به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 شهریور 91 [ 21:25]
    تاریخ عضویت
    1390-7-18
    نوشته ها
    61
    امتیاز
    1,285
    سطح
    19
    Points: 1,285, Level: 19
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    45

    تشکرشده 45 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array

    آیا این کار ارزش رفتن داره یا نه؟!

    سلام دوستان من دخترساده و بی شیله پیله ای هستم و متنفر از دروغ نمیدونم چرا این چند وقت انقدر مشکل برام پیش میادمشکلاتی که کوچیکه خیلی کوچیک مثلا نمره ی 19.5 2-3 روز مشکلم بود!!!!
    راستش مشکل من مربوط به خیلی چیزها میشه من خیلی ادم بد شانسیم مثلا یه جا قرار بود استخدام شم دوستی بود کارمو درست میکرد و حاضر بودم مجانی کار کنم اما یهو قضیه نشد و طرف هم که چقدر سابقه عالی دارن رو بخاطر تعدیل نیرو خواستن بره چون بازنشسته بوده!!
    این چند وقته اتفاقای بدی برام افتاد
    راستش من تو یه اداره ی دولتی کاراموز بودم خیلی از کارم راضی بودن و دوست داشتن بمونم اما متاسفانه چون اداره وابسته به ارگانهای دیگه ای هست( که میدونید) اون بنده ی خدا نتونست کاری کنه و خودش هم متاسف شد که قول داده بودو نشد اما من ناراحت نشدم ازش و اصراری نکردم چ.ن معتقدم صلاح خدا بوده و من تلاشمو کردم خلاصه اینکه یه بخش دیگه ای روز آخر کار اموزیم خواستن منو . من چون خاطره ی خوبی از بخش کار اموزیم داشتم و دیدم اداره ای هست که جای ترقیه منه قبول کردم با اینکه کارش و حقوقشم معقول برای من نیست اما گفتم خودمو می کشم بالا مگه همه از مدیریت شروع میکنن !؟ و لازمه بگم که اونجا راستش ادم های خوب کمن جوش خیلی مناسب نست(زیر اب زنی و امار خانم ها گرفتن و...خیلی مسایل که نگم بهتره) تو دوران کاراموزیم یه کارمند حراست اونجا شماره ی منو گیر اورد و زنگ زد چون اونجا یه سری ها فهمیده بودن دنبال کارم و اسمس داد بعدش که قضیش مفصله من خیلی تو اداره جدی بودم و خیلی خیلی + حتی خیلی بیشتر از کارم زحمت کشیدم برای اونجا اونوقت همین اومده گفته برا چی میره میاد؟! و ترسیده بوده حالا که من کاراموزیم تموم شده برای لو دادنش میرم میام (که اینکارو به موقعش میکنم نخواستم از نون خوردن بندازم کسی رو)کلی واسه من شر درست کرد و چون دلیل مدرکی نداشتن که من کار بدی کردم ساکت شدنو گفتن باشه اشکال نداره بیا اما خیلی ناراحت شدم خیلی واقعا صادقانه و خالصانه بدون کوچکترین اشکالی اونجا زحمت کشیدم بعد اینجوری باهام برخورد کردن خیلی هم خانوادم نارحت شدن از برخوردشون اما هیچ معذرت خواهی نکردن که هیچ بی هیچی بخاطر توجیه کار بدشون داشتن متهمم هم می کردن !!
    و خلاصه اینکه من یه مشکلی دارم که میدونم خیلی دردسر سازه و خیلی بد هم هست اینه که اگه کسی عصبیم کنه و تهمتی بهم بزنه که عصبانی شم دیگه لحنم آروم نیست باید خودمو خالی کنم در حالت دیگه خیلیخیلی ارومم اما واقعا عصبیم کردن از طرفی همین کسی که قراره کار کنم پیشش یه دختری هست که بسیار مشکوکه و لحن صحبتش بده آرایش و ظاهر خوبی نداره و به قول خودش روزی 10 تا شماره میگیره! با مدیر شرکت دوست بوده و طرف باهاش مشکل و دعوا داره هر روز اما بیرونش نمیکنه!!و اینکه متاسفانه سیگار میکشه و همش در اتاقش رو میبنده و خوابالو و عصبیه و موندم برم یا نه آیا این جا ارزش رفتن داره؟
    آیا آدم هایی که به خانم ها نظر دارن ؟ یا خود شخص همکار؟ترو خدا راهنماییم کنید شرایط پیچیده ای شده
    !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 بهمن 92 [ 23:55]
    تاریخ عضویت
    1389-10-14
    نوشته ها
    2,085
    امتیاز
    11,615
    سطح
    70
    Points: 11,615, Level: 70
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    12,283

