به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 28
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    213
    Array

    نقطه دردناک..جذب ادمای بی قید و بی پروا شدن...ازادی و رهایی

    سلام.امیدوارم با این تاپیک بتونم ازتموم تاپیکای پی در پی قبلیم نتیجه رو برداشت کنم.
    حس میکنم به ریشه اصلی مشکل نزدیک شدم.همون نقطه دردناک.گاهی به خودم میگم چقد بده که اینجا ادمو بصورت مجازی میشناسن و باعث میشه اونطور که باید راحت نباشیم اما من تموم سعیمو میکنم که ازموضوع فرار نکنم.
    جریان از وقتی شروع شد که خارپشت یه لینکی رو تو یه تاپیک گذاشت و من خوندمش.اون قسمت رو بصورت نقل قول میارم.درباره مردهای مورد پسند خانومها

    5- مرد آزاد و رها (به آنها پسرهای شر هم گفته میشود)
    این دسته از مردها از قید و بندها آزاد هستند و اجازه میدهند که باد آنها را به هر کجا که میخواهد ببرد که معمولا هم به مکانهای جالب و سرگرم کننده ای کشیده میشوند. او موتورسواری میکند، از کار خود میزند تا با شما در کوچهها پرسه بزند، نگران آینده نیست و به پیش روی خود چشم دوخته است.

    چرا این مرد غیر قابل اجتناب است: تمام خانمها تا حدی خواستار یاغی گری و سرکشی هستند (البته در حد معقول) او عاشق آزادی و رهایی این مرد میشود و آرزو میکند که روزی خودش هم بتواند این طور باشد. روح سرکش این مرد شادابی و جوانی را به رابطه شان اضافه میکند و خانم هم همیشه در تلاش برای رام کردن اوست- هرچند میداند که هیچ گاه واقعا موفق نخواهد شد.
    همیشه برام سوال بود چرا من انقد جذب ادمای شر و یلخی و بی قید میشم البته به جزموتورسوار که از موتورسوارا بدم میاد و در مقابل وقتی یه ادم اتو کشیده مثبت ومتین میومد خواستگاریم حالت عق بهم دست میداد؟
    حالا انگارقضیه روشن شده...
    پدر من ادم فوق العاده بیشتر ازحدی که تصور کنید سختگیر بود و تا همین چند سال پیش خیلی خیلی تعصبی.اگه لازم باشه مثال هم میزنم چطوری.

    همین یه خلا بزرگ تو من بوجود اورد که نا خوداگاه جذب ادمای بی قید و یلخی که البته پدرم و خونوادم ازشون متنفرن میشدم.ادمایی که خیلی وقتا ازنظر قیافه خونواده تحصیلات و ..ازم پایینتر بودن اما بهم حس ارامش میدادن.

    الان گره پیدا شده اما راه حل رو نمیدونم چیه؟راهی که این خلا رو خودم پر کنم و دیگه جذب اون ادما نشم نمیدونم چیه؟

    موفق باشید

  2. کاربر روبرو از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده است .

    بهار.زندگی (سه شنبه 03 مرداد 91)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 تیر 94 [ 22:58]
    تاریخ عضویت
    1390-1-26
    نوشته ها
    770
    امتیاز
    14,787
    سطح
    78
    Points: 14,787, Level: 78
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 69.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    4,357

    تشکرشده 4,467 در 859 پست

    Rep Power
    123
    Array

    RE: نقطه دردناک..جذب ادمای بی قید و بی پروا شدن...ازادی و رهایی

    نقل قول نوشته اصلی توسط بهار66
    5- مرد آزاد و رها (به آنها پسرهای شر هم گفته میشود)
    این دسته از مردها از قید و بندها آزاد هستند و اجازه میدهند که باد آنها را به هر کجا که میخواهد ببرد که معمولا هم به مکانهای جالب و سرگرم کننده ای کشیده میشوند. او موتورسواری میکند، از کار خود میزند تا با شما در کوچهها پرسه بزند، نگران آینده نیست و به پیش روی خود چشم دوخته است.

    چرا این مرد غیر قابل اجتناب است: تمام خانمها تا حدی خواستار یاغی گری و سرکشی هستند (البته در حد معقول) او عاشق آزادی و رهایی این مرد میشود و آرزو میکند که روزی خودش هم بتواند این طور باشد. روح سرکش این مرد شادابی و جوانی را به رابطه شان اضافه میکند و خانم هم همیشه در تلاش برای رام کردن اوست- هرچند میداند که هیچ گاه واقعا موفق نخواهد شد.


