به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 91 [ 23:14]
    تاریخ عضویت
    1391-2-05
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    657
    سطح
    13
    Points: 657, Level: 13
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    افکار پریشان و آشفته

    سلام
    شرمندم واقعا به خاطر همچین پستی خجالت می کشم
    چرا افکار پریشان راهام نمی کنه
    چند وقت پیش تو یه سایت اینترنتی فیلمهایی رو دانلود کردم که صحنه جنایت داشت
    سر بریدن و ......
    ای کاش می مردمو اون فیلمارو نمی دیدم
    حالم بد شد
    نمی دونم چرا نا خود آگاه خودمو میزارم جای اون آدمها و تو ذهنم سر می برم میکشمو .....
    قبلا هم یه ذره اینجوری بودم و اون هم مال چند سال پیش بود که توی مجله تپش جام جم یک داستان جنایی رو خونده بودم بعد شروع کردم به تصویر سازی ذهنی ( نا خود آگاه)
    چرا اینجور شدم
    عذاب آوره دارم می میرم
    منی که این همه نگران نزدیکانم بودم و .... حالا چرا باید این افکار در مورد اونها به ذهنم بیاد
    چرا وقتی با یکی حرف می زنم نا خود آگاه یه حسی بیاد تو وجودم که بزنمش یا مشت بزنم و ......
    چند وقت پیش رفتم پیش متخصص روانشناسی
    اون گفت که در واقع این اتفاق واسه همه ماها پیش میاد و گفت تو باید خود کنترلی کنی افکارتو مثبت کن و وقتی اومد تو ذهنت سریع مثبت فکر کن
    انصافا چند وقت خوب بودم ولی بعد دو ماه یه ذره بد شدم
    اصلا من تو این فازا نبودم چم شد
    همیشه استرس دارم
    البته قبلا استرس هام و نتاراحتی هام راجب چیز دیگه ای بود ولی الان این شده
    کلا من آدم حساسی هستم
    تنهام و .....
    که دکتره میگفت ارتباطاتتو زیاد کن بگرد و .... ولی من دچار یکنواختی شدم نشاط نیست تو زندگیم گفت به دارو احتیاج نداری و حتی به مشاوره های زیاد هم نیازی نیست گفت تمرین کن چند وقت دیگه خوب میشی
    همش می ترسم نکنه یه وقت نتونم کنترل کنم و تصویر سازی ذهنی میاد سراغم و من داغون میشم
    یعنی اینها همش تو ذهنه ؟ من می ترسم نکنه واقعیت داشته باشه
    آقای مدیر لطفا شما هم کمکم کنیددکتر گفت مشکلت شناختیه یعنی تو ذهنته
    من می دونم ولی بازم می ترسم نکنه .... یعنی به باور نرسیدم
    و می ترسم که فقط تو ذهن نباشه و... حروم میشم
    خلاصه اینکه من همیشه علتی واسه ناراحتی دارم
    تو رو خدا یکی امید بده

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,025 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    373
    Array

    RE: افکار پریشان و آشفته

    سلام خدمت شما

    خوش امدید به همدردی

    چرا انقدر یه مسئله رو میپیچونید؟!!!


    شما فیلمهایی جنایی و صحنه سر بریدن و ..دیدید.اگر یک نفر واقعا انسان باشه باید هم بعد از دیدن این فیلمها و تصاویر بهم بریزه و قطعا زمان میخواد

    من هم در دوران دبیرستانم در گوشی یکی از دوستام صحنه سر برین یه انسان رو دیدم و تا یکماه مثل همین حالت شما بودم..خودمو و عزیزانم رو میذاشتم جای اون کسی که داشتن سرش رو میبریدن و خیلی عذاب میکشیدم

    شما فکرت آزاده..باید فکرت رو مشغول کنید.

    حالا با درسه..با کاره...با تفریح و گردش و کوه و ورزشه..خلاصه که نباید فکرتون ازاد باشه...

