تنها ترین تنها

[Abc_12]

سلام .
منو خیلی ها توی این تالار می شناسن . 6 ماهی هست که مزاحمتون می شم . قبلا اگه یادتون باشه ahmadi00 بودم که بعدش اسمم عوض شد . یه 5 یا 6 تایی اینجا تایپیک داشتم . هر دفعه یه 4 یا 5 نفری تو تایپیکم نظر می دادن بعد از 5 صفحه یا بیشتر آخرش توی بیشتر تایپیکام بحث منحرف می شد. یه ماه بعدش دوباره اینجا برمیگشتم یه عده ی دیگه توی بحثام شرکت می کردند. دوباره اونام ازم ناامید می شدند . نمی دونید چقدر خودم از اینکه می خواهید به من کمک کنید و برام وقت میذارید بعدش ازم ناامید می شید ناراحت می شم .

من 6 ساله که بی دینم و اینو از همون موقع به خانوادم گفتم . 22 سالمه . ترم آخر یه رشته مهندسی هستم . حدود سه سالی رو دوست دختر داشتم . البته بدون ارتباط جنسی و حتی به ازدواج باشون هم فکر می کردم . تا حدود یه سال پیش که به دلایلی تصمیم گرفتم این کارا رو کنار بذارم . اون موقع خانوادم می گفتن تو این کارا رو کنار بذار ما هم بیشتر هوات رو داریم و هم گفتند که اگه این کارا رو کنار بذارم برام زن می گیرند .

قبلا با خانوادم خیلی درگیر بودم و اونا هم خیلی بم گیر می دادند و همش در حال نزاع بودیم . همین طور فکر به دوست دخترام آزارم می داد. از لحاظ فلسفی هم چون با بی دین ها و نگاهشون آشنا نبودم مشکل داشتم . البته الان اون مشکلاتم حل شده . و همین جا از همتون تشکر می کنم که بم کمک کردید تا این مشکلاتم رو رفع کنم .

الان مشکلم زندگی توی این جامعه هست . جامعه ای که توش نمی تونم حرفام رو بزنم . نمی دونید چقد سخته اینکه شما می دونید چون مرتد هستید حکمتون اعدام هست . خیلی موقع ها به این فکر می کنم یه موقعی کارم به چوبه ی دار بکشه . پدر و مادرم هم گفتن رفتند مشورت گرفتند و چون من بی دینم هیچ وقت برای من زن نمی گیرند و خودم رو هم باید به زور یه دو یا سه سالی تحمل کنند . نمی دونم در مورد ازدواجم باید چطور برنامه ریزی کنم . واقعا موندم باید چکار کنم و چطور شریک زندگیم رو پیدا کنم ؟ طور خدا به جای اینکه بگید برای من زوده سعی کنید یه راه حل منطقی برای ازدواج بم بگید.

خیلی خیلی تنهام ........ با دوست دخترام که به هم زدم . دوست های پسرم رو هم چون بد اموزی داشتند بی خیالشون شدم . با فامیل هم رابطم رو به خاطر پدر و مادرم به هم زدم و طرف داداشم هم نمی رم . حتی می ترسم یه وبلاگ برای خودم درست کنم تا حرفام رو بزنم . چون می ترسم به عنوانه ترویج بی دینی و ... منو بگیرن و بکشنم . من آدمی هستم که دوست دارم سرم همیشه شلوغ باشه و نمی دونید چقد این تنهایی ازارم می ده ! چقد نگاهی که پدر و مادرم یا شمایی که دارید مطلبم رو می خونید نسبت به من دارید ازارم می ده . گاهی فکر می کنم حالا که شما ها ارزشی برای زندگی یکی مثله من قائل نیستید منم نباید برای شما ها ارزش زندگی کردن قائل بشم !

[Abc_12]

گفتم که گاهی فکر می کنم ...

