم كسي را كه ميخوام پيدا كنم و اينكه ايا باهاش خوشبخت بشم يا نه و اينكه از پس مسوليتاش بر ميام يا نه و...خيلي پيگير بودم اما هيچ موردي تا حالاانجور نبوده كه بتونه من را راضي كنه

    نميدونم خيلي ها بهم ميگند تو زن بستون نيستي چون خيلي به نظر انها سخت ميگيرم :(

    ديگه الان نه سه سالي هم هست كه تنها زندگي ميكنم فكر اينكه يه نفر ديگه هميشه باهام باشه يه جورايي برام وحشتناك شده

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 17 آبان 92 [ 15:44]
    تاریخ عضویت
    1390-5-28
    نوشته ها
    80
    امتیاز
    1,952
    سطح
    26
    Points: 1,952, Level: 26
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    257

    تشکرشده 261 در 69 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خسته و بي انگيزه ام ....چي كار كنم؟

    سلام.شاید شما انگیزه و هدفتون رو محدود کرده بودید به یک سری چیزها(مثل موفقیت تحصیلی...کاری ....)
    که حالا که همه ی این ها رو بدست اورید دیگه ارزشش برای شما کم شده
    الان حس می کیند که این موفقیت هایی که بدست اوردید به حس رضایت دائمی به شما نمیده و فقط یه حس خوشحالی و رضایت کوتاه مدت برای شما داشته


  7. 6 کاربر از پست مفید d r e a m تشکرکرده اند .

    d r e a m (دوشنبه 23 مرداد 91)

  8. #5
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 آبان 94 [ 15:10]
    تاریخ عضویت
    1387-8-27
    نوشته ها
    232
    امتیاز
    7,770
    سطح
    59
    Points: 7,770, Level: 59
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 180
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    527

    تشکرشده 528 در 161 پست

    Rep Power
    40
    Array

    RE: خسته و بي انگيزه ام ....چي كار كنم؟

    سلام دريم

    واقعيت اينه كه خودم اصلا احساس نميكنم موفقم و اصلا چيزهايي كه دارم برام نه اهميت انچناني داره نه خوشحالم ميكنه... احساس ميكنم شانسي به اين چيزها رسيدم

    نكته ديگه اينه كه معمولا كوچكترين نقطه ضعفي تو ذوقم ميزنه و يهو انگار فروميرزم... مثلا اگه از نظر علمي چيز خيلي ساده اي را ندانم يا نكته واضحي را از قلم بندازم خيلي احساس خنگي و حماقت ميكنم

    كلا خيلي منفي باف و بدبين شدم نسبت به زندگي... ميدونم بايد طرز فكرم را عوض كنم اما انگار نميشه انگار رمقي برام نمونده

  9. کاربر روبرو از پست مفید سید1387 تشکرکرده است .

    سید1387 (دوشنبه 16 مرداد 91)

  10. #6
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    353
    Array

    RE: خسته و بي انگيزه ام ....چي كار كنم؟

    عزیز نظری که بهت کمک کنه ندارم اما این لینکارو نگاهی کن شاید به دردت بخوره
    لینکای مفید رو توی پست 10 گذاشتم:
    http://www.hamdardi.net/thread-23001.html
    اینم مفیده
    http://www.hamdardi.net/thread-19883.html

  11. 3 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    meinoush (یکشنبه 15 مرداد 91)

  12. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 31 فروردین 92 [ 19:02]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    158
    امتیاز
    898
    سطح
    15
    Points: 898, Level: 15
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 2
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    564

    تشکرشده 567 در 144 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خسته و بي انگيزه ام ....چي كار كنم؟

    سلام سید1387
    برادرم من رگه هایی از کمال طلبی رو در شما حدس میزنم===>معمولا كوچكترين نقطه ضعفي تو ذوقم ميزنه و يهو انگار فروميرزم... مثلا اگه از نظر علمي چيز خيلي ساده اي را ندانم يا نكته واضحي را از قلم بندازم خيلي احساس خنگي و حماقت ميكنم .

    نیاز به تحولات مثبت در زندگیت داری اما بیشتر از افکارت بگو تا بهتر بتونیم با شخصیتت آشنا بشیم

  13. 6 کاربر از پست مفید Amiran تشکرکرده اند .