    شما چند سالتونه؟تحصیلاتتون چیه؟شغلتون چیه؟اوقات فراغت رو چطور میگذرونید؟
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 91 [ 23:14]
    تاریخ عضویت
    1391-2-05
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    657
    سطح
    13
    Points: 657, Level: 13
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: افکار پریشان و آشفته

    25 سالمه
    فوق دیپلومم
    بیکار
    تازه خدمتو تموم کردم
    دارم افسرده میشم
    حتی از این میترسم که اینجا سرزنش شم یا بگن بیمارم
    آخه من ناخود آگاه خودمو میزارم جای کشنده نه اونی که میمیره
    خاک بر سر من
    اوقات فراغتم تنهام

    اصلا اینجوری نبودم ولی یهو شدم
    هی فکرای منفی میاد سراغم
    انگار یکی از درون تحریکم می کنه که مثلا بزنم یکیو یا بکشم ....تازه خدمتو تموم کردم
    دکتر می گفت از فشار های خدمته و این هم می تونه مزید بر علت باشه
    ذره ذره عذاب میکشم
    آخه من که اینجوری نبودم
    تا یه ذره زندگیم آروم میشه یه مشکل تازه سر میرسه

  4. #4
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,077
    امتیاز
    155,393
    سطح
    100
    Points: 155,393, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,706

    تشکرشده 36,065 در 7,430 پست

    Rep Power
    1099
    Array

    RE: افکار پریشان و آشفته

    hootan.x گرامی

    شما نیاز به کنترل ذهن و بستر زدایی داری

    کنترل ذهن >>> هروقت این افکار سراغت میاد توقف فکر بده و به یک موضوع لطیف فکر کن یا مطالعه کن یا برو دوش بگیر و ... یعنی به هرشکلی شده از ایجاد تخیل جلوگیری کن .

    بستر زدایی >>> از دیدن هرگونه فیلم در این زمینه ها به شدت خود داری کن ، و از مطالعه حوادث اینچنینی پرهیز کن


    بستر سازی مثبت >>> اوقات فراغتت را با برنامه های مفید از جمله ورزش ، بخصوص شنا پر کن . با افراد رقیق القلب و کسانی که زمینه فعالیت هنری و فرهنگی دارند ارتباط برقرار کن . مسافرت برو و دنبال کار باش و کاری که فعالیت بدنی و ذهنی زیاد داشته باشه را پیدا کن . یک فعالیت هنری را در پیش بگیر . به یک متخصص تغذیه مراجعه کن و سعی کن تغذیه ات را تغییر دهی . اگر از غذاهای فست فود بیشتر استفاده می کنی برنامه غذایی خود را از این حالت در بیاور و مدتی در برنامه غذایی خود گوشت قرار نده و بیشتر غذاهای گیاهی استفاده کن .

    کمتر روی این حالت خودت متمرکز شو و بهتره مدتی اصلاً به اینکه ممکنه مشکل داشته باشی فکر نکن .

    در اصطلاح روانشناسی ، شخصیت ضد اجتماع و در اصطلاح مذهبی ، نفس اماره .... که به سوی رفتارهای مخرب دعوت می کند لایه ای در وجود هرکدام از ما دارد که شدت و ضعف آن دست خود ماست . هرچقدر زمینه های تربیتی و خود سازی ما میل به سوی کنترل و مهار این نفس داشته باشد او رشد نخواهد کرد و حتی ممکن است کامل تحت تسلط ما قرار گیرد و برعکس آن نیز ممکن هست یعنی با بها دادن و پرورش آن اجازه فرماندهی بر شخصیت خود را به آن بدهیم و ... به خود و دیگران آسیب بزنیم . هرچه هست اینکه تنهایی ما باید با برنامه هایی پر شود که مهار این بعد را در پی دارد از مسلمات است ، تنهایی های خود را نباید با برنامه هایی که تقویت و تسلط منفی های ذهن و روان ما را در پی دارد پر کنیم .


    موفق باشید


    .




    .

  5. 4 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (سه شنبه 09 خرداد 91)

  6. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    213
    Array

    RE: افکار پریشان و آشفته

    سلام اقا هوتن.به همدردی خوش اومدی

    خاک بر سر من
    اقا هوتن.لطفا به خودت انرژی منفی نفرست..

    نگران نباش..حتما مشکلت حل میشه..من مطمئنم که میتونی.

    البته قبلا استرس هام و نتاراحتی هام راجب چیز دیگه ای بود ولی الان این شده
    دوست عزیزم شما تموم نگرانیها..استرسها..و حتی صحنه های اون فیلما که مرتب تو ذهنت میاد رو روی کاغذ بنویس...با جزئیات..وقتی داری مینویسی اجازه داری هر چقدر خواستی ناراحت بشی...بعد روی همه نوشته هات بنویس بخشیدم و رها کردم..بعد همه رو بسوزون و بریز تو سینک ظرفشویی.(ازبین بردن بار احساسی اون صحنه ها)و فقط هم یک بار انجام بده.

