سلام.من همون دختریم که این آقا حرفش رو زده.نیومدم که راه حل بگیرم چون راهشو خودم میدونم.فقط اومدم حرفا رو اصلاح کنم.
اینکه به هیچ وجه راضی به کارایی که این آدم میخواست نبودم بلکه فقط اجبار بود و تهدید از دست دادنش.من بار اولی بود که عاشق میشدم و تنها راه حفظش همین بود.همه چی 1 طرفه بود.همه احساسمو با خیال واهی اینکه همسرم میشه خرجش کردم.در نامردی و بازی دادن احساساتم کم نذاشت.با کلمات واهی و توجیهات دروغین از سادگی من سو استفاده کرد.بعد 1 سال از رابطه ی 1 طرفه خسته شدمو ظاهرا ول کردم اما هر از گاهی بهش پیامکی میدادم یا تماس میگرفتم ولی اجازه نمیدادم موضوع رو منحرف کنه.از اینکه خودمو 1 سال به ارزونی فروختم احساس پوچی میکنم.از خدا خواستم کمکم کنه.بعد 3 سال و بعد اتمام حجت باهاش قرار گذاشتم اما فهمیدم همه حرفاش باز دروغ بود و بخاطر مسائل دیگه منو میخواسته نه خود من.و اینبار به خواسته ش توجهی نکردم و شدم بی رحم ترین دختر دنیا.باز بعدش حرفاش عوض شد و گفت دیگه چیزی نمیخواد و بی انکه چیزی بخواد میمونه اما 1 روز بعد گفت برو.
ذره ای دیگه واسم ارزش نداره.فقط از این میترسم که خدا منو نبخشه بخاطر گناه بزرگم.غلط کردم.توبه میکنم.
دعا کنید بخشیده بشم.من اونجور دختری که توصیفش رو کرده نیستم.من فقط فریب خوردم.باعث شد به همه بدبین شم و اعتمادمو ازم گرفت و تبدیلم کرد به 1 دختر عصبی.
برام دعا کنید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)