بعدش هم منظورم این بود که همین طور که شما برای کسی مثله من ارزش زندگی قائل نمی شید من هم به شما ها کاری نداشته باشم . بی خیالتون بشم . حرص کسی رو نخورم . حالا مثلا مگه شما منو می کشید که من بخوام شما رو بکشم . منظورم یه جور بی خیالی بود . البته گفتم که یه موقع هایی به این موضوع فکر می کنم و هیچ وقت این رو نپذیرفتم . با خودم می گم شما متوجه نیستید و غافلید . اما من که عاقلم نباید مثله شما باشم . اما خب خیلی سخته که جواب بدی رو با خوبی داد .

من خیلی آدم احساسی هستم و حتی نمی تونم تحمل کنم که دل کسی رو برنجونم . اگه به کسی چیزی بگم که از دستم ناراحت بشه تا دو سه روز به هم می ریزم و هر طوری که هست از دلش در می یارم بعدش شما فکر می کنید من می خوام آدم بکشم ! شاید برای احساسی بودنم هم هست که این طرز نگاه شما ها انقدر آزارم میده . البته اگه براتون ارزش زندگی هم قائل نبودم منطقی بود . مگه خونه شماها از خون کسایی مثله من رنگین تره که هر ماه صدها نفر از افرادی مثله من برای تبلیغ عقیدشون از تحصیل محروم می شند یا زندان می یفتند یا براشون حکم اعدام بریده می شه ؟

انگار اشتباه کردم اینجا دوباره تایپیک زدم . با کسایی مثله من همدردی هم نباید کرد !

[پاییزان]

دوست عزیز عنوان تاپیک شما این سخن دکتر شریعتی رو به یادم انداخت:
اگر تنها ترین تنهایان شوم باز هم خدا هست او جانشین تمام نداشتنهای من است.
قصد نصیحت کردن ندارم چون در تاپیک های قبلی دوستان گفتنی ها رو گفتند.به نظر من شما خلاء بی خدایی دارید.
سوال: شما چرا مرتد شدید؟ آیا در باره ادیان تحقیق کردید؟ چقدر درباره خداشناسی و خود شناسی مطالعه کردید؟اصلا به نظر شمامرتد بودن یعنی چی؟

[behesht]

سلام جناب احمدی گل
واقعا چه کار خوبی کردین که اومدین و موضوع یا مشکلتون رو عنوان کردین
شما خیلی سخت می گیرین به نظر من اینکه شما بی دین هستین یا با دین به کسی جز خودتو ارتباطی نداره و لازم نیست این قضیه رو وارد همه روابطتون کنید
شما هم می تونید دوستای زیادی داشته باشید ولی نباید سعی کنید اون عقیده و باورهای خودتون رو به کسی تحمیل کنید اصلا لازم نیست برای کسی توضیح بدین که شما دین رو قبول دارین یا نه؟
خیلی معمولی رابطه هاتون رو شروع کنید ادامه بدین می دونید من فکر می کنم شما زیادی خودتون رو درگیر این مساله کردین
واصلا نمی فهمم چرا نمی خواین دین خاصی داشته باشین و نمی خوامم بدونم!
ولی سعی کنید تو زندگی واسه خودتون هدفی ایجاد کنید
شاید هیچ دینی رو قبول نداشته باشین ولی به وجود خدا که اعتقاد دارین؟
بلاخره حتی اگه معتقدم نباشید خیلی دلایل وجود خدا رو اثبات کرده می تونین مطالعه داشته باشین و بهتون اثبات شه
همین که خدا رو باور کنید کم کم راه زندگیتون رو پیدا می کنید
بلاخره شما باور دارید که علاوه بر جسمتون روحی دارید که اینقدر نا ارومتون کرده چطور باید این روح رو به ارامش برسونی
واسه درک کردن این جور مسایل باید به خودتون این جرات رو بدین که اگر وارد موضوع بشین ممکن خیلی چیزا از دیدتون عوض شه ولی عوضش از این سردرگمی نجات پیدا می کنید
با چشم بسته نمی توان حرکت کرد چشمانمان را باز کنیم و از بخورد با حقایق نهراسیم


خداوندا تو خیلی بزرگی و من خیلی کوچک
ولی جالب اینجاست ٬ تو به این بزرگی من کوچک را فراموش نمیکنی
ولی من به این کوچکی تو را فراموش کرده ام . .

