به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 15 دی 90 [ 15:48]
    تاریخ عضویت
    1390-10-15
    نوشته ها
    1
    امتیاز
    848
    سطح
    15
    Points: 848, Level: 15
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 52
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    مشکوک میشم ، چه کار کنم ؟!

    سلام دوستان عزیز.مدت ها هست برای برخی سوالاتم به همدردی میام و میخونم اما امروز برای یک سوال ، ثبت نام کردم .

    دوستانی که میخوان به من مشاوره بدن ، لطفا حتما این متن رو از ابتدا تا انتها بخونند.

    من 22 سال دارم و حدودا 4 سال هست با دختری که یک سال از من بزرگتره و توی دانشگاه با ایشون آشنا شدم . ابتدای امر قرار بر دوستی خاصی نبود و در حد رابطه هم دانشگاهی عادی بود.
    اون موقع مطلع بودم که ایشون با پسری در ارتباط هستند ، رک تر بگم ، دوست پسر داشتند. که زیاد هم از آشناییشون نمی گذشت . ایشون اون زمان دختر خیلی راحتی بودند و توی بیرون رفتن های دسته جمعی شرکت می کردند و من از این جریانات هم مطلع بودم. از رابطه و اتفاقاتی که با اون پسر میفتاد به من هم گاها میگفت و میخندیدیم.حتی یک بار بیرون ایشون رو دیدم که همون زمان اون پسر بهشون زنگ زد و گفت که میخواد ببیندش و به همین خاطر من اون لحظه ازشون جدا شدم و این صحنه رو دیدم که با اون پسر هم مسیر شدند و گفتند و خندیدند. من مثل دادششون بودم. بعد از مدتی رابطه اش رو با اون پسر به هم زدند و از اون به بعد ارتباط ما شکلی جدی تر گرفت. بعدها فهمیدم دلیل اصلی قطع کردن ارتباطشون با اون پسر این بوده که اون پسر بهشون پیشنهاد رابطه جنسی داده بوده و ایشون هم بی درنگ رابطه رو قطع کرد. از روی خوشی با اون پسر دوست بود .

    تا اینجا رو گفتم که بدونید در چه حد از گذشته ایشون مطلع هستم.

    بعد از اون ما روز به روز جدی تر شدیم و تا به امروز من ایشون رو تنها دختری میدونم که دوسش دارم. انسان احساساتی ای نیستم و کاملا منطقی دوسشون دارم پس بحث عشق و عاشقی و سوختگی کاملا منتفیه.

    من همیشه توی ذهنم اون اتفاقات گذشته رو رابطشون با اون پسر رو توی ذهنم تصور می کنم و از این مساله شدیدا رنج میبرم.توی سه سال اخیر می تونم بگم ایشون با صحبت ها ی من و بعد از اینکه متوجه شدند من چجور معیارهایی رو دوست دارم ، 180 درجه عوض شدند. حجابشون رو کامل رعایت می کنند ، با پسر دیگه ای در ارتباط نیستند ، و به طور کلی میتونم بگم ایشون الان هیچ مشکلی ندارند !

    اما مشکل از سمت من هست . فراموش کردن گذشته و اتفاقات اون برام دشوار هست. گاهی اوقات به گذشته بر میگردم و رنج می برم. نسبت بهشون مشکوک و بدبین میشم .

    ایشون در حدی رعایت می کنند که الان چت نمی کنند و ارتباطشون رو با حتی پسران اقوامشون قطع کردند.ضمن اینکه از این مشکل من کاملا مطلع هستند.

    خیلی با مهر و محبت هست و عاشقانه من رو دوست داره.توی این سه سال خیلی دفعات پیش اومده که من بخاطر این مشکل و ترس از جدایی بعد از ازدواج خواستم رابطمون قطع بشه اما باز هم ایشون مانع شدند . به جرات می گم ایشون منو میپرستند و من به این مساله کاملا واقفم.دختر راستگویی هست و کمتر پیش میاد دروغ بگه. یا بهتره بگم من تا الان فقط یه دروغ ازشون شنیدم.

