به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 15 مهر 91 [ 16:39]
    تاریخ عضویت
    1390-12-26
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    725
    سطح
    14
    Points: 725, Level: 14
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    ماجراي يك آشنايي

    سلام
    يه روز كه من يه فروشگاه رفته بودم يه آقايي به مادرشون اونجا بودن واسه خريد.من كارم رو كه انجام دادم از فروشگاه بيرون اومدم و به سمت خونه پياده راه افتادم اما متوجه شدم اين آقا داره دنبالم مياد و.......بالاخره به من رسيد و خواست كه بيشتر با من آشنا بشه من قبول نكردم ولي در نهايت شمارمو دادم .....زنگ زد ولي من بهش توضيح دادم كه كلا پيشنهاد دوستي رو قبول نميكنم.....خلاصه با توضيحات من همه چي تموم شد.
    هر چند وقت يك بار ميديدمش تا اينكه بنا به دلايلي تصميم گرفتم نظرم رو در مورد دوست شدن تغيير بدم ...
    و حالا اون آقا ميگه ما نميتونيم با هم باشيم و دلايلي كه مطرح ميكنه اينه:
    ميگه تو تا حدودي مذهبي هستي(بله هستم) ولي من نه(خودش ميگه) و اين در ارتباط تاثير گذاره
    ميگه چون من اين موضوع رو فهميدم قبول كردم حرفت رو و اصرار نكردم ديگه
    با اصرار من (بنا به دلايلي) كه خواستم دليل رو به طور واضح بيان كنه اين ج رو داده:
    ببين آوا جان من مي دونم كه ما نميتونيم با هم رابطه داشته باشيم و دلايلي كه مطرح كرده اينه تو مذهبي هستي و من اصلا اينطوري نيستم و....
    در ادامه اس داده كه من مي خوام با كسي كه هستم از لحاظ عاطفي و معنوي و جنسي مال هم باشيم و كلا ديد من اينه و......
    من با ارتباط فقط به منظور دوستي مخالف بودم و هستم اما اينكه تصميم گرفتم بعد از مدت ها با اين آقا دوباره وارد بحث بشم اينه كه شرايط ايشون مناسبه و اگه به ازدواج ختم بشه مورد خوبيه.
    بعد از يك هفته دوباره بهشون اس دادم كه جواب نداد.
    و سوال من اينه كه اينكه من بعد مدت زيادي دوباره به يادش افتادم تو نظرش چه معني داشته؟
    و نظرتون رو لطفا در اين مورد بگين.
    و اگه سوالي داشتين كه حتما جواب مي دم و حتما توضيحات بيشتري رو در اين رابطه ميگم.

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 01 تیر 97 [ 15:49]
    تاریخ عضویت
    1390-2-11
    نوشته ها
    1,002
    امتیاز
    17,617
    سطح
    84
    Points: 17,617, Level: 84
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 233
    Overall activity: 18.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    3,189

    تشکرشده 3,297 در 818 پست

    Rep Power
    115
    Array

    RE: ماجراي يك آشنايي

    سلام عزیزم به تالار خوش اومدی
    عنوان تاپیکت کلی و مبهمه.برای اینکه بتونی از راهنمائی دوستان همدردی استفاده کنی یه عنوان مشخص انتخاب کن.
    چون مدیرا گفتن به تاپیکهای با عنوان مبهم پاسخ داده نشه

  3. 6 کاربر از پست مفید رایحه عشق تشکرکرده اند .

    رایحه عشق (جمعه 26 اسفند 90)

  4. #3
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 بهمن 92 [ 23:55]
    تاریخ عضویت
    1389-10-14
    نوشته ها
    2,085
    امتیاز
    11,615
    سطح
    70
    Points: 11,615, Level: 70
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    12,283

    تشکرشده 12,256 در 2,217 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ماجراي يك آشنايي

    سلام.

    من مشاور نيستم ولي از نظر من اين آقا اهداف خودش رو براي اين رابطه ي دوستي به شما گفته. او دنبال دختري مي گردد كه با او رابطه جنسي و عاطفي داشته باشد. از طرفي ديده شما مذهبي هستي و راضي كردن شما براي انجام اين كار سخت خواهد بود. و اين مسئله رو به شما گفته.

    حرفي از ازدواج نيست و احتمال اينكه رابطه به ازدواج ختم بشود زياد نيست. پس به اميد ازدواج وارد اين رابطه نشويد!

    موفق باشيد.

    پستم با رايحه عشق همزمان شد.