    همین یه خلا بزرگ تو من بوجود اورد که نا خوداگاه جذب ادمای بی قید و یلخی که البته پدرم و خونوادم ازشون متنفرن میشدم.ادمایی که خیلی وقتا ازنظر قیافه خونواده تحصیلات و ..ازم پایینتر بودن اما بهم حس ارامش میدادن.

    دوباره شروع شد!
    بهار عزیز خواهش میکنم اینقدر در مورد ناخوداگاه خودت فکر نکن!
    حرفات منظقی نیست، وتا چرت و پرت میگی ربطش میدی به ناخوداگاهت!

    خب اون طرف یلخی بی سروپای عوضی !
    اخه چی داشته که جذبش شدی؟!
    کسی که خیلی از شما پایی تره!

    میتونم ازت بپرسم تعریفت از بی قیدی چیه؟
    جذابیت روحیه سرکشی که منجر به شادابی میشه قابل درکه اما بی قیدی؟

    خواهش میکنم باز معما طرح نکن
    حسابی با خودت فکر کن و فکر کرده بنویس
    نمی دونم و یه حسیه و یه جوریه و این ها رو فراموش کن
    درست بنویس لطفا

  4. 4 کاربر از پست مفید meysamm تشکرکرده اند .

    meysamm (یکشنبه 11 تیر 91)

  5. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 اردیبهشت 98 [ 09:11]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    939
    امتیاز
    15,687
    سطح
    80
    Points: 15,687, Level: 80
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6,262

    تشکرشده 5,821 در 1,048 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    141
    Array

    RE: نقطه دردناک..جذب ادمای بی قید و بی پروا شدن...ازادی و رهایی

    [b]رک بگم عزیزم تمام مشکلات از ما دخترا نیست بلکه خیلیاش برمیگرده به خانواده هامون و طرز برخور اونا با ما...این مورد برای خود منهم پیش اومد و بنده یک مثال بارز برای این موضوع هستم
    خانوادم زیادی در این ضمینه سخت گیر بودن با اینکه همشون تحصیلکرده و وضع مالیمونم خوبه و حتی پدرم تحصیل کرده آمریکا هست..ولی میدونی سختگیری از چه جهت بود؟؟

    اینکه مبادا با کسی آشنا شمو رفت و آمد کنم که همسنگ ما نباشن..انقدر از این موضوع میترسیدنو نمیذاشتن من با کسی حرف بزنم که یه حسی ناخودآگاه برام بوجود اومد و راغب شدم به همچین آدمایی
    حتی جرات مطرح کردن خواستگارم نداشتم

    تا اینکه زد و من عاشق دلباخته یکی از همین پسرای بیقید شدم و چون خودم طرز زندگی محدودی داشتم به اونکه 12 سال خارج از ایران و بیقید و بند و آزاد زندگی کرده بود راغب شدم و یه حس خوبی داشتم بهش چون همیشه دوست داشتم منم آزاد باشم و اینهمه کنترل روم نباشه.

    حالا بماند که چه شد بعد ازدواج و.....
    میخواستم بگم که تقصیر از خانواده ها هم هست..اگر اینقدر نخوان محدود کنند شاید اوضاع بهتر بود...اگه میگفتن اوکی بگو بیاد ببینیم اصلا چجور آدمی هست همون موقع خودم ازش زده میشدم ولی چون هی از هم دورمون کردن اینجوری شد که برای رسیدن بهش تلاش کنم و جلو خانوادم جبهه بگیرم

  6. 2 کاربر از پست مفید نادیا-7777 تشکرکرده اند .

    نادیا-7777 (یکشنبه 11 تیر 91)

  7. #4
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    213
    Array

    RE: نقطه دردناک..جذب ادمای بی قید و بی پروا شدن...ازادی و رهایی

    خــــــــــــــــــــیلی بی ادبی خارپشت..ازخیلی هم یه چیزی اونورتر.واقعا چرا افات احتمالی مشاوره رو نمیخونی؟

    خب اون طرف یلخی بی سروپای عوضی !
    اخه چی داشته که جذبش شدی؟!
    کسی که خیلی از شما پایی تره!
    هیچی جز بی قیدی

    میتونم ازت بپرسم تعریفت از بی قیدی چیه؟
    اره میتونی بپرسی...بی قیدی ازنظر من اون ادما ادمایی هستن که مثه ما تو یه چارچوب مشخص محبوس نشدن.
    بطور مثال خونواده پدری من ادمایی از جنس دیگه ای بودن.این وسط پدرم و عموم خودشونو ازاون محیط جدا کردن درس خوندن ادمای اسم و رسم داری شدن و همیشه سعی کردن ما رو از فرهنگ خونوادشون دور کنند..اما من همیشه دلم میخواست بچشم طعم اون مدل زندگی چیه؟

    پدر من ادم فوق العاده تعصبی بود که چارچوب خاصی براش داشت ضمنا یه چارچوب دیگه بعنوان منو میشناسن ایجاد کرده بود که ما باید مراقب میبودیم جُم نخوریم چون همه پدرمو میشناسن


    .................................................. ....

