به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 16 بهمن 90 [ 17:06]
    تاریخ عضویت
    1390-11-02
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    887
    سطح
    15
    Points: 887, Level: 15
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    2
    تشکرشده 2 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    سردی در روابط عاشقانه

    سلام. من اکبر هستم 27 سال سنمه و فارغ التحصیل رشته کامپیوتر هستم.من در دانشگاهی درس میخوندم که کلاسها مختلط بودن و در شهرستان واقع شده بود من به همراه چند تا از دوستام میشدیم 4 نفر تصمیم گرفتیم با 3 تا دختر دوست شیم که اونها هم از تهران میومدن و تو اتوبوس همدیگرو میدیدیم. ما 4 تا با اینا دوست شدیم و در طی زمان یکی از این دخترها رابطش با من احساسی شده و احساس کردم که به من علاقه مند شده ولی من به روی خود نیاورده و اهمییت چندانی نمیدادم تا اینکه گذشت و بر اثر یک سوء تفاهمی که ایجاد شد ما 4 نفر از اینا جدا شدیم. دانشگاه تمام شد و من به سربازی رفتم تا اینکه بعد تقریبا 2 سال اون دختره شماره منو گیر آورد و زنگ زد بهم و من هم که قبلا کمی بهش علاقه مند شده بودم خوشحال شدم و تصمیم به قراری گرفتیم تا همدیگرو ببینیم در ضمن ایشان 2 سال از بنده بزرگتر هستند. ما قرار گذاشتیم همدیگرو دیدیم خیلی خوب بود و رابطه دوباره آغاز شد.تا اینکه بعد یه مدت من به خیال خودم ایشان را تقریبا مناسب ازدواج دیدم و پیشنهاد دادم که یه مدت با هم بیشتر باشیم و بیشتر حرف بزنیم تا همدیگرو بیشتر بشناسیم اگه همه چی خوب پیش رفت خوب قراره ازدواج میگذاریم و ایشان هم پذیرفت. در طی این مدت من رابطم با ایشان احساسی تر شده و من در صحبتهام و پیامکهام عاشقانه با ایشان حرف میزدم و تقریبا قبول کرده بودم که باید تلاش کنم تا شرایطم جور شه و باهاش ازدواج کنم ولی یک چیزی اذیتم میکرد و اون رابطه نیمه سرده اون با من بود یعنی کمتر زنگ میزد من بیشتر میزنگیدم وقتی میزنگید 4 دقیقه میحرفید و تمام و پیامک هم که میدادیم به هم ایشان خیلی کوتاه جواب میدادن و اصلا هم عاشقانه حرف نمیزدن مثلا یکبار بگه گلم یا عزیزم یا حتی اسمم رو صدا کنه و این مسئله من رو می آزرد تا اینکه یک بار تو ماشین وقتی خیلی احساسی شده بودیم در مورد اینده صحبت کرده بودیم من دستشو گرفتم چون خیلی داغ شده بودم ولی ایشان دستشو پس زد و من خیلی ناراحت شدم البته به روم نیاوردم و بعدا بهش پیامک زدمو گفتم که تو چرا اینقدر با من سردی البته این رو بگم سردی ایشان از روی اخلاقش بوده و ایشن من را دوست داشتند در این مسئله شک نداشتم ولی اون بهم گفت که هوز زوده و بزار به موقعش من گفتم اخه تو انگار زورت میاد اس ام اس بدی یا بزنگی یا اسمم رو صدا کنی اخه اینطوری من سرد میشم و اصلا نمیتونم ادامه بدم. اون در جواب گفت که حقیقتش از اسم من بدش میاد یعنی از اسم (اکبر) و این حرفش منو اتیش زد گفتم مگه اسم من چیه خوب اسمم اکبره دیگه گفت میخوام علی صدات کنم از این به بعد من بعد یکی دو روز قبول کردم و گفتم عزیزم هر چی خودت دوست داری صدام کن. تا اینکه یک بار تلفنی صحبت کردم باهاش گفتم اگه منم عین تو سرد بشم و سرد صحبت کنمو پیامک بدم اونوقت همه چی یخ میزنه و رابطمون تموم میشه ولی بازم اون گفت به موقش منم باهات عاشقونه میشم گفتم اینطوری که نمیشه یه دفعه برگشت گفت من نمیخوام الکی عشقمو خرج کنم احساسمو خرج کنم من گفتم بابا ما با هم حرف زدیم علاقه بستیم به هم چرا الکی مگه چیه ؟من باید از تو یه ابراز علاقه ای ببینم که روحیه بگیریم انگیزه داشته باشم اینطوری که نمیشه اون گفت من از اون ادما نیستم که ابراز علاقه کنم نمیتونم بگم دوست دارم یا عزیزم یا گلم بدم میاد سختمه من گفتم پس تو کلن بدت میاد از این چیزا بعدش قطع کردم و همه چی تموم شد یعنی الان 1 هفتست که دیگه خبری نداریم از هم. من فکر میکنم که ایشان خیلی مغرور هستن و از اون زنهایی خواهند شد که در اینده پوست شوهرش کندست. نظر شما چیه؟ لطفا من رو راهنمایی کنید. در ضمن بنده 27 سالمه و ایشان 29 سالشون