    لطفا همانطور كه گفته شد در پست بعدي يك عنوان مشخصتر ذكر كنيد تا مديران عنوان رو تغيير دهند.

  5. 12 کاربر از پست مفید hamed65 تشکرکرده اند .

    hamed65 (جمعه 26 اسفند 90)

  6. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 اردیبهشت 94 [ 09:58]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    محل سکونت
    ایران_شیراز
    نوشته ها
    3,166
    امتیاز
    21,370
    سطح
    92
    Points: 21,370, Level: 92
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 980
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points10000 Experience Points
    تشکرها
    14,388

    تشکرشده 15,106 در 3,401 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    339
    Array

    RE: ماجراي يك آشنايي

    آوای بی آوا عزیز سلام

    به نظر من بجای دقیق شدن درباره این آقا و دونستن نظرش درباره شما روی فراموش کردنش وقت بزار

    چون بصورت واضح هدفش رو بهت گفته پس عاقلانه رفتار کن و از فکرش بیا بیرون

    برای تو دوست گلم بهترین ها رو آرزومندم:72
    :

  7. 5 کاربر از پست مفید ویدا@ تشکرکرده اند .

    ویدا@ (جمعه 26 اسفند 90)

  8. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 30 مرداد 94 [ 18:18]
    تاریخ عضویت
    1387-8-04
    نوشته ها
    1,150
    امتیاز
    16,194
    سطح
    81
    Points: 16,194, Level: 81
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 156
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    1,211

    تشکرشده 1,247 در 437 پست

    Rep Power
    133
    Array

    RE: ماجراي يك آشنايي

    نقل قول نوشته اصلی توسط آواي بي آوا
    سلام
    يه روز كه من يه فروشگاه رفته بودم يه آقايي به مادرشون اونجا بودن واسه خريد.من كارم رو كه انجام دادم از فروشگاه بيرون اومدم و به سمت خونه پياده راه افتادم اما متوجه شدم اين آقا داره دنبالم مياد و.......بالاخره به من رسيد و خواست كه بيشتر با من آشنا بشه من قبول نكردم ولي در نهايت شمارمو دادم .....زنگ زد ولي من بهش توضيح دادم كه كلا پيشنهاد دوستي رو قبول نميكنم.....خلاصه با توضيحات من همه چي تموم شد.
    هر چند وقت يك بار ميديدمش تا اينكه بنا به دلايلي تصميم گرفتم نظرم رو در مورد دوست شدن تغيير بدم ...
    و حالا اون آقا ميگه ما نميتونيم با هم باشيم و دلايلي كه مطرح ميكنه اينه:
    ميگه تو تا حدودي مذهبي هستي(بله هستم) ولي من نه(خودش ميگه) و اين در ارتباط تاثير گذاره
    ميگه چون من اين موضوع رو فهميدم قبول كردم حرفت رو و اصرار نكردم ديگه
    با اصرار من (بنا به دلايلي) كه خواستم دليل رو به طور واضح بيان كنه اين ج رو داده:
    ببين آوا جان من مي دونم كه ما نميتونيم با هم رابطه داشته باشيم و دلايلي كه مطرح كرده اينه تو مذهبي هستي و من اصلا اينطوري نيستم و....
    در ادامه اس داده كه من مي خوام با كسي كه هستم از لحاظ عاطفي و معنوي و جنسي مال هم باشيم و كلا ديد من اينه و......
    من با ارتباط فقط به منظور دوستي مخالف بودم و هستم اما اينكه تصميم گرفتم بعد از مدت ها با اين آقا دوباره وارد بحث بشم اينه كه شرايط ايشون مناسبه و اگه به ازدواج ختم بشه مورد خوبيه.
    بعد از يك هفته دوباره بهشون اس دادم كه جواب نداد.
    و سوال من اينه كه اينكه من بعد مدت زيادي دوباره به يادش افتادم تو نظرش چه معني داشته؟
    و نظرتون رو لطفا در اين مورد بگين.
    و اگه سوالي داشتين كه حتما جواب مي دم و حتما توضيحات بيشتري رو در اين رابطه ميگم.
    سلام
    اولا شما بهتره اول تکلیفتو با خودت مشخص کنی .
    دوما این رابطه ها هیچ فایده ای ندارند . بهتره دنبال اینجور روابط بی هدف نباشید .
    سوما خدارو شکر کنید اون آقا صادقانه نیتش رو گفته . شما هم بهتره دنبال زندگی خودتون بروید .
    موفق باشید .

