سلام
من 24 سالمه و حدود 1ساله که با پسری دانشجو و 28 ساله ازدواج کرده ام البته ما هنوز در دوران عقد هستیم .همسرم شغل ثابتی نداره ولی پیشنهاد های کاری زیادی تا حالا داشته که به دلیل علاقه ای که به درس خوندن داره و از طرفی به دلیل کلاس ها ی فشرده و واحد های زیاد نمی تونه فعلا کار ثابتی داشته باشه به هرحال همسرم برای به دست اوردن من تلاش زیادی کرده و ازدواجمون خیلی راحت صورت نگرفته....
من توی جلسات خواستگاری به ایشون اطمینان دادم که پشتیبانش خواهم بود و توی تمام مشکلات زندگی کمکش می کنم تا درسش رو ادامه بده و مشکلات رو تحمل می کنم
و چون خودم شاغل بودم همیشه دوست داشتم خودم حقوقم رو در اختیارش بذارم که اطرافیان این کار رو درست نمی دونستن که نهایتا بعد از 7 - 8 ماه این کار رو کردم البته باید اضافه کنم که توی این مدت جر و بحث های زیادی داشتیم که غیر مستقیم مربوط می شد به جیب خالی همسرم و نهایتا بهم گفت دوست نداره تا وقتی من هستم که شریک زندگیشم اون مخارج تحصیلش رو از خانوادش تامین کنه و دوست داره من حسن نیتم رو ثابت کنم و در این شرایط کمکش کنم الان حدود 3-4 ماهه که تمام مزایا و حقوقم رو بهش دادم البته مطمئنم که مدیریت مالیش از من بهتره ولی حالا یه مدت هست که خیلی تحت فشارم پشیمونم که این کارو کردم حقیقتش من ادم ولخرجی هستم و وقتی جیبم کم پول باشه اعتماد به نفسم از بین می رهبه نظر شما چیکار کنم که حساسیتم به این مسئله کم بشه و سر شوهرم منت نذارم ؟؟؟؟؟؟؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)