    شما صحنه هایی دیدی بنا بعلتی با ناخوداگاهت ارتباط برقرار کردن مثلا ممکنه تو بچگی همچین فیلمی دیده باشی یا اصلا حرفی شنیده باشی و ...خوب الان ذهنت داره سراغ اون صحنه ها میره..ذهن ادم اگه کنترل نشه هزارجا ممکنه بره..پس اصلا نترس و همون روش منحرف کردن ذهن رو استفاده کن بدون سرزنش خودت...

    شما باید به جای تحقیر خودت به خودت محبت کنی.پس مرتب به خودت ابرازعلاقه کن.هر روزصبح یه جمله مثبت به خودت بگو و از خدا تشکر کن.تو یه دفترچه یادداشت هر وقت تونستی ذهنت رو به سمت مسائل مثبت منحرف کنی به خودت یه افرین بگو..به خودت جایزه بده.

    من فکر میکنم تا همین حد کافیه بیشتر از این نتیجه عکس میده..مثلا اگه بهت بگم اقا هوتن سر ساعت 12به هر چیزی فکر کن به جز میمون سیاه سفید خالدار..تو دقیقا سر ساعت 12میمون سیاه سفید خالدار میاد تو ذهنت..

    پس تمرکزمنفی نکن.تو نمیتونی بگی به فلان چیز فکر نکنم اما میتونی تعیین کنی به چی فکر بکنی.

    تموم هدفها و برنامه های هفته اینده ماه اینده 6ماه اینده 1سال و 5سال بعد رو بنویس..هدفهات رو خورد کن.مثلا اگه میخوای بری سر کار.بنویس افرین به من که ماه بعد صاحب یه کار خوب با حقوق فلان و بیمه و ..شدم (ویژگی های کار دلخواهت رو بنویس.)بعد هر قدم حتی کوچیک که برداشتی از خودت تشکر کن.

    کم کم ذهنت یاد میگیره به مسائل مثبت فکر کنه..ممکنه کمی طول بکشه تا ذهنت عادت کنه..اما بعد از مدتی اینکار برات راحت میشه

    موفق باشی
    انگار داشتم مینوشتم فرشته مهربان فرستاد)

  7. 3 کاربر از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده اند .

    بهار.زندگی (سه شنبه 09 خرداد 91)

  8. #6
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 09:18]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,602
    امتیاز
    308,878
    سطح
    100
    Points: 308,878, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 86.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,763

    تشکرشده 37,309 در 7,141 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: افکار پریشان و آشفته

    با سلام
    اگر با مشاوره که رفتی و صحبتهایی که دوستان داشتند، توانستی، خودت را از موقعیت های این چنینی دور کنی و تمرکز زدایی کنی و افکارت را کنترل کنی که کم کم این مشکلت حل می شود. و باید حتما برای پیشگیری چنین فیلم و حوادثی را دنبال نکنی.
    اما اگر حس کردی کنترل از دستت خارج هست و موفق نمی شوی. شما احتمالا وسواس فکری داری. البته وحشتناک نیست و خیلی ها گرفتارند، ولی در هر کس موضوعش فرق دارد و شدتش کم و زیاد دارد. لازم است به یک روانپزشک مراجعه کنید و مدتی دارو درمانی بشوید. و در خلال این دارو درمانی ، شماباید طبق توصیه های روانشناس عمل کرده و با توقف فکر، بستر زدایی، کنترل فکر و ... و قرار گرفتن در موقعیت های عملی و واقعی زندگی بر این گونه مسائل فائق بیایی.
    نگران نباش. اگر مصمم به حل این مسئله باشی، کاملا درمان پذیر هست.

  9. 4 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (جمعه 12 خرداد 91)

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 91 [ 23:14]
    تاریخ عضویت
    1391-2-05
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    657
    سطح
    13
    Points: 657, Level: 13
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: افکار پریشان و آشفته

