سلام
خواهش میکنم راهنماییم کنین
مامان بزرگم به الزایمر مبتلا شده و یک حرف رو هزاربار میگه و هر جند دقیقه یک بار به خاطر مشکل بدبینیش و زودرنجیش با یکی از اعضائ خانوادم درگیری پیش میاره
وای![]()
من دیگه خسته شدم.واقعا کم میارم.
با این که خیلی واسم زحمت کشیده اما دیگه میبرم به خدا.
جند وقته اومده خونه ی ما تا با ما زندگی کنه
جالبه که همه ی خونوادم یه جورایی بیمار هستند و دارو مصرف میکنندو هیچ کمک دستی هم ندارم و من مسئولیت زندگیمون رو به عهده دارم.
مامان بزرگم نمیاد دکتر.
مامان بزرگم هم فقط منودوست داره و منو میخواد.همش میخواد کنارش بشینم. تا این جاش اشکال نداره امابعدش هی میشینه حرف تکراری میزنه که مخم اب میشه به خدا.همش هم بدبینی و زودرنجی وحساس بودن که هر جند دقیقه دعواشون میشه.
نمیدونم چی کار کنم
خدایا کمک کن
خواهش میکنم شما هم کمک کنین.
علاقه مندی ها (Bookmarks)