  9. 6 کاربر از پست مفید digitalman تشکرکرده اند .

    digitalman (جمعه 26 اسفند 90)

  10. #6
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,025 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    373
    Array

    RE: ماجراي يك آشنايي

    سلام خانومی

    اول از اینکه عنوان تاپیک رو عوض کن یا بگو برات عوض کنن

    بعدشم اگر اون اقا واقعا نیتش خیر بود ..گفتی که مادرش هم باهاش بود.بهتر بود مادرش رو میفرستاد جلو نه اینکه دنبال شما تو خیابون راه بیفته و شماره بخواد

    ضمن اینکه شما اختلاف مذهبی هم دارین.که این اصلا موضوعی نیست که بشه به همین راحتی ازش گذشت
    این اقا هدفش دوستی و به دنبال اون روابط نا مشروعه

    پس بهتره هرچه زودتر قطع بشه این رابطه

    ایشون باید از خداشون هم باشه که شما اعتقادات مذهبی داشته باشین

    نه اینکه این رو یک ایراد در شما بدونه
    دوست عزیزم چرا خودت رو کوچیک میکنی؟اس ام اس میدی و جواب نمیده !!!
    برای کسی بمیر که برات تب کنه

    ایشون موضع خودش رو مشخص کرده و گفته که دنبال چیه

    حالا شما باید تصمیم بگیری که ایا میتونی به خواسته هاش تن بدی و در نهایت برات یک عمر پشیمونی بمونه؟

    ایشون اصلا مورد خوبی برای ازدواج با شما نیست
    اول از همه اختلاف شدید مذهبی دارین که این اصلا کم چیزی نیست

    دوم اینکه اینجور که از صحبتاش برمید ادم با قید و بندی نیست
    از کجا معلوم ادمی که انقدر راحت پیشنهادات روابط جنسی میده قبلا به کسی نداده و با کسی نبوده؟!


    میدونی در نظرش چی معنی داشته که شما یادش افتادی؟
    من جاش بودم این برداشت رو میکردم که تسلیم شدی و حاضری که به خواسته های من تن بدی

    ایشون خودش باید با رضا و رغبت به خواستگاری بیاد نه اینکه شما تحریکش کنی و دنبال راهی باشه که ایشون به شما به عنوان همسر نگاه کنه و پا پیش بذاره



    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  11. 4 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    maryam123 (شنبه 27 اسفند 90)

  12. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 14 مهر 91 [ 17:08]
    تاریخ عضویت
    1390-11-12
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    828
    سطح
    15
    Points: 828, Level: 15
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    47

    تشکرشده 47 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ماجراي يك آشنايي


    دوستان راهنمایی های خیلی خوبی کردند.

    هرگز بخاطر اینکه فکرمی کنید موقعیت خوبی دارن و برای ازدواج مناسب هستند وارد این رابطه نشید.
    فقط شما به یاد اون افتادین!میبینین که اون هیچ یادی از شما نکرده چون میدونسته که نمیتونه ازشماسواستفاده کنه.
    ایشون ازهمان ابتدا بفکر ارضای نیازهای عاطفی وجنسیشون ازطریق شما بودند و بعد از رد کردن خواسته هاشون حاضرنشدن که رسما اقدام بکنند کاملا مشخصه که ایشون شما رو برای ازدواج نمیخوان و فقط و فقط به فکر سواستفاده از شما هستند.

    پسری که برای ازدواج بخوادت بلادرنگ اقدام به خواستگاری میکنه نه اینکه با بهانه های مختلف خامت کنه و گولت بزنه همینکه ایشون از ابتدا هدفشون رو گفتن بازم جای شکرش باقیه که تو دامش نیفتادین! هستند کسانیکه به بهانه ی ازدواج از دخترا سواستفاده میکنند و بعدهم هیچ اقدامی برای ازدواج نمیکنن و میرن سراغ یکی دیگه...


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: سه شنبه 22 اسفند 91, 16:21
  2. تبريك به مناسبت بازگشايي مجدد تالار
    توسط آرمان 26 در انجمن مسائل واخبار اعضاء و تالار
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: دوشنبه 18 خرداد 88, 18:17
  3. هشدار.....طلاق خاموش، جدايي زير سقف يك خانه
    توسط psy133 در انجمن شوهران و زنان از یکدیگر چه انتظاراتی دارند
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: شنبه 15 فروردین 88, 01:47
  4. نكته هايي براي يك زندگي شاد و پر ارزش
    توسط samanins_62 در انجمن انجمن افراد خوشبخت
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: پنجشنبه 29 فروردین 87, 07:41

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:04 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.