به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 14
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 20 اسفند 90 [ 21:08]
    تاریخ عضویت
    1390-12-18
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    756
    سطح
    14
    Points: 756, Level: 14
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    ترس از سن کمم

    سلام به همه دوستای عزیزم
    خیلی خوشحالم که همچین سایتی وجود داره که میتونه حداقل به بعضی ها امید و کمک بده ...
    تشکر
    ---------
    من پسری هستم ۲۱ ساله از دوران کودکی علاقه شدیدی پیدا کردم به یکی از دخترای محلمون
    .. اونا از اونجا رفتن ولی من هیچ وقت نتونستم اونو فراموش کنم انگار ته دلم هر وقت بهش فکر می کنم میلرزه ...
    هنوز هم هر چند وقت یک بار می بینمش ... خانواده خوبی هستن از هر نظر و خیلی شبیه به ما

    اما من .. پدرم پزشک و مادرم استاد دانشگاه هست ..
    خودم دانشجو هستم ولی خوب کار هم می کنم و پیشرفت خوبی هم داشتم جوری که تو این ۲ ۳ سال که برای خودم کارو کاسبی راه انداختم دارم سومین مغازمو توی سال ۹۱ به امید خدا راه میندازم
    وضع مالی خانوادگی هم که خوب به نظر میاد .. مشکلی ندارم

    اما مشکل بزرگ من اینه
    من فکر می کنم ۲۱ سالمه و این حرف یکم برای من زوده .. و بقولی دهنم بوی شیر میده
    ولی هر چقدر که تاخیر تو کار میندازم می ترسم یکی پیدا بشه و به علت خوب بودن موقعیت این خانوم سریع تر از من خواستگاری کنه و در نهایت ازدواج ... که حتی فکر کردن به این موضوع هم منو می ترسونه

    به نظر شما من چی کار کنم ..
    در طول زندگیم واقعا من به هیچ دختری به جز ایشون علاقه پیدا نکردم ..

    تشکر از همه شما

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,025 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    373
    Array

    RE: ترس از سن کمم

    سلام برادر عزیز
    اگر همه شرایط ازدواج براتون مهیاست مثل مسائل مالی..اخلاقی..درک واقعی از زندگ مشترک و ...چرا درنگ میکنید

    اگرخود شما اعتماد به نفست کافی نیست و فکر میکنی دهنت بوی شیر میده بحثش جداست

    ثابت و محکم قدم بردار
    اگر تونستی در این سن و سال موفقیت های زیادی داشته باشی پس دیگه بچه نیستی و به قولی مقدمات شروع یه زندگی رو داری
    فقط روی درک خودت از زندگی مشترک بیشتر فکر کن...مطمئن باش گزینه انتخابیت از روی عقل و منطقه نه صرفا ظاهر اون خانوم(مثال زدم)
    ببین برای چی دوستش داری؟
    چقدر ازش شناخت داری؟

    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  3. 2 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    maryam123 (پنجشنبه 18 اسفند 90)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 20 اسفند 90 [ 21:08]
    تاریخ عضویت
    1390-12-18
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    756
    سطح
    14
    Points: 756, Level: 14
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ترس از سن کمم

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam123
    سلام برادر عزیز
    اگر همه شرایط ازدواج براتون مهیاست مثل مسائل مالی..اخلاقی..درک واقعی از زندگ مشترک و ...چرا درنگ میکنید

    اگرخود شما اعتماد به نفست کافی نیست و فکر میکنی دهنت بوی شیر میده بحثش جداست

    ثابت و محکم قدم بردار
    اگر تونستی در این سن و سال موفقیت های زیادی داشته باشی پس دیگه بچه نیستی و به قولی مقدمات شروع یه زندگی رو داری
    فقط روی درک خودت از زندگی مشترک بیشتر فکر کن...مطمئن باش گزینه انتخابیت از روی عقل و منطقه نه صرفا ظاهر اون خانوم(مثال زدم)
    ببین برای چی دوستش داری؟
    چقدر ازش شناخت داری؟

    تشکر maryam123 عزیزم
    فکر می کنم من اعتماد به نفس این کارو ندارم .. اخه هیچ کدوم از دوستای هم سن و سال من که در طبقه اجتماعی ما باشن رو ندیدم که تو این سن حرف ازداوج بزنه ...

    نه اصلا برای من ظاهر و کلا این چیزا مهم نیست ... گفتم قبلا من ملاکم بیشتر .. سطح خانوادگی یا همون طبقه اجتماعی هست (نه فقط مادی ) .. که خدا رو شکر به هم میخوریم ..

