كمكم كنيد واقفا سردرگمم

[bbbbbb]

من دختري هستم 26 ساله ليسانس
مدتيست با آقايي آشناشدم كه به هم علاقه داريم و قصد ازدواج داريم باخم
اما مشكلي كه هست اينه كه ايشون 3سال پيش از همسرشون جدا شدند و الان يه پسر 4 ساله دارن كه با خودشون زندگي ميكنن و دليل جداشدنشون خيانت همسرشون و بي بندوباري همسرشون و راغب نبودن به زندگي و بچه و آزاد زندگي كردن بود كه همسر قبلي اين آقا مهريه خودشو ميذاره اجرا و بدونه توجه به بچش ميذاره ميره بايد بگم اين آقا كاملا از لحاظ مادي و معنوي مشكلي نداشته و يه مرد ايده ال بوده ولي همسرشون اختلال رواني داشته و دوبار اقدام به خودكشي كرده بود كه الانم دارو مصرف ميكنه
ازدواج اين خانوم با اين آقاهم طوري بوده كه اين دونفر باهم دوست بودن ايين خانوم با همدستي خانوادش از خونه فرار ميكنه و مياد ميشينه خونه آين آقا بعد ازاينكه اين آقا و خانوادشو مجبور به عقد ميكنن بعد از عقد دائم مشكل ايجاد ميكنن براشون طوري كه اين زندگي 3سال دوام مياره اونم با هزارجور مكافات كه بعدها متوجه ميشن كه هدف اين خانوم زندگي و تشكيل خانواده نبوده فقط پول و مهريه بوده. خلاصه خانواده من مخالفن از اين طرف از حرف مردم و نيشوكنايه هاشون به من ميترسم كه نميتونم رو عشقم بايستم. آيا اين ازدواج صلاحه؟
من چيكاركنم؟

[بهار.زندگی]

این ماجرایی که تعریف کردی راجب نحوه ازدواجش و مشکلات زندگیشون رو این اقا گفته!!به نظر من بهتره با زن سابقش هم یه گپ و گفتی داشته باشی یا اگه نمیشه از یه ادم بیطرف یه پرس و جویی بکنی چون معمولا ادما تموم تقصیرا رو گردن یه نفر دیگه خصوصا وقتی الان نیستش میندازه.

باید بدونی این جور ازدواجها مسائل خاص خودش رو داره خصوصا اینکه پای یه بچه هم وسط ماجراست.رابطه این اقا با همسرش ممکنه بخاطر فرزندشون هیچ وقت به طور دائم قطع نشه و بخاطر بچشون لازم باشه با هم در ارتباط باشن.باید ببینی این ارتباط رو میتونی بپذیری؟

این اقا نسبت به بچش مسئوله و بخشی از وقتش رو باید صرف اون بکنه.ضمنا چون بچه پیش خودشه تو هم باید با اون بچه رابطه کاملا خوبی داشته باشی و به نحوی براش مادری کنی.باید ببینی میتونی؟

بخاطرحضور یه بچه 4ساله شما نمیتونین مثل یه زوج تازه ازدواج کرده ازاد و رها باشین.میتونی بپذیری؟

به هر حال این اقا هم نقاط ضعفی داشته که نتونسته زندگی سابقش رو نگهداره.و گرنه هیچ دختری حتی اگه برای پول هم با پسری عروسی کنه از روز اول به فکر طلاق و جدایی نیست،باید نقاط ضعف این اقا تو زندگی مشترکش رو پیدا کنی چون تو بروز اشتباهات معمولا هر دونفر مقصرن.

با خونودت بیشتر صحبت کن و دلایلشون رو منطقی گوش کن.

و در اخر هیچ وقت حرف مردم رو ملاک زندگیت قرار نده.هر کاری که بکنی بلاخره چند نفر هستن که حرف بزنن و بعد از مدتی عادی میشه براشون و دیگه چیزی نمیگن.

[نازی نیازی]

سلام
ببینید من تقریبا یک سال پیش یه خواستگاری داشتم که دقیقا شرایطش مشابه شرایط خواستگار شما بود اونم درموردخانمش همین جوری میگفت که اهل زندگی کردن نیست و اهل خوشگذرونی وخلاصه خیلی چیزای دیگه اتفاقا میگفت که زنش مریض هم هست و داره دارو مصرف میکنه
البته اون آقا منو تو محیط کارم دید و پسندید بعد خواهرش اومد ازم خواستگاری کرد یه مدتی برای شناخت بیشتر باهاش حرف زدم تو اون مدت همش ازخودش تعریف میکرد واز خانمش بد میگفت
ولی من نتونستم بپذیرمش چون تو حرفاش :پی بردم که به زندگی اولش علاقه داره وحتی اگه هم علاقه نداشته باشه بچه اش باعث میشه که خاطراتش دوباره زنده بشه حتی اگه بد باشه بعدش اون خوشیهاشو با اون خانم بوده وقتی که بخاد دوباره ازدواج کنه مطمئن باشین یه زندگی کاملا معمولی داره
البته تو زندگی هر چقدر هم که شما خوب باشین مطمئن باشین دوباره مقایسه هست

[sanjab]

معایب خانم

1- خيانت همسرشون
2- بي بندوباري همسرشون
3- راغب نبودن به زندگي و بچه و آزاد زندگي كردن بود
4- همسر قبلي اين آقا مهريه خودشو ميذاره اجرا
5- بدونه توجه به بچش ميذاره ميره
6- همسرشون اختلال رواني داشته و دوبار اقدام به خودكشي كرده بود
7- الانم دارو مصرف ميكنه
8- اين دونفر باهم دوست بودن
9-اين خانوم با همدستي خانوادش از خونه فرار ميكنه
10- مياد ميشينه خونه آين آقا بعد ازاينكه اين آقا و خانوادشو مجبور به عقد ميكنن
11- بعد از عقد دائم مشكل ايجاد ميكنن براشون طوري كه اين زندگي 3سال دوام مياره اونم با هزارجور مكافات
12- متوجه ميشن كه هدف اين خانوم زندگي و تشكيل خانواده نبوده فقط پول و مهريه بوده.


محاسن آقا (عیب که اصلا ندارند. )

بايد بگم اين آقا كاملا از لحاظ مادي و معنوي مشكلي نداشته و يه مرد ايده ال بوده

دوست عزیز

قدری واقع بین باش.

چرا یکی را سیاه و یکی را سفید می بینی.

خوب شما قاضی نشدی

قدری در انتخابت تفکر و تامل کن واقعا با عقلت جور در می یاد که کسی این همه عیب داشته

باشه و یک انسان عاقل و فهمیم مانند دوست شما هیچ عیبی در ایشان ندیده و فقط بخاطر

اینکه فرار کرده و اومده خونه این آقا پس ایشون و خانوادشون مجبور شدند ایشون رو عقد

کنند. جلل الخالق

خیلی آشفته ای و بدون تفکر داری تصمیم می گیری به صحبتهای خانواده ات گوش کن.

موفق باشی.

[hamed65]

با سلام،

عنوانی که برای تاپیک خود انتخاب کرده اید مبهم است.
طبق قوانین باید عنوانی مشخص و مناسب انتخاب کنید.
لطفاً در ارسال بعدی یک عنوان مشخص ذکر کنید تا این عنوان رو تغییر بدهیم.
(برای مثال: ازدواج با مرد مطلقه و مخالفت خانواده)

با تشکر.