    تشکرشده 12,256 در 2,217 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: تو تصمیم گیری پیچیده ای موندم لطفاکمکم کنید

    در رابطه با مشکلتون هیچ کس نمی تواند جای شما تصمیم بگیرد و بگوید که این کار ارزش رفتن دارد یا نه. شما باید خوبی ها و بدی های این موقعیت شغلی رو در نظر بگیرید و ببینید کدام کفه ی ترازو سنگین تر است.

    به هر حال شما اینجا خیلی از بدی های این محل کار نوشتید، به طوری که من فکر کردم اگر ایشون اینقدر از اینجا بدش می آید، پس چرا اصلاً در کار کردن به اینجا فکر می کند؟

    سوال اینجاست که آیا واقعاً این محیط اینقدر بد است، و آیا واقعاً همه آدم های اونجا بد هستند، یا اینکه شما دارید با عینک بدبینی به قضیه نگاه می کنید؟

    و سوال دوم این است که اگر اینجا استخدام نشوید، دیگر چه گزینه هایی دارید؟

    و اگر موقعیت دیگری برای استخدام شدن ندارید، و دلتون راضی نیست که اینجا کار کنید، آیا شرایطش رو دارید که مدتی بی کار باشید تا کار بهتری پیدا کنید؟

    موفق باشید.

  3. کاربر روبرو از پست مفید hamed65 تشکرکرده است .

    hamed65 (پنجشنبه 05 آبان 90)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 شهریور 91 [ 21:25]
    تاریخ عضویت
    1390-7-18
    نوشته ها
    61
    امتیاز
    1,285
    سطح
    19
    Points: 1,285, Level: 19
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    45

    تشکرشده 45 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: تو تصمیم گیری پیچیده ای موندم لطفاکمکم کنید

