عشق و بی احساسی
سلام
من دچار یه مشکلی میشم که واقعا داره عذابم میده
همسر مهربونی دارم که همیشه و همه جا بهم توجه می کنه البته اینم بگم که کلا شخصیت مهربونی داره که به همه محبت میکنه اینه که دیگه توجهشو و محبتش برام شده یه عادت اکه اگه نباشه فقط دلخور میشم و لذتی ازش نمی برم
ولی در عوض به هیچ عنوان از نظر کلامی بهم محبت نمی کنه اگه بارها بهش بگم دوستش دارم و یا بارها بهش ایمیل بزنم یا sms بزنم و ابراز احساسات کنم هیچ جوابی بهم نمی ده همه smsهاو و ایمیلام بی جوابه و همیشه کلی ناراحت میشم و بغض می خواد خفه ام کنه
هر چند الان چند وقتیه که دیگه منم هیچ ابراز احساساتی بهش نمی کنم
توی رابطه هایی که با هم داریم همه جوره خوبه ولی همیشه سکوته از جانب اون توی رابطمون بارها بهش ابراز علاقه کردم ولی جز سکوت هیچی نشنیدم و همین باعث شده تازگی ها حتی تمایلی برای ایجاد رابطه هم ندارم و بعد از هر رابطمون کلی از درون اشک می ریزم در حالیکه هم اون و هم من آدمهای خیلی گرمی هستیم
بهم نگید باهاش حرف بزنم چون واقعا بی تاثیره و حتی بدتر هم می کنه
من به هیچ وجه نمی تونم اونو تغییر بدم بهم بگید با خودم و احساسم چه کار کنم
چی کار کنم تا خودمو تغییر بدم
احساس می کنم دوستم نداره
بارها باهاش در این باره حرف زدم ولی .........................
حتی عزیزم ساده اونم تو sms ام بهم نمی گه
اینم بگم در روز چند بار بهم زنگ می زنه و حالمو می پرسه ولی دیگه برام هیچ لطفی نداره و شده برام یه توقع و عادت
خیلی حسرت می خورم برای چیزی که می تونم داشته باشم و ندارم
[align=center]خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد
بلکه کسی است که با مشکلاتش مشکلی ندارد .[/align]
علاقه مندی ها (Bookmarks)