    Amiran (جمعه 20 مرداد 91)

  14. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 15 بهمن 00 [ 15:35]
    تاریخ عضویت
    1390-1-26
    نوشته ها
    367
    امتیاز
    10,548
    سطح
    68
    Points: 10,548, Level: 68
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 302
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    811

    تشکرشده 815 در 286 پست

    Rep Power
    51
    Array

    RE: خسته و بي انگيزه ام ....چي كار كنم؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط سید1387
    سلام

    من حدود ٣٢ سالم، مجردم و ٥ سالي هست كه خارج از كشورم. الان چند وقتيه يعني حدود يكسالي يا دقيقتر هفت هشت ماهي هست كه خيلي خسته ام. با توجه به اينكه درگير نوشتن تزم بودم فكر ميكردم بخاطر اون هست(اگرچه ميدونستم اينجور نيست!) اما الانبا اينكهديگه اون فشتر قبلي را ندارم بازم خسته ام. از زندگيملذت نميبرم. نميدونم ايا افسرده شدم ؟

    اصلا انگيزه ندارم و هر چي فكر ميكنم تو زندگيم دنبال چي هستم كه شادم كنه خيلي جواب مشخصي پيدا نميكنم. ذهنم خيلي مشغول و افكارم پراكنده است. معمولا اضطراب دارم و نگران اينده هستم. در واقع يا در گذشته ام يا دو اينده!

    همه دوستان و اطرافيانم فكر ميكنند من موقعيت خيلي خوبي دارم و حتي خيليهاشون شايد حسرت ميخورمد اما خودم راضي نيستم.

    بعضي وقتها كه به خودم دلداري ميدم و داشته هام و موفقيتهام را به خودم ياداوري ميكنم شاد ميشم اما خيلي طول نميكشه دوباره همون بي حالي و بي انگيزگي مياد سراغم. هر كاري ميخوام بكنم يا فكر ميكنم نميتونم و يا ميگم كه "كه چي؟" يعني من اين كار را بكنم كه چي بشه... چه اهميتي داره

    از طرفي هم چون فعال نيستم و بازدهي ندارم احساس ميكنم عمرم داره به بطالت ميگذره و ابنهم دوباره خيلي اذيتم ميكنم

    من خيلي رو خودم كار كردم و الانم دارم سعي ميكنم افكارم را بشناسم و كنترلشون كنم ( حالا اگه شما خواستيد ميتونم بعضي از افكارم را هم بگم) اما ديگه كم اوردم.

    بهم بگيد چي كار كنم
    سلام سید جان ما قبلا با هم در تاپیک های مختلف آشنا شدیم
    سعی می کنم نوع تفکر خودم رو واست بنویسم تا شاید بتونم انرژی که در افکارم هست به تو هم انتقال بدم

    اول از همه، ازدواج کن برادر ، چرا ازدواج نمی کنی؟ همین که میگی بی انگیزه شدی و داری به پوچی نزدیک میشی یکی از علت هاش ازدواج نکردنه

    دلیل دوم که به ذهنم میرسه این هست که اهدافت رو روی رضای خدا معطوف کن ، روی خدمت به علم . اگر به عنوان یه عادت یا هدف به تحصیل و کار نگاه کنی ممکنه خسته بشی
    تحصیل و کار هدف نیستن ، بلکه وسیله هستن برای کار های بزرگتر

    مثلا وقتی بخوای کتاب بنویسی یا مقاله بنویسی که یه دردی رو از گره های موجود در رشته علمیت برای دیگران باز کنه ، می تونی لذت ببری چون هدفت چیز والاتری بوده و کم کم این هدفت رو باز هم بلند تر و بلند تر کن و مطمئن باش چون نهایتش رضای خداست ، دیگه هیچ وقت خسته و بی انگیزه نمیشی

    سعی کن کار های گروهی هم انجام بدی
    مثل کوهپیمایی

    موفق باشی

  15. 6 کاربر از پست مفید eng.aydin تشکرکرده اند .

    eng.aydin (دوشنبه 16 مرداد 91)

  16. #9
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 آبان 94 [ 15:10]
    تاریخ عضویت
    1387-8-27
    نوشته ها
    232
    امتیاز
    7,770
    سطح
    59
    Points: 7,770, Level: 59
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 180
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    527

    تشکرشده 528 در 161 پست

    Rep Power
    40
    Array

    RE: خسته و بي انگيزه ام ....چي كار كنم؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط Amiran
    سلام سید1387
    برادرم من رگه هایی از کمال طلبی رو در شما حدس میزنم===>معمولا كوچكترين نقطه ضعفي تو ذوقم ميزنه و يهو انگار فروميرزم... مثلا اگه از نظر علمي چيز خيلي ساده اي را ندانم يا نكته واضحي را از قلم بندازم خيلي احساس خنگي و حماقت ميكنم .