[Abc_12]

من بی دینم و طبیعت گرا هم هستم . در مورد براهین وجود خدا و عدم وجود خدا هم زیاد مطالعه کرده ام . به خدا و هیچ دینی هم اعتقاد ندارم . کتاب های زیادی از دکتر شریعتی خوانده ام و به ایشان ارادت دارم . همین طور جواب هایی که مسلمون ها در جوابه پرسش های خرد گرایان دادند رو به طور کامل مطالعه نمودم .حتی قران رو هم مطالعه کردم . ضمنا کتاب های راسل و داوکینر و هاوکینگ خیلی تونست توی پیدا کردن راه زندگیم بم کمک کنه .

خواهش می کنم منو به عنوانه همین چیزی که هستم بپذیرید و کمکم کنید . اگرم نمی تونید پس بهشت جان باید حق رو به من بدی که نمی خواستم حرفم رو بزنم . طور خدایی که قبولش دارید دیگه در مورد دین داری و بی دینی من حرف نزنید .

[behesht]

مشکل شما چیه؟ تنهایی؟
خوب خودتون دوست دارین تنها باشین و از دیگران فاصله می گیرین
والا چرا می گین تنها هستین لابد چون دوستی ندارین
چرا دوستی ندارین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خواهش می کنم منو به عنوانه همین چیزی که هستم بپذیرید و کمکم کنید . اگرم نمی تونید پس بهشت جان باید حق رو به من بدی که نمی خواستم حرفم رو بزنم

لازم نیست من حتما شما رو قبول داشته باشم تا بتونم کمکتون کنم و حق رو هم به شما نمی دم اگر مشکل شما تنهایی و دیگر مسایل هست پس چرا خودتون حرف از اعتقاداتون می زنین و بعد می گین ما ساکت باشیم
اقا باشه شما خدا و دین رو قبول ندارین باشه و این هیچ ربطی به من و کسی دیگه نداره
و نباید هم ارتباط داشته باشه
چیز عجیبی نیست دوستتون خدا رو قبول داره و شما ندارین پس دلیلی وجود نداره بخواین از دوستاتون فاصله بگیرن که بعد اینقد احساس تنهایی کنین
منم دقیقا می خوام بگم موضوعات رو باهم قاطی نکنید

[maryam123]

سلام خدمت شما

برام عجیبه !
چرا بی دین؟انسان طوری افریده شده که ذاتا و فطرتا به دین نیاز داره.به خاطر همین شما احساس تنهایی میکنی

دین تعلقات ..ارزشها...باورهاو درک ما رو از زندگی شامل میشه.
یعنی اگر نباشه پس این موارد هم نیست

این افرادی که میگین کتاباشونو خوندید میگید کمک کرده راه زندگیمو پیدا کنه....الان شما راه زندگیت رو پیدا کردی؟!

اگر پیدا کرده بودی که الان سر درگم و نا امید نبودی !

من اصلا شما رو تشویق نمیکنم که دین داشته باشید یا نداشته باشید.ولی دارین در جامعه ای زندگی میکنید که افرادش مسلمونن.بنابراین چون شما در اقلیت هستی بید با اونا کنار بیای

اگر میخوای به زندگی عادیت مثل سایر افراد جامعه ادامه بدی باید همرنگ اونا بشی.مثلا شما به کار به همسر به استخدام و...نیازمندی