    راستش به این سوال که چرا دوستش دارم خیلی فکر کردم ولی از وقتی که یادم میاد من فقط به ایشون علاقه داشتم و هیچ وقت از کسه دیگه ای خوشم نیومده و به نظرم نیومده ..!

    شناخت کافی رو دارم .. گفتم ما رفت امد خانوادگی داریم و اونا برای ما خانواده نا شناسی نیستن

    اینم میدونم که اگر یک روز انتخوابم رو به مادرم بگم .. منو به خاطر انتخوابم تشویق هم می کنه ..

    تشکر



  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 دی 91 [ 15:50]
    تاریخ عضویت
    1389-3-20
    نوشته ها
    614
    امتیاز
    10,182
    سطح
    67
    Points: 10,182, Level: 67
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 268
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,396

    تشکرشده 2,459 در 516 پست

    Rep Power
    78
    Array

    RE: ترس از سن کمم

    خب شما اوضاعت خوبه که. سه تا مغازه داری درس می خونی و ... . یعنی که آدمی هستی که میتونی از پس مشکلات بربیایی. خانواده ات هم که قبول می کنند. این که میگی دهنت بوی شیر میده خب یه تعبیره غلطه به نظر من. البته قطعا شما هر چی سنت بیشتر بشه بیشتر چیز یاد میگیری اما خب به نظر من قرار نیست که اول بری همه چیز یاد بگیری و بعد ازدواج کنی. اگر این جوری بود که مرد عقلش در 40 سالگی تکمیل میشه پس باید در 40 سالگی ازدواج کنه.
    از طرفی حالا کی گفته فردا قراره برین سر زندگی . تا برید خواستگاری و بله بگیری و ... میشی 22 و بعد شاید 23-24 بری سر خونه زندگی تون که خیلی هم خوبه.
    تازه تو یه شانس خیلی خوب که داری اینه که خانواده ی درست و حسابی هم داری. قطعا خیلی بهت کمک میکنن که زندگی خوبی داشته باشی. به نظر من که شرایطتت خیلی خوبه.

    من میگم برو با مادرت درمیان بگذار.
    حالا ببینیم که کارشناسای با سابقه تر چی میگن.

  6. کاربر روبرو از پست مفید tesoke تشکرکرده است .

    tesoke (پنجشنبه 18 اسفند 90)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 20 اسفند 90 [ 21:08]
    تاریخ عضویت
    1390-12-18
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    756
    سطح
    14
    Points: 756, Level: 14
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ترس از سن کمم

    نقل قول نوشته اصلی توسط tesoke
    خب شما اوضاعت خوبه که. سه تا مغازه داری درس می خونی و ... . یعنی که آدمی هستی که میتونی از پس مشکلات بربیایی. خانواده ات هم که قبول می کنند. این که میگی دهنت بوی شیر میده خب یه تعبیره غلطه به نظر من. البته قطعا شما هر چی سنت بیشتر بشه بیشتر چیز یاد میگیری اما خب به نظر من قرار نیست که اول بری همه چیز یاد بگیری و بعد ازدواج کنی. اگر این جوری بود که مرد عقلش در 40 سالگی تکمیل میشه پس باید در 40 سالگی ازدواج کنه.
    از طرفی حالا کی گفته فردا قراره برین سر زندگی . تا برید خواستگاری و بله بگیری و ... میشی 22 و بعد شاید 23-24 بری سر خونه زندگی تون که خیلی هم خوبه.
    تازه تو یه شانس خیلی خوب که داری اینه که خانواده ی درست و حسابی هم داری. قطعا خیلی بهت کمک میکنن که زندگی خوبی داشته باشی. به نظر من که شرایطتت خیلی خوبه.

    من میگم برو با مادرت درمیان بگذار.
    حالا ببینیم که کارشناسای با سابقه تر چی میگن.
    ممنون tesoke عزیز خیلی بهم امید دادی

    خوب یکی از بزرگ ترین مشکلای من دقیقا همینه که نمی تونم به مادرم بگم .. خیلی خجالت میکشم .. صحبت با شخص سوم به نظر شما چه طوره ..؟ (خالم مثلا)

    دوست دارم بقیه هم درباره این موضوع من پست بدن و دربارش صحبت کنن ... میدونم که میتونه کمک خوبی باشه ... و من فقط اینجارو دارم که مشکلم رو مطرح کنم برای همین فقط دلم به پست های شما خوشه
    تشکر

  8. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 19 اسفند 90 [ 20:27]
    تاریخ عضویت
    1390-8-26
    نوشته ها
    37
    امتیاز
    1,044
    سطح
    17
    Points: 1,044, Level: 17
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    116

