سلام دوستان عزیز.مدت ها هست برای برخی سوالاتم به همدردی میام و میخونم اما امروز برای یک سوال ، ثبت نام کردم .
دوستانی که میخوان به من مشاوره بدن ، لطفا حتما این متن رو از ابتدا تا انتها بخونند.
من 22 سال دارم و حدودا 4 سال هست با دختری که یک سال از من بزرگتره و توی دانشگاه با ایشون آشنا شدم . ابتدای امر قرار بر دوستی خاصی نبود و در حد رابطه هم دانشگاهی عادی بود.
اون موقع مطلع بودم که ایشون با پسری در ارتباط هستند ، رک تر بگم ، دوست پسر داشتند. که زیاد هم از آشناییشون نمی گذشت . ایشون اون زمان دختر خیلی راحتی بودند و توی بیرون رفتن های دسته جمعی شرکت می کردند و من از این جریانات هم مطلع بودم. از رابطه و اتفاقاتی که با اون پسر میفتاد به من هم گاها میگفت و میخندیدیم.حتی یک بار بیرون ایشون رو دیدم که همون زمان اون پسر بهشون زنگ زد و گفت که میخواد ببیندش و به همین خاطر من اون لحظه ازشون جدا شدم و این صحنه رو دیدم که با اون پسر هم مسیر شدند و گفتند و خندیدند. من مثل دادششون بودم. بعد از مدتی رابطه اش رو با اون پسر به هم زدند و از اون به بعد ارتباط ما شکلی جدی تر گرفت. بعدها فهمیدم دلیل اصلی قطع کردن ارتباطشون با اون پسر این بوده که اون پسر بهشون پیشنهاد رابطه جنسی داده بوده و ایشون هم بی درنگ رابطه رو قطع کرد. از روی خوشی با اون پسر دوست بود .
تا اینجا رو گفتم که بدونید در چه حد از گذشته ایشون مطلع هستم.
بعد از اون ما روز به روز جدی تر شدیم و تا به امروز من ایشون رو تنها دختری میدونم که دوسش دارم. انسان احساساتی ای نیستم و کاملا منطقی دوسشون دارم پس بحث عشق و عاشقی و سوختگی کاملا منتفیه.
من همیشه توی ذهنم اون اتفاقات گذشته رو رابطشون با اون پسر رو توی ذهنم تصور می کنم و از این مساله شدیدا رنج میبرم.توی سه سال اخیر می تونم بگم ایشون با صحبت ها ی من و بعد از اینکه متوجه شدند من چجور معیارهایی رو دوست دارم ، 180 درجه عوض شدند. حجابشون رو کامل رعایت می کنند ، با پسر دیگه ای در ارتباط نیستند ، و به طور کلی میتونم بگم ایشون الان هیچ مشکلی ندارند !
اما مشکل از سمت من هست . فراموش کردن گذشته و اتفاقات اون برام دشوار هست. گاهی اوقات به گذشته بر میگردم و رنج می برم. نسبت بهشون مشکوک و بدبین میشم .
ایشون در حدی رعایت می کنند که الان چت نمی کنند و ارتباطشون رو با حتی پسران اقوامشون قطع کردند.ضمن اینکه از این مشکل من کاملا مطلع هستند.
خیلی با مهر و محبت هست و عاشقانه من رو دوست داره.توی این سه سال خیلی دفعات پیش اومده که من بخاطر این مشکل و ترس از جدایی بعد از ازدواج خواستم رابطمون قطع بشه اما باز هم ایشون مانع شدند . به جرات می گم ایشون منو میپرستند و من به این مساله کاملا واقفم.دختر راستگویی هست و کمتر پیش میاد دروغ بگه. یا بهتره بگم من تا الان فقط یه دروغ ازشون شنیدم.
من با حساسیتم خیلی وقت ها اعصابمون رو به گند می کشم و ایشون خیلی رنجیده خاطر میشن. حتی از روی حساسیتم پسورد تمامی ایمیل ها و آی دی هاشون رو دارم و از روی گنجکاوی چک می کنم اون ها رو . اگر یک ایمیل یا پیام از یک پسر بیاد من برافروخته میشم و ...