    اره نادیای عزیز..حرفتو قبول دارم.گاهی محدود کردن باعث مشتاقتر شدن میشه

  8. 2 کاربر از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده اند .

    بهار.زندگی (سه شنبه 03 مرداد 91)

  9. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 شهریور 94 [ 14:10]
    تاریخ عضویت
    1390-6-12
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,076
    امتیاز
    13,834
    سطح
    76
    Points: 13,834, Level: 76
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 216
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6,166

    تشکرشده 6,121 در 1,114 پست

    Rep Power
    123
    Array

    RE: نقطه دردناک..جذب ادمای بی قید و بی پروا شدن...ازادی و رهایی

    بهار دو تا موضوع هست اینجا
    جذب شدن به افراد بی قید
    متنفر بودن از افراد متین و موقر
    هر دو هم زمان؟
    یا کدومش؟

    خوب هر کسی در نا خود آگاهش ممکنه ی حسی داشته باشه،مثلا من در ناخودآگاهم از اینکه همسرم اصالتا آذری باشه خیلی خوشم می اد،چون پدر بزرگم رو خیلی دوست دارم و اون آذریه.
    ولی در قبال اون از فارس ها یا سایر قومیت ها متنفر نیستم.
    وقتی تو از آدمای متین و موقر ..... می گیره!دلیلش چیه؟
    بهار می دونی چه حسی دارم اینکه... شاید خودت هم بدت نمیاد زیاد متین و اتو کشیده ننویسی.
    این مشکلات ریشه دار به نظرم اومد.
    نمی دونما ولی حس می کنم باید بیشتر بنویسی.
    بهار منظورم این نیست که مودب نیستی ،به هیچ وجه این منظور رو ندارم،منظورم اینکه تلاش نمی کنی لحن مودبانه خیلی متینی داشته باشی.

  10. 4 کاربر از پست مفید نازنین آریایی تشکرکرده اند .

    نازنین آریایی (یکشنبه 11 تیر 91)

  11. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 25 اردیبهشت 92 [ 09:40]
    تاریخ عضویت
    1389-7-21
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    7,206
    سطح
    56
    Points: 7,206, Level: 56
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 144
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class5000 Experience Points1000 Experience Points
    تشکرها
    1,662

    تشکرشده 1,673 در 522 پست

    Rep Power
    86
    Array

    RE: نقطه دردناک..جذب ادمای بی قید و بی پروا شدن...ازادی و رهایی

    بهارجون مگه کسی نمیتونه اتو کشیده و خیلی مرتب و منظم و مثبت و متین باشه اما سخت گیر و تعصبی هم نباشه؟!!!

  12. 4 کاربر از پست مفید آفتاب همدرد تشکرکرده اند .

    آفتاب همدرد (سه شنبه 03 مرداد 91)

  13. #7
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 بهمن 92 [ 23:55]
    تاریخ عضویت
    1389-10-14
    نوشته ها
    2,085
    امتیاز
    11,615
    سطح
    70
    Points: 11,615, Level: 70
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    12,283

    تشکرشده 12,256 در 2,217 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نقطه دردناک..جذب ادمای بی قید و بی پروا شدن...ازادی و رهایی

    سلام،

    در کتاب آموزش پیش از ازدواج از مهدی میر محمد صادقی خواندم:


    برخی از مردم همسر خود را نه بر این اساس که چه کسی برای آنها مناسب است، بلکه بر این اساس که چه کسی برای خانواده آنها مناسب نیست انتخاب می کنند. لجاجت با خانواده یا لجاجت با یکی از والدین گاهی ریشه انتخاب های ماست.
    این مسئله می تواند به دلایل زیر باشد:
    1) عصبانیت زیادی نسبت به یکی از والدین یا هر دو والد را در خود احساس می کنید
    2) والدین شما بسیار کنترل کننده بوده اند و اکنون شما می خواهید از کنترل آنها فرار کنید.

