به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 25 مهر 92 [ 09:18]
    تاریخ عضویت
    1388-10-19
    نوشته ها
    1,262
    امتیاز
    11,056
    سطح
    69
    Points: 11,056, Level: 69
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    4,891

    تشکرشده 4,928 در 1,071 پست

    Rep Power
    143
    Array

    هنوز هم نمی تونم از حق خودم دفاع کنم!

    سلام
    بخدا خجالت می کشم که باز دارم پست می زنم! از روی همه دوستانی که راهنماییم کردند، شرمنده ام!
    ولی نمی دونم چرا نمی تونم از عهده حل مشکلاتم بر بیام!

    تو تاپیک "چگونه بپرسم چرا؟" که در امضایم هست، دنبال راهکار گشته بودم. ولی باز موفق نشدم!!

    ============================
    برای یکی از درسهای دانشگاه، استاد گروه بندی کرده بود و اعضای گروه باید یه سرگروه انتخاب می کردند و با هماهنگی اون کارها رو انجام می دادند.
    من به این درس خیلی علاقه داشتم و حسابی وقت گذاشتم، کارهایی که بهم محول می شد و کامل انجام می دادم و چندتا پیشنهاد هم داشتم که خیلی ازشون استقبال شد.
    سرگروهمون مکرر تلفنی ازم تشکر می کرد. بارها بدگویی چندتا از اعضای گروه پیشم کرده بود که اصلا همکاری نمی کنند. و تا لحظه قبل از ارائه مون هم از یکی بدگویی می کرد!
    مدام هم می گفت من تعریف تو رو پیش استاد خیلی کردم!

    اما...
    امروز که با همین سرکار سرگروه وارد کلاس شدیم، از همون لحظه با رفتارش و ایما و اشاره، هم به استاد و هم بقیه نشون می داد که انگار یه عضو زاید گروهم. درصورتیکه با اونهاییکه بدگویی شون رو پیش من کرده بود، خیلی محترمانه رفتار می کرد. آخر جلسه رفتم از استاد سوال بپرسم، متاسفانه استاد هم رفتارش زننده بود.

    دقیقا همین بلا بارها بارها تو محل کارم سرم اومد، یکی همکارم مثل همین خانم پیش یکی رئیسمون که تازه وارد بود، باهام رفتار کرد. منم مثل بز وایستادم و نگاهشون کردم و نتونستم و ندونستم که چی بگم! گفتم با کارم نشون می دم، مثل اینجا تمام تلاشم رو کردم.
    آخرش گفتند که فلانی کار خودش نبوده، اصلا سواد نداره، و داده به کارشناسای خارجی و اونها براش انجام دادند!!!!!!
    خلاصه که خانم همکار شد رئیس و من از کار مونده!

    واقعا نمودم چکار کنم و چطور از خودم تو همچین موقعیتهایی دفاع کنم!

    یبار به یه مشاور گفتم، گفت روزی 200 بار بگو؛ "من می تونم سریع عکس العمل نشون بدم!".
    گفت بعد از 20 روز مغزت عادت می کنه که سریع عکس العمل نشون بدی و فکرهای دیگه به ذهنت نمیاد.
    ولی نمی دونم چرا مغز واموندمف کودنه!!!!!!
    (از همه و از جو تالار عذر می خوام، بابت جمله فوق!

    =================================

    واقعا من باید چکار کنم؟
    وجهه و موقعیت کاریم رو که از دست دادم!
    اینم که تو دانشگاه!
    اگه نتونم جلوش رو بگیرم، بیشتر از اینها نابود میشم!
    من واقعا نمی دونم چی کار باید کنم!

  2. 5 کاربر از پست مفید هستی تشکرکرده اند .

    هستی (پنجشنبه 14 اردیبهشت 91)

  3. #2
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    426
    Array

    RE: هنوز هم نمی تونم از حق خودم دفاع کنم!

    نقل قول نوشته اصلی توسط blue sky


    واقعا من باید چکار کنم؟
    وجهه و موقعیت کاریم رو که از دست دادم!
    اینم که تو دانشگاه!
    اگه نتونم جلوش رو بگیرم، بیشتر از اینها نابود میشم!
    من واقعا نمی دونم چی کار باید کنم!


