به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 15 دی 90 [ 02:19]
    تاریخ عضویت
    1390-9-27
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    981
    سطح
    16
    Points: 981, Level: 16
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 6 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    حفظ روابط خوب با همسر

    عزيزان همدردي و يا بعبارتي سنگ صبورهاي مهربان سلام
    من تازه به جمع شما پيوستم و از اين بابت خوشحالم.طرح مساله من بيشتر از شاهنامه نباشه كمتر نيست پس از اينكه زمان گرانبهاي خودتان را در اختيار من مي گذاريد و دل نوشته هاي من را مي خوانيد پيشاپيش سپاسگزارم.
    هميشه با خودم فكر مي كنم شايد تلاش براي بهتر زيستن شكر گزاري در مقابل خداوندي باشد كه بر من منت گذاشته و مرا از عدم به عالم وجود آورده است. در غير اين صورت زيستن خيلي هم سخت نيست ، بدون هدف ، بدون عشق ،‌بدون مسئوليت ، بدون آرزوهاي بلند و…
    هميشه از بين راه هاي مختلف سخت ترين و پيچيده ترين راه ممكن را انتخاب كرده ام و شايد تقدير من اين گونه خواسته است.
    فصل كودكي ام :
    آرام ولي بدون حضور پدر گذشت . هميشه لبخند او را در پشت قاب شيشه اي بالاي تخت سنگي كه نام او حك شده بود ديدم و…
    فصل نوجواني ام :
    كاملا تنها ، يك گوش بي كلام براي شنيدن خستگي هاي مادرم و…بسيار طولاني و سخت گذشت …
    فصل جواني ام :
    دوران دانشگاه پر بودم از شور و شوق هاي سركوب شده ، پربودم از استعدادهاي بالقوه كه همچنان بالقوه ماندند. به دنبال معناي حقيقي عشق بودم، شوري براي زندگي ،كه هرچه بيشتر گشتم كمتر يافتم و…
    سه سال پيش تا كنون:
    بزودي سالگرد ازدواجم و 28امين سالگرد تولدم را تجربه مي كنم.لطفا تعجب نكنيد! همسر من 18 سال از من بزرگتر است و بي اغراق از نظر روحي 18 سال از من كوچكتر است.دليل انتخاب من :1- ايشان فرديست با اخلاق نيكو در جامعه، در خانواده2- معتقد به خداي يگانه آن هم از نوع مرغوب 3- بينهايت مهربان و رقيق القلب 4- با گذشت و كاملا فداكار 5- راحت در بيان احساسات 6- كاملا متواضع در مقابل ضعيفتر از خودش و استوار در مقابل قدرتمندتر از خودش 7- ريسك پذير و در عين حال مسئوليت پذير8- باهوش و اگر اراده كند اولين در هر كاري 8- شاداب و سرزنده …
    ضمنا او تحصيل كرده و از نظر سطح اجتماعي در رده نسبتا بالايي قراردارد .
    همه اين خصوصيات و تمام خصوصيات ديگري كه به شماره نمي آيد او را از تمام جوان هايي كه مي شناختم متمايز كرده بود و اين ها دلايل محكمي بود كه من ايشان را براي رسيدن به خوشبختي انتخاب كردم ، با تمام مخالفت هايي كه چون تير هاي زهر آلود از هر سمت به سوي من پرتاب مي شد. من ايشان را همچون سدي محكم و استوار يافتم و احساس كردم مي توانم با خيال راحت به او تكيه كنم.
    با همسرم در محل كار آشنا شدم و اين آشنايي منجر به ازدواج شد.
    خبر ازدواج ما تيتر همه خبرها قرار گرفته بود و من كلي معروف شدم  . به نظر شما زندگي شخصي هر كسي ،خصوصي و فقط و فقط به خود اون شخص مربوط نيست ؟! چرا در فرهنگ مردم ما اين گنجانده نشده كه در زندگي ديگران سرك نكشند و شايعه درست نكنند و به ساماندهي زندگي خودشون بپردازند؟! بگذريم…
    با همه احوالاتي كه گفتم زندگي وفق مراد بود و هست بجز
    (هيچ وقت همه چيز را يكجا باهم نداشتم و هميشه در اوج خوشبختي سوزني بوده كه باد من را خالي كند شايد هم در مورد همه افراد صدق كند)
    بجز اينكه همسرم قبلا ازدواج كرده و جدا شده بود  . اين مساله هم از نظر من خيلي مهم بنظر نمي رسيد زيرا همسر من در آن ماجرا مقصر نبود و به قول قديمي ها قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهري.فقط يك مساله باقي ست.وجود دو فرزند دختر از زنگي سابق همسرم.كه پيوند شديد عاطفي بين همسرم و آنها وجود دارد كه از حد معمول بيشتره و فكر مي كنم تنها دليلش اين است كه همسرم تنهايي ها و خلاهاي عاطفي اش را در طول دوران سخت زندگي اش با فرزندانش سپري مي كرده. در حال حاضر آنها با مادرشان زندگي مي كنند.
    حالا بعد از كلي حرف و حديث بريم سر اصل مطلب…
    همسرم خودش را نسبت به من متعهد مي داند و هر چيزي كه من نياز داشتم برايم فراهم كرده، اما احساس مي كنم او بيش از اندازه به فرزندانش بها مي دهد و البته اين فقط احساس من نيست همه فاميل همسرم به اتفاق، اين نظر را دارند و اذعان مي دارند كه همسرم قبل از ازدواج با من، به نوعي خودش را وقف فرزندانش كرده است و حالا هرچه همسرم براي فرزندانش تلاش مي كند باز آنها به نحوي از پدرشان شكايت دارند .روابط من و بچه ها ظاهرا خوب است .اما من اگر تذكري درباره بچه ها به همسرم بدهم (كه البته كم هم نيست)آن هم فقط به خاطر آينده زندگي امان، او فكر مي كند من حسادت مي كنم و توصيه مي كند تصور كنم خودم يك مادر هستم .البته ناگفته نماند گاهي روابط عاطفي همسرم با فرزندانش حس حسادت من را بر مي انگيزاند كه براي من بعنوان يك زن سركوب كردن اين حس خيلي سخت است.