کسی که دین نداره یعنی هرکاری رو میتونه انجام بده و مرز نداره چون از کسی تبعیت نمیکنه.کسی که دین نداره (ببخشید انقدر صریح میگم) غیرت هم نداره.خوب و بد براش مهم نیست.روز و شب براش فرق نمیکنه.براش غذا خوردن لذت نداره چون هر چیزی رو میخوره.مثلا یک تیکه گوشت خام

کسی که دین نداره ناراحتی پدر مادرش براش مهم نیست.کسی که دین نداره معلومه که نا امیده
چون نمیدونه اصلا برای چی اومده و برای چی داره زندگی میکنه
کسی که دین نداره نمیتونه ازدواج کنه.اگرم کسی مثل خودش پیدا بشه ...میدونی چه طور میشه؟
مثلا ازدواج کردید.البته اصلا لازم نیست ازدواج کنید چون شما دین نداری که
دست یه خانومی رو که انتخاب کردی میگیری میبری منزلت

چون زن و شوهر نیستید و تعهدی بهم ندارید اون ازاده هرکاری بکنه شما هم همینطور
چون برای آدم بی دین خیانت معنی نداره.
ادمها انقدر مونم و با خدا با رعایت تمام مسائل شرعی ازدواج میکنن به سال نکشیده جدا میشن !!!

یه مستندی از افراد شیطان پرست دیده بودم که اکثرشو ن دلیل شیطان پرستیشون رو فقط یه موضوع ذکر میکردن...اونم مخالفت با جریان عادی زندگی

چون میدیدن همه مردم تقریبا به سمت خدا گرایش دارن اینا هم عکسش رو انتخاب کردن که ضد دنیا و بشریت باشن

شما هم از اون دسته هایی؟

اینم طبیعی هستش.شما داری در مملکتی زندگی میکنی که قوانین خاص خودش رو داره.اگر شما دقیقا ضد اون قوانین برخورد کنی...بله.باید منتظر چوبه دار باشی و در این مورد نه قانون و نه اسلام با کسی شوخی نداره.

پس یا به فکر اصلاح شرایط باش و یا حداقل فکر کن ظاهر سازی کنی که الته با انجام این مورد دومی مطمئن باش
دوام نخواهی آورد و کم کم دچار اختلالات روانی میشی.بوده کسی مثل شما و الان در آسایشگاه بستریه

پس تا دیر نشده فکری بکن.

علت اینکه شما بی دین شدی چی بود؟

[Abc_12]

سوال: شما چرا مرتد شدید؟ آیا در باره ادیان تحقیق کردید؟ چقدر درباره خداشناسی و خود شناسی مطالعه کردید؟اصلا به نظر شمامرتد بودن یعنی چی؟

پاییزان فکر کنم تا حدودی جوابتون رو دادم . مشکلی هم ندارم که به طور کامل جواب سوالاتون رو بدم اما با این کارم باعث می شم که تایپیکم منحرف بشه و مدیران اخطار بدهند. من زیاد تو این جا تجربش رو دارم . فکر نکنم هم که خیلی مهم باشه که چطور من مرتد شدم یا به نظر من مرتد کیه . البته همین قدر بگم من در مورد ادیان و دیدگاه های مختلف تحقیق کردم و شاید یکی از دلایل متد شدنم هم آشنا شدن با عقاید و دین های مختلف شرقی و غربی بوده .

شما خیلی سخت می گیرین به نظر من اینکه شما بی دین هستین یا با دین به کسی جز خودتو ارتباطی نداره و لازم نیست این قضیه رو وارد همه روابطتون کنید
شما هم می تونید دوستای زیادی داشته باشید ولی نباید سعی کنید اون عقیده و باورهای خودتون رو به کسی تحمیل کنید اصلا لازم نیست برای کسی توضیح بدین که شما دین رو قبول دارین یا نه؟
خیلی معمولی رابطه هاتون رو شروع کنید ادامه بدین می دونید من فکر می کنم شما زیادی خودتون رو درگیر این مساله کردین

بهشت تا حدودی حق با شماست . اما من 6 سال پیش که بی دین شدم فکر کردم یه کشف بزرگ کردم و می خواستم به همه بگم که اشتباه می کنند . می خواستم دوستام رو فامیلم رو و حتی پدر و مادرم رو هم بی دین کنم . وقتی فهمیدم که به همین راحتی ها کسی مثله من بی دین نمی شه تازه فهمیدم با بقیه فرق دارم . اون موقع دیگه همه می دونستند من بی دینم .