    چرا اینقدر نگاه و قضاوت دیگران برات مهمه ؟!
    چرا اینقدر نتیجه برات مهمه ؟!
    چرا نگاه دیگران را اینقدر معنی می کنی ؟!
    گاهی مردم روبه روی ما ابدا در حال و هوای ما نیستند و واکنش هایشان از سر درد و رنج خودشان است.


    چرا فکر می کنی که حتما نیاز به واکنش داری ؟! و اگر داری حتی اگر بعدا احساس کردی که نیاز به واکنش هست ابتدا باید وارد گفتگو و صمیمیت و سادگی بشوی اگر نیاز هست سئوال و جوابی بشود و توضیح داده بشود خوب اینکار را با اتلاف وقت بکن . اما بکن . حرکت کن و اکتیوباش .
    برای تو مهم زمان طرح گفتگو نیست . مهم این است که گفتگو صورت بگیرد و تو تابوی ترس از گفتگو و صمیمیت داری . آن را بشکن .
    افکارت را بگو . نترس که تائید نشوی . نترس از اینکه در نظر دیگران خوب نباشی و نترس از اینکه قضاوت بشوی و.......

    از چی می ترسی ؟! از تائید نشدن ؟؟ از رشد نکردن ؟ مگر رشد تو در گرو دیگران است ؟! خودت را رها کن . مشکل از دید من اتفاقا کندی در واکنش نشان دادن نیست بلکه وابسته بودن به تائید گیری از دیگران است و ناباوری و عدم اعتماد به نفس و عدم خودباوری و........... که به همین دلائل تو سخت وارد مرحله ی صمیمیت می شوی و بهتر است بگویم از دید من اصلا نمی دانی صمیمیت چیست ( شاید این حرف کلیدت را بزند اما خوب روی این حرف فکر کن ) . در اصل با کمتر کسی راحت حرف می زنی . چرا که ترس از سرکوب شدن داری .

    بیشتر از آنکه افکار و احساساتت را بیان کنی خودت به جان خودت افتاده ای در نتیجه واکنش هایت تند و تیز ( افراطی ) یا منفعلانه ( تفریطی ) می شود .

    مشکل ابدا در بیرون تو نیست . در خود توست . مشکلات در خودت رشد می کند و سرطانی می شود . این دیدگاه و احساسات را باید بررسی کنی و عادات جدید فکری و احساسی و عملی برای خودت طراحی کنی .

    تو شاهکاری . تو بی نظیری . تو فوق العاده ای . تو توانایی ................ و در نهایت مردم بیرون هم آنقدر که تو فکر می کنی بد نیستند و توی نخ تو نیستند اما تو می. توانی در آنها هم حال خوب به وجود بیاوری . اگر با روحیه خوب و سازنده و بدون نیاز به تائید از آنها کار خودت رو درست انجام بدهی . صمیمی باش نترس . آدم های بیرون ما جون می دهند برای صمیمیت . برای شهامت . برای افراد تاثیرگزار . و................

    کافی است خودت این را باور داشته باشی . اگر به این باور برسی دیگر نیاز نیست دست و پا بزنی تا از دیگران تائید بگیری . از کل توانایی ات استفاده می کنی و خودت برای خودت حالش را می بری و دیگران طبیعتا جذب توانایی و روحیه ی سازنده و فعال و اکتیو و پر انرژی و مثبت تو می شوند .

    دیگران انعکاس تصویر ما در آینه ی هستند . تو از تصویر درون آینه چیزی را می گیری همان که هستی . اگر با با لباسی شیک و مو و آرایش آراسته و صمیمی و با لبخند شیرین و نگاه مهربان و با اعتماد به نفس و کلام خوش ..... جلوی آینه ظاهر بشوی آینه به تو چه چیز نشان خواهد داد؟! و یا برعکس



    این ها نظر من در مورد تو بود الزاما درست نیست . پس خودت رو ناراحت نکن . چون قضاوت نکردم از نگا ه خودم تحلیلت کردم .و خیلی هم دوستت دارم چون تو شاهکار و بی نظیری عزیزم

  4. 12 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (پنجشنبه 14 اردیبهشت 91)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 مهر 92 [ 12:05]
    تاریخ عضویت
    1387-6-20
    نوشته ها
    133
    امتیاز
    4,161
    سطح
    41
    Points: 4,161, Level: 41
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 189
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    182

    تشکرشده 181 در 78 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: هنوز هم نمی تونم از حق خودم دفاع کنم!