    تقاضاي من از همه بزرگواران اين است كه بنده را راهنمايي بفرمائيد كه چگونه مي توانم زندگي و روابط شيرين خودم با همسرم را حفظ نمايم در عين حال به همسرم بقبولانم كه آينده زندگي امان به اندازه آينده فرزندانش مهم است و در عين حال عميقا روابط خوبي با بچه ها داشته باشم. و حس حسادت را در خودم خنثي كنم؟
    از راهنمايي شما پيشاپيش سپاسگزارم


  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 14 دی 90 [ 15:42]
    تاریخ عضویت
    1386-12-18
    نوشته ها
    70
    امتیاز
    4,324
    سطح
    41
    Points: 4,324, Level: 41
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    65

    تشکرشده 67 در 37 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: حفظ روابط خوب با همسر

    سلام دوست عزیز،
    شما همسری انتخاب کردید که بخشی از وجودش متعلق به شما نیست، حتما این موضوع را از ابتدا پذیرفته بودید درسته؟ یا غیر از اینه؟
    البته این را هم بگویم که هیچ آدمی وجود ندارد که تعلق خاطری جز همسرش نداشته باشد و اگر وجود داشته باشد هم حتما موقتی این جور هست آدما از هم دور و به هم نزدیک میشن سعی کنید کمی بیشتر خودتون رو به واقعیت نزدیک کنید و به جنبه های مثبت رابطه تون بیشتر فکر کنید، تا می تونید از خدا به خاطر نعمتایی که بهتون داده و از همسرتون به خاطر تمام لحظه های بودنش و محبتاش تشکر کنید تا هم احساسات مثبتتون تشدید بشه و هم از احساسات منفی فاصله بگیرید
    براتون از خدای متعال صبر و شادی آرزو می کنم

