به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 09 آبان 88 [ 13:34]
    تاریخ عضویت
    1387-2-29
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    4,134
    سطح
    40
    Points: 4,134, Level: 40
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 29 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array

    خاطرات قشنگ کودکی

    بچه ها خیلی دوست دارم به یاد دوران کودکی خاطره های قشنگی که خیلی دوسشون داریم و همیشه تو ذهنمون هستند رو بنویسیم هم میشه یه سرگرمی هم اینکه خیالمون راحته که این خاطره ها رو یه جایی واسه همیشه حک کردیم نظرتون چیه؟

  2. 5 کاربر از پست مفید sara_star تشکرکرده اند .

    sara_star (پنجشنبه 23 آذر 91), باران بهاری11 (یکشنبه 05 خرداد 92), راحیل خانوم (جمعه 27 اردیبهشت 92)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 مهر 87 [ 11:26]
    تاریخ عضویت
    1386-11-01
    نوشته ها
    185
    امتیاز
    5,213
    سطح
    46
    Points: 5,213, Level: 46
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    229

    تشکرشده 239 در 119 پست

    Rep Power
    36
    Array

    RE: خاطرات قشنگ کودکی

    به نظر من هم جالبه چون شاید این طوری یه کم از مشکلات و غمهامون دور بشیم و یادمون بیاد که روزها و خاطرات قشنگی هم تو زندگیمون و دوران کودکیمون داشتیم که شاید همین یاد آوریش باعث آرامشمون بشه.

  4. 2 کاربر از پست مفید نادیا تشکرکرده اند .

    نادیا (جمعه 24 آذر 91), باران بهاری11 (یکشنبه 05 خرداد 92)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 فروردین 93 [ 13:46]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    298
    امتیاز
    2,164
    سطح
    28
    Points: 2,164, Level: 28
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 136
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,619

    تشکرشده 1,636 در 313 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خاطرات قشنگ کودکی

    یادمه کلاس اول که بودم... وقتی معلممون "بابا آب داد" رو بهمون یاد داد؛ بنده به محض برگشتن به خونه اعلام کردم که دیگه باسواد شدم و نیازی به ادامه تحصیل ندارم!!!

    فرداش قبل دوباره رفتن به مدرسه یه آشوبی به پا کردم که وقتی من سواد دارم چه معنی می ده برم مدرسه و ...

    آخی... بیچاره خانوادم کـلــــی انرژی مصرف کردن تا حالیم شد که با دو روز مدرسه رفتن کسی باسواد نمی شه


  6. 8 کاربر از پست مفید gole kaghazi تشکرکرده اند .

    gole kaghazi (پنجشنبه 23 آذر 91), باران بهاری11 (یکشنبه 05 خرداد 92), صاعد (جمعه 27 اردیبهشت 92)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 بهمن 92 [ 21:59]
    تاریخ عضویت
    1391-6-26
    نوشته ها
    286
    امتیاز
    270
    سطح
    5
    Points: 270, Level: 5
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered250 Experience Points
    تشکرها
    1,336

    تشکرشده 1,148 در 268 پست

    Rep Power
    41
    Array

    RE: خاطرات قشنگ کودکی

    بچه که بودم طبقه بالای خانه مادربزرگم اینا زندگی می کردیم.
    هیچ وقت یادم نمی ره که مادربزرگ خدابیامرزم هر وقت می خواست بره خرید من و هم با خودش می برد. منم یک زنبیل کوچولو (اسباب بازی) داشتم که می گرفتم دستم. نمی دونید چه احساسی بهم دست می داد وقتی اون زنبیل و دستم می گرفتم. فکر می کردم دیگه بزرگ شدم. خلاصه می رفتیم توی سوپرمارکت و منم توی زنبیل کوچیکم و پر از خوراکی و هله هوله می کردم. هنوز مزه آبنبات ها و پاستیل هایی که مادربزرگم برایم می خرید زیر زبونم مونده.
    خدا رحمتش کنه.

  8. 8 کاربر از پست مفید shabe niloofari تشکرکرده اند .

    reihane_b (جمعه 27 اردیبهشت 92), shabe niloofari (جمعه 24 آذر 91), باران بهاری11 (یکشنبه 05 خرداد 92), صاعد (جمعه 27 اردیبهشت 92)

  9. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 28 شهریور 00 [ 14:58]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    604
    امتیاز
    13,683
    سطح
    76
    Points: 13,683, Level: 76
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 367
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,960

    تشکرشده 2,293 در 573 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    یادش بخیر...

    کلاس دوم دبستان بودم. یه قسمت از مدرسه کسی حق نداشت بازی کنه(احتمال سر خوردن و خطر بود و....)

    یه روز دوستم وسوسه ام کرد رفتیم یواشکی بازی کردیم،که مدیر دیدمون و اومد سروقتمون....

    من تا مدیرو دیدم زدم زیر گریه که دعوام نکنه !!!!!! اما دوستم...

    دوستم دوید رفت سرویس بهداشتی.... (روم به دیوار!!!!) رفت تو یکی از دستشویی ها !!!!!!!!!!!! مدیر هرچه دنبالش دوید بهش نرسید!!!!!!!

    مدیر رفته بهش میگه دربیا، دوستم در نمیومد !!! نزدیک 3ساعت تو دستشویی وایساده بود!!!!!!می ترسید دربیاد ....

    بعدش منو بردن باش حرف زدم از پشت در، که بیا ببین کاری به من نداشتن! کار تو هم ندارن!

    بالاخره اومد بیرون!!!

    هردومون رو کلی پشت درکلاس بعدی نگه داشتن(تنبیه!!! )

    جقدر گریه کردم!!!!

    حیف اشکام !!!!
    :p

  10. 6 کاربر از پست مفید reihane_b تشکرکرده اند .

    shabe niloofari (جمعه 27 اردیبهشت 92), ویدا@ (جمعه 27 اردیبهشت 92), مسافر زمان (جمعه 27 اردیبهشت 92), باران بهاری11 (یکشنبه 05 خرداد 92), راحیل خانوم (جمعه 27 اردیبهشت 92), صاعد (جمعه 27 اردیبهشت 92)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:55 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.