    بلو اسكاي عزيز

    سلام

    من به عدم توجه مفرط به ديكران و قضاوتها و اعتقاداتشان ايمان دارم اما بايد اين را مديريت كرد حالا جكونه.....؟؟

    ببين كاهي اوقات شرايط تفسير ذهن عجول و خسته ماست تفسيري كه تنها از برداشتهاي قديمي نشات مي كيره و به حال تعميم داده ميشه

    و لي طاهي اوقات واقعيت اينه كه با حركتي منطقي اطمينان بيدا كنيم كه اين جا مشكل از ديكرانه
    حتي با اين تفسير دوم هم ما مستقيم نميتوانيم رفتار مردم راا كنترل كنيم و اصلا درست نيست

    به نظرم بهترين راه كار كردن رو خودمون و در كنارش رو معنوياتمونه

    ميدوني جرا؟؟
    خوب ابه اين سوال فكر كن(لطفا خوب فكر كن ....)

    رابطه هاي ما اكر بر اساس توكل الهي باشه و به عبارتي اكر رابطه اي مقدس باشه ما انرزي ها مثبت و بالاتري را جذب مي كنيم و بر عكس

    راستي خان اني عزيز با تابيك ما هم سر بزنيد خوشحال ميشم

    ممنون

  6. 4 کاربر از پست مفید aruo تشکرکرده اند .

    aruo (پنجشنبه 14 اردیبهشت 91)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 23 تیر 91 [ 16:34]
    تاریخ عضویت
    1388-6-10
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    2,754
    سطح
    32
    Points: 2,754, Level: 32
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 146
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    168

    تشکرشده 169 در 34 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: هنوز هم نمی تونم از حق خودم دفاع کنم!

    بلو اسکای عزیز خوندن کتاب "نیمه تاریک وجود" از دبی فورد رو بهت پیشنهاد میدم.... خودم دارم میخونم و واقعا برام مفید بوده و حس میکنم تو این شرایط بهت خیلی کمک کنه... اگرم حوصله خوندن کتابو نداری همین عبارتو سرچ کن و مقالاتی که میادو بخون...

  8. 3 کاربر از پست مفید parnaz تشکرکرده اند .

    parnaz (شنبه 16 اردیبهشت 91)

  9. #5
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 25 مهر 92 [ 09:18]
    تاریخ عضویت
    1388-10-19
    نوشته ها
    1,262
    امتیاز
    11,056
    سطح
    69
    Points: 11,056, Level: 69
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    4,891

    تشکرشده 4,928 در 1,071 پست

    Rep Power
    143
    Array

    RE: هنوز هم نمی تونم از حق خودم دفاع کنم!

    آنی جان برعکس آنچه فکر می کردی، من اصلا ناراحت نشدم.دقیقا هم این تاپیک و هم تاپیک قبلی بقول خودت دوربین رو به سمت خودم گرفتم.
    می خوام بتونم قاطعانه از خودم و شخصیتم دفاع کنم.
    سکوت گاهی برگ برنده است ولی همیشه اینطور نیست!
    من مشکل دارم که حتی وقتی به غایت از رفتاری ناراحت میشم نمی تونم به طرف مقابل نشون بدم که ناراحت شدم یا عصبانی شدم.

    خوب اینها رو گفتم که بدونید منم میگم مشکل از منه و باید رو خودم کار کنم.
    حالا که رو این موضوع توافق کردیم، بذارید مشکلم رو بیشتر باز کنم:

    چند وقت پیش مقاله ای می خوندم با عنوان: "آزار جنسی زنان در محیط کار"
    به جمله ای رسیدم، به این صورت؛
    كوچك ترین رفتار و عملی كه باعث شود توجه یك زن در محیط كاری بدون تمایل واقعی اش به سمت مسائل جنسی جلب شود، آزار جنسی به حساب می آید.