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 15 دی 90 [ 02:19]
    تاریخ عضویت
    1390-9-27
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    981
    سطح
    16
    Points: 981, Level: 16
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 6 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: حفظ روابط خوب با همسر

    یاس سپید عزیز از راهنمایی و دعای خیرتون بینهایت ممنونم
    حق با شماست من قبول دلرم بخشی از وجود همسرم متعلق به فرزندانش است ضمنا بخشی از وجودش متعلق به پدر و مادر و خانواده و دوستانش و... این ها را قبول دارم اما یک مثال در قالب سوال مطرح می کنم .
    در حال حاضر من و همسرم در شهری غیر از تهران زندگی می کنیم .دختر همسرم در شهری دیگر دانشجوست و مادرش در شهری دیگر.قراره اون چند روز واسه استراحت بره پیش مادرش .با هواپیما می یاد تهران و همسر من از شهر خودمون می ره تهران او را از فرود گاه برمیداره می رسونش به مقصد .هواپیما پرواز مستقیم هم داشته به مقصدش اما به برنامش نمی خورده.
    حالا شما قضاوت کنید من نباید نگران سلامتی همسرم باشم که در این روزهای سرد و وضعیت نامعلوم جاده ها باید تا تهران بره بعد چندصد کیلومتر دیگه رانندگی کنه تا برسه اونجا بعد این مسیر را برگرده و فرداش بره سر کار ؟!
    آیا همسر من برنامه نداره ؟ و....

  4. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    213
    Array

    RE: حفظ روابط خوب با همسر

    متن ادبی نوشتی؟؟لطفا مشکلت رو واضح،رک،صریح و خلاصه بنویس.اینجوری کسی رغبت چندانی نمیکنه متنتو بخونه.

    خوب تو که از اول میدونستی شوهرت بچه داره.

    بچه ها خصوصا دخترها همیشه و همیشه به توجه و محبت والدینشون نیاز دارن و اینکه پدر و مادرشون از هم جدا شدن دلیل بر این نمیشه که از محبتشون محروم بشن.

    چون فرزندانش دختر هستن علاوه بر محبت به مراقبت زیاد نیازدارن که حداقل نیمی از این مسئولیت بر عهده پدرشونه.

    دلیلی برای حسادت وجود نداره.قلب انسان اونقدر کوچیک نیست که با دوست داشتن کسی دیگران ازیاد برن پس دوست داشتن دختراش جای شما رو تو قلبش تنگ نمیکنه.

    روابط ظاهرا خوب خود و اون بچه ها رو به واقعا خوب تغییر بدید

    دیگه هم در مورد بچه ها به همسرتون تذکر ندید چون این موضوع به والدین بچه ها مربوط میشه

    حس حسادت شما چندان طبیعی نیست و لطفا با برچسب زنانه توجیهش نکنید

    با ادامه این رفتار غیر منطقی ممکنه تو رابطه با همسرت به مشکل بخوری

  5. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 04 آبان 91 [ 07:53]
    تاریخ عضویت
    1390-9-27
    نوشته ها
    58
    امتیاز
    1,148
    سطح
    18
    Points: 1,148, Level: 18
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 52
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    124

    تشکرشده 126 در 41 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: حفظ روابط خوب با همسر

    سلام خوش اومدی دوست خوبم
    حالا که شما این انتخابو کردی به نظر من بهترین کار اینه که فاصلتونو تا می تونیی با شوهرت کم کنی
    و در مورد بچه هاشون به جای اینکه در مقابلش باشی در کنارش باشی
    و خودت تو رابطه شوهرت با بچه هاش پیش قدم باش
    مثلا اگر قراره براشون هدیه بخره شما حتما باهاش باش نظر بده اصلا خودت به جای همسرت برو و براشون هدیه بگیر
    یا تو این موردی که مثال زدی خوب خودتم با شوهرت برو
    اگرم می بینی یه دفعه نمیشه کم کم شروع کن مثلا از موردای کوچک تر شروع کن تا بیشتر بشه
    و خود شوهرت بخواد که همیشه باهاش باشی
    سعی کن روبروش قرار نگیری و اون حس نکنه که حسادت می کنی چون باعث میشه همسرت ازت دور بشه
    حالا رابطه بین خودتون چه طوره؟
    علاقه همسرت نسبت به خودتو حس می کنی؟