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 11 بهمن 90 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1390-11-02
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    962
    سطح
    16
    Points: 962, Level: 16
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    39

    تشکرشده 39 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: سردی در روابط عاشقانه

    سلام اکبر جان (من با هر کی اسمش اکبر بود دوست بودم مهربون بود)
    یک احتمال بده این دختر از روی حیا و این مسائل نه دست تو رو میگیره یا به قول تو عاشقانه صحبت نمیکنه
    و واقعا این باشه به نظر من دختر خوبی هست. و یادت باشه اینجور حرف زدن‌ها با بالاتر رفتن سن یکم کم میشه
    دختر 18-17 ساله که نیست در ضمن اگر بحث ازداوجه سعی که اون چیزهایی که برات مهمه رو بهش اول برسی
    و از اون سوال کنه که در اینده قراره جزئی از زندگیت بشه نه اینکه بهت هی بگه عاشقتم. این عشق و عاشقی
    گفتن ها تو زندگی آینده باشه خوبه. اگر هم زیاد تلفن و یا اس.ام.اس نمیزنه یکیش شاید این باشه تو محیطی هست
    که براش سخته و از طرفی شاید فکر هزینه رو هم میکنه!
    اگه اکبر صدات نمیکنه و میگه علی باز جای شکرش باقیه که اسم دیگه روت نذاشت، چون الا مد شده اسم اصیل
    ایرانی و یا اسامی مذهبی رو حذف میکنند و اسم غربی یا اسطورهای یونان میذارن.
    البته یادت باشه این چیزا به نظر من (کارشناسای محترم جواب میدن) غرور اون دختر رو نمیرسونه، شاید اصلا اون از
    این برخورد تو که دنبال شنیدن این حرفها و رفتارها هستی ناراحت میشه یکم بیشتر بشناسش.
    یا علی

  3. #3
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 بهمن 92 [ 23:55]
    تاریخ عضویت
    1389-10-14
    نوشته ها
    2,085
    امتیاز
    11,615
    سطح
    70
    Points: 11,615, Level: 70
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    12,283

    تشکرشده 12,256 در 2,217 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: سردی در روابط عاشقانه

    سلام دوست عزیز،

    شما قصد این رو دارید که رابطه رو به سمت یک رابطه احساسی ببرید. دختر خانم تا حدودی منطقی تر عمل می کند. اصولاً دخترها در این رابطه ها محتاط تر هستند.

    این پست از مدیر همدردی را بخوانید:

    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
    با سلام و عرض ادب و احترام
    به سئوالاتی شبیه سئوال شما بارها پاسخ گفته شده است که با جستجو در تالار همدردی می توانید آنها را مطالعه کنید.
    اما به طور خلاصه:
    فرایند، آشنایی ، شناخت و خواستگاری که قبل از عقد انجام می گیرد برای خود اصول و قواعدی دارد.

    اولین این قواعد غیر قابل نقض اینست
    که در این مراحل به هیچ وجه نباید روی مسائل هیجانی و احساسی رابطه مانور شود. چون باعث تحریف شناخت می شود. به دیگر سخن این مراحل فقط برای شناخت معیارها، تفاهمات و خصوصیات یکدیگر هست. نه دل و قلوه دادن و تمتع بردن عاطفی از یکدیگر. مسائل عاطفی ، احساسی و جنسی برای مرحله پس از عقد هست.