    دقیقا من به همین شکل دارم آزار می بینم. رفتارها و حرکاتی با مصداق فوق.
    اون خانم همکارم، جلوی آقای رئیس که بتازگی وارد بخش ما شده بود، با رفتار و اشاره فوق گفت این اینجوریه ولی من هر بخشی که برم جام هست.
    ببینید بیشتر از حرکت اون خانم، سکوت من بیشتر تایید کننده بود.
    باورتون میشه هیچی نگفتم؟
    همش تو ذهنم می یومد که من خیلی بیشتر از اون تو زمینه کارم دانش و مهارت دارم، تو عمل نشون می دم که اینطور نیست.
    اما باور کنید حتی کارشناس برتر شدنم هم نتیجه نداد.
    از اون موقع تا بحال تو محیط های مختلف فقط دارم با همون مضمون جمله فوق آزار می بینم.
    نمی دونم باید چکار کنم و نمی دونم چرا صدام در نمیاد؟

  10. #6
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,077
    امتیاز
    155,393
    سطح
    100
    Points: 155,393, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,706

    تشکرشده 36,065 در 7,430 پست

    Rep Power
    1099
    Array

    RE: هنوز هم نمی تونم از حق خودم دفاع کنم!

    blue sky عزیز

    چرا دنبال واکنشهای دفاعی هستی عزیزجان؟

    بقول آنی تو خودت خودت را باور داشته باشی کافیه ؟

    با دفاع از خودت میخواهی به چه نتیجه ای برسی ؟ که دیگری نظرش تغییر کنه ؟ دیگه اون رفتار را نداشته باشه ؟ اگر اینهاست که واکنش دفاعی چنین نتیجه ای نمیده بلکه برعکس نشان از ضعف هست . تو نیاز نداری برای اثبات خودت به دفاع بپردازی ، کافیه راه رو درست بری کارت رو درست انجام دهی و خودت دروناً از کارت راضی باشی همین تو را بی نیاز از واکنش دفاعی می کند .

    از طرفی توصیه در اینگونه شرایط به واکنشهای تأخیری هست ، شما میخواهی این رفتار ( تأخیر ) را به سوی واکنش فوری که معمولاً هیجانی هست تغییر دهی ؟

    با این شکل که گفته ای هیچ کس جز ذهن و نگاهت به تو آزار جنسی نمی رساند .


    چرا توجه می کنی به حرکات دیگران ؟ بهترین کار حفظ نگاه هست ، نگاه نکن که نبینی و اگر چیزی دیدی چرا به ذهنت اجازه می دهی که بدترین تفسیر را داشته باشد . اینجا بهترین کار تجاهل هست ، یعنی حتی اگر واضح رفتاری نشان از منظوری داشت چنین وانمود کنی که نگرفته ای ، متوجه نشده ای . و حتی با ذهنت درگیر شوی که اشتباه برداشت می کند .

    ابداً جرأتمندی و قاطعیت به معنای واکنش نشان دادنها سریع در مقابل هر رفتاری هست .

    عزیز دلم من قبلاً هم گفته ام باید ذهنت و خیالت را تحت کنترل درآری و همزمان روی پذیرش خودت به وسیله خودت کار کنی .

    خودت را نپذیرفته ای ، دوست نداری ، باور نداری ، خودت را آسیب پذیر ، مستحق و در معرض اهانت پذیرفته ای ، باور کرده ای که کسی برایت ارزش قائل نیست ، در پی اذیت تو هستند ، چون خودت نسبت به خودت چنینی .

    با خودت مهربان باش . نگاهت را عوض کن .

    به خود توجه کردن ، مراقب خود بودن ، و از خود دفاع و حفاظت کردن ، این نیست که همیشه انتظار داشته باشیم که مهاجمی می آید و من باید بلد باشم دفاع کنم . بلکه این است که خود را باور کنیم ، پنداره های مثبت خود را تقویت و منفی را حذف کنیم ، اگر هم خطایی داریم از خود بگذریم و مهم این بدانیم که تکرار نشود و راه درست را برویم و خود را واقعاً دوست داشته باشیم و به خود ببالیم و راضی باشیم از خود و دیگران حتی اگر جاهلانه به ما بد کنند ، چون همان جهالت در سطوحی دیگر در ما هم هست ( هیچ کس کامل نیست ) و مبتنی بر همین جهالت در هر سطحی که باشد ما هم ممکنه ندانسته یا دانسته به دیگری بد کنیم ، پس بگذریم تا از ما بگذرند ..