    من با حساسیتم خیلی وقت ها اعصابمون رو به گند می کشم و ایشون خیلی رنجیده خاطر میشن. حتی از روی حساسیتم پسورد تمامی ایمیل ها و آی دی هاشون رو دارم و از روی گنجکاوی چک می کنم اون ها رو . اگر یک ایمیل یا پیام از یک پسر بیاد من برافروخته میشم و ...

    مثلا چند مدت پیش که با هم بودیم یه پیامک براشون اومد که از شماره ای ناشناس بود . و یک پیامک مناسبتی بود. من پرسیدم کی هست ؟ ایشون گفت نمی دونم حتما اشتباه گرفته یا مزاحم هست . و وقتی من اصرار کردم که بهشون که به اون شمار زنگ بزنن و بپرسن کی هست که اگر اشتباه گرفته بگیم دیگه پیامک نفرستن ، تغییر رنگ رو کاملا توی صورتشون حس کردم . و شدیدا می گفتند که حالا چه نیازی هست؟ اس ام اس مناسبتی میده بد که نیست. متاسفانه من ادم شدیدا تیزهوشی هستم و تمام حرکاتشوون رو پیش خودم آنالیز می کنم ، اگر کوچکترین درزی بین رفتارها باشه ، با آننلایز بدبینانه ام محکومشون می کنم.

    ایشون هم اکثرا توی این مسائل نمی تونن ذهن کنجکاو و زیرکم رو متقاعد کنند (شاید واقعا من قابل متقاعد شدن نیستم) به طور مثال اگر مطلع باشید گوشی های نوکیا قسمتی داره که بهش میگن لیست پیغام های تحویل اس ام اس. توی این لیست ، وضعیت تحویل شدگی (دلیوری) آخرین 20 پیامک ارسالی رو نشون میده (دقت کنید که این لیست از لیست پیام های ارسالی جداست و خود پیام ارسالی رو نشون نمیده بلکه وضعیت پیام اونجا درج میشه ) و از این طریق هم میشه وضعیت آخرین پیام های ارسالی و نام گیرنده رو دید.
    متاسفانه اون شبی که اون پیام برای ایشون اومد و من اصرار کردم که پیامک بهش بده و بپرسه کیه ، اون شماره خودش رو معرفی نکرد. من با اصرار کردم ک دوباره بپرسه . جواب پیامک اومد اما چون ما مشغول بودیم پیامک رو نخوندیم و من برای خرید چیزی به یک سوپر مارکت رفتم و وقتی برگشتم و گفتم پیامک رو بخونیم گفتند که خواهرشون بوده و پیام دریافتی رو هم حذف کرده بودند (هر چند واقعا هم منتظر یک پیامک از خواهرشون بودند) اما به نظرم نباید پیام رو حذف می کردند (ذهن منحرف!) ، من گوشی رو از ایشون گرفتم و رفتم پیام های ارسالی رو ببینم ، دیدم پاسخی به خواهرشون ندادن. به گفته ایشون اون پیامک نیازی به پاسخ نداشته.برای اینکه مطمئن بشم و ذهن خودمو متقاعد کنم به لیست دلیوری (که بالا توضیح دادم چیه) مراجعه کردم که مطمئن بشم پیامکی ارسال نکردن (چرا که فکر می کردم در واقع همون شماره ناشناس جواب داده بودن و ایشون در غیاب من پاسخی بهشون دادن و هر دو رو حذف کردن ) . اما در کمال تعجب لیست دلیوری کاملا تمیز شده بود (لیست دلیوری خود به خود پاک نمیشه ، و برای حذف یه موردش هم باید تمام لیست رو حذف کرد ! ) و وقتی پرسیدم شما که پیامک های ارسالیتون رو حذف نمی کنی چه دلیلی داره لیست دلیوری رو حذف کنی؟ گفتند که من اون لیست رو حذف نکردم (پس کی حذف کرده بود ؟! ) بعد هم ایشون داوطلبانه به اون شماره تماس گرفتند که بپرسیم کیه اما اون شماره جواب ندادن ....!!!


    اینها دلایلی هست که من فکر می کنم ایشون گاهی با من رو راست نیستند و متاسفانه من هم مشکوک میشم . اصلا هم نمی تونم با این مساله کنار بیام . شدم انگار آدمایی که دنبال یه اتو از طرفشه که رابطه رو به هم بزنه . اما من واقعا نمی خوام رابطه رو به هم بزنم . از یه طرف هم دوست دارم خودمو و ذهنمو اثبات کنم و به ایشون بگم که شما هنوز لنگ میزنی !