    سلام hamed65

    من واقع بینانه نوشتم این چند روز این بدی ها به من ثابت شده و بدون بزرگنمایی نوشتم ولی مزیت هایی داره از جمله کار برا شرکت نیمه دولتی(همراه اول) تو یک اداره ی دولتی هست و با توجه به اینکه من مدرک لیسانسم تا چند ماهه دیگه دستم نمیرسه برای شروع خوبه و از نظر ساعتی هم شنبه تا 4شنبه 8-4 هست اما مشکل من سر حراست بینهایت فاسد و بدشه و خود اون خانوم که قراره باهاش همکار شم! نمیدونم چی بگم
    حراست اونجا چون نمیخوان کسی به جز از طریق خودشون وارد شه بهانه های الکی میگیرن و با زیر ذره بین بردن کسایی که از راه خودشون وار نمیشن دنبال کله کردن طرف هستن من تو دوره ی کاراموزی این ها رو نمیدونستم اما اونجا قوانین خیلی سختی دارن مثلا مجوز ورود تاریخ ورود و من با اینکه بسیار مراعات میکنم داشتن متهمم میکردن که باعث درگیر لفظی با حراست شد
    من نمیدونستم کاراموز حداکثر تا 4 باید باشه یه روز 2ساعت دیر رفتم در عوض 1ساعت اضافه موندم بخاطر لطف به مسئول کاراموزیم که کار مجانی بکنم چون بینهایت کارها سنگین بود!!!!!این رو کردن برای من پیرهن عثمون فکر کنید بخاطر نیت خیر همچین منو بازجویی می کردن که انگار چه کردم!!
    یا رئیس حراست اونجا بخاطر اینکه 3 بار پس از اتمام دوران کار اموزیم رفتم بازجویی کرد منو که به خودشون هم توضیح دادم 1روز بخاطر امضاهای کاراموزی رفتم 1روز به مدت 2 ساعت برای صحبت با اون خانوم رفتم و 1 روز دیگه خود اون خانوم که وصفش رو بالا گفتم گفت بیا کارت رو شروع کن من 5 ساعت اونجا بودم و کاری نکردم یعنی کاری نبود یه خرده صحبت و اشنایی با کار بود ظهر اون خانوم خوابش میومد و سر درد داشت به من گفت میای بریم نمازخونه؟(لازم به توضیحه بگم نماز خونه در اوون اداره برای خواب استفاده میشه و چادر مصرف بالشو و ملحفه داره!!!) من هم مجبور بودم قبول کنم چون در قسمت رو قفل باید میکرد من نیم ساعت نشستم و اومدم با یکی 2تا خانم ها حرف زدم و خودمو سرگرم کردم واون خانوم تا 4 خوابید!!! من رفتم بیدارش کردم و رفتیم موقع برگشت حراست بهش گفت چرا در بسته بودی؟! و کجا بودی ؟
    خلاصه که من از حرفای حراست فهمیدم با خود اون خانم و حجابش اینکه همیشه درو میبنده مشکل دارن ولی بی دلیل به من برخورد اونجور کردن خیلی ناراحت کننده بود


  5. #4
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,077
    امتیاز
    155,393
    سطح
    100
    Points: 155,393, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,706

    تشکرشده 36,065 در 7,430 پست

    Rep Power
    1099
    Array

    RE: آیا این کار ارزش رفتن داره یا نه؟!

    movafaghiyat
    عزیز



    به تالار همدردی خوش آمدید


    عزیزم اگر دقت کرده باشی ، این تالار در مسائل خانواده و ازدواج راهنمایی می دهد ، و در خصوص مسائل شغلی و جنجالهای محیط شغلی نمی تواند راهنمایی دهد ،کارشناسهای ما هم در این زمینه تخصصی ندارند ، به عبارتی نیازه که شما یک مشاوره حضوری بروید در جایی که مشاوره های شغلی می دهند و به نوع کار و شغل و حتی محیط کار شما هم اشراف داشته باشند . لذا در این زمینه همدردی نمی تواند شما را یاری دهد .

    اما اگر مسئله شما نوع تعامل بایک همکار ، یا حساسیتهای شما و نحوه مدیریت کردن آن ، و یا رفتارهای واکنشی و هیجانی شما باشد که بخواهید راهنمایی بگیرید که چطور خود را در این زمینه ها مدیریت کنید ، همدردی می تواند با تاپیکی که عنوانش یکی از این مسائل باشد و در انجمن ، روانشناسی فردی ایجاد می کنید ،به شما کمک کند .


    موفق باشید .

  6. کاربر روبرو از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده است .

    فرشته مهربان (پنجشنبه 05 آبان 90)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 شهریور 91 [ 21:25]
    تاریخ عضویت
    1390-7-18
    نوشته ها
    61
    امتیاز
    1,285
    سطح
    19
    Points: 1,285, Level: 19
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    45

    تشکرشده 45 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: آیا این کار ارزش رفتن داره یا نه؟!