    دومین قاعده پیش از ازدواج
    رسمی و آشکار بودن مراحل شناخت یکدیگر هست. یعنی یواشکی ، مخفی نباید انجام شود.
    شما می توانید برای اثبات صداقتتان، از او بخواهید به اتفاق خانواده اش آشکارا و رسما به خواستگاری شما بیایند. البته خواستگاری آمدن ایشون یعنی شروع رسمی مراحل شناخت، نه پایان شناخت و ازدواج.


    سومین قاعده هم اینست
    که فرایند آشنایی و شناخت باید به وقتش و به صورت نقد انجام شود. یعنی اگر آن آقا پسر یا شما فکر ازدواج همین الان ندارید، یا شرایطتان جور نیست، یا هر مشکلی پیش رو هست که نمی خواهید نقدا ازدواج کنید و آمادگی نیست. باید این فرایند تعطیل شود. چرا که مسائل شناخت برای ازدواج را نمی توان شروع کرد، اما عقد را به یک وقت دیگر وعده داد. در واقع ازدواج باید نقدی و به روز باشد. و وعده و چک دادن به آینده موجب مشکلات غیر قابل جبران خواهد شد.




    ======
    پاورقی مهم :
    ضرب المثلی داریم : اول برادریت را ثابت کن بعد ادعای ارث و میراث کن.
    ...
    به خاطر اینست که می گوییم قبل از ازدواج که هنوز تعهد قطعی نیست نباید احساسی شوند و دل و قلوه بدهند. تا عوارض وابستگی اشتباهی به عنوان نشانه های عشق تفسیر شود.
    توصیه ما به شما این است که رسمی اقدام کنید و جدا از مسائل احساسی و به صورت منطقی سعی در شناخت یکدیگر داشته باشید.
    به خصوص چون سن دختر خانم بیشتر از شما هست، نیاز هست خانواده ها هر چه زودتر در جریان قرار بگیرند و خواستگاری رسمی صورت بگیرد.

    موفق باشید.

  4. 5 کاربر از پست مفید hamed65 تشکرکرده اند .

    hamed65 (دوشنبه 03 بهمن 90)

  5. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,025 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    373
    Array

    RE: سردی در روابط عاشقانه

    سلام
    بله منم با نظر آقای وجدان موافقم
    شما اصلا فکرنمیکنی اگر این خانوم با شما گرم میگرفت و راحت بود ممکن بود با مردای دیگه هم گرم بگیره؟>
    به نظرم شما هنوز تفاوتهای زن و مرد و خواسته هاشونو نمیدونید.با این وضع اگر وارد زندگی مشترک بشین شاید یکمی سخت بشه براتون

    این جور روابط هم نباید طولانی باشه.اگر یه سری تو تاپیک دوستان بزنی میبینی که همه در این روابط دچار مشکل شدن.
    اگر واقعا قصدتون ازدواجه به خانواده ها اطلاع بدید.من اگر جای اون خانوم بودم به محض اینکه میدیدم شما دازی یکم پاتو از گلیم خودت بیشتر دراز میکنی (دستشو میگیری و ...) به هیچ عنوان به این رابطه ادامه نمیدادم.مردی که هدفش ازدواج باشه هیچ وقت از این درا وارد نمیشه و اونم احتمالا اینو فهمیده که نمیخواسته روابطش با شما بیشتر بشه
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  6. 2 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    maryam123 (یکشنبه 02 بهمن 90)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 16 بهمن 90 [ 17:06]
    تاریخ عضویت
    1390-11-02
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    887
    سطح
    15
    Points: 887, Level: 15
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    2
    تشکرشده 2 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: سردی در روابط عاشقانه

    مرسی از جوابی که دادین منم تا حدی تقریبا اینطور فکر میکردم ولی آخه اینکه از اسم من بهونه میگیره دلیلی نمیشه که در آینده از خیلی چیزهایی که باب میلش نباشه بهونه بگیره مثلا شاید من بخوام به دلایل کمبود مالی مثلا پایین شهر خونه بگیرم یا خیلی چیزهای دیگه شاید اصلا از مثلا خانوادم خوشش نیاد یا در اینکه 2 سال ازم بزرگتره رو هی بزنه تو سرم البته ما این قضیه رو با هم حل کردیم و فعلا گفته مشکلی نداره با این قضیه.
    در ضمن خودش ماشین داره و من ندارم و همیشه سر قرار با ماشین میاد البته من مسافت بیشتری رو طی میکنم تا سر قرار بیام مثلا از کرج تا تهران ولی اون تو یه جروبحثی که داشتیم گفت تو باید بیای دنبالم نه من بیام دنبال تو. من گفتم من این همه راه رو میام خوب تو هم با ماشین 4 تا خیابون میخوای بیای اینطرفتر. فکر کنم منظورش این بود که تو باید ماشین بیاری. حالا چی؟
    از دوستان خانم هم میخوام نظر بدن شاید اونها بیشتر بتونن درک کنن طرف مقابل من رو.