    بعد از 4 سال هنوز مورد خیلی واضحی از ایشون ندیدم و اکثرا هم بخاطر انحراف ذهنی خودم رنجیده شدم ( که اصلا این وضعیت رو دوست ندارم)

    چکار کنم که مشکوک نباشم؟

    آیا با مراجعه به یک روانشناس میتونم این قضیه رو فراموش کنم؟

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 اردیبهشت 94 [ 09:58]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    محل سکونت
    ایران_شیراز
    نوشته ها
    3,166
    امتیاز
    21,370
    سطح
    92
    Points: 21,370, Level: 92
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 980
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points10000 Experience Points
    تشکرها
    14,388

    تشکرشده 15,106 در 3,401 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    339
    Array

    RE: مشکوک میشم ، چه کار کنم ؟!

    دوست عزیز سلام

    خودت را خیلی درگیر این دوستی به قول خودت از رو منطق کردی

    این خانوم به شما تعهد نداره و میتونه هر کار کنه

    اگه باعث ازار شما میشه بهتره اول رابطه رو رسمی کنید تا تعهد به وجود بیاد

    بازم پیشنهاد دارم که خودت را درگیر این دوستیا و این شک و شبهات نکن

    درست فکرات را کن اگه با گذشته این خانوم مشکلی نداری و قبولش داری بهتره جدی و عقلانی جلو بری و با

    مشورت خانواده حلش کنی

    ارزوی موفقیت برایت دارم

  3. 4 کاربر از پست مفید ویدا@ تشکرکرده اند .

    ویدا@ (جمعه 16 دی 90)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 22 مرداد 91 [ 19:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-15
    نوشته ها
    88
    امتیاز
    1,073
    سطح
    17
    Points: 1,073, Level: 17
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    217

    تشکرشده 219 در 79 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکوک میشم ، چه کار کنم ؟!

    سلام وتبریک برای عضو شدنتان هر چند خودم امروز عضو شدم
    کاش شما میگفتید که در گذشته دوست پسرقبلی دختر خانمی که ازش گفتید ایا از رابطه خواهر و برادری شما با این خانم خبر داشته یا نه اگه خبر نداشته فکر میکنم شما حق داشته باشد که نسبت به این دختر خانم شک داشته باشید که شاید با وجود رابطه شما با پسر دیگه ای رابطه ای به اصطلاح خواهرانه و برادرانه داشته باشد و اگر دوشت پسر اول خانم خبر داشته پس مطمئن باشید که در صورت وجود رابطه دیگری حتما شما را در جریان خواهد گذاشت و شک شما بی مورد است .
    موضوع بعدی این که اگر شما این اطمینان رو برای این خانم ایجاد کردید که با او خواهید بود تا زمانی که او با شما خواهد بود پس طبیعی است که نسبت به او تا حدی معقول شک داشته باشید که به آن شک نمی گن به قول من بهش میگن غیرت اما در غیر این صورت حق با دختر خانم قصه ی ماست چرا که از شما قطعیت و پایبندی و اطمینان ندیده و شاید حتی به احساس شما شک هم داشته باشه و اون حق دارد که به انتخاب های زندگی اش منطقی و عاقلانه بیندیشد
    البته بگم این دختر خانم قصه ما خیلی گل که به دوست پسرش که عاشق اش بوده را به خاطر خداوند که عشق اول وآخر همه ی ما هاست کنارگذاشته و فراموش کرده به دلیل نداشن سکس با او و یه چیز دیگه من با نظر ویدا جان زیاد موافق نیستم نسبت به مطرح کردن موضوع به خانواده چون شما هنوز به ایشون شک دارید و چگونه با این شک در خودتان می توانی پدر و مادرتان اطمینان دهید که او بهترین کسی هست که میتوانید به عنوان همدم همراه محرم انتخاب کنید در ثانی شما الان بدون هیچ عشق وتعهدی نسبت به این خانم به عنوان یه دوست شک دارید و این اتفاق شما را بهم ریخته چجوری در صورت وجود عشق و تعهد میتوانید وجود این شک را در زندگی نسبت به همسر همراه و محرمتان تحمل کنید ؟!
    در آخر بگم من تنها از دید خودم تمامی ماجرا را با توجه به توضیحاتتان دیدم و علاوه بر این من فقط 21سالمه و هیچ رابطه ای با هیچ پسری نداشته و شاید برام زود باشه در این موارد مشاوره بدم و بخوام کسی را راهنمایی کنم به هر حال موضوع شما ذهن من را درگیر کرد و با توجه به کتابای زیاد روانشناسی که در مورد رابطه با جنس مخالف هست خوندم یه این نتیجه رسیدم که به عنوان یه دوست همدرد وخواننده دردودلتان نه مشاور شما را از دوراهی قشنگ زندگی نجات دهم و بهتون بگم که ماجرا را به صورت سر بسته به خودش بگید طوری که ناراحت نشه و اون رو از خودتان نرنجانید هر چند دختر ها باهوش اند وتا الان حتما به شک شما نسبت به خودش بو برده البته یه چیز دیگه ای در مورد دختر ها هست که باید بگم میخواستم نگم ولی باید بگم دخترها ی مقید هیچ وقت همزمان با دوست پسرشان با هیچ پسر دیگه ای حتی به عنوان برادر رابطه نخواهند داشت می تونید به او بگید به گونه ای رفتار کند که هست خلاصه رو باشه و شما بگید بهش که دوست دارید او رو و صاف باشه هر چند شما هم باید به خودتون این فرصت را بدید که با تغییر رفتار او ویکرنگ بودنش با شما این شک لعنتی رو از وجودتان پاک کنید ولی بگم بهتره البته اگه ناراحت نمیشید بیخیال شید کلمه درستی نیست ولی ما جوونا معنیشو خوب میدونیم .و در آخر آرزومند روزی که همه ی ما انسان ها همیشه عاشق باشیم و از بروز دادن آن خجالت نکشیم.