    تشکرشده 114 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ترس از سن کمم

    سلام
    میخاستم بگم که من پسر های زیادی رو دیدم که تو سن شما ازدواج کردن.
    بعضی هاشون به مشکلی برنخوردن ولی بعضی هم همون اول قافیه رو باختد و از پس زندگی بر نیومدن.
    به نظر من غیر از استقلال مادی،استقلال فکری و توانایی همکاری و حل مشکلات زندگی هم خیلی مهمه.
    اگر دقت کرده باشید یه سری تاپیک اینجا بوده درباره اینکه کی ازدواج کنم .و یا تاپیک دیگه ای که میگفته شما نباید ازدواج کنید.اونجا شرایط و مهارت های لازم برای کسی که میخاد ازدواج کنه اورده شده.ببینید اون مهارت ها در شما شکل گرفته یا نه.
    در ضمن اگر با اون دختر خانم 3 یا 4 سال فاصله داشته باشید احتمال اینکه به مشکل بربخورید کم تره.اما اگر تقریبا همسنید ازدواجتون تو سن پایین یه مقدار بینتون اصطکاک ممکنه ایجاد کنه.
    به هر حال اگر شرایط و معیار هاتون با اونچه که تو تاپیک اومده میخونه خوبه که این مساله رو اول با خالتون درمیون بذارید و ازش بخاین به مادرتون برسونه.

  9. کاربر روبرو از پست مفید mehraveh تشکرکرده است .

    mehraveh (جمعه 19 اسفند 90)

  10. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 آذر 91 [ 02:06]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,122
    امتیاز
    4,639
    سطح
    43
    Points: 4,639, Level: 43
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4,800

    تشکرشده 4,874 در 1,141 پست

    Rep Power
    128
    Array

    RE: ترس از سن کمم

    برادر من وقتي امكانات داري شناختت هم كامله چرا دست دست ميكني؟

    بگو يا علي و ........

    اگر با خاله يا هر كسي راحتي ميتوني باهاش صحبت كني تا خانوادتو در جريان بذاره

    موفق باشي

  11. 2 کاربر از پست مفید گلنوش67 تشکرکرده اند .

    گلنوش67 (یکشنبه 18 تیر 91)

  12. #8
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    426
    Array

    RE: ترس از سن کمم

    سلام

    بسیار عالی و به شما تبریک می گم که از چنین موقعیت خوبی برخوردار هستید اما یک سوال برای من هست که خوشحال می شم جواب بدهید .

    قطعا میزان زیادی از این امکانات از سمت خانواده به شما عرضه شده است و تحت حمایت آنها به چنین موفقیت هایی دست پیدا کرده اید

    و اما سوال من

    اگر خانواده ی محترم بنا به دلائلی دست از این حمایت بکشند وضعیت شما چگونه خواهد شد ؟
    فکر می کنید واکنش شما نسبت به قطع حمایت چگونه باشد ؟


    بیشتر مایلم در مورد نحوه ی این رشد مالی مطالبی بدانم تا بعد به مرور به مسئله ی انتخاب همسر و طرح آن برسیم .

    ضمن اینکه فرزند چندم خانواده هستید و چند خواهر و برادر دارید .

  13. 2 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (یکشنبه 18 تیر 91)

  14. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 20 اسفند 90 [ 21:08]
    تاریخ عضویت
    1390-12-18
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    756
    سطح
    14
    Points: 756, Level: 14
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ترس از سن کمم

    نقل قول نوشته اصلی توسط mehraveh
    سلام
    میخاستم بگم که من پسر های زیادی رو دیدم که تو سن شما ازدواج کردن.
    بعضی هاشون به مشکلی برنخوردن ولی بعضی هم همون اول قافیه رو باختد و از پس زندگی بر نیومدن.
    به نظر من غیر از استقلال مادی،استقلال فکری و توانایی همکاری و حل مشکلات زندگی هم خیلی مهمه.
    اگر دقت کرده باشید یه سری تاپیک اینجا بوده درباره اینکه کی ازدواج کنم .و یا تاپیک دیگه ای که میگفته شما نباید ازدواج کنید.اونجا شرایط و مهارت های لازم برای کسی که میخاد ازدواج کنه اورده شده.ببینید اون مهارت ها در شما شکل گرفته یا نه.
    در ضمن اگر با اون دختر خانم 3 یا 4 سال فاصله داشته باشید احتمال اینکه به مشکل بربخورید کم تره.اما اگر تقریبا همسنید ازدواجتون تو سن پایین یه مقدار بینتون اصطکاک ممکنه ایجاد کنه.
    به هر حال اگر شرایط و معیار هاتون با اونچه که تو تاپیک اومده میخونه خوبه که این مساله رو اول با خالتون درمیون بذارید و ازش بخاین به مادرتون برسونه.
    مرسی mehraveh از جوابت ..
    ولی من دقیق مشکلم همینه .. الان حرف شما رو گوش کنم که میگی بیشتر روش فکر کن یا حرف بقیه دوستان که میگم سریع برو جلو ..!!؟
    میشه لطف کنی لینک تاپیک هارو به من بدی خوشحال میشم
    تشکر

    نقل قول نوشته اصلی توسط گلنوش67
    برادر من وقتي امكانات داري شناختت هم كامله چرا دست دست ميكني؟

    بگو يا علي و ........