    سلام مریم خانم مرسی از نظرتون ولی اگه نظر من رو بخواین (نمیگم نظرم درسته ) اینکه من دستشو گرفتم فکر نمیکنم کار اشتباهی باشه چون اگه دو نفر همدیگرو دوست داشته باشند این کار طبیعی هستش اینطور فکر نکنیم که من پام رو از گلیمم دراز تر کردم یادآوری میکنم که خیلی پسرها به بهونه ازدواج و سوءاستفاده از علاقه دختر بهشون ،حتی دست به سکس میزنند و از احساس اون دختر استفاده میکنند اینطور نیست یا تاحالا ندیدین!!!!!!! . اینکه من دستشو خواستم یگیرم به دلیل این بود که اون لحظه رابطه ما خیلی گرم و عاطفی شده بود (شاید تجربه نداشتین تا حالا) و من فقط میخواستم چند ثانیه دستشو بگیرم تا اروم شه قلبم اروم بزنه (شاید نتونین درک کنین!!!) همین. هیچ موقع هم نخواستم پامو از گلیمم درازتر کنم. ما در ازدواج 2 حالت داریم:
    1- دو نفر همدیگرو از قبل میشناسن (اونم 4 سال رابطه من با اون) و همدیگرو دوست دارن و فقط میخوان بیشتر از لحاظ خانوادگی همدیگرو بشناسند و بعد ازواج میکنند.
    2- دو نفر همدیگرو نمیشناسن و مثلا مادر من یه دختر خانمی پیشنهاد میده و من تاحالا ندیدمش و میریم خواستگاری و قرار میگزاریم که بریم بیرون تا همدیگرو بیشتر بشناسیم و اصلا با هم آشنا شیم چون تا حالا همدیگرو ندیدیم و قریبه بودیم در این حالت حق با شماست و من نباید خیلی زود دستشو بگیریم یا غلط دیگه ای بکنم
    ولی اینکه ما مدت زیادی با هم باشیم و منه ساده از روی احساس زیادم طاقت نیارم و بخوام چند ثانیه دستش رو بگیرم از نظرم هیچ اشکالی نداره(البته باید در این مورد مسائل مذهبی رو کنار بگزاریم و الا ....) من از دید جهای گفتم نه ایران از دید جهانی . سریالها و فیلمها رو اگه ببینن میفهمین.

  8. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 16 بهمن 90 [ 17:06]
    تاریخ عضویت
    1390-11-02
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    887
    سطح
    15
    Points: 887, Level: 15
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    2
    تشکرشده 2 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: سردی در روابط عاشقانه

    از دوستان تقاضا دارم نظرات خودشون رو بگن تا ببینیم من چی کار باید بکنم

  9. #7
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 اردیبهشت 94 [ 09:58]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    محل سکونت
    ایران_شیراز
    نوشته ها
    3,166
    امتیاز
    21,370
    سطح
    92
    Points: 21,370, Level: 92
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 980
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points10000 Experience Points
    تشکرها
    14,388

    تشکرشده 15,106 در 3,401 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    339
    Array

    RE: سردی در روابط عاشقانه

    سلام دوست عزیز

    به نظرم الان شما با توجه به موقعیت خودتون باید یه قدم محکم جلو برین تا اون خانوم هم بتونه سرمایه گذاری احساسی کنه و اون قدم میتونه رسمی شدن رابطه باشه

    ملاک اون خانوم شاید اینه که رابطه عاطفی و احساسیشو فقط برای همسرش نگه داشت

    اکبر جان اگه نمیخای رابطه رو رسمی کنی دوست عزیز بزار همین جور رابطه قطع بمونه و نه باعث ازار اون بشو نه خودت

    فعلا با خودت خلوت کن و خودت تصمیم نهایی بگیر

    موفق باشی


  10. 3 کاربر از پست مفید ویدا@ تشکرکرده اند .

    ویدا@ (یکشنبه 02 بهمن 90)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:15 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.