    این نوع ارتباط هر چند باعث می شود که خشم فرد نسبت به خانواده تخلیه شود، اما باعث نخواهد شد که همسران رابطه مناسبی با یکدیگر داشته باشند. اگر گمان می کنید که الگوی شما در علاقه مند شدن به دیگران، لجاجت و سرکشی است، بهتر است این مسئله را با کمک یک روان درمانگر بررسی کنید. همین که مجبور نباشیم که شورشی باشیم، این امکان وجود خواهد داشت که به هر کسی علاقه مند شویم. شورشی بودن و لجاجت ایجاد اجبار و فشار می کند و اجبار در ازدواج نمی تواند به موفقیت منجر شود.



    امیدوارم کمک شما کند.
    شاد باشید.

  14. 8 کاربر از پست مفید hamed65 تشکرکرده اند .

    hamed65 (یکشنبه 11 تیر 91)

  15. #8
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    213
    Array

    RE: نقطه دردناک..جذب ادمای بی قید و بی پروا شدن...ازادی و رهایی

    اقا حامد ممنون.تقریبا به موضوع اشاره کردید..البته من ازعمد یا ازروی لجاجت تصمیم نمیگرفتم با ادمای مخالف نظر خونوادم اشنا بشم بلکه این مدل ادما ناخوداگاه برام جذابیت داشتن.هر چند با منطق دو دو تا چهارتا میدونستم ادمای مناسبی نیستن ولی بهم حس ارامش میدادن تا اینکه علتش رو تو اون نوشته ای که تو پست اول نقل قول کردم پیدا کردم.
    البته با استفاده ازتاپیکای قبلی تونستم این حس رو تا حدی مهار کنم..یعنی با استفاده ازحرفای فرشته مهربون تونستم تا حد زیادی اون تصویر ذهنی رو بشکنم و به معایبی که این ادما برام داشتن فکر کنم.
    اما حالا فمیدم یکی از دلایلی که من جذب اون ادما میشدم محدودیت زیادم بوده.برای من ازاد و رها بودن خیلی خیلی دلنشینه و این چیزی بود که خونوادم خیلی منع میکردن(بطور خاص پدرم).برای همین ادمایی که به نظرم بی قید و بند میومدن برام جذاب بودن.الان من میخوام این حفره و خلائی که ایجاد شده درونم رو خودم ترمیم کنم نه توسط یه پسر شرور.

    پدر من واقعا سختگیر و تعصبی بود..به معنای واقعی کلمه..و این منو خیلی ازرده و زده کرده.

    .................................................. .

    وقتی تو از آدمای متین و موقر ..... می گیره!دلیلش چیه؟
    حس میکردم ادمای کسل کننده ای هستن و ادمای سختگیر که همه چی براشون باید دو دو تا چهارتا باشه...و بیش ازحد قانونمند
    حس میکردم اگه باهاشون ازدواج کنم با مرد باب میل خونوادم ازدواج کردم نه باب میل خودم.حس میکردم ازیه قفس وارد یه قفس دیگه میشم.

    منظورم اینکه تلاش نمی کنی لحن مودبانه خیلی متینی داشته باشی.
    منظورت کلمه ی عق هست؟خوب میخواستم حس واقعیم رو منتقل کرده باشم و ....و بعدی رو بعدا میگم..یه موردی تو ذهنم اومد

    ................................................

    بهارجون مگه کسی نمیتونه اتو کشیده و خیلی مرتب و منظم و مثبت و متین باشه اما سخت گیر و تعصبی هم نباشه؟!!!

    ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  16. کاربر روبرو از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده است .

    بهار.زندگی (سه شنبه 03 مرداد 91)

  17. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 12 دی 91 [ 23:08]
    تاریخ عضویت
    1391-2-17
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    727
    سطح
    14
    Points: 727, Level: 14
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 73
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    46

    تشکرشده 44 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نقطه دردناک..جذب ادمای بی قید و بی پروا شدن...ازادی و رهایی

    ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟quote]



    [/font][/color]
    بهار خانوم من پسری بسیار اتو کشیده هستم دانشجوی دکتری دانشگاه مریلندهستمدر پرورشگاه بزرگ شدم ولی تا الان خبط نکردم درس خوندم 15 سالگی وارد داشگاه شدم 19 سالگی جی ار ای و تافل دادم اسکالرشیپ گرفتم یه خورده هم از اقا یونس وتینا قرض کردم رفتم امریکا. مدل تبلیغاتی کالوین هم هستم رقصمم هم خوبه. .عاشق امام حسین هستم فحش هم بلد نیستم بین خودمون هم باشه 2 تا دوست دختر هم دارم پیانو و گیتار هم بلدم ولی عاشق نقاشی و سنتور هستم .یکم هم با معرفت هستم تینا- مربی - امسال مریض شد اومدم ایران یه کلیه مو بهش بدم دعا کنید خوب شود بسیار نگرانم.
    دیدی هم اتو کشیده هستم هم باز.
    پس میشه