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 شهریور 92 [ 10:34]
    تاریخ عضویت
    1389-12-08
    نوشته ها
    390
    امتیاز
    3,339
    سطح
    35
    Points: 3,339, Level: 35
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,374

    تشکرشده 1,334 در 350 پست

    Rep Power
    54
    Array

    RE: مشکوک میشم ، چه کار کنم ؟!

    سلام
    نظر من کاملا شخصی است

    اولا شما اگه ولقعا این دختر رو میخواین رسمی اقدام کنین

    و بعدش شما خیلیییی وارد حریم خصوصیش شدین این چه کاریه که این قد سوال جواب و ....قسمت پیام هاش و دلیوری هاشو چک میکنین؟
    با خودتون رو راست باشین

    اگه بهش شک دارین چه اصراری هست
    اون دختر هم گناه داره
    شما ذهنتون همش درگیر گذشتست,اینو اول با خودتون حلش کنین
    اون خانم خیلی داره باهاتون راه میاد
    بازم میگم نظر شخصی بود
    ولی این کار رو لطفا کنار بذارید که میرین همه جای گوشی طرف مقابلتون رو چک میکنین


  6. 2 کاربر از پست مفید شوکا تشکرکرده اند .

    شوکا (جمعه 16 دی 90)

  7. #5
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 بهمن 92 [ 23:55]
    تاریخ عضویت
    1389-10-14
    نوشته ها
    2,085
    امتیاز
    11,615
    سطح
    70
    Points: 11,615, Level: 70
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    12,283

    تشکرشده 12,256 در 2,217 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکوک میشم ، چه کار کنم ؟!

    سلام دوست عزیز،

    به تالار همدردی خوش آمدی.

    با تایید صحبت های ویدا و شوکا، ابتدا از شما می خواهم که نوع رابطه رو باز نگری کنید.
    و همینطور تا حدودی تصور خودتون در رابطه با کنترل کردن همسر خود.

    مشکل شما اینجاست که در گذشته با این دختر خانم دوست بودید، در صورتی که دختر خانم در یک رابطه دیگر بوده و به قول خودتون دوست پسر داشته. در کنار اون رابطه ایشون با شما هم ارتباط داشته. هر چند که رابطه عشق و عاشقی نبوده، ولی وجود داشته.