    با سلام فرشته مهربان

    ممنون از نظرتون اما چون عنوان این تالار """طرح مشکلات فردی "" هست و من در حال حاضر مشکلم این هست اینجا مطرح کردم شاید مربوط به شغل باشه اما چند روزه دغدغه ی ذهنی من شده تا جایی که دس حتیت به هیچکاری نمیتونم بزنم با هیچ کس صمییمی ترین دوستم حوصله حرف زدن ندارم میترسم ناراحتی پیش بیارم این هفته هفته ی سختی بود برام و کمک خاصی از کسی ندیدم انقدر این موضوع رو مخم رفته که گم که اها به فکر مهاجرت میفتم میدونم زیادی حساس شدم و اینکه مشکلات رو نباید بزرگ کنم اما گاهی حس می کنم مثلا صمیمی ترین دوستم که همیشه غمخوارش بودم و تو تنهاییاش همیشه من باهاش بودم الان که سرش شلوغه کمکی بهم نمی کنه چون فکر می کنم مشکل من رو کسایی بهتر میفهمن که تو اداره مخصوصا دولتی بودن یا هستن بدونن

  8. #6
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,077
    امتیاز
    155,393
    سطح
    100
    Points: 155,393, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,706

    تشکرشده 36,065 در 7,430 پست

    Rep Power
    1099
    Array

    RE: آیا این کار ارزش رفتن داره یا نه؟!

    movafaghiyat عزیز

    شما نیازه روی تکانشهای هیجانی خود کار کنید . احساس محوری شما و زمینه زود رنجی و عصبانیت باعث می شود که در اینگونه شرایطی با تدبیر عمل نکنید و همین شما را آسیب پذیر و ضعیف سازد و دیگران هم متوجه این ضعف شوند و لذا زمینه ساز آسیب رسانی های دیگران است . اگر شما در کمال عزت نفس و قوت و صبر و تأمل قاطع باشید . و امورات خود را به نحو احسن انجام دهید ، قوت شخصیتی پیدا می کنید که هرکسی به خود جرأت نفوذ به حریم شما را به خود نمی دهد چه رسد به آسیب رسانی .

    ضمناً گاهی ما ممکنه به آداب و مقررات و فرهنگ شغلی محیطی که کار می کنیم واقف نباشیم و یا قبول نداشته باشیم و همین باعث شود به روش و روند خاص خود که در جاهایی منطبق نیست عمل کنیم و لذا در مظان اتهام قرار بگیریم . اینجاست که باید با آگاهی و پذیرش قوانین و آیین نامه و مقررات جایی که انتخاب کردیم در آن کار کنیم و رعایت آنها ، همچنین تدبیر و قوتی که به خرج می دهیم موفق باشیم و آرام . مثلاً شما اگر می خواستید تدبیر به خرج دهید با آن همکار نا موقع به نماز خانه نمی رفتید و ایشان را برای استراحت همراهی نمی کردید و .... اینکه چه کاری بهتر بود را باید خود فکر کنید و مطابق شرایط و .... ترسیم کنید و .....


    در هر حال اگر موضوع ذهن آشفته شما و راهنمایی خواستن برای آرام سازی و رفتار مناسب است ما در خدمتیم .

    موفق باشید



    .

  9. کاربر روبرو از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده است .

    فرشته مهربان (دوشنبه 09 آبان 90)

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 شهریور 91 [ 21:25]
    تاریخ عضویت
    1390-7-18
    نوشته ها
    61
    امتیاز
    1,285
    سطح
    19
    Points: 1,285, Level: 19
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    45

    تشکرشده 45 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: آیا این کار ارزش رفتن داره یا نه؟!

