معمولا میگن عشق واقعی فقط خداست وباقی جز متلاشی نمودن ارزش های وجودی چیزی دیگری نیست
هنوز نمیدونم هر چی به چهره ی نه چندان جذابش وبه قول بعضی دوستام یکم به ظاهر چندشش نگاه میکنم بیشتر ازش خوشم می یاد
اصلا یه روز هم فکرش هم نمیکردم که به یک فردی با این ظاهر ومنش علاقه مند بشم
اصلا تو نخ این حس وحال ها نبودم
اصلا حالم از فیلم های رمانتیک به هم میخورد
ولی حالا با وجود اون همه ادعا وامیدپدر ومادرم
بلند شدم اومدم این جا
ودر دانشگاه در ترم یک
ناخواسته از یه همکلاسی خوشم اومد که اون اوایل فکرش هم نمیکردم که گرفتارش بشم
گرفتار اون
فرد به ظاهر مذهبی که 8سال از خودم بزرگتره وبا همه گرم میگیره وروابط اجتماعی خوبی داره ودرسش هم خوبه یه جورایی در حد همون شاگرد اولی
مقصر من نبودم این قدر نگاه هایی گول زننده انداخت که اسیر شدم وحالا نمیدونم چیکار کتید
لطفا به خواهر کوچیک ترتون کمک کنید
علاقه مندی ها (Bookmarks)