    و خب این مسئله شما رو تحت تاثیر قرار داده که حالا که جای شما و اون پسر عوض شده و شما دوست پسرش شدید، نکند ایشون مثل قبل بخواهد با پسر یا پسران دیگری هم در تماس باشد.
    بنابراین تصمیم به محدود کردن ایشون گرفتید، ایشون هم به خاطر وابستگی هایی که به شما دارند (گفتید شما رو می پرستند) این محدودیت ها رو قبول کردند. و البته باز هم شما اطمینان نمی توانی بکنی، دائم کنترل می کنی. هر چقدر هم ایشون رو محدودتر کنی باز هم فایده ندارد. شما به این خانم بدبین شدی و با این طرز فکر حتی با بهترین روش های کنترل هم به جایی نخواهی رسید.

    مشکل نوع رابطه ای هست که در گذشته بوده و هم دختر خانم و هم شما بهش تن دادید. و همینطور نوع رابطه ی حال حاضر شما.
    من اگر جای شما بودم، بدون در نظر گرفتن احساساتم و علاقه ام به دختر خانم، می دیدم که معیارهای من برای انتخاب همسر آینده ام چه چیزهایی هستند، و اینکه این دختر خانم چند درصد از این معیارها رو دارا هستند. برای مثال شما دو ناهماهنگی با هم دارید:
    1- نگرش شما به روابط دختر و پسر. شما دوست دارید همسرتان با هیچ پسری در ارتباط نباشد، در صورتی که ایشون در ارتباط بودن با جنس مخالف رو در چهارچوبی که خودشون تعریف می کنند بدون ایراد می دانند. و یا حداقل تا قبل از اینکه شما ایشون رو محدود کنید، اینطور رفتار می کردند.
    2- تفاوت سنی شما. به هر حال خوب روی این مسئله فکر کنید.

    همچنین این مقالات رو مطالعه کنید:
    ازدواج و معیارهای انتخاب همسر ( بخش اول)
    ازدواج و معیارهای انتخاب همسر ( بخش دوم)
    ازدواج و معیارهای انتخاب همسر ( بخش سوم)

    دقت کنید که این وابستگی که بین شما (به خصوص از طرف دختر خانم) به وجود آمده خیلی خطرناک است. شما هر دو نیاز به این دارید که منطقی همدیگر رو برای ازدواج بسنجید. ولی با این احساسات ضمن اینکه امکان انتخاب منطقی از شما گرفته می شود، در صورت تغییر نظر یکی از دو طرفین برای ادامه رابطه، ضربه جبران ناپذیری به طرف مقابل خواهد خورد.

    همچنین نظر پدر مادرها برای ادامه رابطه بسیار بسیار مهم است. به خصوص با توجه به تفاوت سنی احتمال مخالفت زیاد است.

    شما برای ازدواج با این خانم نیاز دارید که با گذشته اش کنار بیایید. برای رسیدن به این مسئله راه صحیح کنترل کردن او نیست، بلکه نیاز به این دارید که بپذیرید که در گذشته ایشون روابطی داشته، و همینطور با خود ایشون به صحبت جدی بنشینید و نوع تفکر ایشون راجع به روابط اجتماعی رو جویا بشوید و ببینید که آیا با تفکر ایشون می توانید کنار بیایید یا نه.
    دقت کنید که کنترل کردن و محدود کردن فایده ای ندارد. اکثر این تغییر کردن ها هم مدت زمان محدودی دارند و طرف روزی به همان تفکر اصلی خود باز می گردد.
    پس سعی در این نداشته باشید که کسی رو تغییر بدهید، بلکه ببینید که آیا می توانید او رو همانطور که هست بپذیرید یا خیر.


    بناراین به شما توصیح می کنم هر چه زودتر موضوع رو با پدر مادرها در میان گذاشته، نوع رابطه رو از رابطه ی احساسی، به یک رابطه ی علنی زیر نظر پدر مادرها و در جهت شناخت صحیح برای ازدواج تغییر بدهید.

    موفق باشید.

  8. 3 کاربر از پست مفید hamed65 تشکرکرده اند .

    hamed65 (جمعه 16 دی 90)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:17 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.