    سلام عرض می کنم
    ممنونم از همه شما ها
    راسشو بخواین واسه اینکه فکر نکنین قصی القلبم
    اعتراف می کنم که یکی از اعضای تالارم با یه مشخصات دیگه اومدم تا آبروم نره
    همیشه میومدم مطالعه می کردم مطالب تالاروطعم شیرین راهنمایی های مدیر عزیز و فرشته رو چشیدم البته راجب موضوعات دیگه
    تو این دو سال که تالار بودم فهمیدم که حساسم و ظریف
    اگه به لیست موضوعاتم رو با اون یکی نام کاربریم میدیدین همیشه گله و ناراحتی بود
    تا اونجایی که گل مریم عزیز گفت تو یکی از پستهام
    که مشکل از ..... نیست مشکل از توه و تو به عنوان یک پسر روحیه ی خیلی حساسی داری و من پی بردم ....
    که نا خود آگاه این مشکل رسید
    مشکلی که مامانمم میگه بزرگش کردی همه ماها اینجوری میشیم حتی دکتر هم گفت
    ولی من فکر می کردم فقط منم که اینجوریم
    من به توصیه های شما ها گوش می کنم ولی خواستم بگم که همیشه من احتیاج به تایید داشتم با اینکه دکترم گفته بود ولی بعد چند مدت چون زمان ازش گذشته بود فکر کردم حتما باید یکی دیگه اینها رو بگه
    من همیشه اختلالت استرسی داشتم الان اینه ولی قبلنا سر یک موضوعات دیگه بوده
    مثلا چند سال پیش من بیماری ریوی داشتم همه دکتر ها می گفتن مشکلی نیست فقط یکم مراقب گرد و غبار باش ولی من چند سال بخاطر آسم ترسیدم یه ترس بیهوده بدنم می لرزید از ترس حالا بازم بدنم می لرزه از این ترس
    چون تو روزنامه خونده بودم سرگذشت یکیو که آسم داشت و از حملات این بیماری گفته بود و اینکه یک روز که با دخترش مشغول بازی بوده دچار حمله شده بود و اینکه مثل این بود که طنابی دور گردنش پیچیده بودن و ..
    من چند سال این تصوراتو داشتم و همیشه می ترسیدم اونجوری بشم و....تصور می کردم اونجوری خفه خواهم شد......... خیلی دکتر عوض کردم ولی بعد یه مدت حس می کردم خواهم مرد و یه مدت که زمان میگذشت حرف دکترا کهنه میشد و حس می کردم درکم نمی کنن چون یه ذره مثلا الان نفس تنگی میشم.....
    بعد ها یک مشکلات دیگه ....... اینها رو گفتم تا روحیاتمو بشناسین که هر دکتری گفت سالمی ولی من ... اینکه همیشه احتیاج دارم دوباره شارژ بشم واسه همین دوباره اومدم اینجا می خوام بگم که شاید یکی دیگه بود سریعتر بهتر میشد
    اینی هم که الان مشکلو دارم اگه چند سال پیش که اینجوری شده بودم یکی به من میگفت و راه حلو نشون میداد سریع بهتر میشدم نه اینکه خاطرات چند سال پیش تداعی بشه
    همیشه تو ذهنم درگیر بودم و سعی می کردم حلش کنم
    من 2 سال عضو این سایت بودم و این مشکل رو نداشتم
    حالا شده
    دکتر ازم پرسیده بود تحریم میشی اون فیلمها رو ببینی؟ گفتم نه
    و توضیح دادم که ناگهانی بوده
    گفت که آیا احساس نگرانی هم داشتی مثلا راجب خانوادت که مثلا بیمار بشن؟ یا همین افکار بود از اول؟
    نه من این افکاراتو نداشتم همیشه نگران خانوادم بودم که مریض نشن تصادف نکنن حالا اینجوری شدم
    .......
    ببینید این افکارا این نبوده که یکیو بزنم یا آسیب برسونم ...
    مثلا وای اگه به یکی مزاحم بشم
    یا الان خودمو بندازم زمین؟
    یا اینکه مثلا چرا نباید فکر کنم به این چیزا
    حالا که فرشته گفته نباید این فیلمارو ببینم میگم وای اگه ببینم حتما اون اتفاق میفته؟؟؟
    خوشبختانه کنترلش کرده بودم بهتر شده بودم
    چون به قول فرشته بستر زدایی کرده بودم
    چون تو خدمت سربازی بودم سرم گرم بود می گفتیم می خندیدیم
    ولی تموم که کردم تنهام دوستی هم ندارم
    مثلا حس بی عرضگی میکنم بعد هم منجر به این افکارات میشه
    واسه همینه که استرس اومده سراغم
    چشم
    به خدا قصدم فقط بیان روحیاتم بود ببخشید زیاد شد چون فرشته گفته بود حتی نباید فکر کنی که همچین مشکلی داری
    و دکتر هم گفته بود نباید حس مریضی کنی
    نشاط تو زندگیم نیست باید سبک زندگیمو عوض کنم ممنونم از همتون فقط امیدوارم تایید کنین که این ها همش افکاره و ممکن نیست حقیقت پیدا کنه
    فقط یکم احتیاج به امید دادن دارم من موفق شدم و می تونم


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:02 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.