ضمنا من با دوستام یا توی فامیلم مشکلی ندارم . همیشه هم طوری در مورد دین یا نظام دینی توی فامیل صحبت می کنم که بیش تر افراد از من حمایت می کنند . بلدم چطور توی فامیل یا رفیقام عقایدم رو بگم که طرفدار داشته باشه . همین هم باعث ناراحتی من و پدر مادرم می شد که الان که دیگه توی فامیل نمی یام و با این کارم مشکلاتم با پدر و مادرم کم شده . با دوستام هم به هم زدم چون همگی اهل دختر بازی و شب نشنی توی بوستان و .... بودند . چون خودم این کارا رو کنار گذاشتم با اونا که بیرون برم و ببینم دارند از این کارا می کنند خب منم اعصابم داغون می شه .

مشکل شما چیه؟ تنهایی؟
خوب خودتون دوست دارین تنها باشین و از دیگران فاصله می گیرین
والا چرا می گین تنها هستین لابد چون دوستی ندارین
چرا دوستی ندارین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

فکر کنم تا حدودی جوابتون رو در بالا دادم . ضمنا من گفتم منو به عنوانه یه بی دین بپذیرد نه اینکه بی دین بشید . مثله این که من شما رو به عنوانه یه مسلمون قبول دارم . نخواستم که بی دین بشید ؟

بهشت اگه می گم حرفی در مورد بی دینی من نزنید برای اینکه منم باید جوابتون رو بدم و در این صورت تایپیک بسته میشه .

به نظر شما من نباید دلیل مشکلم رو با خانوادم می گفتم و حالا که من دلیلش رو گفتم انقدر باید در مورد این چیزا اینجا حرف بزنم که تایپیکم بسته بشه ؟

مشکل من این بود

الان مشکلم زندگی توی این جامعه هست . جامعه ای که توش نمی تونم حرفام رو بزنم . نمی دونید چقد سخته اینکه شما می دونید چون مرتد هستید حکمتون اعدام هست . خیلی موقع ها به این فکر می کنم یه موقعی کارم به چوبه ی دار بکشه . پدر و مادرم هم گفتن رفتند مشورت گرفتند و چون من بی دینم هیچ وقت برای من زن نمی گیرند و خودم رو هم باید به زور یه دو یا سه سالی تحمل کنند . نمی دونم در مورد ازدواجم باید چطور برنامه ریزی کنم . واقعا موندم باید چکار کنم و چطور شریک زندگیم رو پیدا کنم ؟ طور خدا به جای اینکه بگید برای من زوده سعی کنید یه راه حل منطقی برای ازدواج بم بگید.

خیلی خیلی تنهام ........ با دوست دخترام که به هم زدم . دوست های پسرم رو هم چون بد اموزی داشتند بی خیالشون شدم . با فامیل هم رابطم رو به خاطر پدر و مادرم به هم زدم و طرف داداشم هم نمی رم . حتی می ترسم یه وبلاگ برای خودم درست کنم تا حرفام رو بزنم . چون می ترسم به عنوانه ترویج بی دینی و ... منو بگیرن و بکشنم . من آدمی هستم که دوست دارم سرم همیشه شلوغ باشه و نمی دونید چقد این تنهایی ازارم می ده !

بی خیال ..... انگار شما نفهمیدید من چی گفتم یا نتونستم درست منظورم رو برسونم .