    با سلام و تشکر فرشته مهربان

    حق با شماست و من مشکلم این هست که وقتی موضوعی من رو آشفته میکنه انقدر عصبانی میشم و همش راجع به اون فکر میکنم و استدلال میکنم مواردی که بسیار ناراحتم میکنه لحن بد و تهمت نارواست اما ازتون میخوام کامل موضوع را بخونید من کامل توضیح میدم و شما در مورد من تصمیم بگیرید
    مدتی که من در اون اداره کار آموز بودم خیلی فعال بودم به جای 240 ساعت خیلی بیشتر وایسادم و واقعا کار میکردم مسئول کار اموزیم مرد بسیار خوبی بود و از من خیلی راضی بود من عاشق کارم مخصوصا مرتبط با رشتم(کامپیوتر) تلاش زیادی هم کرد که من رو جذب کنه برای همون قسمت من هم خیلی میخواستم بشه اونجا شاغل شم اما خوب اداره دولتی بودو پ.ا.ر.ت.ی میخواست ونهایتا شماره منو گرفت و گفت جای دیگری در آینده خبرت میکنم که از اینجا بهتره و چند وقت بعد نیرو میخواد
    تو همون اداره یه قسمتی آشنا شدم که قبلا شماره تماس ازم گرفته بود همون خانمی که وصفش رو بالا نوشتم اسمش رو میذاریم(خ) رفتم پیشش و پیگیری کردم یه خرده وارد صحبت شد و آخر پای دردو دل رو باز کرد و درباره ی این گفت که با مدیر عامله شرکته دوست بودهو دعواشون شده و کلی بد و بی راه به هم گفتن وحقش رو نداده یه منشی زن اورده به جای این و غیره و ذالک همون جا مردد شدم که کسی که پیش مدیر عامل ارزشی نداره من از طریق اون بیام معقوله؟!! فرداش زنگ زد و گفت بیا موافقت کرده
    روز 4 شنبه بود من رفتم نزدیک ظهر طبق گفته ی خودش و اصرار خودم که قرارداد باید امضا بشه که قرارداد امضا کنم اما گفتن قرارداد نیاورده و هفته بعد و از این حرفا یه صحبتی کردم و سوال راجع به کارو ساعت و حقوق و این حرفا و با مدیر عامل تماس گرفت و گفتن از شنبه بیاد رسما روز اول کاری
    من شنبه رفتم که یعنی روز اول کاریمه که توضیح دادم که تاظهر آشنایی با کار بود و خانم خ دائما اسمس و زنگ میزد و طبق معمول دعوا با آقای مدیر عامل ظهر مدیر عامل اومد اونجا (یه پسر30 ساله) با عصبانیت وارد شد و من سلام کردم و دختره گفت یه چند لحظه باهام میخواد صحبت کنه(دعوا) و من رفتم بیرون و نیم ساعت بعد زنگ زد بیا رفت!! انتظار داشتم اونجا من رو به مدیر عامل معرفی کنه!! و در طی روز از رفتارهای اون خانم اینکه دائما باپسرهای مختلف حرف میزد و رفتارش با مدیر عامل خوشم نیومد ,و خیلی مشکوک مدیر عامل ظرف 1 سال به ثروت میلیاردی رسیده بود
    در مورد اینکه شما گفتید نباید میرفتم نمازخونه من مجبور بودم چون کلید اتاق دست خانم خ بود ومنطقی و عقلانی نبود بمونم و بعدا مساله ای پیش بیاد!
    اما مشکل سر این بود که این خانم خ سهل انگاری کرد که باعث درگیری من با اونها شد وظیفه کار فرما بود پیگیری کنه من با مدیر عامل و کارفرما قرارداد میخواستم ببندم پس اونها باید مراحل دیگه ی اداریش رو به من میگفتن و همین مجوز ورود هم من بهش گفتم در هر صورت این خانم خ عامل اصلی درگیری من با حراست بود و کارمندای حراست که بسیار کثیف بودن پریروز با خبر شدم یکی از اونها رو به اتهام ت.جاو.ز به خانمی انداختن بیرون در هر صورت من نرفتم و نمیرم اونجااما شما باشید در این حالت با این اشخاص چه رفتاری می کنید؟
    در طی کار آموزی 1بار زیاد کار کردم و به من میگن چراااااا؟تو ضیح منطقی دادم و دوست ندارن باور کنن من بخاطر کار مجانی و صداقت اضافیتر کار کردم
    روز شنبه که رفتم اونجا سر کار با یه لحن تند و بد روز بعدش میگن نمیتونی بری داخل و بعد رفتم پیش رئیس با لحن تند و بد میگه دیروز از صبح تا آخر وقت اینجا چیکار میکردییییییییییی؟
    شا باشید عصبانی نمیشید در این شرایط؟ این تهمت نیست؟




 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:55 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.