    نیاز به تحولات مثبت در زندگیت داری اما بیشتر از افکارت بگو تا بهتر بتونیم با شخصیتت آشنا بشیم
    بله درست حدس زديد خودم هم ميدونم كمالگرا هستم و خيلي هم سعي كردم باهاش مبارزه كنم اما انگار خيلي موفق نيستم در واقع احساس ميكنم از خودم خيلي توقع دارم يعني بيش از انچه توانم... خيلي خوب ميشد اگه يه راهي پيدا ميكردم كه مطمئن ميشدم ظرفيت و توان من چقدره :(

    الان يه دفترچه خاطرات احساسي ! ميخواهم برا خودم درست كنم و افكار و حالاتم را توش بنويسم ... كم كم ميام اينجا برا شما هم ميگم :)

    اما اگه الان بخوام در مجموع از افكارم بگم يه حس ادمي كه مفيد نيست يه حس منفي شديد نسبت به خودم يه جورايي از خودم بدم مياد
    همش فكر ميكنم من نميتونم همش فكر ميكنم ايندم چي ميشه اگه كار پيدا نكنم اگه موفق نشم اگه مفيد نباشم و....
    يه جور حسرت هم هميشه دارم كه چرا استعداد من خوب نيست چرا از وقتم تو گذشته خوب استفاده نكردم و ...

    نقل قول نوشته اصلی توسط eng.aydin
    نقل قول نوشته اصلی توسط سید1387
    سلام

    من حدود ٣٢ سالم، مجردم و ٥ سالي هست كه خارج از كشورم. الان چند وقتيه يعني حدود يكسالي يا دقيقتر هفت هشت ماهي هست كه خيلي خسته ام. با توجه به اينكه درگير نوشتن تزم بودم فكر ميكردم بخاطر اون هست(اگرچه ميدونستم اينجور نيست!) اما الانبا اينكهديگه اون فشتر قبلي را ندارم بازم خسته ام. از زندگيملذت نميبرم. نميدونم ايا افسرده شدم ؟

    اصلا انگيزه ندارم و هر چي فكر ميكنم تو زندگيم دنبال چي هستم كه شادم كنه خيلي جواب مشخصي پيدا نميكنم. ذهنم خيلي مشغول و افكارم پراكنده است. معمولا اضطراب دارم و نگران اينده هستم. در واقع يا در گذشته ام يا دو اينده!

    همه دوستان و اطرافيانم فكر ميكنند من موقعيت خيلي خوبي دارم و حتي خيليهاشون شايد حسرت ميخورمد اما خودم راضي نيستم.

    بعضي وقتها كه به خودم دلداري ميدم و داشته هام و موفقيتهام را به خودم ياداوري ميكنم شاد ميشم اما خيلي طول نميكشه دوباره همون بي حالي و بي انگيزگي مياد سراغم. هر كاري ميخوام بكنم يا فكر ميكنم نميتونم و يا ميگم كه "كه چي؟" يعني من اين كار را بكنم كه چي بشه... چه اهميتي داره

    از طرفي هم چون فعال نيستم و بازدهي ندارم احساس ميكنم عمرم داره به بطالت ميگذره و ابنهم دوباره خيلي اذيتم ميكنم

    من خيلي رو خودم كار كردم و الانم دارم سعي ميكنم افكارم را بشناسم و كنترلشون كنم ( حالا اگه شما خواستيد ميتونم بعضي از افكارم را هم بگم) اما ديگه كم اوردم.