  18. 2 کاربر از پست مفید amirtina تشکرکرده اند .

    amirtina (سه شنبه 11 مهر 91)

  19. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 26 مهر 97 [ 09:20]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,398
    امتیاز
    13,057
    سطح
    74
    Points: 13,057, Level: 74
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 193
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Social1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,610

    تشکرشده 8,998 در 1,493 پست

    Rep Power
    156
    Array

    RE: نقطه دردناک..جذب ادمای بی قید و بی پروا شدن...ازادی و رهایی

    سلام بهار عزیز

    به همدردی خوش آمدی

    من بدون در نظر گرفتن هیچ سابقه ای از شما اومدم برات نظر بگذارم.

    وقتی ما محدود می شیم این محدودیت باعث میشه جذب نداشته هامون بشیم. مثلا انقدر به ما سخت گرفته شده

    که می خوایم این حصر رو بشکنیم و آزاد و رها زندگی کنیم. فکر می کنیم زندگی این افراد فوق العادست و دلمون

    میخواد مثل اونها برای دلمون زندگی کنیم. خسته هستیم از اینکه همش برای مردم ندگی کردییم و میخوایم خودمون

    باشیم. کم کم در دلمون بعضی چیزها میشه کمپلکس (که الان بهار باهاش مواجهه) و بعد ممکنه به شکل نامطلوبی

    در آینده و به خصوص ازدواج اثر بگذاره.

    برای مثال بهار روحیه ساختار شکنی داره ، دوست داره راحت باشه و ریلکس و کسی دائم براش چارچوب مشخص

    نکنه. اما ممکنه جذب این افراد بشه. چون این خلا درون وجودش هست.

    حالا بهار باید چه کنه که در شناخت خطا نکنه؟

    باید اول از همه بپذیره که ممکنه خانواده عملکردشون اشتباه بوده باشه اما بهار دختر عاقلیه. باید خودشو از این

    وضعیت نجات بده و اشتباه نکنه در تصمیم گیری!

    برای حل این مسئله یک راه حل خوب به نظر میرسه.

    بهار جان

    سعی کن بیشتر راجع به این تیپ افراد تحقیق کنی. مثلا الان رو نبینی. بررسی کنی آیا این افراد که بعضا

    بی نظمن و باری به هر جهت ، آیا موفق هستن؟ آیا متعهد هستن؟ در طولانی مدت و بلند مدت این آدمها رو ببین

    و بعد ببین برای یک زندگی مشترک چجور مردی می تونه همیشه کنارت باشه؟

    وقتی ویژگی های منفی این تیپیک شخصیت رو ببینی و معضلاتش رو متوجه میشی که فقط از دور جذاب هستن و

    از نزدیک خیلی جالب نیستن. فقط یک دید کلان می تونه بهت کمک کنه و عاقبت اندیشی.

    در نهایت هم با بررسی چشم انداز این افراد میتونی خودت خلا هات رو پر کنی و بیشتر دنبال یک شخصیت حامی

    و همراه باشی ک تو سختی ها نخواد آزاد باشه و تو قید و بند نباشه و تو رو در اوج مشکلات رها کنه.

    وقتی معایبش رو ببینی خودت کم کم به احساست یاد میدی که چطور کمبودهاش رو درست جبران کنه و عاقلانه

    تو رو به انتخاب صحیح رهنمون کنه.

    من نمونه این افراد رو زیاد دیدم و بعضا تا سنین بالا 30 سال به بالا به هیچ جای خاصی در هیچ زمینه زندگی نرسیدن.

    موفق باشی دوست گلم

    سوالی بود در خدمتم.








  20. 9 کاربر از پست مفید bahar.shadi تشکرکرده اند .

    bahar.shadi (دوشنبه 12 تیر 91)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 04 اردیبهشت 96, 00:33
  2. درخواست راهنمایی در خصوصی شدت بالای حساسیت بین فردیی (راه حل پرسشنامه کمالگرایی هیل)
    توسط آقای ام در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 13 خرداد 95, 19:05
  3. برای گرفتم تصمیم نهایی برای جدایی دور شدن کوتاه مدت مفید است یا مضر؟
    توسط فرخ رو در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 21 خرداد 93, 22:39
  4. تنهایی - 24 سالمه، نمی خواهم با کسی دوست بشم، تنهایی اذیتم می کنه
    توسط sara19 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 30
    آخرين نوشته: پنجشنبه 23 آذر 91, 01:10

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:50 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.