سلام خدمت دوستان عزیز
من ده روزی میشه که متحل شدم وبا خانمی که همسرش اعتیاد داشه ودر اثر تذریق فوت کرده ازدواج کردم.
البته فعلا صیقه محرمیت خوندیم تا منزلی که خریدم رو تحویل بگیرم.
این خانمم بشدت محبت میکنه که انگار من بچه اش هستم نمیگم بده اندازش خوبه.
ولی بیش از حد محبتهاش باعث شده از کارو زندگیم وبرنامه هام بیوفتم.
میگه هر شب بیا بدیدنم .و هر شب بمون پیشم. ساعت کاریمو با این کاراش بهم ریخته .
طوری که من ساعت 10 شب مغازه رو تعطیل میکنم شده 8:30
میاد محل کارم به دیدنم .اگر مشغول کار باشم ناراحت میشه میگه کارتو کنار بزار من رو فقط نگاه کنیا بامن حرف بزن.
حسابی از کارم افتادم دستم به کار نمیره .
رفتارش مثل دخترای 15 ساله هست در صورتی که 29سالشه.
مثل بچه باهام حرف میزنه صداشو لوس میکنه .حالا میگم این اشکالی نداره.
بشدت زود ناراحت میشه بقض میکنه.
پدر نداره.یه مادر پیر باهم زندگی میکنند دوتایی. اینم میدونم چون چندسال تنها زندگی کردن از وجود من در خانشون خوشحال میشن وبا آرامش میخوابند بدون ترس واسترسی.
ولی آخه تا چه حد.
میگه تو دنیایی گمشده منی نمیخوام ازدستت بدم .
ما الان صیقه هستیم نمیشه که هرشب منزلشون بمونم.
راهنمایم کنید چطوری باهاش رفتار کنم ناراحت نشه.
علاقه مندی ها (Bookmarks)