    اگر با خاله يا هر كسي راحتي ميتوني باهاش صحبت كني تا خانوادتو در جريان بذاره

    موفق باشي
    نمی دونم والا الان کاری که شما میگی رو انجام بدم یا حرف تاپیک بالایت رو گوش کنم
    ولی مرسی که حداقل امید میدی
    تشکر

    نقل قول نوشته اصلی توسط ani
    سلام

    بسیار عالی و به شما تبریک می گم که از چنین موقعیت خوبی برخوردار هستید اما یک سوال برای من هست که خوشحال می شم جواب بدهید .

    قطعا میزان زیادی از این امکانات از سمت خانواده به شما عرضه شده است و تحت حمایت آنها به چنین موفقیت هایی دست پیدا کرده اید

    و اما سوال من

    اگر خانواده ی محترم بنا به دلائلی دست از این حمایت بکشند وضعیت شما چگونه خواهد شد ؟
    فکر می کنید واکنش شما نسبت به قطع حمایت چگونه باشد ؟


    بیشتر مایلم در مورد نحوه ی این رشد مالی مطالبی بدانم تا بعد به مرور به مسئله ی انتخاب همسر و طرح آن برسیم .

    ضمن اینکه فرزند چندم خانواده هستید و چند خواهر و برادر دارید .
    تشکر ani عزیز برای توجه به این تاپیک
    من و خواهرم هستیم که من بزرگ ترم
    بعد اینکه پدرم خیلی علاقه داشت من بتونم کار کنم برای خودم .. یک چند سالی شاگردی کردم تو حرفه خودم بعد که همه چی دستم اومد پدرم برام یک مغازه خرید و من کارم رو شروع کردم .. بعد دیگه خودم پول در اوردم رفتم برای زدن یک مغازه دیگه . این پیشرفت توی ۱ سال بود ... بعد من فکر نکنم پدر یا مادرم دیگه منو حمایت نکنن چرا باید همچین چیزی باشه ..؟
    تازه الان دارم پولامو هم جمع می کنم بتونم یک اپارتمان برای خودم بخرم

    یک چیز دیگه هم هست ... حتی اگر یک روزی همه اینا رو از دست بدم و بشم صفر صفر چون تو رشته خودم خیلی توانایی دارم خیلی جاها میتونم کار کنم و حقوق خوبی بگیرم
    من تو سن ۲۰ سالگی تو چنتا اموزشگاه معتبر تدریس می کردم ...

    ممنون بازم


  15. کاربر روبرو از پست مفید Security تشکرکرده است .

    Security (جمعه 19 اسفند 90)

  16. #10
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    426
    Array

    RE: ترس از سن کمم

    سلام

    این نظرات کاملا شخصی است که دوستان می دهند . شما باید تصمیم بگیری و انتخاب کنی چرا که آگاهی شما و شناخت شما از موضوع و اطرافیانت و واکنش هایشان بیشتر و بهتر از کسانی است که با دو - سه پست با شما آشنا شده اند .


    مثال می آورم .

    مثلا مادر و پدر شما ممکن است اخلاقیات و روحیاتی داشته باشند که مثلا فرزندشان به جای اینکه مسائل و مشکلاتش را با سایرین مطرح کند در اولین قدم آنها را محرم بداند و به آنها بگوید و یا علت و حجب و حیای شما را درک کنند و بتوانند درک کنند چرا خاله در جریان موضوع قرار گرفته و .............


    در نتیجه در نهایت شما دراینجا گفتگو می کنی و نظرات را می گیری و در نهایت با توجه به شرایط و باورهای خانواده و فضای امکانات خودتان ، بهترین راه را انتخاب می کنید .

    اما یک سئوال دیگر

    چرا مستقیم و بسیار ساده همین حرفهایی که اینجا زدید رو به مادر و یا پدر خود و حتی خواهر خودتان نمی گوئید تا از طریق نزدیکان و خانواده ی درجه ی یک سایرین مطلع شوند ؟!

    از نگاه شما چه چیزی مانع این ارتباط است ؟!

  17. کاربر روبرو از پست مفید ani تشکرکرده است .

    ani (شنبه 20 اسفند 90)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:11 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.