سلام.من دختری 23 ساله هستم که تازه نامزد کردم(2 ماه از عقدم با همسر 27 ساله ام میگذره) اما به یه سری مسایل برخورد کردم.خانواده ی همسر من یعنی پدر و مادرش با هم اختلاف دارن و متاسفانه در شرف جدایی هستن و من این مسئله رو تازه فهمیدم و الان از یه چیزایی ناراحتم /اول از همه اینکه چرا در دوره ی اشنایی یکماهه ی من و همسرم اون چیزی به من نگفت؟دوم اینکه ایا این مسئله روی زندگی ما اثر میذاره؟چون که همسرم بسیار به مادرش وابسته اس و البته مادرش هم زن بسیار فهمیده و مهربونیه و منم باهاش رابطه ی مادرانه دارم و کاملا بهش حق میدم که از پدرشوهرم جدا بشه(پدر شوهرم مرد مومن و مهربونیه اما رفتار دیکتاتور مابانه و انتقادهای تندش باعش شده که با همه ی فامیل خودش و خانمش و حتی پسر ارشدش که برادرشوهر من باشه قطع رابطه کرده)ازتون میخوام کمکم کنید چون از یه طرف ناراحتم که همسرم به من نگفت این مسئله رو از طرف دیگه نگرانم که نکنه همسرم مثل پدرش باشه(اگرچه تا حالا که چیزی ندیدم) و از طرف دیگه اینکه چطور در این بحران به همسرم کمک کنم و بتونم التیام زخمهاش باشم و به همراهی همسرم با مادرش حساسیت نشون ندم؟ ممنون میشم کمکم کنید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)