مثلا چند مدت پیش که با هم بودیم یه پیامک براشون اومد که از شماره ای ناشناس بود . و یک پیامک مناسبتی بود. من پرسیدم کی هست ؟ ایشون گفت نمی دونم حتما اشتباه گرفته یا مزاحم هست . و وقتی من اصرار کردم که بهشون که به اون شمار زنگ بزنن و بپرسن کی هست که اگر اشتباه گرفته بگیم دیگه پیامک نفرستن ، تغییر رنگ رو کاملا توی صورتشون حس کردم . و شدیدا می گفتند که حالا چه نیازی هست؟ اس ام اس مناسبتی میده بد که نیست. متاسفانه من ادم شدیدا تیزهوشی هستم و تمام حرکاتشوون رو پیش خودم آنالیز می کنم ، اگر کوچکترین درزی بین رفتارها باشه ، با آننلایز بدبینانه ام محکومشون می کنم.
ایشون هم اکثرا توی این مسائل نمی تونن ذهن کنجکاو و زیرکم رو متقاعد کنند (شاید واقعا من قابل متقاعد شدن نیستم) به طور مثال اگر مطلع باشید گوشی های نوکیا قسمتی داره که بهش میگن لیست پیغام های تحویل اس ام اس. توی این لیست ، وضعیت تحویل شدگی (دلیوری) آخرین 20 پیامک ارسالی رو نشون میده (دقت کنید که این لیست از لیست پیام های ارسالی جداست و خود پیام ارسالی رو نشون نمیده بلکه وضعیت پیام اونجا درج میشه ) و از این طریق هم میشه وضعیت آخرین پیام های ارسالی و نام گیرنده رو دید.
متاسفانه اون شبی که اون پیام برای ایشون اومد و من اصرار کردم که پیامک بهش بده و بپرسه کیه ، اون شماره خودش رو معرفی نکرد. من با اصرار کردم ک دوباره بپرسه . جواب پیامک اومد اما چون ما مشغول بودیم پیامک رو نخوندیم و من برای خرید چیزی به یک سوپر مارکت رفتم و وقتی برگشتم و گفتم پیامک رو بخونیم گفتند که خواهرشون بوده و پیام دریافتی رو هم حذف کرده بودند (هر چند واقعا هم منتظر یک پیامک از خواهرشون بودند) اما به نظرم نباید پیام رو حذف می کردند (ذهن منحرف!) ، من گوشی رو از ایشون گرفتم و رفتم پیام های ارسالی رو ببینم ، دیدم پاسخی به خواهرشون ندادن. به گفته ایشون اون پیامک نیازی به پاسخ نداشته.برای اینکه مطمئن بشم و ذهن خودمو متقاعد کنم به لیست دلیوری (که بالا توضیح دادم چیه) مراجعه کردم که مطمئن بشم پیامکی ارسال نکردن (چرا که فکر می کردم در واقع همون شماره ناشناس جواب داده بودن و ایشون در غیاب من پاسخی بهشون دادن و هر دو رو حذف کردن ) . اما در کمال تعجب لیست دلیوری کاملا تمیز شده بود (لیست دلیوری خود به خود پاک نمیشه ، و برای حذف یه موردش هم باید تمام لیست رو حذف کرد ! ) و وقتی پرسیدم شما که پیامک های ارسالیتون رو حذف نمی کنی چه دلیلی داره لیست دلیوری رو حذف کنی؟ گفتند که من اون لیست رو حذف نکردم (پس کی حذف کرده بود ؟! ) بعد هم ایشون داوطلبانه به اون شماره تماس گرفتند که بپرسیم کیه اما اون شماره جواب ندادن ....!!!
اینها دلایلی هست که من فکر می کنم ایشون گاهی با من رو راست نیستند و متاسفانه من هم مشکوک میشم . اصلا هم نمی تونم با این مساله کنار بیام . شدم انگار آدمایی که دنبال یه اتو از طرفشه که رابطه رو به هم بزنه . اما من واقعا نمی خوام رابطه رو به هم بزنم . از یه طرف هم دوست دارم خودمو و ذهنمو اثبات کنم و به ایشون بگم که شما هنوز لنگ میزنی !
بعد از 4 سال هنوز مورد خیلی واضحی از ایشون ندیدم و اکثرا هم بخاطر انحراف ذهنی خودم رنجیده شدم ( که اصلا این وضعیت رو دوست ندارم)
چکار کنم که مشکوک نباشم؟
آیا با مراجعه به یک روانشناس میتونم این قضیه رو فراموش کنم؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)