  6. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 15 دی 90 [ 02:19]
    تاریخ عضویت
    1390-9-27
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    981
    سطح
    16
    Points: 981, Level: 16
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 6 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: حفظ روابط خوب با همسر

    بهار عزیز از این که رغبت کردی و متن من را خوندی ممنونم ضمنا من کسی را مجبور نکردم اون را بخونه
    متن شما کاملا پرخاشگرانه و دستوری ست ولی بهر حال ممنونم

    لیلای عزیز سلام
    بر من منت گذاشتید راهنمایی کردید راهکار خوبیه البته من بیشتر اوقات که همسرم برای دیدن بچه ها می ره باهاش می رم و سعی می کنم کنارش باشم .بله همسر من احساسش را بیان می کنه و همیشه می گه که دوستم داره.و رابطمون خوبه خدارا شکر .اگر کتابی سایتی یا مرکز مشاوره ای می شناسید ممنون می شم معرفی کنید می خوام رابطم با همسرم و بچه ها را بهبود بدم و یا حداقل خوب حفظش کنم.
    بازم سپاسگزارم

  7. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 08 دی 91 [ 23:03]
    تاریخ عضویت
    1390-10-10
    نوشته ها
    115
    امتیاز
    1,252
    سطح
    19
    Points: 1,252, Level: 19
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    457

    تشکرشده 463 در 95 پست

    Rep Power
    25
    Array

    RE: حفظ روابط خوب با همسر

    سلام خانومي .
    شما 18 سال با همسرت فاصله سني داري . پس به احتمال قوي به فرزندانش از لحاظ سني نزديكتري تا خودش .
    به نظر من اينكه شما ميگي وقتي همسرتون به ديدن بچه هاش ميره شما هم ميري چندان جالب نيست .
    عزيزم پدر و مادر بي واسطه ترين افراد زندگي آدم هستند .
    شما و همسرت احساس نزديكي فراووني با هم دارين ، اما قرار نيست كه فرزندان همسرتون هم مثل شما فكر كنن . براي اونها شما حتي ممكنه عامل جدايي پدرشون از اونها محسوب بشي .
    به هر حال بپذير كه وقتي وارد اين زندگي شدي در كنار مزيتهايي كه برات داره ( برخورداري از يه همسري كه به ثبات مالي و عقلي رسيده ) در كنارش ابن چالش ها رو هم داري كه بايد با تدبير فراوون حل كني .
    فرزندان همسر شما و شما هر كدام سهمي ازين آقا دارين . سهم همديگر رو بپذيرين . اينكه همسر شما تا تهران رانندگي ميكنن با عرض معذرت فقط به خودشون مربوط ميشه . همونقدر كه شما درجه 1 هستيد اونها هم درجه 1 هستند . بپذير كه قصه اونها از همسر سابق شوهرت جداست .
    عزيزم چيزي كه ناراحتت ميكنه رانندگي تا تهران نيست ، احساس نا امني هست كه اين برخوردها برات داره . نميخواي كسي رو به شما ترجيح بده . نميخواي در معرض اطلاعات از همسر سابقش باشه .
    نميخوام جوابش رو اينجا بدي اما اگه همسرت براي قرارداد كاري كه پر منفعت بود هم به تهران ميومد انقدر نگران ميشدي ؟
    گلم همه ما دوست داريك كه تنها فرد زندگي همسرمون باشيم و اون ما رو به هر چيزي ترجيح بده اما شما شرايط اين آقا رو از اول ميدونستي . پس مته به خشخاش نذار كه دلخوري پيش نياد .