    بهم بگيد چي كار كنم
    سلام سید جان ما قبلا با هم در تاپیک های مختلف آشنا شدیمو
    سعی می کنم نوع تفکر خودم رو واست بنویسم تا شاید بتونم انرژی که در افکارم هست به تو هم انتقال بدم

    اول از همه، ازدواج کن برادر ، چرا ازدواج نمی کنی؟ همین که میگی بی انگیزه شدی و داری به پوچی نزدیک میشی یکی از علت هاش ازدواج نکردنه

    دلیل دوم که به ذهنم میرسه این هست که اهدافت رو روی رضای خدا معطوف کن ، روی خدمت به علم . اگر به عنوان یه عادت یا هدف به تحصیل و کار نگاه کنی ممکنه خسته بشی
    تحصیل و کار هدف نیستن ، بلکه وسیله هستن برای کار های بزرگتر

    مثلا وقتی بخوای کتاب بنویسی یا مقاله بنویسی که یه دردی رو از گره های موجود در رشته علمیت برای دیگران باز کنه ، می تونی لذت ببری چون هدفت چیز والاتری بوده و کم کم این هدفت رو باز هم بلند تر و بلند تر کن و مطمئن باش چون نهایتش رضای خداست ، دیگه هیچ وقت خسته و بی انگیزه نمیشی

    سعی کن کار های گروهی هم انجام بدی
    مثل کوهپیمایی

    موفق باشی
    بله شماقبلا هم لطف داشتيد

    ممنون از راهنمايتون

    اگه تاپيكهاي قبليم خاطرتون باشه گفتم ميخوام ازدواج كنم اما نشده ... در واقع شايد يه بخشي از اين نااميديم هم همين قضيه هست ... جداي از مشكلاتي كهبرام هست در انتخاب به لحاظ اينكه ايران نيستم اما انگار ميترسم از ازدواج ... ميترسم از پس مسوليتاش بر نيام ميترسم تو انتخابم اشتباه كنم ميترسم شرايطم بدتر ال الان بشه ميترسم اين گرفتگيها و نااميدي ها برام مشكل ساز بشه
    نميدونم انگار هيچ كسي نيست كه با انچه من ميخوام مطابق باشه :(

    در مور هدف و وسيله حرفتون را ميفهمم اما فكر كنم من چون احساس رضايتدر كارم ندارم خيلي اين قضيه فرقي نداره... يعني چه هدف باشه چه وسيله بايد خوب انجام بدم نه؟

    معمولا تو اين شرايط روحي كه قرار ميگيرم خيلي حال و حوصله كار گروهي و تو جمع بودن را ندارم اما با اينحال سعي ميكنم تا جايي كه ميشه تو جمع باشم




  17. کاربر روبرو از پست مفید سید1387 تشکرکرده است .

    سید1387 (دوشنبه 16 مرداد 91)

  18. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 31 فروردین 92 [ 19:02]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    158
    امتیاز
    898
    سطح
    15
    Points: 898, Level: 15
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 2
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    564

    تشکرشده 567 در 144 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خسته و بي انگيزه ام ....چي كار كنم؟

    [سلام سید1387جان
    بسیار کار خوبیه که احساساتت رو به روی کاغذ بیاری .این می تونه کمکت کنه.
    کمالگرایی بذاته بد نیست.من خودم هم کمال گرام اما تا یه حدیش کمک میکنه بیش از اون فشار روانی به آدم میاره
    ببین سید جان ما زمانی که بتونیم داشته هامونو ازش استفاده کنیم می تونیم بیشتر احساس مفید بودن رو داشته باشیم.بهتره وارد گود بشی.
    برای شروع ببین تو چه زمینه هایی مهارت داری؟اونوقت در همون زمینه سعی کن کمک کنی و مشورت بدی به کسانی که نیاز دارن!یه حس خیلی قشنگیه که نمی تونم توصیف کنم فقط باید خودت بچشی(شاید همون حسی که الان دنبالشی!)
    به هر حال من خوشحال میشم بیشتر شناخت پیدا کنم از شما و تا حد توان در خدمت شما هستم.
    [/color][/b][/size][/font]

  19. 5 کاربر از پست مفید Amiran تشکرکرده اند .

    Amiran (یکشنبه 15 مرداد 91)


 
صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. به هر دري ميزنم بستس خسته شدم
    توسط tanin_eshgh در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: جمعه 29 مرداد 95, 18:22
  2. و حالا بي انگيزه براي ازدواج شده ام !
    توسط omid65 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: چهارشنبه 09 مرداد 92, 15:16
  3. بي انگيزه ام
    توسط new folder در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: پنجشنبه 11 آبان 91, 18:30
  4. در اوج غريزه ، پاکدامن باش!
    توسط yasi_m در انجمن اعتقادی،‌اخلاقی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: پنجشنبه 27 فروردین 88, 13:18
  5. انگيزه
    توسط bahare.tanha در انجمن ارتباط مراجعان - مشاوران
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 28 شهریور 87, 11:03

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:41 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.