    خلاصه :

    1 - نگاهت را عوض کن
    2 - خودت را دوست بدار
    3 - ذهن و خیالت و نگاهت را کنترل و خود را به تجاهل بزن و در مقابل تصور رفتار ناشایست با ذهنت چالش کن و تصور منفی را منتفی کن .
    4 در پی واکنش دفاعی نباش
    5 - باور داشته باش همینکه سریع واکنش نشان نمی دهی یک صفت مثبت است
    6 - قاطعیت را در درست عمل کردن ، عزت نفس و اعتماد به نفس ( که رفتار و زبان بدن را تنظیم می کند ) بدان نه در واکنش به دنبال برداشتها از رفتار دیگران یا حتی واقعاً رفتار بد دیگران .

    موفق باشی




    .

  11. 6 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (یکشنبه 17 اردیبهشت 91)

  12. #7
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 12 خرداد 04 [ 22:57]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,584
    امتیاز
    67,964
    سطح
    100
    Points: 67,964, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 97.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,216

    تشکرشده 14,130 در 2,566 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    307
    Array

    RE: هنوز هم نمی تونم از حق خودم دفاع کنم!

    نقل قول نوشته اصلی توسط blue sky
    دوستان شاید نظر قبلی مشاورم را در رابطه با موضوع ژن بد یا منفی بدانید؛

    مشکل جدید؛ ژن منفی!

    حالا اینبار هم یه نظر عجیب و غریب داده که خواستم قبلش باهاتون مشورت کنم و نظر چند نفر دیگه رو هم بدونم.

    برای مشاورم این موضوع رو تعریف کردم؛
    "همسرم اولین روزهای بعد عقد برام تعریف کرد که من تو دوران تجرد از خانمی خواسته بودم که جهت برقراری ارتباط همسر صیغه ایم شود ولی آن خانم رد کرد.
    من هم به شدت نسبت به این حرف و کلا این موضوع ناخودآگاه حساسیت و واکنش نشون دادم و...
    چند روز پیش مطلبی در همدردی می نوشتم که اینچنین بود که اگه بخوام از همسرم جدا شم ...
    همسرم متاسفانه این جمله رو خوند و عصبانی و شد و ....
    بعد از ساعتی بهم گفت، من دلم می خواست باهام دوست باشی و من بتونم تمام حرفام رو بهت بزنم. اون بار اول خیلی بد واکنش نشون دادی و من دیگه جرات نمی کنم. تو نمی گی شاید اون موضوع مجدد برام تکرار بشه؟
    من اول به روم نیوردم و پا شدم رفتم. بعد یه مدت ازش خواستم که این حرفش رو برام شفاف کنه، چون متوجه نشدم. شوهرم موضوع رو منحرف کرد و گفت منظورم چیز دیگه بوده. منم نخواستم قبح موضوع براش بریزه و ادامه ش ندادم.

    اینها رو برای مشاورم تعریف کردم و گفتم این موضوع منو نسبت به همسرم بدبین کرده بود، این حرف رو هم که تازگی زد من دیگه یک ذره هم نمی تونم بهش اعتماد کنم.
    داره بهم می گه با وجود زن و بچه ممکنه براش پیش بیاد که از یه زن تقاضای همخوابی کنه!!!!!!

    مشاورم گفت چرا همون لحظه داد و بیداد نکردی؟




    .

    بلو اسکای جان ، به نظرم مشاور شما که از راهنمایی اش خیلی ناراحت بودی ، داشت شما را به طور غیرمستقیم به سمت رفتار جراتمندانه راهنمایی می کرد
    چیزی که الان شما دنبالش هستی

    پیشنهاد می کنم به جای دفاع از خود و پیدا کردن راهکار هایی برای گرفتن حق خود ، دنبال آن باشی که رفتار درست را در این مواقع از خود نشان دهی
    رفتاری که نه پرخاشگرانه باشد ، نه منفعلانه ، نه از روی بی دست و پایی و بی زبونی باشد، نه از روی پررویی و حاضرجوابی

    ========
    گاهی وقت ها حرف ها و رفتارهای دیگران دقیقا برعکس اون چیزی است که ما تصورش رو می کنیم


  13. 5 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    بالهای صداقت (پنجشنبه 14 اردیبهشت 91)

  14. #8
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 25 مهر 92 [ 09:18]
    تاریخ عضویت
    1388-10-19
    نوشته ها
    1,262
    امتیاز
    11,056
    سطح
    69
    Points: 11,056, Level: 69
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    4,891

    تشکرشده 4,928 در 1,071 پست

    Rep Power
    143
    Array

    RE: هنوز هم نمی تونم از حق خودم دفاع کنم!