[meysamm]

نمی خوام با شما بحث کنم
و اتفاقا مایلم که شما رو با همین عنوانی که هستی به رسمیت بشناسم :)

همونطور که خودت می دونی بحث های اینچنینی، فضای خاص خودش رو می طلبه
و شما نمی تونی از دوست دختر و دوست و فامیل بخوای که با عنوان درددل پای اینجور صحبت ها بشینن

تنهایی شما هم ناشی از نداشتن مهارت های لازمه و ربطی به اعتقادات فکری عقیدتی شما نداره
سعی نکن بی مهارتی خودت رو گردن نوع خاص تفکرت بندازی
برقراری یه رابطه سالم، طولانی مدت و صمیمانه، نیازمند اموزشه
ما باید یاد بگیریم که چطور میتونیم علی رغم اختلافات در مسائل مختلف، رابطمون رو با خونواده و دوستانمون حفظ کنیم
یاد گرفتن این مسئله اولویت بیشتری نسبت به خوندن کتابای راسل داره:) باور کن
اونجایی که گفتی :

با خودم می گم شما متوجه نیستید و غافلید . اما من که عاقلم نباید مثله شما باشم . اما خب خیلی سخته که جواب بدی رو با خوبی داد .
...انگار اشتباه کردم اینجا دوباره تایپیک زدم . با کسایی مثله من همدردی هم نباید کرد !

دوست عزیز
تا وقتی خودت رو جدای از اطرافیانت و بالاتر از اونها می دونی
تنهاترین تنها خواهی موند
هرچقدر بیشتر خوندی و فهمیدی باید متواضع تر باشی و بهتر و بیشتر بتونی با دیگران معاشرت کنی

[Abc_12]

مریم خانم شما هر چی دلتون می خواست درباره ی من و افرادی مثله من گفتید . اگه کسه دیگه ای بود و توی موقعیت الان من نبود حتما داد و بیداد راه می انداخت . دیگه چیزی نمونده بود که به ما بی دین ها نبندین . البته من به خاطر بسته نشدن تاپیکم نمی تونم در مورد اصول اخلاقی که خردگرایان بش معتقدند بتون توضیح بدم یا اینکه کمی در مورد اخلاق در دین شما صحبت کنم . فقط به نظرم باید مطالعتون رو بیشتر کنید .

مستندی از افراد شیطان پرست دیده بودم که اکثرشو ن دلیل شیطان پرستیشون رو فقط یه موضوع ذکر میکردن...اونم مخالفت با جریان عادی زندگی

چون میدیدن همه مردم تقریبا به سمت خدا گرایش دارن اینا هم عکسش رو انتخاب کردن که ضد دنیا و بشریت باشن

شما هم از اون دسته هایی؟

اینم طبیعی هستش.شما داری در مملکتی زندگی میکنی که قوانین خاص خودش رو داره.اگر شما دقیقا ضد اون قوانین برخورد کنی...بله.باید منتظر چوبه دار باشی و در این مورد نه قانون و نه اسلام با کسی شوخی نداره.

پس یا به فکر اصلاح شرایط باش و یا حداقل فکر کن ظاهر سازی کنی که الته با انجام این مورد دومی مطمئن باش
دوام نخواهی آورد و کم کم دچار اختلالات روانی میشی.بوده کسی مثل شما و الان در آسایشگاه بستریه

پس تا دیر نشده فکری بکن.

علت اینکه شما بی دین شدی چی بود؟

دستتون درد نکنه همینمون مونده بود که ما رو با شیطان پرست ها مقایسه بکنید .
پس شما از افرادی هستی که موافق اینی که افرادی مثله من پای چوبه ی دار برند .

ضمنا بیشتر اساتید دانشگاه های اروپا و آمریکای شمالی بی دین هستند . شما در مورد بی دین ها و تفکرات و عقایدشون باید بیشتر مطالعه کنی .

یکی اینجا پیدا نمی شه جوابه من رو بده ؟