  8. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 15 دی 90 [ 02:19]
    تاریخ عضویت
    1390-9-27
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    981
    سطح
    16
    Points: 981, Level: 16
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 6 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: حفظ روابط خوب با همسر

    بهار جان سلام
    با بخشی از صحبت های شما موافقم .من مطمئن هستم همسرم من را دوست داره اما بیشتر نگرانیه من اینه که بچه ها وقتی بزرگتر شدن بخاطر خودشون و مادرشون به زندگی من و همسرم به نوعی آسیب بزنند.همسرم برای بچه ها چیزی کم نگذاشته وحتی بیشتر درآمد ماهیانه اش برای اونها هزینه می شه و ما حتی فرصت پس انداز برای آینده را نداریم.ضمنا بحث ترجیح دادن نیست ممکنه من هم یه زمانی بچه دار بشم دلم نمی خواد بچه خودم هم پر توقع بار بیاد.
    بهر حال خیلی زیاد ممنونم

  9. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 تیر 92 [ 11:29]
    تاریخ عضویت
    1390-7-28
    نوشته ها
    195
    امتیاز
    2,449
    سطح
    29
    Points: 2,449, Level: 29
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    370

    تشکرشده 371 در 137 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: حفظ روابط خوب با همسر

    سلام سوری جان
    عزیزم من کاملا درکت میکنم چون منم وضعیتم تقریبا شبیه به شماست و تمام احساس و حسادتهای زنونتو می فهمم من تو این تالار وقتی دردمو گفتم متهم شدم که حسادت دارم و حق اعتراض ندارم و ... خلاصه اینجا هیشکی نتوست منو درک کنه گفتند شما اصلا حق نداری ناراحت شی منم دیگه اینجا هیچی نمی نویسم ولی اینقدر وضعیت روحیم بد بود که رفتم مشاوره اونجا اینقدر دلم گرفته بود که به محض اینکه خواستم دردمو توضیح بدم اشک امونم نداد و یه دل سیر نشستم اونجا گریه کردم البته مشاور بهم تمرین تنفس داد و ارامبخش تجویز کرد ولی راهکار خاصی نداد که دردم تسکین پیدا کنه

  10. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 15 دی 90 [ 02:19]
    تاریخ عضویت
    1390-9-27
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    981
    سطح
    16
    Points: 981, Level: 16
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 6 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: حفظ روابط خوب با همسر

    ترانه جان سلام
    خوشحالم کسی هست که وضعیت من را درک می کنه و متاسفم که شما هم شرایط بدی دارید .من هم بخاطر شرایطی که دارم پیش یک دکتر روانشناس که عضو هیات علمی هم هست رفتم اولا که ساعت ها منتظر شدم تا نوبت به من رسید و ضمنادر طول یک ساعتی که فرصت داشتم نیم ساعت من شرایطم را می گفتم و ایشون هم چندبار به تلفنش و منشیش جواب داد و بارها به ساعت نگاه می کرد طوری که من استرس داشتم الان وقتم تموم می شه .ایشون تا یکی دو ماه بعد هم وقت دوباره نداشتن و من اصلا پشیمون شدم که پیش ایشون رفتم و دیگه پیگیری نکردم . راه حلی که به من گفت این بود که تصور کنم من مادر بچه ها هستم تا مسائل آنها را درک کنم.اما به نظر شما راه حل منطقی هست ؟ من در شرایطی می تونم این طوری تصور کنم که در موردشون قدرت تصمیم گیری داشته باشم و اجازه داشته باشم اونها را تشویق یا تنبیه کنم یا اینکه اونها قلبا من را دوست داشته باشند و با من مشکلاتشون را مطرح کنند و... بگذریم
    بهر حال اگر شرایط شما مشابه منه اگه دوست داشتید کمی از وضعتتون را برام شرح بده شاید باهم دیگه بتونیم همفکری داشته باشیم .هیچ کس مثل خودش نمی تونه به خودش کمک کنه اما داشتن یک همدل یا حتی یک همزبون بد نیست .ضمنا ناامید نباش همه کسانی که ادعا می کنند حس حسادت ندارند راستش را نمی گند ولی می شه این حس را مهار کرد.
    براتون آرزوی موفقیت می کنم و متشکرم

  11. کاربر روبرو از پست مفید soory تشکرکرده است .

    soory (شنبه 17 دی 90)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:01 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.