    پیشنهاد می کنم به جای دفاع از خود و پیدا کردن راهکار هایی برای گرفتن حق خود ، دنبال آن باشی که رفتار درست را در این مواقع از خود نشان دهی
    رفتاری که نه پرخاشگرانه باشد ، نه منفعلانه ، نه از روی بی دست و پایی و بی زبونی باشد، نه از روی پررویی و حاضرجوابی
    دقیقا دنبال رفتار درست هستم. نمی دونم اون رفتار درست چیه؟!

    ==========================

    فرشته جان تجاهل رو قبول ندارم، چون تجاهل تا حالا بهم جواب نداده و حتی جسارت ها رو بیشتر کرده!


  15. کاربر روبرو از پست مفید هستی تشکرکرده است .

    هستی (شنبه 16 اردیبهشت 91)

  16. #9
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,077
    امتیاز
    155,393
    سطح
    100
    Points: 155,393, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,706

    تشکرشده 36,065 در 7,430 پست

    Rep Power
    1099
    Array

    RE: هنوز هم نمی تونم از حق خودم دفاع کنم!

    تجاهل را شاید درست نشناخته ای چون رفتارت اگر تجاهل بود مسئله ای در میان نبود عزیزجان . بهتره کمی در مورد تجاهل و کاربردهای آن بیشتر مطالعه کنی .


    .

  17. 2 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (جمعه 15 اردیبهشت 91)

  18. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 مهر 92 [ 12:05]
    تاریخ عضویت
    1387-6-20
    نوشته ها
    133
    امتیاز
    4,161
    سطح
    41
    Points: 4,161, Level: 41
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 189
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    182

    تشکرشده 181 در 78 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: هنوز هم نمی تونم از حق خودم دفاع کنم!

    سلام فرشته مهربان عزيز
    اميدوارم كمي بيشتر در مورد تجاهل به معني درست ان و نيز تفسير اين جمله كه( ابداً جرأتمندی و قاطعیت به معنای واکنش نشان دادنها سریع در مقابل هر رفتاری نيست) را باز كني

    فكر كنم مشكل بسياري از افراد تفكيك مو قعيتي رفتار قاطعانه و تجاهل در شرايط به خصوصي مي باشد. چون به نظر من خيلي از اوقات نا ديده گرفتن موارد به صرفه تر است تا حتي با رفتار قاطعانه(با تمام شرايط خاص ان يعني عدم پر خاشگري و ...) يعني ناديده گرفتن منجر به خاموشي رفتار نا مطلوب ميشود.

    البته تفكيك اينها نياز به مهارت و تجربه دارد

  19. 3 کاربر از پست مفید aruo تشکرکرده اند .

    aruo (یکشنبه 17 اردیبهشت 91)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. روز زن، سالروز تولد حضرت زهرا (س) و روز مادر مبارک
    توسط مو طلایی در انجمن معارف و مناسبت ها
    پاسخ ها: 38
    آخرين نوشته: شنبه 02 بهمن 00, 21:21
  2. من هنوز زندگیم سرد و بی روحه، کمکم کنید بتونم با همسرم بجنگم
    توسط عاشق خانواده در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 28
    آخرين نوشته: پنجشنبه 01 مرداد 94, 07:01
  3. نامزدم عصبیه..روز به روز مشکلاتومن بیشتر میشه
    توسط dokhtare_asemoon در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: پنجشنبه 06 تیر 92, 18:39
  4. حال و روز مادر بعد از تولدی دیگر...
    توسط parnian1 در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: چهارشنبه 16 دی 88, 11:10
  5. یک روز بیشتر به عمرتون باقی نمونده..........
    توسط دانا در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: سه شنبه 07 خرداد 87, 19:06

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:57 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.